طارق حمید
آنچه در مصر شاهدیم چیزی برایمان نمیگذارد غیر از این که دست دعا به آسمان بریم تا شاید خداوند هم و غم ما را ختم به خیر کند. امروز چیزی برایمان باقی نمانده جز این که از آنچه گذشت، عبور کنیم و تلاش کنیم که اوضاع را با تعقل و درایت مدیریت کنیم، چرا که اکنون در پشت تظاهرات مردمی مصر، شورش و انحراف از اهداف عالی در کمین نشستهاند و حتی فضای رسانهای عربی ما را نیز احاطه کردهاند.
تحولات مصر به مصریها و کلا اعراب درسهای بسیاری داد. اول از همه این که هر کشور هیبت و همینهای دارد. اگر آن هیمنه فرو ریخت یا تضعیف شد کار به جایی شبیه آنچه در مصر شاهدیم، میرسد. در حال حاضر اعتراض و طغیان سراسر مصر را گرفته است. هیبت و هیمنه با قلع و قمع حاصل نمیشود بلکه با تعالی مردم در هر جامعهای به دست میآید. همان طور که معاویة بن سفیان در جایی گفته: «بین من و مردم احساسی وجود دارد اگر این احساس از بین برود اگر دستم را به سویشان دراز کنند آن را رد میکنند و اگر رد کردند دیگر هیچ گاه دستم را نخواهند گرفت»، این احساس با وعدههای خیالی و با بگیر و ببندهای امنیتی حاصل نمیشود بلکه تنها از طریق ایجاد موسسههای دولتی شایسته که با کفایت عمل کنند، حاصل میشود. در آن حالت این دولت است که حکومت میکند و نه یک طرف خاص سیاسی.
از آنچه در مصر شاهدیم و شورش و ترسی که بر همه جا سایه انداخته فقط یک سئوال بسیار ساده را به وجود میآورد و آن این که آیا واقعا در مصر هیچ موسسه و سازمانی وجود ندارد که نظر افکار عمومی را بسنجد و بفهمد که واقعا احساس افکار عمومی چیست و در سناریوهای موجود ممکن است چه اتفاقاتی بیفتد؟ با کدام عقل میتوان درک کرد که سازمانهای امنیتی کشور به این شکل و به این سرعت از هم متلاشی شوند؟ با کدام عقل میتوان درک کرد که خودروهای پلیس و ضدشورش تنها با یک وسیله آتشزا اندازه کف دست، آتش میگیرند بدون این که سازمان امنیت کوچکترین پیشبینی نسبت به آن کرده باشد؟
روز گذشته رئیس جمهوری مصر گفت که وضعیت خطرناکتر برای اقتصاد زمانی رخ میدهد که اهالی اقتصاد کشور را ترک کنند، این حرف صحیحی است، اما این را هم باید مد نظر داشته باشد که وضعیت خطرناکتر سیاسی زمانی است که عرصه سیاسی به حال خود رها شود و خطرناکترین جنگ جنگی است که عرصه به نظامیها واگذار شود. مسالهای که وجود دارد این است که اکنون نیاز فوری به جلسهای کامل که در آن همه سازمانها و موسسات سیاسی حضور داشته باشد وجود دارد که یک تصمیم کلی برای مصالح کشور اتخاذ شود، مصالح کشور نه مصالح حزب یا افراد. چنین جلسهای باید برای کل جهان عرب نیز برگزار شود، لازم است که بدانند - الآن بهترین وقت برای بیان حقیقت است - که ملتشان جوانترین ملل است، اقتصادشان کمترین رشد و کمترین حداقل شفافیت را دارد، آموزششان فاجعه است، در حالی که وعدههایشان بیش از اندازه بزرگ و زیاد هستند، این بهترین توصیف برای هر نوع انفجاری است که اکنون در کمین کشورهای عربی نشسته است.
از این رو هیبت و هیمنه دولتها ایجاد نمیشود مگر که از جمود جلوگیری کنیم. این جمود مرگآور است، لازم است که با فساد مبارزه شود، اهمیت رسانه به خصوص رسانههای جدید درک شود، باید درک کرد که چگونه با آن تعامل شود، آن را سرکوب نکرد، باید اشتغالزایی کرد، افقها برای جلوگیری از اختناق اجتماعی و سیاسی ایجاد شود و راهها و ابزارهای گفتگو و تبادل اندیشه فراهم آید تا اجازه داده نشود اندیشههای افراطی به ما حمله کنند که ناچار شویم برای فرار از آنها دست به دامن نیروهای خارجی شویم که بیایند و میهنمان را تاراج کنند و کشورمان را به صحنه تئاتر خود تبدیل کنند.
بحران مصر بسیار خطرناک است، اما مملو از آموزههایی است که باید از همه آنها درس گرفت، مهمترین آنها حفظ هیبت و هیمنه کشور است. اگر هیبت و هیمنه کشور از بین برود وطن و هموطن نیز از بین خواهد رفت، مطالبات مردم مصر اکنون کاملا مشروع است به شرطی که به شورش تبدیل نشود و هر چه مصر تا کنون به دست آورده را مورد تهدید قرار ندهد. متاسفانه، حجم زیانها و خسارتها به اندازهای است که هر چه اکنون به دست آمده را تهدید میکند، لرزش رعبآوری که در دل مردم مصر افتاده از هر روزی قویتر است به اندازهای که نمیتوان آن را با هیچ روزی مقایسه کرد. در آخر، مهمترین درسها این است که از هیبت و هیمنه کشور حمایت شود و این با شعار تحقق نمییابد.
منبع: الشرق الاوسط/30 ژانویه /16346
نظر شما