۰ نفر
۲۱ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۶

رامتین شهبازی

شاید از هر علاقه‌مند به سینمایی بخواهیم چند فیلم محبوبش را نام ببرد، به طور حتم نام فیلمی از سیدنی لومت نیز در میان فهرست وی یافت شود.

سیدنی لومت کار هنری را با تئاتر آغاز کرد و در بین کارهای نخستینش روایت‌های سنگینی همچون «سیر طولانی روز در شب» را دارد. او این فیلم را بر اساس نمایشنامه‌ای از یوجین اونیل کارگردانی کرد. اما آیا لومت را با چنین فیلم‌هایی به یاد می‌آوریم؟

گرچه لومت نیز همچون کارگردان‌های دیگر هالیوود در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی تاحدودی تحت تاثیر روایت های اروپایی قرار گرفت و فیلمی همانند «کارگشا» را کارگردانی کرد، اما چندان در این نوع سینما دوام نیاورد. اصولا این نوع فیلم‌ها در سینمای آن روز آمریکا نوعی بلند‌پروازی محسوب می‌شد و تهیه‌کنندگان چندان روی خوشی به آن نشان نمی‌دادند.

از فرانسیس فورد کاپولا نقل است، زمانیکه شرکت پارامونت از او خواست فیلم «پدرخوانده» را بسازد کند، نزد پدرش رفت و زبان به شکایت گشود که «از من می‌خواهند یک چنین آشغالی را کارگردانی کنم. من نمی‌خواهم این کار را بکنم. من دوست دارم فیلم هنری بسازم.»

لومت از آن دست سینماگران هالیوودی بود که اعتقاد داشتند تماشاگر به سالن سینما می‌آید تا داستان تماشا کند. نه اینکه داستان را بشنود. یکی از ویژگی‌های بارز لومت و هم‌اندیشان او این بود که مهمترین حرف‌های دنیا را باید در قالبی نمایشی برای تماشاگران باز گفت.

از همین روی وقتی کارنامه اش را مرور می‌کنیم فیلم‌های مهمی همچون «شبکه»، «سرپیکو»، «بعد از ظهر نحس» را می‌یابیم که حرف‌های اجتماعی را با بیانی داستانی برای تماشاگر تصویر می‌کنند. این فیلم‌ها زبان سینما را دستاویز خود قرار داده‌اند، زبانی که قرار است نمایش بدهد نه اینکه سخن بگوید.

تعدد رویداد‌ها، میزانسن‌های سینمایی و حتی استفاده از بازیگران حرفه‌ای به او کمک می‌کرد تا بتواند این زبان نمایشی را غنا بخشد. لومت و هم‌اندیشانش برای غنا بخشیدن به این زبان ابزارهای متعددی را در اختیار داشتند، اما یکی ابزارهای انسانی که برای لومت ارزشی بسیار ویژه داشت بازیگر بود. آیا می‌توان منکر شد که بازی‌های آل پاچینو در «سرپیکو» و «بعد از ظهر نحس» و یا بازی شان کانری در «تپه» یا فی داناوی در «شبکه» از یاد رفتنی است.

لومت می‌دانست بازیگر حرفه‌ای تا چه اندازه قابلیت دارد تا افکار آشکار و نهان او و فیلمنامه‌نویسانش را نمایشی کند، از همین روی در هر پروژه‌ای بر حضور بازیگران حرفه‌ای اصرار می‌ورزید، بازیگرانی که در هر فیلم متفاوت با دیگر آثارشان ظاهر می‌شدند.

یکی دیگر از ویژگی‌های بارز فیلم‌های لومت اقتباسی بودن آنهاست. شاید این نگاه او را بتوان حائز این ویژگی به شمار آورد که به روایت‌های داستانی بسیار اهمیت می‌داد. اقتباس او از داستان‌های واقعی در «بعد از ظهر نحس» و «سرپیکو» و یا اقتباس‌های ادبی همچون «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» که بر اساس رمانی از آگاتا کریستی صورت گرفت، از اقتباس های مطرح وی محسوب می‌شوند. او استاد دراماتیزه کردن داستان‌های واقعی بود. گاهی او را در فیلم‌هایی همانند «شبکه» متهم به شعارزدگی می‌کنند، اما اگر هم شعار‌زدگی وجود دارد در پس داستان قرار می‌گیرد.

سینمای هالیوود با از دست دادن کارگردان‌هایی همانند سیدنی لومت و بازیگرانی همچون الیزابت تیلور نسلی را از دست می‌دهد که در ساختن رویاهای جمعی علاقه‌مندان سینما نقشی مهم بر عهده داشت، رویاهایی که متعلق به دهه‌های گذشته سینماست. شاید امروز رویاهای ما نقش و رنگی دیگر داشته باشند، نقش و رنگی که با رویاهای هنرمندان دیروز تفاوت‌هایی آشکار دارد.

54

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 142306

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =