عبدالله شهبازی

به گزارش خبرآنلاین، از امروز دوشنبه 17 خرداد، کتاب منتشر نشده عبدالله شهبازی، مورخ و پژوهشگر کشور به صورت پاورقی و اختصاصی در خبرآنلاین منتشر می‌شود.

این مطالب که با عنوان «ساواک، موساد و ایران» منتشر می‌شود، بخشی از کتاب «سرویس‌های اطلاعاتی و انقلاب اسلامی ایران» آخرین کتاب شهبازی است که از ابتدای اردیبهشت 1389 در حال نگارش این کتاب بوده و قصد دارد پس از اتمام آن را به صورت آنلاین در سایت شخصی‌اش منتشر کند.

شهبازی در مقدمه کتاب نوشته است:
«مندرجات این کتاب یک‌باره نجوشید. سال‌ها درباره مطالب و فاکت‌های آن ‌اندیشیده‌ام، از دوستان قدیمی، اعم از مبارزان سیاسی دوران پهلوی، از همه نوع، و کارشناسان باتجربه، ‌پرسیده‌ام، فرضیات و احتمالات خود را به بوته نقد سپرده‌ام، و به دنبال اسناد و مدارک در منابع مختلف برای غنی‌تر شدن نظراتم بوده‌ام.

×××

ساواک، موساد و سازمان‌های سیاسی ایران

از نیمه دهه 1330 تا زمان انقلاب اسلامی ایران (1357) ساواک یکی از مقتدرترین سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی منطقه به‌شمار می‌رفت و در پیوند با سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل (موساد) و بریتانیا (ام. آی. 6) و ایالات متحده آمریکا (سیا) و سازمان اطلاعاتی پیمان ناتو (به رهبری جرج کندی یانگ) نقشی مهم در خاورمیانه ایفا می‌نمود. این سازمان با سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل (موساد و شین‌بت) و ترکیه (میت) همکاری تنگاتنگ داشت.

ساواک برای نفوذ در سازمان‌های سیاسی ایرانیان، در داخل و خارج از کشور، از عوامل نفوذی خود بهره می‌برد. عوامل ساواک دو دسته بودند: بخشی عوامل معمولی بودند که خیل کثیر منابع ده هزار نفری ساواک را دربر می‌گرفتند و بخشی عناصر بسیار مهم، از نظر جایگاه یا شخصیت سیاسی، که تعدادشان اندک بود.

در فهرست‌های اسامی منابع ساواک، که در سال‌های اوّلیه انقلاب منتشر شده، نام بسیاری از منابع معمولی ساواک انتشار یافته است.1 این فهرست‌ها کامل نیست و در مواردی نه چندان اندک اسامی کسانی نیز درج شده که در واقع «منبع ساواک» نبودند ولی بنا به ملاحظاتی در زمان دستگیری به ساواک وعده‌هایی دادند ولی پس از آزادی مبارزه با حکومت پهلوی را از سر گرفتند و حتی در این راه کشته شدند.

«عوامل وِیژه» ساواک بسیار فراتر از «منابع» معمولی این سازمان حفاظت می‌شدند و لذا نام آن‌ها را در فهرست‌ها نمی‌توان یافت. در مورد این افراد قواعدی سخت رعایت می‌شد و مدرکی دال بر همکاری‌ با ساواک در پرونده‌شان درج نمی‌شد. به جز معدود افراد مرتبط با «کیس»، سایر کارکنان ساواک، حتی در رده‌های مدیریت، از پیوند این افراد با ساواک مطلع نبودند و از اینرو در مکاتبات خود گاه از آنان با عنوان «عنصر منحرف» یاد می‌کردند. تنها راه شناخت این «عوامل ویژه» مُداقه در اسناد تاریخی و خاطرات فعالان سیاسی است. به عبارت دیگر، تنها با تأمّل و دقت و تلاش فراوان است که می‌توان این‌گونه افراد را شناخت. این افراد یا در سازمان‌ها و اهداف مهم سیاسی موقعیت مهم داشتند و یا، به دلیل برخورداری از پیشینه موجه یا ارتباطات و امکانات خاص، مأمور بودند پس از طی دوره‌های ویژه آموزشی در زمان مناسب در سازمان‌های سیاسی ایرانی یا غیرایرانی نفوذ کنند.

ساواک، به دلیل ارتباطات گسترده گروه‌های مبارز ایرانی با گروه‌های فلسطینی، در زمینه نفوذ در سازمان‌های فلسطینی دارای امکانات بالقوه فراوان بود که برای موساد ارزش فوق‌العاده داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران آن بخش از «منابع» ساواک که ناشناخته ماندند و «عوامل ویژه»، یعنی کسانی که به‌دلایل مختلف واجد اهمیت فراوان بودند، به سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) وصل شدند. به این دلیل برخی از کارکنان امنیتی ساواک، که با این «کیس‌های ویژه» مربوط بودند، مانند پرویز ثابتی، مدیرکل سوّم ساواک (امنیت داخلی)، و رضا عطارپور2،  با نام مستعار «دکتر حسین‌زاده»، معاون و دوست نزدیک ثابتی، در زمان وقوع انقلاب به اسرائیل رفتند و به فعالیت خود در موساد ادامه دادند3.  موساد به هر یک از این افراد به دلایلی علاقمند بود. مثلاً، ناصر نوذری، با نام مستعار «دکتر رسولی»، بختیاری بود و سابقه فعالیت طولانی در خوزستان داشت.4  شناخت گسترده و عمیق ثابتی از عوامل مهم و شناخته نشده «نفوذی» ساواک در گروه‌های سیاسی مخالف حکومت پهلوی امتیاز مهمی برای تداوم فعالیت او در موساد به‌شمار می‌رود.

دکتر عباس میلانی، که خود از اعضای «سازمان رهایی‌بخش خلق‌های ایران»، به رهبری سیروس نهاوندی، بود و از قربانیان عملیاتی که ثابتی هدایت ‌کرد، ثابتی را چنین توصیف می‌کند:

«از اواخر دهه چهل کار امنیت داخلی در واقع یکسره در دست پرویز ثابتی بود که ریاست اداره سوّم ساواک را به عهده داشت. در حالی‌که هر شنبه و پنجشنبه نصیری به دیدن شاه می‌رفت و امور امنیتی را به اطلاعش می‌رساند، هر چهارشنبه بعد از ظهر هم، اغلب پس از آن‌که بیش‌تر کارمندان دفتر نخست‌وزیری راهی منزل شده بودند، در دفتر نخست‌وزیر به دیدار او می‌رفت. سوای این جلسات مستمر، این دو نفر گاه با هم ناهار می‌خوردند. در برخی از مهمانی‌های شام هویدا نیز ثابتی در زمره مهمانان بود. در جلسات چهارشنبه مسائل گوناگون مملکتی مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گرفت. تنها موضوعی که هرگز بحث نمی‌شد مسائل عملیاتی امنیتی بود.» 5

.........................................................
1.  مهم‌ترین این فهرست‌ها کتابی است در 391 صفحه که اتحادیه کمونیست‌های ایران در دی 1358 منتشر نمود با عنوان: معرفی قریب به 8000 نفر از اعضاء خائن و جانی ساواک به پیشگاه ملّت ایران. این فهرست جعلی یا دستکاری شده نیست ولی همان‌گونه که گفتم در کنار منابع فعال ساواک نام برخی افراد نیز در آن درج شده که صرفاً برای رهایی از زندان یا فریب دادن ساواک با این سازمان به‌طور موقت همکاری صوری می‌نمودند.
2.  رضا عطارپور مجرد، با نام مستعار «دکتر حسین‌زاده»، از گردانندگان اصلی اداره کل سوّم ساوک و از بازجویان سرشناس این سازمان بود. بنگرید به زندگینامه عطارپور در وبگاه «موزه عبرت»:
http://www.ebratmuseum.ir/TorturerInfo.aspx?oc=14

3.  فردوست می‌نویسد: «حدود ده روز قبل از انقلاب ثابتی برای خداحافظی به دیدنم آمد و گفت که می‌خواهد به آمریکا برود و همتای آمریکایی او در سفارت برایش مسجل کرده که در سیا شغلی به او واگذار خواهد شد. از این جهت راضی به نظر می‌رسید. قرار شد پس از رفتن او با همان شماره با عطارپور تماس بگیرم و آخرین وضعیت را بپرسم. بعد از رفتن او شب‌ها از کلوپ ایران جوان به عطارپور تلفن می‌کردم تا بالاخره چهار پنج روز قبل از انقلاب عطارپور نیز اطلاع داد که فردا به خارج خواهد رفت. او گفت که به اسرائیل می‌رود و سازمان امنیت اسرائیل از او برای کار دعوت کرده است. عطارپور بعد از خداحافظی تلفنی، فرد دیگری را معرفی کرد که با همان شماره شب‌ها تلفن کنم...» (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 476) نمی‌دانیم ثابتی به آمریکا رفت و بعد از آن به همکاری با موساد پرداخت و یا به فردوست دروغ گفت و او نیز، مانند عطارپور، در همان زمان به اسرائیل رفت.
علاوه بر عطارپور، تعداد قابل توجهی از کارمندان و مأموران عملیاتی ساواک در اداره کل سوّم (امنیت)، که با فعالین سیاسی و «کیس‌های ویژه» مرتبط بودند، در زمان انقلاب به خارج رفتند و عموماً به همکاری با موساد ادامه دادند: منوچهر وظیفه‌خواه، معروف به «دکتر منوچهری»، به انگلستان رفت، محمدحسن ناصری، معروف به «عضدی»، به آمریکا، ناصر نوذری، معروف به «دکتر رسولی»، به فرانسه، همایون کاویانی (کاوه)، هوشنگ ازغندی (منوچهری)، هرمز آیرم (رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری) و غیره. بنگرید به: شاهدی، ساواک، همان مأخذ، ص 659 و زندگینامه آنان در وبگاه «موزه عبرت»:
http://www.ebratmuseum.ir/Torturers.aspx

4.  کیهان، 10 آبان 1386، ص 8.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1512133

5. عباس میلانی، معمای هویدا، تهران: نشر اختران، چاپ اوّل، 1380، ص 289.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 67228

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • غلامی IR ۰۱:۵۹ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۸
    0 1
    با توجه به بهائی بودن تیمسار نصیری و پرویز ثابتی ؛ ارتباط تشکیلات بهائیت و اسرائیل هم اکنون کاملا روشن می شود .لازم است استاد شهبازی از این زاویه به تشکیلات ساواک هم نگاه کنند .