بسیاری واژه "رشد" و" توسعه اقتصادی" را به یک معنا بکار می برند؛ رشد اقتصادی یکی از مهمترین شاخص های توسعه می‌باشد که بعنوان یک شاخص کمی صرفا اقتصادی، تولید ناخالص داخلی(GDP) در سطح استانی و کشوری را بدست می دهد، اما توسعه یک شاخص ترکیبی کیفی برگرفته شده از چندین شاخص دیگر از جمله شاخصهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی می‌باشد لذا با این تعاریف می توان رشد را لازمه توسعه دانست هرچند برای توسعه یک استان و کشور صرفا رشد اقتصادی کافی نیست بلکه سایر شاخص های مطرح شده نیز باید داری روند رو به رشدی باشند که بتوان آن منطقه را توسعه یافته نامید.

عباس آزادی :توسعه به معنای توجه همه جانبه و توزیع و تخصیص منابع به صورت متوازن در تمامی مناطق مورد نظر می باشد حال می خواهد در سطح شهرستان، استان و یا کشور باشد. وقتی توسعه از اهداف دولت هاست باید بر اساس طرح آمایش های استانی برنامه ریزی شود و پتانسیل های موجود هر منطقه را ملاک برنامه ریزی و سرمایه گذاری و تخصیص بودجه در منطقه بدانند و نه بصورت سیاسی عملکرد غیر علمی در برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت آن دیده شود . متاسفانه کوته نگری های بعضی از مدیران و مسئولین، رفتار کاملا ضد توسعه‌ای در مناطق را بر جای می گذارد که علاوه بر نادیده گرفتن عدالت اجتماعی چشم خود را بر عواقب ضد توسعه ای پسین از این تبعیض را می‌بندند.

امروزه اکثر دولت‌ها در کشورهای در حال توسعه، با تجویز اقتصاد نشـــآت گرفته از سوءگیری‌های حزبی و سیاسی توانسته اند اصول علمی توسعه را از میدان به در کنند و خشونت‌های نرم سیاسی دول حاکم حرف اول را در اداره کشور ها می زند. شاید ایران نتوانسته مستثنی در بین کشورهای در حال توسعه باشد و به‌عنوان یک کشور در حال توسعه در برقراری توزیع برابر عادلانه درآمدها در تمام ادوار گذشته بهصورت ناموفق عمل کرده است که می تواند آنرا بر اساس شاخص ضریب جینی توجیه نمود. یکی از موانع دسترسی به توسعه پایدار در ایران رشد نامتوازن مناطق آن می‌باشد که می‌تواند از موارد آن به عدم تخصیص بودجه‌های عمرانی و عدم ایجاد طرح های ملی بصورت برابری نسبی در استان ها و مناطق کشور اشاره کرد.

در یک منطقه قبل از رسیدن به توسعه باید بتوان آن منطقه را رشد داد که اگر برنامه های مدیران در این جهت عمل نکند نباید چشم انداز روشنی برای توسعه بلند مدت مناطق پیش بینی کرد. گمان می رود مسئولین امر از این موضوع غافل مانده اند که بالندگی یه کشور و استان به رشد متوازن تمام مناطق آنها وابسته است مثال آن شبیه یک فرد ورزشکار( پرورش اندام) است که باید تمام اجزای اندام وی بصورت متناسب رشد کند و عدم رشد نامتناسب اندام علاوه بر آنکه زیبایی اندام را به نمایش نخواهد گذاشت ممکن است ترکیبی ناپسند را در دید عموم بر جای بگذارد.

اخیرا کشورهایی طبق لیست زیر اعلام امادگی برای سرمایه گذاری در اقتصاد ایران داشته اند که توسط مسئولین کشوری و پتانسیل های مناطق و نفوذ مسئولین استانی در مرکز کشور ، 100 پروژه عظیم به اعتبار 802/11 میلیون دلار به استان های کشور واگذار شده است.

نکته قابل تامل آن است که در بین استان‌های موجود که بعضا تعداد 16 طرح و پروژه ملی و بین المللی در آن استان اجرا خواهد شد، اسمی از استان ایلام به چشم نمی‌خورد!! همان نگاه تبعیض آمیزی که خود استان ایلام در بین شهرستان‌های خود برایش وجود دارد اینب ار از طرف مسئولین کشوری در بین استان‌های کشور بوجود آمده است.

اگر قرار بر عدالت اجتماعی که یکی از مولفه های اصلی توسعه است، باید اعتبار تخصیص می‌یافت و قاعدتا اگر می‌خواستند بر اساس سرانه استانهای کشور پروژه ها را توزیع نمایند سهم استان ایلام تقریبا 3پروژه و اگر بر اساس سرانه جمعیتی ، پروژه‌ها را واگذار می کردند سهم استان ایلام 1 پروژه می‌شد.

حال سوال این است که نمایندگان استان و مسئولین مربوطه در این امر ناتوان بوده‌اند و یا اینکه استان ایلام هیچ گونه پتانسیلی برای سرمایه گذاری خارجی ندارد؟ این سوالی است که پاسخ گویی آنرا به مسئولین استانی واگذار خواهیم کرد؟

*مدرس دانشگاه و دانشجوی دکتری اقتصاد

46

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 622295

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =