معصومه ستوده: دکتر حسین میرمحمدصادقی معاون سابق آموزش و تحقیقات و رئیس دانشکده علوم قضایی از جمله افرادی است که بنا بر تسلط و تبحر خود در حوزه حقوقی و قضایی از صاحبنظران این حوزه قلمداد میشود که توانسته است با تلفیق کار تجربی و علمی، به داور مناسبی در این حوزه تبدیل شود و همین موجب شد که بررسی مسائل اخیر و چالشهای پیشرو قوه قضائیه در مناقشات انتخاباتی به دغدغهای تبدیل شود تا نظر میرمحمدصادقی را در مورد وضعیت قوه قضائیه در زمانی که در آستانه تحولی بزرگ یعنی تغییر رئیس قوه قضائیه قرار گرفتهایم، جویا شویم به خصوص اینکه شاهرودی بر مشخص کردن فرصت زمانی یکهفتهای برای تعیین تکلیف زندانیان مناقشات اخیر تأکید کرده است.
آقای دکتر صادقی! بنابر آنچه آقای خلیلی اعلام کردهاند، مقام معظم رهبری دستور دادند یک بازداشتگاه غیراستاندارد تعطیل شود و آقای شاهرودی نیز بر ضروت تعیین تکلیف وضعیت بازداشتشدگان حوادث اخیر طی یک هفته تأکید کردند. ارزیابی شما از وضعیت پیشآمده چیست؟
باید این مواضع را به فال نیک گرفت چرا که براساس قانون همه بازداشتگاهها و بازداشت شدگان زیر نظر قوه قضائیه هستند، همچنین ضابطین قضایی نیز باید تحت نظارت این قوه عمل کنند. حال اگر چنین چیزی اتفاق نیفتاده، اقدامی خلاف موازین قانونی رخ داده است که باید با آن برخورد شود و با تمام افرادی که چنین اقداماتی را انجام دادهاند، باید برخورد شود. چرا که رهبری در پیام خود ضمن حساسیت بر آرای مردم در عین حال بر ضرورت رعایت حقوق شهروندی نیز تأکید کردند و ایشان تصریح کردند که به هیچوجه نباید در این امر مسامحه صورت بگیرد. بنابراین باید دستگاه قضایی هرچه زودتر در تحقق این خواسته اقدام کند.ظاهرا تا کنون برخوردها از سوی افراد و دستگاههایی صورت گرفته است که پاسخگو نیستند.
اما در حال حاضر این برخوردها از سوی دستگاههایی صورت میگیرد که پاسخگو نیستند و تحت نظارت قوه قضائیه نمیباشند.
یعنی قوه قضائیه نمیتواند با این دستگاهها برخورد کند؟
وجود این سازمانهای متعدد چه تبعاتی را به دنبال دارد؟
بحث ساماندهی نهادهای موازی همواره یک دغدغه محسوب میشود که نهادهای قانونگذاری نتوانستند در مورد ساماندهی آن تصمیمگیری کنند.
به نظر میرسد که چون جرم سیاسی تعریف نشده، این مشکلات بهوجود آمده است. طی این سی سال تلاش زیادی برای اینکار صورت گرفت که نتیجهای دربر نداشت.
بعد از انقلاب هم در اصل 168قانون اساسی به وجود جرائم سیاسی اشاره شده اما هم قبل و هم بعد از انقلاب از تعریف اصل جرم سیاسی غفلت شده است و این موجب شده که امکان برخورداری مجرمان سیاسی از حضور هیأت منصفه در محاکمات فراهم نشود البته گاه تلاش شده که در قالب طرح و لایحه این مسئله سامان داده شود که هنوز به نتیجه نرسیده است که این از نقایص عمده قانونگذاری ما میباشد.
به هر حال اصل 168 قانون اساسی که اجرای آن معطل مانده، نیازمند تصویب قوانین عادی است و هیچ دلیلی وجود ندارد که مجرمان سیاسی از حقوق خود برای داشتن هیات منصفه در محاکمات محروم شوند.
به نظر میرسد فقط این قوانین نیستند که نادیده گرفته میشوند چون در حال حاضر بیش از نصف کابینه تغییر کرده و دولت نیازمند رأی مجدد است اما این مسئله مورد غفلت قرار میگیرد. در این مورد چه نظری دارید؟
مسئله دیگر عدم تبعیت دولت از نظر رهبری در مورد برکناری مشایی است. در این مورد چه ارزیابیای دارید؟
نظر شما