مرتضی غرقی خبرنگار سابق واحد مرکزی خبر در برلین در گفتوگو با فارس به بخشی از ناگفتههای خود از کنفرانس جنجالی برلین اشاره کرد.
مهم ترین بخش های این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
- کنفرانس برلین در 17 فروردین 79 برگزار شد و همان روز اول همه حاضرین در سالن من را به دید خصمانه نگاه میکردند. چرا که من خبرنگار جمهوری اسلامی بودم. اکثریت حاضرین را هم چریکهای فدایی خلق، تودهایها، منافقین و گروههای ملی-مذهبی و کسانی که از ایران فرار کرده و علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکردند، شکیل میدادند.
- اوضاع سالن آنقدر آشفته بود که من به فیلمبردار گفتم مواظب باش کسی از پشت ما را با چاقو نزند یا اتفاقی از این دست نیفتد. چرا که به دلیل آشفتگی زیاد، پلیس هیچ حاکمیتی در سالن نداشت و فضا بسیار متشنج بود.
- دقایقی بعد آقای دولتآبادی(محمود) که در میان اصلاحطلبان آدم تندی نیست، پشت تریبون رفت. به محض اینکه خواست صحبتش را آغاز کند، حاضران در سالن شروع به شعار "مرگ بر جمهوری اسلامی " کرده و علیه مقامات نظام و حتی رییس جمهور (خاتمی) شعار میدادند.
- بعد اکبر گنجی آمد. گنجی در کنفرانس برلین زیاد علیه جمهوری اسلامی منفی صحبت نکرد. بلکه صحبتهای او بیشتر جناحی بود. در حین سخنرانی گنجی هم دوباره همان شعارها سر داده شد. عدهای از کردهای حاضر در همایش به گنجی گفتند که تو خودت مزدوری و در کردستان آدم کشتی بنابراین حق صحبت ندارید. گنجی گفت همانهایی که این شعارها را در برلین میدهند در تهران هم نمیگذارند ما صحبت کنیم. شما خشونت طلبید و ...
- به هر حال گنجی هم نتوانست صحبت خود را ادامه دهد و جلسه به هم ریخت. همزمان یک آقا که از چریکهای فدایی خلق بود و طرف چپ من قرار داشت، بلند شد و لباسهای خود را درآورد. لخت مادرزاد به میان جمعیت رفت و یک زخم بزرگی که بر روی بدنش بود که معلوم نبود این زخم بر اثر چه بوده را نشان داد و گفت که جمهوری اسلامی من را شکنجه کرده است.
- همزمان در طرف دیگر سالن یک گروه که متعلق به حزب کارگران کمونیست بودند، زن رقاصهای را آوردند که شروع به رقصیدن کرد و همزمان در کنار آن ویولون هم میزدند. این در حالی بود که سخنران هم برای خودش سخنرانی میکرد. اینها همان صحنههایی است که از تلویزیون پخش شد.
- این قضایا ادامه داشت تا اینکه خانم کدیور (همسر آقای مهاجرانی) با بچهای در بغل در حالی که چادر به سر داشت وارد شد. جمعیت با دیدن او شروع به فحش دادن کردند و یکدفعه به سمت سن حمله کردند که در این لحظه پلیس از حمله آنها جلوگیری کرد اما اوضاع آنقدر آشفته شد که پلیس هم کنترل اوضاع را از دست داد و حوالی ظهر بود که کنفرانس به هم خورد و قرار شد ادامه آن فردا برگزار شود.
- در روز دوم هم همان مسائل تکرار شد و کنفرانس چند بار به تشنج کشید ولی در یک مقطع آرام شد.
- آقای یوسفی اشکوری پشت تریبون در حال سخنرانی بود که یک خانم از بالای سالن راه افتاد رفت بالای سن در کنار سخنران ایستاد و لباسهای خود را یکی یکی درآورد و بعد از آن یک مانوری بر روی سن داد و دوباره به انتهای سالن برگشت و یوسفی اشکوری همچنان داشت سخنرانی میکرد و مردم هم آن خانم را تشویق میکردند.
- همانطور که گفتم اکبر گنجی در کنفرانس برلین زیاد علیه جمهوری اسلامی منفی صحبت نکرد اما همان شب بود که در مصاحبه با یکی از روزنامههای آلمان گفته بود که باید دیدگاه امام خمینی(ره) به موزه برود و دیگر کاربرد ندارد.
- در حقیقت گردانندگان اصلی ماجراهای کنفرانس برلین منافقین بودند اما خودشان به صحنه نیامدند و چریکهای فدایی خلق و حزب کارگران کمونیست را جلو انداختند. قرار بود چندماه بعد آقای خاتمی به آلمان بیاید و منافقین میخواستند برای برهم زدن مراسم سفر آقای خاتمی خودشان را خرج کنند. بنابراین به قول معروف در آب نمک خوابیده بودند.
- ماجراهای کنفرانس برلین آنقدر منفی بودکه اگر فیلم آن را بدون مونتاژ هم پخش میکردند تاثیر خود را داشت. در حقیقت با مونتاژ فیلم از شدت وخامت آن کم شد. در حالی که فیلم بسیار وقیحتر بود و شعار مرگ بر جمهوری اسلامی یک لحظه در سالن قطع نمیشد و متاسفانه تمام مدعوین و سخنرانان هم میدانستند این کنفرانس با چه هدفی برگزار میشود.
- وقتی به تهران آمدم منفور جناح اصلاح طلب شدم. در حالی که من خبرنگار بودم. آدم جناحی نیستم و برای کشورم کار میکنم و به عنوان خبرنگار تنها وظیفهام را انجام میدهم اما در تهران و در کنفرانس خبری آقای خاتمی که من خبرنگار حوزه ریاست جمهوری بودم، مسئول روابط عمومی ریاست جمهوری آمد و گفت که مدیر بالاترش یعنی برادر آقای خاتمی گفته که دیگر فلانی را در کنفرانسهای ریاست جمهوری راه ندهید چرا که او کنفرانس برلین را پوشش داده است.
- در خارج از کشور هم بعد از ماجرای برلین بود که تلفنها از داخل و خارج شروع شد. داخلیها برخی که عمدتا دولتی هم بودند البته نه از مقامات عالی، به من زنگ می زدند و بعضا توهینآمیز میگفتند تو خجالت نمیکشی؟ تو خودت روشنفکری چرا علیه اصلاحات کار کردی؟ در حالی که من خبرنگار بودم و کاری به مسائل سیاسی نداشتم. این وظیفهام بود که کنفرانس را گزارش کنم من حتی قضاوت نکردم و فیلم را به صورت خام فرستادم.
/111112
نظر شما