۰ نفر
۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۴۵

تصمیمات لحظه ای چیست و چه موقعی صورت می گیرد. تصمیمات لحظه ای فقط در شرایط بحران ممکن است جواب بدهد و البته اگر از اول درست به مسائل توجه شده باشد بحران هم کمتر رخ می دهد و یا آمادگی برای رویارویی با آن بیشتر خواهد بود.

بسیاری در زندگی به ویژه در کشور ما در لحظه و آن تصمیم می گیرند. مثلا به ترافیک نگاه کنید. راننده می خواهد به راست بپیچد یک مرتبه از منتها الیه چپ جلوی یک عده اتومبیل می پیچد و یا بر عکس. سر چها رراه تازه می خواهد تصمیم بگیرد که چه کند و آنوقت چه مشکلاتی برای بقیه درست می کند. البته شاید هم از نظر او زرنگی باشد .شما دیده اید برای اینکه فاصله خودش را تا چراغ کم کند از هر نقطه خالی استفاده می کند زیرا برای او تنها لحظه مهم است. گویی برای دیگران این اهمیت ندارد. در بعضی کشور های خارجی دیده ام از فاصله دویست سیصد متری خط ممتد کشیده شده تا هر کس مسیر خودش را از پیش تعیین کند و از بالا تابلو هست که فقط راست و یا فقط چپ را نشان می دهد. 

خلاف کردن توهین به شعور مردم است. یا شما در رایانه دنبال چیزی هستید یک مرتبه نظرتان با دیدن چیزی دیگر عوض می شود و به سراغ چیز دیگری می روید و از کار اصلی هم باز می مانید. در خرید هم همینطور دنبال چیزی بوده اید با دیدن چیز دیگر حواستان پرت می شود و نطرتان عوض می شود. هر کس در زندگی خودش از این موارد زیاد دارد. اما نکته مهم تر اینکه فکر نکنید در مراکز تصمیم گیری بالاتر این چنین نیست.

مثلا در شهرداری. اینکه هر روز می بینیدیک منطقه اباد می شود و یا ساختمانهای آنچنانی در بعضی نقاط شهر بدون هیچ پیش بینی سبز می شود و یا ساختمانهای کوتاه و بلند در نقاط شهر دیده می شود محصول همین تصمیم های لحظه ای است که یا سرمایه دار تحمیل می کند و یا نیاز های شهرداری آن را طلب می کند و یا ...و برنامه فدای آن می شود.و برنامه دائما باید اصلاحیه بخورد. در بقیه تصمیمات دولتی هم کم و بیش این چنین است.

تصمیمات خلق الساعه و یا تعویض دستور از این موارد است. در مجلس هم به گونه ای دیگر. البته بعضی هاش ممکن است تحمیل از خارج باشد ولی خیلی از انها مربوط به خودمان است. خیلی اوقات دیده اید که طرف خبطی کرده و یا مشکلی پیش آمده میگوید صبر کن ببینم تا چکارش می توان کرد. اصلا کسی که خلاف می کند یک نقطه امیدش به این است که می تواندکسی را پیدا کند تا برایش لحظه ای تصمیم بگیرد و الا اگر هر کس بداند که قانون اجرا می شود و برای هیچکس فرقی نیست کمتر دنبال خلاف می رود به شرطی که مجازات با جرم برابری کند. اینکه در هرکشوری حوادث غیر مترقبه هست شکی نیست اما بعضی اوقات این از حد ترخص بیشتر می شود. مثل آتش سوزی ها و یا حوادث ناشی از بی تدبیری ها.

حوادث طبیعی را هم می شود کم کرد اگر با مطالعه کار صورت گرفته باشد و با تصمیم های آنی صورت نپذیرفته باشد. مثلا زلزله در ژاپن خیلی قابل مهار است تا جاهای دیگر. سیل در خیلی جاها اسیب بیشتری می زند چون به هنگام ساختن مقرراتی رعایت نشده. چرا مثلا در خوزستان باید این بلای خانمانسوز مشکل نفس کشیدن که مشکل زنده ماندن است رخ بدهد و یا چرا تصمیمات عجولانه و یا به تعبیری لحظه ای در سد ساختن باعث مشکلات زیست محیطی شود. البته محیط زیست هم کارش فقط جلوگیری نیست بلکه با استفاده از اخرین نظرات کارشناسی اگر از قبل تدارک دیده باشد و با دقت و سرعت باید به میدان بیاید. به هر حال من فکر می کنم این تصمیمات لحظه ای در همه موارد از رانندگی گرفته تا شئون مهم کشور ناشی از مواردی است که شاید عمده آنها به قرار زیر باشد:

۱- برنامه نداریم، زیرا اطلاعات و اسناد و مدارک نداریم و یا داریم و قابل استفاده نیست و شفافیت لازم را ندارد

۲- برنامه داریم ولی به خاطر تنبلی و یا تردید دراجرا کار را به دقیقه نود می رسانیم که چار ه ای از انجام یک گزینه نیست و یا فشارهایی از جاهایی وارد می شود چه به صورت تهدید و یا تطمیع و جلوی اجرای برنامه را می گیرد.

۳-امنیت نداریم یعنی طرف فکر می کند اگر نجنبد حقوقش از دست رفته است ولی اگر نسبت به بودن آن اطمینان داشته باشد لزومی ندارد عجله کند و آنی تصمیم بگیرد

۴-قانون نیست و یا هست ولی خیلی قوانین جورواجور هست و یا نظارت نیست. وقتی فرد و یا سازمانی احساس کند نظارتی نیست در آن و لحظه تصمیم می گیرد. هیچ لزومی ندارد که قبلا در باره مسئله فکر کرده باشد

۵-تبلیغات شدید است و کنترلی بر روی تبلیغات نیست و در خیلی از مواقع خلاف واقع است و روی تصمیمات اثر می گذارد

۶-نگاه اینده نگر نیست که می تواند با عدم برنامه مقداری هم پوشانی داشته باشد

۷-دانش کافی نداریم. و این خود باعث می شود تصمیمات در لحظه باشد . البته اگر مشاوران دلسوز با دانش باشند می توانند جلوی تصمیمات عجولانه را بگیرند

۸-پول باد آورده داریم و زحمت زیادی بایت ان نکشیده ایم. چه بسا در آمد نفت را بتوان در این رده جای داد.

۹- نسبت به هزینه نکردن مواخذه می شویم ونه نسبت به چگونه هزینه کردن. مثل بودجه سازمانها که اگر هزینه نکنند بودجه سال آینده شان کم می شود و ناگزیر باید تصمیمی بگیرند

۱۰- سرخوردگی از پیشرفت و افسرده شدن از روند کار که در نهایت به روزمرگی می افتیم. و می گوییم به هر حال چه فرقی می کند باید یک تصمیمی گرفت

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 646785

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 8 =