یک کارشناس ارشد مسائل استراتژیک پیامدها و چشم‌انداز آشتی دو کره را برای خبرگزاری خبرآنلاین تحلیل و بررسی کرده است.

زهره نوروزپور: روز گذشته دو کره پای میز مذاکره نشستند و تفاهم‌نامه صلح با هم امضا کردند، دیداری که تبدیل به یک بمب خبری شد. ورود کیم جونگ اون به سئول، آن هم با پای پیاده، ورود نخستین مقام ارشد کره شمالی به کره جنوبی بعد از پایان جنگ دو کره در سال 1953 میلادی بود، اما برخی ناظران معتقدند که این صلح و این تفاهم نامه پایدار نیست. برای بررسی این مسئله با دیاکو حسینی، کارشناس ارشد روابط بین الملل گفتگو کرده ایم که از نظر می گذرانید:

پيامدهاي امضاي توافق نامه صلح ميان دو كره را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
به نظر می رسد دو کشور توافق کردند تا پایان سال جاری میلادی، توافق صلح را که در عمل با عبور از آتش بس، به جنگ معروف کره در 1953 پایان می دهد، امضا کنند. این قدم بزرگی برای نشان دادن اراده دو کشور در خاتمه دادن به بیش از هفت دهه دشمنی است اما هنوز معلوم نیست که در واقعیت چقدر این وعده ها محقق شوند. قبل از این هم دو کره، تا سرحد پایان دادن به خصومت ها و ابراز همین میزان از امیدواری پیش رفته بودند. 

آخرین بار در سال 2007 بود که رهبران دو کره توافق کردند که به سوی صلح قدم بردارند اما یک سال بعد با ازسرگیری آزمایش های هسته ای کره شمالی، همه آن آروزها بر باد رفت. اگر این بار دو کره در محقق کردن این وعده ها موفق شوند، باید منتظر تغییرات مهمی در شرق آسیا باشیم. توافق دو کره می تواند بدون در نظر گرفتن احتمال توافق بین امریکا و کره شمالی اتفاق بیفتد اما در همان صورت هم تاثیرات بزرگی در سراسر منطقه خواهد گذاشت. حتی اگر پیونگ یانگ و واشنگتن نتوانند به توافقی برسند، کره شمالی می تواند به توافق و تضمین های متقابلی با کره جنوبی دست پیدا کند. در این صورت می تواند به کره جنوبی تضمین بدهد که هدف حملات احتمالی کره شمالی در جنگ با امریکا نخواهد بود و در مقابل، از کره جنوبی اطمینان بگیرد که خاک آن کشور برای حمله آمریکا به کره شمالی مورد استفاده قرار نخواهد گرفت. با چنین توافقی، توپ در زمین کره جنوبی خواهد بود چون باید تصمیم بگیرد که حضور نظامی آمریکا در خاک خود را کاهش داده و مشروط کند. تردید دارم که کره جنوبی قادر به نشان دادن این حد از استقلال از ایالات متحده در اتخاذ تصمیم های استراتژیک باشد. اگر کره جنوبی به تبعیت از آمریکا نتواند در برابر سرباز زدن واشنگتن از انجام این درخواست ها، مقاومت کند، کره شمالی به لحاظ دیپلماتیک در نشان دادن این موضوع موفق خواهد شد که این آمریکا و کره جنوبی بودند که حاضر به پذیرش طرح صلح و غیراتمی شدن شبه جزیره نشده اند.

آيا اين تحول يعني آشتي دو كره ارتباطي به ترامپ دارد؟ 
همانطور که می دانیم این دور از مذاکرات جدید با ابتکار و انعطاف ناگهانی کره شمالی آغاز شد. ممکن است روش برخورد دونالد ترامپ، جرقه ای در ذهن کیم جونگ اون زده باشد اما از آنجایی که هیچ استراتژی روشنی از طرف آمریکای ترامپ در برابر کره شمالی هرگز وجود نداشته است، نمی توان با اطمینان گفت که این چرخش ناگهانی کره شمالی محصول آن استراتژی هوشمندانه بوده است. به اعتقاد من عمدتاً محصول فرصت طلبی رهبر کره شمالی با پی بردن به فرصت هایی است که دوره ترامپ آغاز کرده است.

چه شد به يكباره كره شمالي به رغم آنهمه آزمايشات هسته اي و موشكي تصميم گرفت پرچم سفيد را بالا ببرد؟ 
کسی نمی تواند پاسخ دقیق و کاملا درستی به این سوال داشته باشد. من حتی تردید دارم که استفاده از اصطلاح بالا بردن پرچم سفید، درست باشد. از یک طرف می دانیم که برنامه های اتمی کره شمالی به پیشرفت های چشمگیری رسیده است اما این پیشرفت کمترین کمکی به بهبود زندگی عمومی در این کشور و ارتقای شاخص های اقتصادی آن نکرده است.

شاید کره شمالی به این نتیجه رسیده که ادامه این وضعیت در شرایطی که تمایلی به آغاز جنگ با ایالات متحده ندارد، نمی تواند تا ابد ادامه داشته باشد و باید در جایی خاتمه بیابد. بنابراین ممکن است رهبر جوان کره شمالی تصمیم گرفته باشد که شانس خودش را درست مانند پدرش برای رسیدن به صلح و توافق فراگیر آزمایش کند.

همینطور می دانیم که ریسک برخورد میان چین و ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری ترامپ به بیشتر از هر دوره دیگری در دهه های اخیر رسیده است. یکی از نگرانی های چین، شعله ور شدن آتش جنگ در شبه جزیره کره و قرار گرفتن پکن در موقعیت بسیار دشوار تصمیم گیری است. بنابراین منطقی است که نتیجه بگیرم، چین در تشویق کره شمالی به رسیدن به توافقی با آمریکا نقش داشته است.

نهایتاً این احتمال هم وجود دارد که کره شمالی تصمیم گرفته باشد که با وارد شدن به گفتگوهای فشرده و وقت گیری با کره جنوبی و ایالات متحده، عدم آمادگی واقعی آن دو کشور را برای رسیدن به صلح با کره شمالی و تن دادن به خواسته های امنیتی آن اثبات کند و موقعیت دیپلماتیک خود را بهبود ببخشد. باید توجه داشته باشیم که کره شمالی هرچند یک کشور کاملا استبدادی است اما رهبر کره شمالی ناگزیر است که حمایت های مردمش را در پیگیری سیاست های کلی آن کشور به همراه داشته باشد. اعلام آمادگی به مذاکره و توافق از طرف پیونگ یانگ، فارغ از نتیجه ای که بدست خواهد آمد، نشانه ای از درایت رهبر کره در اداره امور ملت کره تلقی خواهد شد. 

آينده را چگونه پيش بيني مي‌كنيد؟
با توجه به سابقه توافقات گذشته کره شمالی و آمریکا و چرخه باطل توافق و بازگشت به وضعیت پیش از توافق، بسیار بعید است که این دور از مذاکرات هم به نتیجه کاملا متفاوتی دست یابد. خواسته اصلی آمریکا خلع سلاح هسته ای کره شمالی است. این درخواست قابل دستیابی است مشروط به آنکه ایالات متحده نیروهای نظامی هسته ای و متعارف خود را از شبه جزیره بیرون بکشد و تضمین های امنیتی به کره شمالی بدهد. همینطور بسیار بعید است که ایالات متحده آماده این مقدار عقب نشینی در برابر خواسته‌های کره شمالی باشد. من می توانم احتمال بدهم که شکلی از توافق بین کره جنوبی و کره شمالی و همینطور بین کره شمالی و ایالات متحده بدست آید اما این توافقات بسیار کمتر از انتظاری است که امنیت متقابل را تامین کند و با سطح انتظاراتی که امروز در رسانه های جهان بازتاب داده می شود، هماهنگ و متناسب باشد.

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 772904

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۰۴:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
    25 0
    تحلیل جهت دار، نادرست، و طبق معمول جناحی و بی ارزشی که فقط برای دلخوش کردن عده ای از شعارچی های داخلی داخلی کاربرد دارد. دوست عزیز قدری انصاف داشته باش.. چین و روسیه بزرگترین اهرم خودشان را در شبه جزیره از دست دادند، شما نقش آمریکا را کم رنگ کن کیست که نداند این اتفاق خواسته امریکای ترامپ بود؟
    • رضا DE ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
      2 0
      اهرم برای چه عملی، چه فرایندی، چه استراتژی؟ نقش آمریکا در جهت توجیه و شتاب اقدامات اتمی و موفقیت کره شمالی در رسیدن به نقطه مورد نیاز کره شمالی برای تولید موشکهای قاره پیما و آخرین انفجار آزمایش شده با قدرت بیش از ۳۰۰ کیلو تی ان تی و رسیدن به نقطه بازدارندگی غیر متعارف مدیون سیاستهای احمقانه دلقکی به اسم ترامپ است بنا براین کره شمالی هم اکنون نیاز به بازسازی و مدرن سازی اقتصاد خود شبیه استراتژی چین در ۴۰ سال پیش دارد. قدرت بازدارندگی اتمی کره شمالی تغییری نخواهد کرد. این نکته در بیانیه مشترک دو کره در ۲۷ آوریل مشهود است. مدل آینده دو کره به این شرح است: کره شمالی چتر اتمی جنوبی میشود. کره جنوبی عامل پیشرفت تکنیکی و اقتصادی کره شمالی میشود. یک متحد قوی از نظر نظامی و اقتصادی به نفع روسیه است
  • بی نام A1 ۰۴:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
    17 0
    همه با هم صلح کردن فقط ما موندیم
    • من AU ۰۵:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
      0 1
      آخه ما اصن عقل کل دنیاییم. یعنی 6.5 میلیارد آدم دیگه مزخرف میگن. فقط 4 میلیون درست میگن.
  • بی نام GB ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
    0 1
    آمریکا و کره جنوبی از بزرگترین اقتصادهای جهان بی کفایت هستند، اونوقت کره شمالی با 25 میلیون گشنه باکفایته از این تحلیلگرها داریم که کشور بجایی نمیرسه دیگه. ضمنا این قدرت سلاح اتمی کره شمالی نبود که باب مذاکره رو باز کرد، چون آمریکا 1000 برابر کره شمالی کلاهک اتمی داره. بلکه فشار تحریمهای آمریکا و تهدید آمریکا برای مسلح کردن ژاپن و کره جنوبی به سلاح هسته ای بود که نه تنها کره شمالی بلکه متحدش چین رو هم به دست و پا زدن انداخت. با توجه به دشمنی دیرینه چین و ژاپن، تصور کنید ژاپن دارای سلاح هسته ای را.
  • رضا DE ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
    0 0
    ترامپ فاقد ایدئولوژی یا استراتژی بر اساس مسایل ژئو پلیتیک است. سیستم سیاسی و اقتصادی پشت پرده در آمریکا طبیعتا به این نکته واقف است که اقتصاد آمریکا در ۱۰ سال گذشته با وجود تمام تمهدیدات متقلبانه اقتصادی حدودا ۵ درصد کوچکتر شده است. علت اینکه اقتصاد آمریکا در آمارهای رسمی گهگاه رشد حداقلی نشان میدهد، محاسبه قروض دولت آمریکا به عنوان تولید ناخالص ملی است که از نظر اقتصادی مهمل است ولی دولت آمریکا برای نشان دادن چشم انداز مثبت اقتصادی و جذب سرمایه گذاری اینگونه محاسبات صوری را به خورد رسانه ها میدهد. ترامپ در چند ماه گذشته نتوانست حتی با تهدیدات اتمی کره شمالی را به تغییر وادار کند. برعکس کره شمالی با کمکهای تکنولوژیک از روسیه و جاهای دیگر یک جهش اساسی در رسیدن به قدرت بازدارندگی کرد.
  • رضا DE ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
    0 0
    هزینه های گزاف نظامی آمریکا در شرق آسیا در مقابل منفعتهای کمتر، نهایتا آمریکا را را به بازبینی و تنظیم سیاستهای نظامی وادار کرده است. با وجود حضور سنگین نظامی آمریکا در شرق آسیا، چین به رشد اقتصادی و افزایش توان نظامی خود ادامه داد و کره شمالی به قدرت بازدارندگی اتمی رسید. رخدادهای کنونی در شرق آسیا به علت افول اقتصادی آمریکا، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا و شکست استراتژی های آمریکا در شرق آسیا است. یک نکته اساسی برای ایران حائز اهمیت است: وضعیت کره شمالی و ایران از بسیاری جهات قابل مقایسه نیست: ۱ از نظر فرهنگی و سیاسی کره شمالی کشوری شدیدا بسته و کنترل شده است.۲ اقتصاد و وابستگی صنایع و مراکز کره شمالی به تعامل با دنیای بیرون به مراتب کمتر از ایران است.
  • رضا DE ۱۱:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
    0 0
    ۳ کره شمالی از جانب ترامپ به تخریب اتمی کامل تهدید شد. وضعیت تحرکات نظامی آمریکا و آرایش نیروهای نظامی در شبه جزیره کره شدیدا تهدید آمیز و آرایش جنگی بود. ترامپ بهار سال گذشته تمایل به انجام یک حمله محدود به ایران داشت. در حال حاضر با توجه به شرایط روز، اثرات این تمایل دیده نمیشود. ۴ با توجه به مشکلات عدیده اقتصادی آمریکا، ایجاد یک درگیری نظامی اصولا با توجیه اقتصادی یا ضرورت امنیت ملی مد نظر خواهد بود.۵ همانگونه که ترامپ در خصوص مسئله فلسطین استراتژی سطحی و نمایشی داشت، احتمالا برنامه او برای برجام به همان منوال خواهد بود. یعنی خروج از برجام و استفاده تبلیغاتی از آن. اینکه خروج آمریکا لزوما منجر به تحریمهای فراگیر شود بستگی به عوامل متعدد دارد ولی نتیجه طبیعی خروج آمریکا از برجام نیست