۰ نفر
۳ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۰

میثم بهرامی

خوش‌خبرها خبر آوردند که محمد علی‌آبادی، رئیس سازمان تربیت بدنی، گزینه‌ای است برای وزارت نیرو. آن‌ها که خوش‌خبر نبودند؛ اما گفتند او برای وزارت باید رأی اعتماد مجلس را بگیرد رأی اعتمادی که اگر گرفته نشود، احتمالا علی‌آبادی را به آغوش گرم سازمان ورزش و فدراسیون‌های ورزشی برمی‌گرداند. خوش بودن خبر معرفی علی‌آبادی برای وزارت نیرو، البته که فقط به خاطر پیشرفت این مرد تواناست، مردی که سال‌های درخشانی را در ورزش گذراند و خوشا به سعادت «نیرو»ی کشور که این مرد توانمند، در رأس آن خواهد ایستاد. خوشا به سعادت همه جایگاه‌های دیگری که احتمالاً علی‌آبادی در سال‌های آینده کسب خواهد کرد. خوشا به حال صندلی‌هایی که علی‌آبادی با جلوس بر آن‌ها، تصمیم‌های اساسی خواهد گرفت. این صندلی‌ها با گذر ایام، روزی به تاریخ خواهند پیوست. روزی در مورد تمام میزهایی که علی‌آبادی در آینده پشت آن‌ها می‌نشیند، بحث می‌شود و صحبت. گفته می‌شود که پشت همین میزها بوده که فلان سازمان، روزهای تاریخی و کم‌نظیری را تحت مدیریت محمد علی‌آبادی گذرانده. همان‌طور که در مورد میز و صندلی ریاست سازمان تربیت بدنی هم چنین سخنانی به زبان خواهد آمد و همان‌طور که در مورد ورزش ایران در 4 سال ریاست علی‌آبادی چنین حرف‌هایی زده می‌شود. روزهای کم‌نظیر و تاریخی البته همیشه شیرین نیستند؛ همان‌طور که علی‌آبادی روزهای تاریخی و کم‌نظیر تلخی را برای ورزش ایران رقم زد.

این روزها ورزشی‌ها، آن‌هایی که دستی بر آتش ورزش دارند، خود را برای اتفاقی فرخنده آماده می‌کنند، اتفاقی که یکشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه هفته آینده می‌افتد. در این روزهای بزرگ، مجلس شورای اسلامی، صلاحیت وزرای معرفی شده توسط محمود احمدی‌نژاد را بررسی می‌کند و چه روز فرخنده‌ایست آن روز که مجلس پی به صلاحیت محمد علی‌آبادی برای حضور در وزارت نیرو ببرد. مگر نه اینکه علی‌آبادی در ورزش عملکردی موفق داشته و تنها در فوتبال موفق عمل نکرده؟ فوتبال هم که تقصیر رئیس سازمان تربیت بدنی نبود. فوتبال فدراسیون دارد و رئیس، آن طور که علی‌آبادی معتقد بود، کاملاً مستقل عمل می‌کرد. تیم ملی هم که سرمربی دارد و البته مقصر اصلی ناکامی‌هاست.

پس علی‌آبادی در فوتبال هم موفق بوده چراکه ناکامی‌های این رشته بر گردن رئیس فدراسیون است و سرمربی تیم ملی. مگر محمد علی‌آبادی نبوده که به تنهایی در 4 سال ریاست بر سازمان ورزش، بیشتر از تمام ورزشگاه‌هایی که پس از انقلاب ساخته شده بودند، ورزشگاه ساخته؟ مگر او نبوده که از افتتاح مجدد ورزشگاه‌هایی که قبلاً افتتاح شده بودند سر باز زده؟ مگر محمد علی‌آبادی نبوده که در طول 4 سال ریاست بر سازمان ورزش، شهرها، روستاها و کویرهای ایران را آنچنان لبریز از ورزشگاه‌های استاندارد کرده که حالا ایران می‌تواند میزبانی المپیک را هم قبول کند؟ مگر او نبود که چنان کاروانی به المپیک 2008 پکن فرستاد که ایران توانست از میان صدها مدال، یک طلا و یک برنز بگیرد؟ مگر محمد علی‌آبادی نبود که برای حفظ اعتبار و آبرو و جایگاه نظام اسلامی، ایران را آماده برگزاری مسابقات با شکوهی چون بازی‌های کشورهای اسلامی کرد و فقط و فقط به خاطر خطر شیوع آنفلوآنزا، نه به خاطر آماده نشدن ورزشگاه‌ها، تصمیم گرفت مسابقات را به تعویق بیندازد؟ مردی توانمند با این همه سوابق درخشان، حیف نیست که در ورزش بماند و خلاقیت و انرژی‌اش فقط محدود به ورزش کشور باشد؟ صد البته که حیف است!

این روزها ورزشی‌ها، آن‌هایی که دستی در ورزش دارند، خوشحالند. تمام ورزشی‌ها، به‌جز سرپرست‌ها و رؤسای فدراسیون‌ها که مستقیم یا غیرمستقیم، منصوب شده رئیس سازمان ورزش هستند، خوشحالند. شنیده‌اند که علی‌آبادی از ورزش می‌رود. البته از دوری علی‌آبادی دلتنگ می‌شوند، همان‌طور که 4 سال است دلتنگ روزهای خوش ورزش ایران هستند. ورزشی‌ها اما انسان‌های فداکاری هستند. حاضرند از حق خودشان بگذرند و رئیس سازمان ورزش را دو دستی تقدیم وزارت نیرو کنند تا موفقیت‌هایش را در این وزارتخانه ادامه دهد.

این روزها ورزشی‌ها، آنها که دستی در ورزش دارند، یک سؤال مهم از اطرافیان خود می‌پرسند؛ «دوست دارید در یک مسابقه حساس تیم ملی فوتبال، ایران مسابقه را با انجام یک بازی خوب ببرد و شما به خاطر قطعی برق، دیدن بازی را از دست بدهید، یا آنکه دوست دارید برق قطع نشود و بتوانید مسابقه‌ای را که در آن تیم ملی ایران می‌بازد، تماشا کنید؟»

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 15425

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 7 =