مشروح گفت وگو با سید عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در کافه خبر

آذرجزایری: جوابیه های تند روابط عمومی وزارت نفت در زمان وزارت میرکاظمی به گلایه ها و فاش کردن عملکرد منفی وزارت نفت از سوی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس برهیچ کس پوشیده نیست.چندباری وی مورد انتقاد شدید وزارت نفت قرار گرفت اما با اینحال هیچگاه دست از انتقادهایش برنداشت.گفت وگو با سید عماد حسینی در کافه خبر از وعده های قاسمی شروع شد و به ابهام در هزینه کرد درآمد نفت کوره توسط وزارت نفت ختم شد.حرفهایش بسیار شنیدنی است چرا که وی تاکید دارد زمان قاسمی برای شناخت نفت به پایان رسیده و باید این روزها منتظر تحقق وعده های این وزیر جدید نفت بود.انتظاری که معلوم نیست تا چه اندازه شیرین باشد.مشروح گفت وگو با سخنگوی کمیسیون انرژی و نماینده مردم قروه،دهگلان،سریش آباد وچهاردولی که از معدود نمایندگانی است که با تخصص نفتی وارد کمیسیون انرژی شده است را در ادامه می خوانید:

آقای حسینی شاید بهتر باشد گفت وگو را با کم کاری کمیسیون انرژی طی دو سه ماه اخیر شروع کنیم.طی این ماه ها اخباری چون کاهش تولید نفت،از سرگیری واردات بنزین و ... منتشر شد که اظهارات ضدونقیضی در این موردها وجود داشت اما کمیسیون انرژی در مقابل هیچ یک از اینها واکنشی نشان نداد.به نظرشما علت این کم کاری انرژی دانان مجلس چه بوده است؟

شاید اظهارات شما درست باشد اما این کم کاری چند بعد مختلف دارد. یک بخش آن بر می گردد به تعطیلات تابستانی مجلس که متاسفانه این تعطیلات باعث شده آنچنان که مجلس باید پویا عمل کند انجام وظیفه نکند وبالطبع آن کمیسیون ها نیز از کارهای تخصصی خود فاصله بگیرند. مورد بعدی بر می گردد به انتخاب وزیر جدید نفت. به هرحال ما با سکوت در تلاش بودیم تا فرصتی را در اختیار وزیر جدید نفت قرار دهیم تا ببینیم وی چه تصمیمی برای مشکلات روز صنعت نفت می گیرد.واقعیت این است که این رستم قاسمی نیاز به ارزیابی محیط خود داشت تا بتواند با شناخت مشکلات و چالش های روز صنعت نفت به قول و قرارهای خود در زمان رای گیری جامه عمل بپوشاند.به نوعی ما در این دوسه ماهه اخیر بیشتر به رستم قاسمی فرصت داده ایم.

یعنی به دلیل ارائه فرصت به رستم قاسمی، کمیسیون انرژی از مسوولیت نظارتی خود طی چند ماه گذشته فاصله گرفته است؟

البته من همچنان معتقدم کمیسیون انرژی یکی از فعالترین کمیسیون های مجلس محسوب می شود.ما در این کمیسیون اقدامات گسترده ای انجام داده ایم.در مورد مساله کاهش تولید نفت ما در زمان وزارت میرکاظمی بارها مسوولان نفتی را به کمیسیون دعوت کردیم و از علل این مساله جویا شدیم و یا حتی در مورد ابهام در پرداخت 2/11 میلیارد دلاری پول نفت به خرانه قبل از اینکه دیوان محاسبات دست روی آن بگذارد ما مسوولان را به کمیسیون خواستیم و علت را جویا شدیم و به طبق رای گیری که به عمل آمد وزارت نفت را به دادگاه معرفی کردیم. و یا سر بحث سرپرستی احمدی نژاد بر وزارت نفت که با پیگیری ما این مساله غیرقانونی اعلام شد و با یک رای مخالف به قوه قضاییه ارسال شد.بنابراین همه این موارد نشان می دهد که جایی که لازم بوده کمیسیون انرژی مداخله کرده و حرف حق را بر کرسی نشانده است.

هدف کمیسیون انرژی از این سکوت یا به قول شما ارائه فرصت به رستم قاسمی چه بوده است؟

همانطور که می دانید وزارت نفت دغدغه های زیادی دارد.که مهمترین آن توسعه میادین مشترک نفتی و گازی کشور است.سفر مقام معظم رهبری  در روزهای ابتدایی سال جهاد اقتصادی به پارس جنوبی هم این دغدغه را به خوبی به تصویر کشیده است.بنابراین ما با ارائه فرصت به رستم قاسمی خواهان بازگشت آرامش به وزارت نفت برای پیشبرد اهداف مهم این وزارتخانه بوده ایم.

به نظر شما رستم قاسمی گزینه مناسبی برای بازگرداندن آرامش به نفت بوده است؟

همانظور که مشاهده کردید کمیسیون انرژی در انتخاب وزیر زیاد دخالت نکرد.شاید بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که آقای قاسمی بهترین گزینه برای صنعت نفت نبوداما ما به دلیل همین نگاه بازگشت آرامش به صنعت نفت ترجیح دادیم رستم قاسمی بر مسند نفت بنشیند تا شاید بتواند این آرامش را به نفت بازگرداند.

به نظر شما منطقی است که مجلس به دلیل ارائه فرصت به یک وزیر بعد نظارتی خود را فراموش کند؟

اما کمیسیون انرژی هیچ وقت بعد نظارتی خودش را فراموش نکرده است.در زمان میرکاظمی به نظر من این کمیسیون درخشان ترین دوران خودش را پشت سر گذاشت.چرا که اگرچه تعامل وجود داشت اما رنگ لابی گری و ... را به خود نگرفت و حتی در دو مورد، پرونده وزارت نفت و رئیس جمهور در خصوص تخلفات نفتی با تلاش همین کمیسیون به قوه قضاییه ارسال شد.بنابراین ما فقط در تلاش بودیم تا با فرصت به رستم قاسمی، آرامش را به نفت بازگردانیم تا پروژه های نفتی سروسامانی بگیرند.

این دو پرونده شامل گزارش دیوان محاسبات از ابهام در خرج شدن 2/11 میلیارد دلار درآمد نفتی و سرپرستی غیرقانونی رئیس جمهور بر وزارت نفت می شود؟

بله دقیقا این دو پرونده در حال حاضر به قوه قضاییه ارسال شده است.

خبردارید نتیجه پیگیری قوقه قضاییه در خصوص این دو پرونده به کجا رسیده است؟

پیگیری های ما نشان می دهد که قوه قضاییه در حال بررسی این دو پرونده است و کار در جریان است.

اگر قوه قضاییه به هر دلیلی پرونده ها را ببندد مجلس از بعد قانونی امکان بازکردن و پیگیری مجدد این پرونده ها را دارد؟

بله دقیقا مجلس می تواند این پرونده ها را مجددا به جریان بیندازد اما ما شنیده ایم که این پرونده ها به صورت جدی در حال بررسی در قوه قضاییه است.ضمن اینکه واقعا برای ما زیبنده نیست که این پرونده را ببندیم چون برای مردم سوال پیش آمده و پیگیر این مساله هستند و قطعا مسکوت کردن آن می تواند باعث دلخوری در سطح جامعه شود.

چه مدت از ارسال این پرونده ها به قوه قضاییه می گذرد؟

حدود6 ماه پیش پرونده کاهش تولید نفت و گزارش دیوان محاسبات در خصوص عدم شفاف سازی در هزینه کرد پول نفت به قوه قضاییه ارسال شد.اما پرونده تخلف رئیس جمهور سه ماه است که به این قوه ارجاع داده شده است.

فکر می کنید نهایتا تا چه زمانی بررسی این پرونده ها در قوه قضاییه طول بکشد؟

ما امیدواریم هر چه سریعتر تکلیف این پرونده ها روشن شود.بنابراین سعی داریم تا پابان عمر مجلس هشتم وضعیت این پرونده ها را روشن کرده باشیم.

در شرایطی که قوه قضاییه بخواهد رئیس جمهور را محکوم کند جریمه وی نقدی خواهد بود؟

به هرحال تخلف رئیس جمهور کاملا مشهود بوده است و باید ایشان جوابگوی این تخلف خود باشد.حتی اگر قرار باشد این پرونده مسکوت هم شود باید در قوه قضاییه بررسی شود چرا که مردم خواهان بررسی این مساله هستند و زیبنده کشور هم نیست که یک فرد به دلیل داشتن یک سمت از زیر بار قانونی بگریزد.اما اینکه جریمه ایشان چقدر خواهد بود نمی دانم این احتیاج به نظر کارشناسی قوه قضاییه دارد و از نظر کارشناسی ما خارج است.

برنامه ای برای پیگیری آخرین عملکرد قوه قضاییه در این خصوص دارید؟

بله قطعا امیدوار هستیم هر چه سریعتر تکلیف این پرونده روشن شود اما ما در کمیسیون انرژی هفته آینده این موضوع را بررسی خواهیم کرد.

ظاهرا چند پرونده هم در کمیسیون اصل 90 در جریان است؟

بله؛ خیلی از پرونده ها را هم ما قبل از اینکه بفرستیم قوه قضاییه به کمیسیون اصل 90 مجلس ارجاع کرده ایم.مثل پرونده نفت شهر، افت تولید نفت ومسایل دیگری که من در حال حاضر حضور ذهن ندارم اما دارد در این کمیسیون بررسی می شود.

بررسی این پرونده ها در کمیسیون اصل 90 چه تفاوتی با قوه قضاییه دارد؟

یا کمیسیون اصل 90 خودش به لحاظ قانونی پس از بررسی پرونده حکم صادر می کند یا به مصلحت اعضا پرونده به قوه قضاییه ارجاع می شود.اما ارسال پرونده به کمیسیون اصل 90 درواقع بررسی مجددی بر مشکل و اتفاق موجود است و اگر صلاح به مراجع قضایی باشد اقدام صورت می

گیرد.

راستی ازطرح تحقیق و تفحص از قراردادهای نفت و گاز چه خبر؟

تحقیق و تفحص از قراردادهای نفت و گاز در کمیسیون انرژی مفتوح است.اگر رای بیاورد قطعا اینکار انجام خواهد شد.

شنیده بودیم که رای گیری برای تحقیق و تفحص از قراردادهای نفت وگاز صورت گرفته است؟

بله رای گیری شد اما به دلیل اینکه رای دهندگان به صورت مساوی رای داده بودند و 8 نفر موافق و 8 نفر مخالفت این طرح اعلام شدند بنابراین به درخواست مجدد تقاضا کنندگان این طرح رای گیری مجدد به زمانی دیگر محول شد.

زمان این رای گیری مشخص شده است؟

باید زمانی باشد که دو سوم اعضای کمیسیون حضور داشته باشند ضمن اینکه عدد حاضرین باید فرد باشد تا رای گیری درست از آب در بیاید چرا که اگر تعداد حاضرست زوج باشد احتمال مساوی شدن رای گیری باز هم وجود دارد.

اگر کمیسیون انرژی نتواند به این طرح رای بدهد امکان بررسی آن در صحن وجود دارد؟

بله؛ این امکان وجود دارد که اگر در کمیسیون انرژی بر سر تحقیق و تفحص از قراردادهای نفت و گاز توافقی صورت نگیرد تقاضاکنندگان این طرح آن را برای بررسی در صحن ببرند.

تحقیق و تفحص از خطوط لوله گاز به کجا رسید؟

خوشبختانه حل شد و کار به تحقیق و تفحص نرسید.

موضوع اصلی چه بود؟

برخی از خطوط لوله گاز از خارج وارد می شد در حالیکه در داخل تولید می شود.اما توضیحات مسوولان وزارت نفت در خصوص این واردات کامل بود.چرا که مشخص شد جنس خارجی هم کیفیت بهتری دارد هم قیمت مناسب تر بر این اساس قرارشد داخلی ها سطح کیفی خود را به سطح خارجی برسانند و قیمت خود را کاهش دهند.بنابراین مشکل حل شد.

تحقیق و تفحص دیگری در کمیسیون طرح نشده؟

از سوی اعضای کمیسیون نه، اما شنیده می شود قراراست بزودی تعدادی طرح مربوط به نفت به کمیسیون انرژی ارجاع شود.

می دانید در چه خصوصی است؟

دقیقا نه اما ظاهرا در خصوص شرکت های تابعه وزارت نفت چون شرکت ملی نفت و گاز است.اما باید تاکید کنم که تحقیق و تفحص تنها جنبه منفی ندارد شاید شرکت و یا سازمانی خوب کار کرده باشد و از این طریق نمود عینی پیدا کند.شایدم اشتباهاتی باشد که از این طریق برطرف شود.

آقای حسینی در اظهاراتتان اشاره ای داشتید به ارائه فرصت به رستم قاسمی با توجه به اینکه مدیریت وزیر جدید نفت وارد سه ماهگی خود شده، فکر می کنید تا چه زمانی باید به این وزیر جدید نفت فرصت داد؟

آقای قاسمی بالاخره به دلیل پیشینه ای که داشتند برای کمیسیون انرژی چهره ناآشنایی نبودند.بنایراین از نظر ما چون ایشان درگیر با مسایل نفتی و مفاهیم فنی و مهندسی بوده به زمان زیادی نیاز ندارند تا محیط تازه را بشناسند.ضمن اینکه آقای قاسمی یک نیروی عملیاتی و اجرائی است و کارهای تئوریک را به مدیران زیر مجموعه خود می سپارد بنابراین این خود یک نقطه قوتی محسوب می شود. ما امیدوار هستیم ایشان به وعده هایی که درزمان رای آوری در مجلس مطرح کردند و برنامه ای که ارائه دادند پایبند باشند که قطعا پایبندی به این تعهدات نیازمند یک برنامه ریزی مدون و جامع است چرا که انتظارات از ایشان بسیار بالاست و ما اعتقادمان بر این است که این وزیر می تواند از پس این امور بر بیاید.اگر نتواند انتظارات برآورده کند باید بگویم که موفقیتی در کارشان مشاهده نخواهد شد.بنابراین وی باید تلاش کند تا به وعده هایی که داده است جامه عمل بپوشاند.به عنوان مثال وی وعده داده بومی سازی تجهیزات نفتی در اولویت کارها قرار بگیرد که قطعا تحقق این وعده نیازمند شناخت ظرفیت ها در کشوراست تا بایک مدیریت مناسب بتوان با تولید تجهیزاتی که این روزها به دلیل تحریم مشکلاتی برای صنعت نفت ایجاد کرده است را مرتفع کرد.

آقای حسینی فرمودید که اولین هدف این فرصت ایجاد آرامش در نفت توسط قاسمی بوده است.به نظر شما این آرامش در حال حاضر ایجاد شده است؟

نه هنوز آنطورکه باید آرامش در نفت حاکم نشده است.

فکر می کنید برای ایجاد این آرامش چقدر دیگر باید به وزیر جدید نفت زمان داد؟

زمان کاملا ملموس است.به نظر می رسد تا کنون اگر قراربود آقای قاسمی طراحی و برنامه ریزی هایی را  انجام میدادند باید انجام می دادند.به عنوان مثال نسبت به بازگشت متخصصین نفتی و وعده تحقق این امر توسط ایشان ما معتقدیم در داخل صنعت نفت هستند کسانی که می توانند صنعت نفت را از بحران فعلی نجات دهند و وضعیت را به شرایط قبل بازگردانند بنابراین باید هر چه زودتر قاسمی با شناخت این افراد و استفاده از آنان وضعیت آشفته نفت را سروسامان بدهد.این هنر قاسمی است که چگونه با بکارگیری این متخصصین در نفت می تواند این وضعیت را درست کند اگر نتواند این کار را انجام دهد آقای قاسمی هم راهی را می رود که دیگر وزراء طی این مدت رفته اند.

منظورتان از دیگر وزراء تجربه انتخاب مدیران نفتی توسط آقای میرکاظمی وزیر سابق نفت است؟

همانطور که می دانید درزمان گرفتن رای اعتماد آقای میرکاظمی در مجلس بنده به عنوان مخالف وزارت ایشان در نفت حرف زدم و تاکید کردم ایشان نگاه تجاری سازی دارند و نه نگاه توسعه ای در حالیکه نفت به نگاه توسعه ای نیاز دارد.درآنزمان هشداردادم که با حضور ایشان در وزارت نفت نگاه تجاری جایگزین نگاه توسعه ای می شود و همین هم شد.اما بالاخره ایشان با دو رای اعتماد بیشتر وزیر شدند و ما هم در کمیسیون انرژی بنا را بر حمایت از ایشان گذاشتیم اما متاسفانه میرکاظمی با آوردن مردانی از وزارت بازرگانی در  نفت نگاه تجاری سازی را حاکم کرد و همین مساله باعث شکستش در نفت شد.ایشان نتوانستند حتی به یکی از وعده های کوچک خود چون تاسیس بانک انرژی هم جامه عمل بپوشانند.در حالیکه وزارت سابق تعاون که از نظر گستردگی با یک سوم نفت هم نمی توان آنرا مقایسه کرد دارای بانک توسعه تعاون شد اما نفت نتوانست دارای بانک هم شود.

این حرفتان را به این منظور بگیرم که آقای قاسمی دارد به سمتی حرکت می کند که میرکاظمی رفته است؟

میرکاظمی اشتباهات زیادی داشت اما نقطه قوت این وزیر مدیریت منسجمش بود.درست و غلط انتخاب افرادش مهم نیست مهم این بود که همان مدیرانی را که برگزیده بود خیلی خوب مدیریت می کرد. آقای قاسمی اگر می خواهد موفق شود باید به شعارهاش عمل کند. به شعارش باید پایبند باشد.ایشان در زمان رای اعتماد در کمیسیون انرژی گفت من حتی یک نفر را به وزارت نفت منتقل نخواهم کرد و از تمام نیروهای این صنعت برای مدیریت آن بهره خواهم برد.بنابراین تنها راه قاسمی پایبندی به تعهداتش است.

شعارهایی چون بومی سازی تجهیزات نفتی ،توسعه میادین مشترک، بازگشت متخصیین به نفت و در کل بازگشت آرامش به این وزارتخانه، قطعا موفقیت هایی زیادی در انتظار این وزیر نفتی خواهد بود.

آقای حسینی بازهم اشاره مستقیمی به مدت زمان این فرصت به وزیر جدید نفت نکردید.بالاخره تا چه زمانی کمیسیون انرژی بنا دارد به آقای قاسمی برای تغییر و تحولات نفتی و بازگرداندن آرامش به این صنعت زمان بدهد؟

پس از اینکه ایشان از مجلس رای اعتماد گرفتند به کمیسیون انرژی دعوت شدند و به طور صریح به ایشان گفته شد که چه مدیرانی در نفت مانع توسعه هستند چه مدیران و معاونینی مدیران متخصص را از نفت بیرون کرده اند و مشکل اصلی از کجا شکل گرفته است.همه این موارد از سوی برخی از اعضای کمیسیون انرژی با استدلال و دلایل منطقی تشریح شد.بنابراین در حال حاضر آقای قاسمی با چشم کاملا باز بر صندلی نفت نشسته و کاملا می داند که چه مدیران و معاونینش مانع توسعه و بلای جان صنعت نفت هستند. به هرحال ایشان در حال حاضر کاملا در جریان مسایل قرار گرفته اند.

بازهم اشاره به زمان نکردید.

ما فکر می کنیم تقریبا زمان برای آقای قاسمی به پایان رسیده و درواقعی زمانی دیگر باقی نمانده است.آقای قاسمی باید هر چه سریعتر به فکر یک سری تغییرو تحولات مدیریتی و توسعه ای در نفت باشد.این دو باید به طور همزمان پیش برود.الان درست است که ایشان با بازدید از شرکت های زیرمجموعه خود در تلاش است تا شرایط حاکم بر نفت را لمس کند اما به هرحال به دست آوردن اطلاعات و شناخت محیط و افراد از راه های دیگری هم امکان پذیراست.

در شرایطی که حدود یکماه از زمانیکه مدیر کل روابط عمومی وزارت نفت استعفا داده می گذرد و هنوز وزیر موفق به انتصاب یک مدیر جدید در چنین سطحی از مدیریت نشده، فکر می کنید وی تا چه اندازه توان انتخاب مدیران در سطح معاونت های خود را داشته باشد؟

درست است که آقای قاسمی رای اعتماد خوبی از مجلس گرفت اما واقعیت این است که ایشان وزیر دولت است و وزرای دولت هم تکلیفشان روشن است اگر به حرف رئیس جمهور و اطرافیان وی عمل نکنند طبیعتا جایی در دولت ندارند.با اینحال  وضعیت ایشان کمی متفاوت است.چرا که آقای قاسمی قبل از گرفتن رای اعتماد از مجلس در رسانه ها اعلام کردند که هیچ پیش شرطی را از سوی رئیس دولت نپذیرفته اند. در آنزمان من از شنیدن چنین حرفی با توجه به پیشینه این دولت تعجب کردم. در دولتی که کاملا با چنین دیالوگ هایی بیگانه هستند گرفتن تصمیم از سوی یک وزیر برای محیط تحت مدیریتش امری بعید به نظر می رسد.به هرحال ما امیدواریم چنین چیزی درست باشد و آقای قاسمی بتواند به شعارهایش پایبند بماند.راستش من هم می دانم که این وزارتخانه مدتی است بدون مدیرکل روابط عمومی اداره می شود اما امیدواریم این مدیر هم از میان نفتی ها برگزیده شود چرا مه در صورت خلاف این مساله قطعا این اولین عدم پایبندی آقای قاسمی به وعده هایش خواهد بود.چرا که وی وعده کرد حتی یک نفر را هم از بیرون نفت به این وزارتخانه نخواهد آورد.به نظرم اگر آقای قاسمی ،مدیری از بیرون نفت بیاورد قطعا توسط این کار یکی از شکست های برنامه ای خودش را به تصویر کشیده است.

بررسی اظهارات اخیر وزیر نفت نشان می دهد وی پیش از حضور در وزارت نفت چنین وضعیت بحرانی را پیش بینی نمی کرده و در شرایط فعلی تلاش دارد با عدم تغییرات مدیریتی و تمرکز برروی کارهای توسعه ای و اجرایی وضعیت نفت را از حالت بحران بیرون بیاورد وبعد تصمیم های جدی بگیرد.به نظر می رسد وی از این طریق به دنبال ایجاد آرامش در صنعت نفت است.شما اینطور فکر نمی کنید؟

بعید نیست آقای قاسمی دچار یک سری مشکلات در درون صنعت نفت شده باشد.من فکر می کنم آقای قاسمی به هر حال صنعت نفت را می شناخته و با بحران های آن آشنا بوده اینکه الان بخواهد بحران ها را شناسایی کند و گیچ شود غیر منطقی است ما قبلا تمام مشکلات را گوشزد کرده بودیم من به شخصه فکر نمی کنم ایشان سردرگم شده باشند.

به نظر شما آقای قاسمی با مدیران فعلی حاضر در مسند نفت می تواند موفق باشد؟

ایشان می توانند با این مدیران کار کنند اما  واقعیت این است که اگر برخی از مدیران تخصص کامل را

داشتند الان وضعیت نفت به اینجا کشیده می شد.در حال حاضر وزارت نفت علاوه بر 4شرکت اصلی درای بیش از 140 شرکت بزرگ است که از لحاظ مدیریتی و گستردگی با خود وزارتخانه هم سطح هستند در تمام این شرکت ها هستند مدیران متخصصی که می توانند نفت را نجات دهند.بنابراین باید به خوبی تمام این فرصت ها را شناخت و از آنها بهره برد.به نظر می رسد اگر آقای قاسمی بخواهد رویه فعلی در نفت را ادامه دهد برنامه هایش با شکست مواجه خواهندشد.

وزیر جدید نفت برنامه های عملیاتی دارد که اگر واقعا بخواهد به آنها جامه عمل بپوشاند قطعا برخی از مدیران فعلی نمی توانند پا به پای وی حرکت کنند و توان همراهی با ایشان را ندارند.واقعیت آن است که در حال حاضر بسیاری از متخصصین نفتی و کارشناسان این حوزه نگران وجود چنین مدیرانی در نفت هستند و باید وزیر نفت با شناخت پتانسیل های موجود در نیروی انسانی نفت هر چه زودتر سروسامانی به وضعیت فعلی بدهد.

فکر نمی کنید در شرایطی که مجلس هشتم ماه های آخرش را می گذراند حرف مجلسی ها در دولت چندان خریدار نداشته باشد؟

درست است چون مجلس هشتم سال آخر خود را پشت سر می گذارد یک سری مشکلات در بیرون و داخل مجلس ایجاد شده آنهم در شرایطی که یک سری وظایف نظارتی سنگین تری به مجلس ارجاع شده است.شاید اگر سال اول بود راحت تر می شد به مسایل ارجاع شده امروز به مجلس رسیدگی کرد.درحال حاضر بسیاری از نمایندگان به دنبال حوزه انتخابیه خود هستند.اگر می شد فضای دائمی را ما در مجلس شاهد باشیم شاید کمتر در سالهای پایانی هر دوره مجلس این اتفاق ها به وقوع می پیوست مثل کمیسیون اصل 90 که یک سری افراد به صورت ثابت هستند و نمایندگان غیرثابتی از کمیسیون های مختلف مهمان آن می شوند، کاش می شد مجلس هم اعضای ثابت و غیرثابت داشت تا از این طریق می توانستیم نظارت دقیقی تری بر امور داشته باشیم.انتخابات هر 4 سال یکبار واقعا صدمات جبران ناپذیری به بعد نظارتی وارد می کند.انشالله بتوانیم به سمتی حرکت کنیم که  یک شرایط پایدار حاکم شود و یا نمایندگان واقعا نسبت به چهارسال نمایندگی خود احساس مسوولیت کنند.حرف شما تقریبا درست است یکی از معاونت های امور حقوقی یکی از وزارتخانه ها در یک جلسه رسمی در جمع فرمانداران و استانداران نقل کرده بود ما 3 سال دنبال نمایندگان می دویم و یکسال آخر آنها هستند که به دنبال ما می دوند تا شاید رای دوباره بیاورند بنابراین شما باید از این فرصت استفاده کنید و نمایندگان را مدیریت کنید.این نگاه واقعا در حال حاضر حاکم است و اصلا نگاه درستی نیست.بنابراین فکر می کنم با این شرایط درحال حاضر کنترل وزارت نفت یک کم سخت باشد.

آقای حسینی به نظر می رسد آقای قاسمی مخالف یک سری خصوصی سازی ها در شرکت های زیرمجموعه خود است و این را می شود براحتی از اظهاراتش در دو ماهه اخیر برداشت کرد. تا چه اندازه با دیدگاه وزیرجدید نفت در مورد عدم خصوصی سازی برخی از شرکت های نفتی چون شرکت متن موافقید؟

بحث خصوصی سازی در صنعت نفت بسیار متفاوت با خصوصی سازی در دیگر جاهاست. متاسفانه در کشور ما خصوصی سازی با خصولتی سازی قاطی شده و این خود بر مشکلات موجود دامن زده است. واقعیت این است که بخش خصوصی ما آنچنان که باید رشد نکرده و همواره کارهای بزرگ در دستان دولتی ها بوده است.بخش خصوصی می تواند درکنار دولتی ها موفق عمل کند اما مصلا اگر شرکت ملی حفاری در اختیار خصوصی ها قرار بگیرد در شرایطی که خصوصی ها آنچنان در مدیریت قوی نیستند چطور می توان امیدوار بود که حفاری در پارس جنوبی با سرعت پیش برود و مشکلی پیش نیاید آنهم در بخشی که اقتصاد کشور بر پایه آن بنا شده است. فکر می کنم دغدغه آقای قاسمی هم همین باشد.به نظرم خصوصی سازی درست است که قانون است اما به خودی خود نمی تواند مشکلات را حل کند.

اول باید فرهنگ خصوصی سازی در کشور شکل بگیرد بعد ما آن را گسترش دهیم.الان اغلب پتروشیمی هایی که واگذار شده اند دچار مشکل هستند چرا که بخش خصوصی در مدیریت این مجتمع ها چندان موفق نیست بنابراین سپردن کار در دستان خصوصی ها انهم بدون فرهنگ درست مدیریت در این بخش قطعا یک ریسک جدی خواهد بود.

در اظهاراتتان اشاره ای به توسعه میادین مشترک چون پارس جنوبی و اهمیت توسعه آن داشتید.فکر می کنید با شرایط فعلی بتوان رویای 35 ماهه به بهره برداری رسیدن فازهای باقیمانده پارس جنوبی را محقق کرد؟

نه شد 40 ماهه،دوستان دیدند که این فازها را نمی توانند 35 ماهه به بهره برداری برسانند گفتند 40 ماهه به بهره برداری می رسند که قطعا این زمان 45 ماه و بعد 50 ماه و همینطور تا 70 ماه خواهد رسید.البته 70 ماه کارشناسی و واقعی است این عدد 35 ماه از روز اول هم معلوم بود غیر واقعی بسته شده است.

فکر می کنید مشکل اصلی ما در پارس جنوبی کجاست که هنوزم در توسعه فازها دچار مشکل هستیم و قطری ها درحال استفاده از این غفلت ما هستند؟

اول باید بگویم که این قطر نیست که از گاز این میدان برداشت می کند من این را بارها گفتم و الان هم می گویم این قطر نیست که همسایه ماست ودارد برداشت میک ند این شرکت های آمریکایی،هلندی،نروژی،اتریشی و انگلیسی هستند که در حال حاضر با ما همسایه اند و دارند از گاز این میدان برداشت می کنند.چرا که قطر توان چنین کاری را ندارد و البته تکنولژی آن را هم ندارد.باید توجه کنیم که قطر از سال 1990 به سقف تولید از گنبد شمالی رسیده و در حال برداشت است ئ الان با تکنولوژی های روز چون حفاری افقی معلوم نیست در زیر هزاران هزار متر آب که مرزی وجود ندارد با حفاری های خاص تا کجا پیش رفته اند و اصلا در حال حاضر در خاک ما هستند واز سهم ما برداشت می کنند یا خیر.ضمن اینکه نباید فراموش کرد شیب این میدان به سمت قطر است و این کشور براحتی بدون استفاده از پمپاژ می تواند گاز را برداشت کند.قطر در شرایطی سال 1990 به سقف تولید رسیده که ما از سال 2001 تازه کار در این میدان را شروع کرده ایم.

فکر می کنید چاره سرعت دهی به توسعه این میدان چه باشد؟

تغییر نگاه تنها راه ماست.باید نگاه حاکمیتی جایگزین نگاه دولتی در پارس جنوبی شود.دولت های مختلفی آمده اند از اواخر دولت هاشمی کار در این میدان آغازشده و تا الان دولت های مختلفی مسوولیت این توسعه پارس جنوبی را بر عهده گرفته اند.اینکونه نباید باشد باید کمیته ای با عنوان کمیته نظارت بر منابع هیدروکربوری که در قانون نفت وگاز مورد تاکید قرارگرفته تشکیل شود و پروژه های این میدان در قالب نگاه حاکمیتی و با نظارت این کمیته اداره شود.

اعضای این کمیته چه کسانی خواهند بود؟

تعدادی از نمایندگان مجلس، دادستان کل کشور، معاون نظارتی راهبردی ریاست جمهوری و چندی دیگر از مسوولان کشوری  براین اساس می توان امیدوار بود احساس مسوولیت در این میدان به شکل حاکمیتی باشد

ظاهرا در حال حاضر میدان پارس جنوبی مشکل تامین منابع مالی هم ندارد اما با این وجود تاخیر در توسعه فازها محسوس است.

بله دقیقا بعید به نظر میرسد دیگر مشکل منابع مالی وجود داشته باشد.ما در ماده 229 قانون برنامه پنجم توسعه تصویب کردیم که 10 درصد از درآمد خالص نفت خام،میعانات گازی و فراورده های نفتی به سه اولویت مهم وزارت نفت تخصیص یابد.اولویت اول تامین منابع مالی توسعه پارس جنوبی بود.اولویت دوم تولید صیانتی از مخازن و میادین نفتی است که همانطورکه می دانید در حال حاضر روزانه 300 تا 400 هزار بشکه تولید ما غیر صیانتی است و افراد اهل فن می دانند که این تولید به معنی محبوس شدن هزاران بشکه نفت در مخازن زیرزمینی است. هدف سوم هم جمع آوری گازهای همراه بود که روزانه حدود 60 میلیون مترمکعب گاز به اندازه تولید 2 فاز پارس جنوبی در میادین نفتی سوزانده می شود.  اما فکر می کنید عکس العمل دولت در مقابل این پیشنهاد و طرح مجلس در برنامه پنجم چه بود؟ دولت در قانون بودحه 90 این 10 درصد را به تمام پروژه های وزارت نفت تخصیص داده بود که ما در نهایت آن را 5/14 درصد کردیم و تاکید شد که 10 درصد برای تنها سه مورد مذکور و 5/4 درصد مابقی برای توسعه دیگر پروژه ها تخصیص یابد.بنابراین نگاه حاکمیتی بسیار مهم است و باید آقای قاسمی تلاش کند تا این نگاه در پارس جنوبی حاکم شود تا وعده های او در این میدان تحقق یابد.

آقای حسینی در مورد اساسنامه نفت کمی صحبت کنیم.وضعیت اساسنامه به کجا رسید؟

چندین سال است که دولت ها و مجلس های مختلف روی کار آمده اند و همواره ارائه اساسنامه نفت مورد تاکید بوده اما به نوعی دولت ها از ارائه آن سرباز زدند.ما هم در بودجه سالهای 88 تا 90 ارائه اساسنامه را مورد تاکید قراردادیم اما هیچ یک از مسوولان مربوطه حاضر به ارائه آن به مجلس نشدند اما ما به دلیل راسخ بودن بر تصمیم خود مبنی بر تعیین و تملیف اساسنامه نفت بالاخره کمیته ای تشکیل دادیم و از نمایندگان وزارت نفت،مرکز پژوهش های مجلس،سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات دعوت کردیم تا اساسنامه نفت نوشته شود.برای نوشتن این اساسنامه به دو پیش نویس نیاز بود اول پیش نویس قانون نفت بود و پیش نویس دوم قانون تاسیس وزارت نفت است.قانون نفت و گاز که به تصویب رسید قانون تاسیس وزارت نفت هم بزودی به صحن می آید و مشکلش حل می شود.استنباط ما این است که با توجه به تاکید رئیس مجلس اساسنامه تا دو ماه آینده به طور کامل تعیین و تکلیف خواهد شد.

اگر در دقایق آخر، دولت فرصتی دوباره بخواهد تا اساسنامه خودرا ارائه کند مجلس این فرصت را باز خواهد داد و یا اساسنامه مجلس تصویب خواهد شد؟

نه الان دیگر مهلت دولت به پایان رسیده است. خیلی از سوالات نمایندگان در حال حاضربه دلیل اینکه خودمان در تلاشیم تا اساسنامه را تنظیم کنیم در کمیسیون مسکوت مانده اگر اینگونه نبود مطمئنا تا کنون با طرح سوالات نمایندگان دولت دچار مشکل اساسی در خصوص اساسنامه نفت می شد.به هرحال با اساسنامه ما نگاه حاکمیتی بر نفت حکمفرما می شود و مهمتر آنکه شفاف سازی در معاملات نفتی حاکم می شود نه مثل الان که وزارت نفت هر گونه که بخواهد می تواند در منابع مالی خود دخل و تصرف کند.همانطور که گفتم کمیته نظارتی متشمل از سه قوه به خوبی می تواند نگاه حاکمیتی را در نفت ایجاد کند.

یعنی دولت این حق را نخواهد داشت در دقیقه های آخر با تاکید بر اینکه مجلس برای وزارتخانه اش تعیین و تکلیف می کند جلوی تصویب این اساسنامه را بگیرد؟

دولت های مختلف 30 سال فرصت داشتند که اساسنامه را ارائه کنند. شنیدهای ما حاکی از آن است که اساسنامه شرکت های تابعه نفت در دولت اماده است اما اینکه چرا ارائه نمی شود دلایلش نا مشخص است. حتی در زمان وزارت وزیری هامانه این اساسنامه به دولت رفت که در زمان نوذری برای تغییر چارت سازمانی دوباره به وزارت نفت ارسال شد.اما از آنزمان تا کنون این اساسنامه به دولت ارسال شده اما اینکه چرا دولت آن را مسکوت کرده مشخص نیست.

از شفاف سازی مالی گفتید.دیوان محاسبات گزارش می دهد که 2/11 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی معلوم نیست کجا هزینه شده بعد جلسه ای محرمانه تشکیل می شود و گفته می شود مشکلی نبوده و به جا هزینه شده فقط کمی محرمانه است.واقعا اگر نفت متعلق به مردم است وقتی چنین خبری منتشر می شود مردم نباید در جریان جزء ترین هزینه کرد این پول به طور شفاف قرار بگیرند؟

ما حسابی داریم به نام حساب درآمدهای عمومی نزد خزانه یک حساب داریم حساب ذخیره ارزی الانم صندوقی به نام صندوق توسعه ملی که البته اونموقع نبود.

اتفاقی که افتاده بود دولت سقف حساب درآمدهای عمومی را باز گذاشته بود و سقفی برای آن در نظر گرفته نشده بود در نتیجه هر پول نفتی که به خزانه واریز می شد مستقیم تو این حساب می رفت در حالیکه مابه التفاوت قیمت جهانی نفت و قیمت مصوب در بودجه باید به جساب ذخیره ارزی واریز می شد که این امر اتفاق نمی افتاد و دولت بدون اجازه و مصوبه مجلس پول را از محل درامدهای عمومی خرج می کرد در حالیکه اگر در حساب ذخیره می رفت باید از مجلس اجازه می گرفت.این تخلفی است که دولت انجام داده است.

پس همین مساله به قوه قضاییه رفته است؟

بله ارسال شده هم افت تولید هم این مساله که هردو باهم 6 ماه پیش به قوه قضاییه ارجاع شده است.

آقای حسینی بهتر بریم سراغ بحث شیرین بنزین؛ بالاخره ما واردات بنزین داریم یا نه ؟

من تعجب می کنم ازدوستان خودمان در دولت . یک معادله ساده است روزانه 44 میلیون لیتر بنزین در کشور تولید می شود مصرف به طور متوسط 65 میلیون لیتر است پس این 21 میلیون لیتر از کجا تامین می شود.به همین سادگی است یا نیاز 21 میلیون لیتری ما از ذخایر استراتژیک ماست که بعید می دانم ما از ابتدای امسال توانسته باشیم از ذخایر استراتژیک تا چنین حجمی برداشت کنیم و اصلا ذخایر ما توان پوشش این مدت را داشته باشد بنابراین واضح است که وارد می کنیم.اما در تعجب هستم که آقایان اینقدر سعی در پنهان کردن این موضوع دارند در حالیکه یک معادله ساده نشان می دهد تولید ما کم است.پالایشگاه آبادان قراربود 6 میلیون لیتر به تولید بیفزاید که متاسفانه با اتفاقی که در این پالایشگاه افتاد این امر هم محقق نشد بنابراین واقعیت را نباید شکل دیگری نشان داد.اما اگر آقایان خلاف حرف ما باور دارند باید بگویند این 21 میلیون لیتر در روز چگونه تامین می شود؟واقعا این سوالی است که من به طور جد به دنبال جواب آن هستم که با چنین معادله ساده ای چگونه مسوولان این خبررا تکذیب می کنند.

شما برنامه ای برای پیگیری جدی این مساله در کمیسیون انرژی دارید؟

اقایان می آیند در کمیسیون آمارهای ضدونقیضی ارائه می دهند که واقعا خود ما خسته می شویم از پیگیری این مسایل !واقعا اینقدر مسایل مهمتر در کمیسیون انرژی برای پیگیری وجود دارد که واقعا نمی شود به تمام انها رسید.امیدوارم بشود یک برنامه ریزی دقیق کرد همه اینها روشن می شود و البته روشن شدن آن به نفع جامعه است.

برخی می گویند واردات بنزین از محل درآمد نفت کوره صورت می گیرد برای همین است که دولت می تواند براحتی واردات این فراورده را پنهان کند.چنین چیزی را تایید می کنید؟

راستش اطلاع دقیقی از نحوه هزینه کرد درآمدنفت کوره حتی ما نمایندگان مجلس هم نداریم.چون درآمد نفت کوره از جمله درآمدهایی است که در اختیار وزیر نفت است و دوستان اخیرا گزارشاتی که داده اند می گویند این درآمد در میادین نفتی صرف شده اما شفاف نیست.و ما هم نمی دانیم پول نفت کوره به کجا می رود.

 /221/39

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 175216

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۷:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
    1 1
    رویه وزیر نفت با سخنانش بسیار فاصله دارد مخصوصا در مورد برگرداندن متخصصان نفتی حتی بسیاری از مدیران عملیاتی همچنان منتظر دریافت حکم بر کناری از طرف معاونان وزیر هستند ارامش به مجموعه نفت بر نگشته که هیچ با اوضاع بلاتکلیفی بسیاری از کارها معلق مانده است
  • بدون نام CH ۰۷:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
    0 0
    نماینده نمیداند که در بودجه درامد های قروش نقت کوره باید به خزانه ریخته شود و در اختیار وزیر نیست واین کار نشده و با ان بنزین وارد کردند
  • بدون نام IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
    1 0
    خودتون با سلام و صلوات ايشون رو با راي قاطع وزير كرديد حالا به ماه نكشيده دوباره تخريب شروع شد ! خودتون ميدونيد تكليفتون چيه ؟
  • یک مسوول نفتی 2 IR ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۱
    0 0
    ضمن آنکه خود ایشان به عنوان یک پیمانکار به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء با بسیاری از بخش های نفت ارتباط داشته و این حسن دوم آگاهی قاسمی است. درعین حال باید متذکر شد مدیران موجود نوابغی نیستند که از دست دادن آنها ضربه عظیم به صنعت نفت بزند،بلکه حداقل فضای موجود را تلطیف و از استرس های موجود در صنعت نفت کم و اعتماد را به بدنه نفت بر می گرداند. در مرحله اول و هسته مرکزی این تغییرات که خیمه مدیریت موجود را حفظ می کند اعضاء کمیته انتصابات و معاونت نیروی انسانی است.اگر چه معاون نیروی انسانی نقش مهم و اساسی در این کمیته داشته، اما سایر اعضاء در سایه، نقشی مهمتری داشته اند.به خصوص یکی از اعضاء این کمیته که از ابتدای دولت نهم نقش بسیار اساسی در ساختار چینی مدیریت در نفت داشته است.
  • یک مسوول نفتی 3 IR ۱۶:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۱
    0 0
    اما سوال اساسی که در حال حاضر ذهن بسیاری از متخصصین نفتی را به خود معطوف کرده این نکته است که صنعت نفتی که سی سال بحران های مختلف، در دوران انقلاب و بویژه هشت سال دفاع مقدس را مدیریت کرده، چگونه سردارانی به اندازه انگشتان دست برای تصدی این مدیریت ها ندارد؟
  • یک مسوول نفتی 1 IR ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۱
    0 0
    در رابطه با بررسی رفتار مدیریتی وزیر نفت طی سه ماه مدیریت وی بر این وزارتخانه کلیدی کشور باید اشاره کنم با بررسی عملکرد رستم قاسمی طی این مدت ، به نظر می رسد وی تا کنون در جهت مخالف آب حرکت کرده است. ضمن آنکه هیچگونه حرکتی یا شوک روانی که اعتماد را به بدنه نفت برگرداند انجام نشده است. ایشان نیاز به بررسی بیشتر ندارد،صورت مساله کاملا روشن است چرا که با گزارش ها و تحلیل های کارشناسی که پیش از حضور قاسمی بر نفت به وی ارائه شده است بنابراین سخت می توان باور کرد که این وزیر تازه نفس نفت پیش از حضورش در این سمت شناختی از اوضاع و احوال این روزهای نفت نداشته است.