۰ نفر
۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۲
شیخ بهایی معمار خانه دل

روز سوم اردیبهشت ماه به نام شیخ بهایی و روز معمار در تقویم ایران ثبت شده است.حکمت شیخ بهایی به مدد معماری آمده و معماری ایرانی اسلامی را واجد اصولی نموده است که ریشه در حکمت الهی شیخ دارد.

نرگس سپه وند- معماران امروز کشور به مهارت شيخ در هنر معماري ايمان دارند و براي آنکه بتوانند سمت و سوي هنر معماري امروز را با حکمت شيخ در معماري پيوند دهند، سوم ارديبهشت و روز بزرگداشت شيخ بهايي را روز معمار ناميده اند.
شيخ بهايي شاعر،پژوهشگر، مرجع تقليد و دانشمند نامدار عصر صفوي است که در دانش‌هاي فلسفه، منطق، هيئت و نجوم ، رياضيات و معماري تبحر داشت.
وي در عصر طلايي هنر اسلامي يعني دوران صفويه، تعداد زيادي از بناها را با تکنولوژي فراتر از عصر خود طراحي کرده و به اجرا درآورد. آثاري همچون مسجد امام اصفهان، نقشه شهر نجف آباد، مهندسي تقسيم آب زاينده رود، طرح ريزي کاريز نجف آباد، حمام شيخ بهايي، معماري حرم امام رضا (ع)، مجموعه کاخ هاي دولتي اصفهان(دولت خانه)، چيني خانه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي و ... که امروزه از او به يادگار مانده است.
شخصیت ادبی شیخ بهایی
شیخ بهایی آثار برجسته‌ای به نثر و نظم پدیدآورده‌است که علاوه بر فارسی و عربی، شامل ترکی هم می‌شده‌است. اشعار فارسی او عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده‌است. ویژگی مشترک اشعار شیخ بهایی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. بهترین منبع برای گردآوری اشعار شیخ بهایی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده‌است به شیخ بهایی ثابت نیست. از مثنویات معروف شیخ در زبان فارسی می‌توان از اینها نام برد:
-نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده‌است.
-نان و پنیر (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی شیخ بهایی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان
-شیر و شکر (اولین منظومه فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (۱۶۱ بیت در کلیات چاپ نفیسی و ۱۴۱ بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است.
-مثنوی‌هایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته‌اند.
شيخ بهايي درميان ديگر هنرهايش معماري را برگزيد، چراکه معماري هنر ساختن يک تمدن است؛ تمدن اسلامي، و اگر نبود معادلات استکباري حاکم بر محافل بين المللي، به طور حتم دستاوردهاي اين بزرگوار صرفا در زمينه هاي مهندسي و هنر معماري جزء عجايب جهان محسوب مي شد. اين همان چيزي است که مهندسان ايتاليايي و آمريکايي را مسحور خود کرده بود و به تماشاي شمعي نشانده بود که از دانش جاودانه شيخ ، افروخته مي ماند. گرمابه شيخ بهايي همان بنايي است که مهندسان غربي شمع افروخته اش را چند دهه پيش خاموش کردند و اگر همين روند غفلت از داشته هاي فرهنگي مان ادامه يابد، چيزي از بقاياي بناي آن باقي نمي ماند.
شايد گفتن از محاسبات دقيق شيخ بهايي در احداث حمامي که تنها با يک شمع گرم مي شود و يا سنگ هاي قبله نما در مساجد و يا داستان طلسم سازي او براي ايوان ورودي حرم امام رضا(ع) بيشتر ما را با شق علمي وي آشنا کند؛ اما مهمتر از آن حکمت اين دانشمند است که به مدد معماري مي آيد و معماري ايراني اسلامي را واجد اصولي مي کند که ريشه در حکمت الهي شيخ دارد.
وی از نوادگان حارث همدانی یکی از یاران با وفای امیرالمؤمنین است که در بعلبک متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، او از نوادگان «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بوده‌است (از شخصیت‌های برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال ۶۴ خورشیدی). خاندان او از خانواده‌های معروف جبل عامل در سده‌های دهم و یازدهم خورشیدی بوده‌اند. پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.
مهاجرت شیخ بهایی به ایران
بنا به نسخه‌ای به خط شیخ بهایی که در سال ۹۹۵ قمری در قزوین نوشته شده است، وی هنگام ورود به ایران سیزده ساله بود. پدرش عزالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه طهماسب صفوی برای حضور در ایران، به سوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتی او ۱۷ ساله بود (۹۷۰ ق)، پدرش به شیخ‌الاسلامی قزوین به توصیه شیخ علی منشار از سوی شاه طهماسب منصوب شد. ۱۴ سال بعد، در ۹۸۴ قمری، پدر شیخ برای زیارت خانه خدا از ایران خارج شد اما در بحرین درگذشت. شیخ بهایی درقزوین فارسی آموخته وبه مدت سی سال دراین شهر پرورش یافته وپرورش داد.
شخصیت علمی و ادبی و اخلاق و پارسای او باعث شد تا از ۴۳ سالگی شیخ‌الاسلام اصفهان شود و در پی انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (در ۱۰۰۶ قمری)، از ۵۳ سالگی تا آخر عمر (۷۵ سالگی) منصب شیخ‌الاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، شاه عباس بزرگ برعهده داشته باشد.
شیخ در فاصله سال‌های ۹۹۴ تا ۱۰۰۸ قمری سفرهایی چند به خارج از قلمروی صفویه داشت. این سفرها برای زیارت، سیاحت، دانش‌اندوزی و همچنین به گفته برخی مورخان به سفارت سیاسی بوده است. مکه، مصر و شام از جمله مقاصد این سفرها بوده‌اند.
وی در سال ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش پیکر او را به مشهد بردند و در کنار آرامگاه علی‌بن موسی‌الرضا جنب موزه آستان قدس به خاک سپردند. امروزه آرامگاه وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و رواق امام خمینی در رواقی که به یاد او نامگذاری شده قرار دارد.
هنوز هم ديدن تصاوير حمام شیخ بهایی در حال تخريب دلبستگان حکمت شيخ را به ياد اين غزل عارفانه وي مي اندازد:
ساقيا! بده جامي، زان شراب روحاني
تا دمي برآسايم زين حجاب جسماني
خانه? دل ما را از کرم، عمارت کن
پيش از آنکه اين خانه رو نهد به ويراني
ما سيه گليمان را جز بلا نمي‌شايد
بر دل بهائي نه هر بلا که بتواني

 

46

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 657739

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =