رامتین شهبازی

دوشنبه صبح اسکار هشتاد و سوم توانست خاطره بد اسکار سال قبل را از بین ببرد. سال پیش که تام هنکس نام بهترین فیلم را اعلام کرد گویی خود نیز از نامی که بر برگه بهترین فیلم سینمایی دیده بود کمی تعجب کرد. حداقل من حس کردم دوربین​ها لحظه ای بر چشمان متعجب وی مکث کردند.

اما ظاهرا اسکار امسال چهره نگرانی را در سالن به خود ندید و همه از نحوه اهدای جوایز - حداقل آن چیزی که دوربین​ها نشان می​دادند- راضی بودند. نبرد و رقابت اسکار امسال میان تخیل و واقعیت بود. البته این اتفاق سال گذشته هم رخ داد و با این نگاه که واقعیت سال گذشته چندان به واقعیت نزدیک نبود و فیلم تخیلی آواتار در نبرد با این واقعیت چند پله بالاتر می​ایستاد.

امسال از همان ابتدا که بحث مراسم اسکار مطرح شد و فیلم‌ها یک به یک به نمایش در آمدند آثار مختلفی در ذهن علاقمندان به سینما نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم بودند، اما در این میان چهار فیلم «تلقین» («آغاز»)، «سخنرانی پادشاه» («گفتار پادشاه»)، «شبکه اجتماعی» و «قوی سیاه» بیشترین شانس را داشتند.

دو فیلم «شبکه اجتماعی» و «گفتار پادشاه» از منظر موضوعاتی که برگزیده بودند تقریبا در یک صف می​ایستادند؛ «آغاز» به سینمای تخیلی تعلق دارد و «قوی سیاه» نیز یک درام روانکاوانه شخصی است. در این میان فیلم «قوی سیاه» مستقل‌تر از بقیه به نظر می​رسید. «آغاز» یک اثر هالیوودی تمام و کمال بود و دو فیلم دیگر دو اثر زندگینامه​ای. فیلم «گفتار پادشاه» از منظر تاریخی منظری دورتر دارد و فیلم «شبکه اجتماعی» به سال​های نزدیک ما؛ که چگونگی طراحی و تاسیس شبکه فیس‌بوک را مورد توجه قرار می​دهد.اگرچه در ماه​های اخیر تقریبا بجز »گفتار پادشاه» و «شبکه اجتماعی» باقی رقبا حذف شده بودند، اما بر سر همین دو فیلم نیز بحث و جدل‌های بسیار بود.

هر دو فیلم «شبکه اجتماعی» و «گفتار پادشاه» داستان​های ساده‌ای دارند با شخصیت‌های پیچیده. هر دو فیلم موضوعات جذابی دارند. با این توجه که داستان «گفتار پادشاه» دراماتیک‌تر به نظر می​رسد. هر دو اثر هم تا انتها رقابتی فشرده داشتند، اما فیلم «گفتار پادشاه» جایی از فیلم رقیب خود، «شبکه اجتماعی» پیشی می گیرد که روایت را قربانی موضوع نمی​کند. این اتفاق در «شبکه اجتماعی» هم رخ داده و دیوید فینچر که بیش از حد مشعوف موضوع خود شده و می‌داند این اثر به دلیل حساسیت موضوع مورد توجه عام و خاص قرار می​گیرد چندان توجه خود را به روایت اثرش معطوف نمی​دارد.

تام هوپر اما این​گونه عمل نمی​کند و از ابتدای داستان مبنایی را تدارک می​بیند که ابتدا مخاطب را به خوبی درگیر شخصیت کرده و سپس وجوه بیرونی داستان را برای بیننده​اش آشکار می​کند. در این فیلم شاهزاده ابتدا سعی می​کند از آسیب پذیری عبور کند تا بتواند بر مسند تکیه بزند، در صورتی​ که برادرش این خصلت را ندارد. البته کارگردان چندان به مقایسه او با برادرش نمی​پردازد، اما به هرحال زمانی​که می​بینیم اعضای دولت این برادر خوشگذران را به دلیل فساد اخلاقی کنار می​گذارند، ناخودآگاه بستر ایجاد مقایسه گسترده می​شود.

فیلمنامه «گفتار پادشاه» بر خلاف فیلمنامه «شبکه اجتماعی» هیجان بیرونی زیادی ندارد، اما فیلم آنقدر بطئی به شخصیت​های خود نزدیک می‌شود که این نگاه موجب همذات‌پنداری تماشاگر شده و موجبات تعلیقی آرام را در هسته مرکزی اثر پدید می​آورد که ریتم فیلم را تا انتها حفظ کرده و موجب ملال نمی​شود.

اگرچه در این میان نمی​توان نگاه تاریخی نویسنده و کارگردان فیلم «گفتار پادشاه» را نیز از نظر دور داشت. به هرحال نمی​شود درباره دربار یک کشوری همانند انگلستان فیلم ساخت و از مسائل سیاسی آن غافل بود، اما پرداختن به این موضوع و بررسی جایگاه شخصیت اصلی این فیلمنامه در تاریخ و ارتباط او با این مقوله فرصتی افزون طلب می​کند که در حوصله این مقال نیست.

در هرحال کارنامه اعضای آکادمی اسکار در سال 2001 آبرومند و قابل دفاع بود. این نکته شاید شرم جایزه سال گذشته را از پیشانی این هیئت داوری پاک کند.

52

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 133508

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =