برای دادن سهم مالی زن از زندگی مشترک، قانون وضع کنید تا مهریه ها پایین بیاید.

"چرا مهریه ها بالاست" را می شود دو جور فرض کرد. یکی "چرا" به معنی اعتراض، و این که نباید مهریه ها بالا باشد. دوم هم  "چرا" برای سوال به این معنی که بررسی کنیم ببینیم چرا مهریه ها بالاست. این دو در واقع یکی هستند به این معنی که بالایی مهریه ها مورد اعتراض است و باید پایین بیاید. ولی این کار چه طور می تواند انجام پذیرد؟

از یک طرف یک پسر که تازه توانسته تا حدودی از وادی تحصیل فارغ شده و خودش را جم و جور کند تا بتواند نصفه و نیمه یک زندگی را بگرداند چه طور می تواند به ناگهان با یک امضا برود زیر بار دینی که بعد از 30 سال کار و تلاش هم به سختی بتواند آن را ادا کند. پس مهریه نمی تواند بالا باشد مگر این که بنا بر این باشد که پدر داماد از پس آن برآید. آن هم تنها به این شکل امکان پذیر است که یا او چندین و چند ملک داشته باشد که هر کدام را به هر عروس بدهد بابت مهریه. یا این که همان خانه مسکونی را چند تکه کند و هر تکه را به یک عروس بدهد. آن وقت معلوم نیست خودش و باقی خانواده چه باید بکنند. اگر هم مغازه یا زمینی برای کار داشته باشد که باید بدهد برود. البته این جا یک سوال به قوت خود باقی است که پسر قرار است زن بگیرد، معلوم نیست چرا پدر باید مهریه عروس را بدهد؟ آیا این امر به مرد شدن "پسرها" و قبول مسولیت زندگی از طرف آن ها صدمه نمی زند؟ البته که می زند.

از طرف دیگر "چرا مهریه بالاست"؟ این سوالی است که باید به طریق علمی با تحقیقات و مطالعات بررسی شده و به آن پاسخ داده شود. بعد مبتنی بر همان پاسخ ها در جهت رفع مشکل، عالمانه و کارشناسانه در جهت رفع علل و عواملی که باعث بالارفتن مهریه ها هست اقدام شود. دلایل و عوامل و ریشه ها را هم نه می توان بر اساس حدس و گمان در نظر گرفت و نه گزینشی نگاه کرد. مثلا یکی علت الف را بگیرد دومی علت ب را سومی علت ج را و به همین ترتیب راه حل بدهد. این برخورد همان بوده که تا کنون با این موضوع شده و به همین دلیل مشکل به قوت خود باقی است. لازم است کلیه عوامل و دلایل را با نسبت درصد اهمیت و تمرکز خانواده ها بر آن به دست آورد تا مورد استفاده مراکز سیاستگذار و قانونگذار و اجرا و فرهنگساز قرار بگیرد.

پرس و جو و مطالعات میدانی بعضی از این علل را روشن می کند که می توانند در تحقیقات به عنوان فرضیه مورد توجه قرار بگیرند. این علل در اثر مصاحبه های میدانی و پرس و جو به دست آمده اند و لازم است از طریق انجام تحقیقات هم درصد تاثیر آن ها به دست بیایند و هم همه علل و دلایل که این جا ذکر نشده اند. بعضی از دلایل و علل بالارفتن مهریه ها می توانند این دلایل باشد:

  • نقص قوانین حمایتی از زن: به دلیل نقص قوانین موجود در ارتباط با زن و ضعف قوانین حمایتی از زن و کودک، مهریه به عنوان یک اهرم کنترل مرد مورد توجه است. زنان مهریه ای را برای خود تعیین می کنند تا اگر مرد رعایت اخلاق و انصاف و عدالت نکرد و به دنبال امیال و خواهش های نفسانی رفت و اخلاق و حقوق زن و کودکان او را زیر پا گذاشت بتوانند از مهریه استفاده کنند.
  • سهم مالی زن از زندگی مشترک: زن نتیجه تمام تلاش ها و زحمات و حتی کسب و کار خود را در خانه خرج می کند و این حق او است که به لحاظ حقوقی بتواند مالک سهم مالی باشد. در قانون سهمی برای زن دیده نشده و از طرف دیگر طبق عرف زن همه کار و دارائئ های خود را در خانه خرج می کند. دیده نشدن سهم مالی زن در زندگی مشترک به لحاظ قانونی یکی از دلایل بالارفتن مهریه است.
  • تاثیر نقش پول در حق انتخاب و تصمیم گیری: انسان با حق انتخاب تعریف می شود و امکانات مالی بر توان انتخاب می افزاید. متاسفانه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که حق انتخاب تا حدود زیادی درگیر اقتدار و امکانات مالی است. کسی که این امکانات را در اختیار دارد حرف اول را می زند چه بسا که آن حرف مبتنی بر بی عدالتی باشد. در جامعه ای که پول نقش تعیین کننده در حقوق دیگر دارد چه طور می توان توقع داشت که زن همه عمر کار کند و دستش به لحاظ حقوقی خالی باشد؟ مهریه برای او امکانات مالی است که حقوق دیگر هم در گرو آن هستند.
  • برابر کردن قدر و منزلت زنان با مهریه و ایجاد منزلت مجازی: بعضی عللی مثل تجمل گرایی و چشم و هم چشمی را عنوان می کنند که از آن می توان به علل فرهنگی یاد کرد. اگر هم این عوامل موثر باشند باز ریشه در فرهنگی دارند که در عمل دچار اشتباه بوده. در عمل دیده شده در خیلی از موارد زنی که مهریه اش پایین بوده به دلایل ضعف فرهنگی و اشکالات تربیتی قدر و منزلت او آن طور که در شانش بوده رعایت نشده. همین موضوع فراگیر می تواند تبدیل شود به قیمت گذاری توخالی، ارزش های کذایی و تظاهر. این موضوع خود عکس العمل آن است که زنانی که مهریه هایشان پایین بوده به غلط قدر و منزلتشان هم در نگاه مرد و خانواده مرد و جامعه، کم تصور شده.
  • باز شدن راه سوء استفاده: افراط باعث ایجاد تفریط می شود. بعضی از خانواده ها به دلیل نواقص موجود در قانون و فرهنگ به خود اجازه می دهند که راه سوء استفاده در پیش بگیرند. یا شاید بتوان گفت از ترس این که مبادا از این طرف بام بیافتند عقب عقب بروند تا از آن طرف بام سقوط کنند. وقتی سیاستگذاری و قانون و فرهنگ کارشناسانه و مبتنی بر واقعیت در جهت رفع مشکل توسط مسولین و دست اندرکاران، در جهت حل مشکل به کار نیاید مردم هم بر اساس دانش و توانمندی محدود خود اقدام می کنند که در بسیاری از موارد سر از بیراهه در می آورد چرا که غیر اصولی و غیر کارشناسانه بوده است.
  • الگوها و دلایل فرهنگی- اجتماعی: وقتی به عوض اخلاق و ارزش های اخلاقی، قدرت و زور و تسلط حرف اول را می زند این همان راه خطا و فسادی است که دست به دست می شود. اگر آموزش و تربیت جامعه و الگوها به مردم نشان دهند که اخلاق و ارزش های اخلاقی حاکم است و عقل و منطق حرف اول را می زند، در روابط بین مردم و در خانه ها هم همین امر جریان می یابد. وقتی اخلاق و ارزش های اخلاقی در زندگی اعم از خانوادگی و اجتماعی در جریان باشد نواقص حقوقی قابل اغماض می شود تا زمان رفع آن ها فرا برسد. ولی وقتی راه باز است بر این که هر کس تسلط و زور بیشتر دارد و از همه بالاتر پول را در اختیار دارد بتواند بی عدالتی هم بکند، زنان هم در جهت به دست آوردن سلاحی خواهند بود که به وقت دفاع بتوانند از آن به عنوان وسیله ای برای دفاع از خود استفاده کنند.

 علل بالا رفتن مهریه ها هر چه که باشند و عللی که برشمرده شدند تنها با اصلاح قوانین و رفع خلاء های قانونی و فرهنگسازی های لازم برطرف می شوند و راه میان بر دیگری برای پایین آوردن مهریه ها وجود ندارد. این جامعه و به خصوص زنان مراحل مختلف را طی کرده اند و شکل های مختلف را پشت سر گذاشته اند. قانونی که بخواهد با ایجاد مانع بر سر زنان باز در شکل دیگر در حق زنان اجحاف کند (توجه شود به قانون مالیات بر مهریه در لایحه به اسم حمایت خانواده) یا تبلیغات تو خالی و جوسازی و تحریک عواطف چاره ساز مشکل نیست. شاید در مدت کوتاه بعضی از افراد تحت تاثیر تبلیغات قرار بگیرند و به راه دیگر بروند ولی وقتی علت مشکل رفع نشده باشد شاید در یک جا این طور به نظر بیاید که مسئله حل شده، ولی در جای دیگر و به صورت حادتر و در شکل و قالب دیگر خود را نشان خواهد داد.

 برای پایین آمدن مهریه لازم است کلیه مراکز سیاستگذاری و قانونگذاری و اجرا و فرهنگسازی هماهنگ با هم مبتنی بر واقعیت موجود و مبتنی بر مطالعات و تحقیقات انجام گرفته برنامه ریزی و اجرا کنند.

یکی از مهمترین راه حل های کلیدی این است که در قانون سهم مالی زن از زندگی مشترک دیده شود و حقوق مالی زن قانونا به او داده شود. این امر نقش مهمی در پایین آمدن مهریه ها خواهد داشت. با تصویب قوانینی که زن را در بخشی از اموال و پس اندازی که در اثر زندگی و کار مشترک به دست آمده سهیم می کند، این مشکل رفع می شود. نه تنها در وقت طلاق و مرگ بلکه زن به عنوان کسی که کار انجام می دهد باید که بتواند بر اموالی که از کار خود حاصل شده حق تصرف، انتخاب و تصمیم گیری داشته باشد.

 مطلب مرتبط: مهریه باید پایین بیاید ولی لازم نیست زنان را به پای آن قربانی کرد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 119647

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۵:۲۴ - ۱۳۸۹/۱۰/۱۲
    1 0
    از این که چنین بانوانی دانشمند وشجاع وجود دارند بسیار دلگرم و امیدوار شدم
  • بدون نام IR ۲۲:۰۱ - ۱۳۸۹/۱۰/۱۲
    1 0
    خانم خسته نباشید
  • بدون نام IR ۰۷:۳۸ - ۱۳۸۹/۱۰/۱۳
    0 0
    فقط بخاطر اينه كه توقع دخترخانمهاي ما خيييييييييلي بالاستو پسرهامون هم تنبل و بي مصرف شدن!!!!!!!!!!!!!!! اين حاصل تربيت نسل قبليه كه هميشه براي همه تصميم گرفتن!!!!!!!!!! حالاهم تحمل كنن چون خودشون خواستن
  • بدون نام IR ۰۶:۳۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۱۸
    0 0
    ظاهرا این حرف هم قشنگ است اما فردا است که اثبات این حق مالی مشکل ساز شود یعنی چه کسی بیاید حقوق معنوی زن را با نظام پولی و مالی محک بزند و برایش مقدار بنویسد مثلا یکی از حقوق معنوی مادر شدن زن و تحمل درد زایمان شیر دادن و دفعات شیردهی و روزها و سال ها کیفیت شیر و نوع شیردهی آداب هم بستری و کیفیت آن و شست شو و روفت وروب و و و آیا می توان این ها را به محاسبه ی عدد آورد و ملاک حق خواهی کرد اگر کلی گویی شود که باز هم حق ادا نشده است اگر ریز و موردی شود به عدد آدم ها موضوع دارد.