یزدان سلحشور

یک- چه کسی می‌داند که ما کی خواب می‌بینیم، کی بیداریم، کی مرده کی زنده؟ فرق واقعیت با خواب چیست؟ «آغاز» کریستوفر نولان در چنین فضایی می‌گذرد، فضایی که یادآور «شهر تاریک» و سه‌گانه‌ «ماتریکس» در سینما و آثار هرمان هسه و خورخه لوئیس بورخس در ادبیات است. 

در ادبیات مشرق زمین هم چه در «هزار ‌و یک شب» و چه در متون عرفانی ابن عربی، سهروردی، عین القضات، مولانا و... این سئوال‌ها، متاثر از متون قدیمی بودایی و همین طور تفاسیر قرون چهارم و پنجم میلادی بر عهد عتیق و عهد جدید [که توسط طبری هم در«تفسیر» و هم در«تاریخ»‌اش به کارگرفته شده] بارها تکرار شده است. 

در دهه شصت میلادی هماهنگ با ساختارشکنی هیپی‌ها در جامعه آمریکا، کارلوس کاستاندا با عرفان سرخپوستی‌اش مُبلغ چنین رویکردی بود، عرفانی که در اوج جنگ ویتنام و انقلاب 1968 فرانسه، «سفر به دیگر سو» را تبلیغ می‌کرد. «ایزی رایدر» (1969، دنیس هاپر) محصول چنین دوره‌ای ا‌ست که به عنوان فیلمی در تضاد با اخلاقیات محافظه‌کارانه به محاقی دائمی دچار می‌شود و کارگردانش را هم به خروج از عرصه‌ فیلمسازی و اقامت دائمی در اتاقک بازیگری وامی‌دارد.

شاید عجیب‌تر از این اتفاق این باشد که مرگ این فیلمساز با ساخت «آغاز» قرین می‌شود و فیلمی به مراتب ساختارشکنانه‌تر از «ایزی رایدر» این بار با سرمایه‌گذاری رسمی هالیوود [هالیوودِ همیشه پیرو توصیه‌های محافظه کارانه‌ سسیل.ب.دمیل] ساخته می‌شود. 

با چنین پس‌زمینه‌ای، نام فیلم نولان یک کنایه‌ غیر قابل انکار است، کنایه‌ای که به مخاطب اعلام می‌کند جهان آماده‌ پذیرش تحولات پس از «پساپست‌مدرن» است. یادمان باشد که «پساپست‌مدرنیسم» در سینما با «ماتریکس1» در 1999 آغاز شد، همان طور که در سیاست و جامعه‌شناسی در 2001 و با حملات 11سپتامبر. آیا باید منتظر تحولاتی تازه در دو سال دیگر [در 2012] باشیم؟

در «ماتریکس» هم گروهی که گمان می‌بردند فرق میان خواب و واقعیت را دریافته‌اند به عملیات تروریستی دست می‌زدند و در «آغاز» گروهی که گمان می‌کنند فرق میان خواب و واقعیت را می‌دانند، برای پول در خواب‌های مردم دست به عملیات تروریستی می‌زنند. خب، با چنین قیاسی آیا «ایزی رایدر» آغاز «پست‌مدرنیسم» در سینما بود؟ [پس از فیلم‌های کوتاه اندی وارهول؟!] 

دو- نولان فیلمساز خوبی بود، بعد فیلمساز خیلی خوبی شد و حالا با «آغاز» بدل به فیلمسازی فوق‌العاده شده است. بهترین فیلمش قبل از این مرحله «شخصیت»، بود فیلمی که به شکلی ناباورانه توسط ژوری اسکار نادیده گرفته شد و اگر باز هم اسکار بخواهد با او سر ناسازگازی داشته باشد باید نام نولان را درفهرست سیاهش دید، فهرستی که بیش از رویکردهای سیاسی متاثر از باورهای اخلاقی طبقه حاکم پروتستان است و به تبع آن، باورهای هنری ژوری اسکار، هم! 

اصلا نمی‌خواهم درباره این فیلم نقد بنویسم، چون هنوز بیش از اندازه در دنیای آن گرفتارم. آن را در زمانی بیش از پنج ساعت دیدم و بعد از تمام شدنش، لااقل چهار بار دیگر سکانس‌های مختلف را دیدم که بفهمم آن چیزهایی که باید در فیلم می‌بود تا دایره‌ ارجاعات را کامل کند و من بار اول در فیلم ندیده بودم، در فیلم هست یا نه؟ و بی‌کم وکاست همه چیز سرجایش بود! 

«آغاز» درباره‌ «زمان» است و اهمیت آن در شکل‌دهی به هویت و واقعیت. 

«آغاز» درباره‌ افسانه است و مرزی که کمابیش بین «او» و ما در همه‌ زمان‌ها قابل لمس است. 

«آغاز» دنباله‌ همان شعبده‌ای است که در «شخصیت» ما را به سمت دعوای تمام‌نشدنی میان بودن و نبودن سوق می‌داد. 

سه- دی‌کاپریو یک جاسوس است، البته از جنسی تازه. او از جایی جاسوسی می‌کند که هیچ کس قادر به محافظت از اطلاعات خود در آن نقطه نیست: از خواب‌های مردم. در نخستین منظری که از این نوع جاسوسی می‌بینیم او مجبور می‌شود در دو خواب وارد عمل شود، در حالی که نمی‌داند مرحله‌ بعدی بیداری‌ست یا خوابی دیگر.

در پایان فیلم هم نه تنها ما میان برزخ  خواب و بیداری سرگردان می‌مانیم که اساسا شک می‌کنیم به فاصله میان این دو در سراسر فیلم! آن فرفره‌ متعلق به بوداییان تبت هم نمی‌تواند راه‌گشا باشد، چرا که در بزنگاه «فاصله‌گذاری» از میز بر زمین می‌افتد و مشخص نمی‌شود که کجای تابلویی هستیم که نولان ما را وسطش گیر انداخته. سئوال این است: بعد از دیدن این فیلم، دیگر چه «باور»ی برای ذهن مدرن‌اندیش به جا می‌ماند؟

54

کد خبر 116303

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • یک خواننده IR ۱۵:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۸
    0 0
    سلام در بازخوانی پرونده ی فیلم های خارجی، چه خوب است نام اصلی _دست کم انگلیسی_ در متن آورده شود. سپاس
  • یک خواننده IR ۱۵:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۸
    0 0
    سلام در بازخوانی پرونده ی فیلم های خارجی، چه خوب است نام اصلی _دست کم انگلیسی_ در متن آورده شود. سپاس
  • يك خواننده سايت خبرآن لاين US ۰۳:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۹
    0 0
    اولاً بايد به اين‌ آقاي سلحشور تبريك گفت كه از آن نثر بسيار بدي كه در كار‌هاي اوليه اش داشت فاصله گرفته است. ثانياً عزيزان چرا نام فيلم نولان را آغاز گذاشته‌ايد؟ تلقين به نظر درست‌تر مي‌رسد و با بافت فيلم همخواني دارد.فيلم را دوباره ببينيد. آيا آغاز واقعاً معناي درستي دارد يا تلقين؟