23 اردیبهشت ماه سالروز رحلت عارف واصل, حکیم ذو فنون علامه سید ابوالحسن حافظیان(ره) است. عالمی کم نظیر که در کنار تمامی مقامات علمی و عملی افتخار طراحی و نظارت بر ساخت چهارمین ضریح مطهرمضجع نورانی ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) را داشته است. از جمله انسانهایی که ضمن کسب علوم وفنون گوناگون با عنایات حضرات مقدس معصومین به مقامات عالی تهذیب و اخلاق نائل گردیده بود. شخصیتی که تمام داشته های خدادادی اش را صرف بر طرف کردن هموم مردم می کرد. ضمن بزرگداشت مقام این سالک طریق حق در این مجال کوتاه اشاره ای به زندگی پر ثمر او خواهیم داشت.
عارف بزرگوار سیدابوالحسن حافظیان در سال1282 هجری شمسی در مشهد مقدس قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش حاج سیدمیرزاآقا و مادرش بى بى معصومهخاتون هر دو از انسانهاى مؤمن و پارساى زمان خود بودند و چون پدرش به ریاضیات و علوم غریبه مشغول بود، او هم شوق و علاقه زیادى به این رشته نشان مىداد. پدر که متوجه علاقه او گردیده بود سیدابوالحسن را به شیخ حسنعلى اصفهانى (نخودکى) طاب ثراه که در آن وقت در مشهد اقامت داشت معرفى کرد تا در محضر وى حاضر شود و نزد آن استاد فرزانه درس بخواند. مرحوم اصفهانى (نخودکى) هم او را پذیرفت و تحت تعلیم و تربیت قرار داد. حافظیان روزها در مدرسه میرزاجعفر تحصیل مىکرد و شبها در حجره فوقانى صحن عتیق جنب ایوان عباسى به عبادت و ریاضت مشغول بود. به زودى در اثر استعداد سرشار نزد استادش مرحوم شیخ حسنعلى نخودکى بسیار مقرب گردید و گوى سبقت را از دیگران ربود. استاد در مکتب و مجلس درسش نور، صفا، وارستگى و آزادى را در سیماى ابوالحسن رصد کرد و به هوش و ذکاوت او بیش از دیگران پى برد. و به این ترتیب وى همت گماشت، سیدابوالحسن به زودى مقدمات صرف و نحو، ریاضى، طب، نجوم، هیئت، فقه و اخلاق و ... فرا گرفت و در هر یک از آنها به کمالى شایسته و بایسته نائل آمد. او در این ایام همیشه مترصد بود از اساتید دیگر هم استفاده کند. او از عالمان و عارفانى که براى زیارت از شهرهاى ایران و کشورهاى دیگر به مشهد مقدس مشرف مىشدند نیز بهرهمند مىگردید
علاوه بر حاج شیخحسنعلى نخودکى، دو استاد بزرگ عصر علامه سیدموسى زرآبادى و علامه حاج سیدمظهر حسین هندى، در رشد معنوى استاد حافظیان تأثیر بسزایى داشتند. او به واسطه زهد و تقوا و به جهت حُسن خلق موروثى و خدادادى در میان افراد عام و خاص شهر مشهد مقدس مشهور شد و تا پایان عمر از محرمان و مشاوران و مشگلگشایان مردم به شمار مىرفت و از خرمن دانش و ادعیه او عام و خاص بهره مىگرفتند (1).
علامه محمد رضا حکیمی در نوشتاری کوتاه به تجلیل از مقام استاد سید ابوالحسن حافظیان پرداخته است. ایشان می نویسد:
از انسانهای ممتاز و بسیار کم مانند روزگار ما استاد حاج سید ابوالحسن حافظیان مشهدی است. وی در مشهد در خاندان سیادت و تقوی، دیده به جهان گشود.
در آغاز تحصیل به فراگرفتن ادبیات، ریاضی، طب قدیم، نجوم، هیئت، فقه و اخلاق پرداخت، لیکن بزودی وارد ریاضت و تحصیل علوم غریبه گشت، و از برخی استادان بزرگ بهرهمند گردید.
استاد حافظیان، در حوزۀ مشهد، با کسانی چند دوست گشت، از جمله مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی و همین دوست بود که با ذکر مقامات و کرامات و علوم سید موسی- زرآبادی، وی را متوجه آن عالم عامل و مربی کامل کرد. و همین چگونگی باعث گردید تا آقای حافظیان به دلالت و همراهی حاج شیخ مجتبی قزوینی به قزوین مسافرت کند، و به محضر حضرت سید نیز برسد و به کسب مسائل و مراحلی بس مهمتر از آنچه تا آن هنگام بدان رسیده بود نایل آید.
استاد حافظیان از ریاضت کشان بزرگ و متعبد به سلوک شرعی بود، و سالها در یکی از حجرههای فوقانی صحن عتیق رضوی (صحن انقلاب)، حجرههای روبه قبله در سمت شمال شرقی، به عبادات و ریاضات اشتغال ورزیده بود. وی از بزرگان اهل نفس و دعا، و استاد مسلم علوم غریبه بود. از آثار ایشان، یکی «لوح محفوظ» است و دیگری کتابی «شرح و تفسیر لوح محفوظ» و نیز لوح «جُنَهَّ اَلاسماء»، که گمان نمیرود کسی تا کنون این لوح را به این صحت و کمال و زیبایی نوشته باشد. دربارۀ رموز علمی و خواص روحانی این الواح باید در جای خود سخن گفته آید.
. آقای حافظیان جریان سفر به قزوین و رسیدن به مرحوم سید موسی زرآبادی را اشارهوار در ابیاتی ذکر کرده است. اینک مناسب است که به یاد آن بزرگان و وارستگان، شماری از آن ابیات در اینجا آورده شود:
ای جوان خدمت بزرگان کن
نفس اماره به فرمان کن
بهر خدمت همیشه حاضر باش
گر قبولت کنند شاکر باش
مجتبی شیخ عالم و استاد
صاحب معرفت، قرین سداد
واجد سر حکمت ایمان
اوستاد معارف قرآن
در جوار رضا(ع) به فیض خفی،
گشته آگه ز حکمت رضوی
بر گذشت از علوم عرفانی
وزرسوم و فنون یونانی
جان سوی مطلق حقایق داشت
سر به درگاه علم صادق(ع) داشت
بد مربی به جمع اهل صفا
راه آموز سر ملک بقا
روزگاری که یار من بودی
متوجه به کار من بودی
روزی از روی لطف و مرحمتی
بعد شرحی و مدح و منقبتی
گفتی از گفتههای گاه و گهی
که نگوید کسی به سال و مهی
حالیا یک سفر به قزوین کن
قلب پاکیزه را تو تزئین کن
بین چه دریای علم و فضل و کمال
واقف رازها ز قبل سؤال
راد مردی بزرگوار و علیم
صاحب نفس مطمئن و حکیم
چون رسیدم به خدمتش حیران
شدم از آن فرشتۀ انسان
در حقیقت نمونهای ز امام
گه سجود و رکوع گه به قیام
من ز علمش کجا توانم گفت
خاصه زان علمها که بود نهفت
بگذرم از بیان حال او
ندرم پردۀ مقال او
مَنّ وسَلوی ز سفرهاش خوردم
ظرف خود پر نمودم بردم(2)
بزرگانی از قبیل استاد حافظیان از جمله انسانهای شریفی هستند که حیات و ممات آنها در گذر خلوص و عشق الهی دستگیر جانها و جسمهای خسته مردمان است. نام و خاطره اش همیشه زنده باد.
-----------------------------------------------------
1.برگرفته از مقاله سیده قدسیه فیروزه حافظیان
2. نقل از سایت خاتون قلم .
نظر شما