برای عاشوراپژوهی چه‌کرده‌ایم؟/ سنگری پاسخ می‌دهد

عاشوراپژوهی امروزه بیش از پیش دغدغه پژوهشگرانی است که باور دارند با نگاهی محققانه، فرایندی و عمیق به این حماسه پرشور می‌توان اینده روشن‌تری برای جوامع اسلامی رقم زد.

«دکتر محمدرضا سنگری» از استادانی است که ضرورت وجود رشته عاشوراپژوهی را بارها متذکر شده و در این باره اقداماتی نیز انجام داده است.

در این گفتگوی سعی کرده ایم از چند و چون تلاش‌های این پژوهشگر پیشکسوت عاشورا بپرسیم.

تعریف شما از یک عاشوراپژوه چیست؟
وقتی می گوییم عاشوراپژوه، دو عنوان را در کنار هم قرار می دهیم. عاشورا مفهوم یک روز و یک اتفاق و حادثه نیست، بلکه یک نهضت عظیم و یک فرهنگ جاری است که در سال 61 هجری اتفاق افتاده و هم چنان ادامه دارد. و پیوستارهایی هم با خودش دارد. طبیعتاً حوزه مباحث اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و همه چیز را نیز همراه خودش دارد. واژه دیگر پژوهش است. پژوهش به معنای تحقیق و مطالعه علمی، فرایندی و عمیق درباره یک مسئله است. پس عاشوراپژوه کسی است که با این شناخت از عاشورا به پژوهش و تحقیق و تتبع در حوزه مسائل اعتقادی ، فرهنگی، سیاسی، روان شناختی و جامعه شناختی عاشورا می پردازد.

نتایج حاصل از مطالعات شما درباره ی رشته ی عاشورا پژوهی چیست؟
عاشورا حادثه ای است در متن دین؛ بنابراین هر که قصد پژوهش در مورد عاشورا را دارد باید پیش تر در حوزه ی دین پژوهی کار کرده باشد و به متدها و روش های استخراج مسائل از دین و روش های تحلیل ، مطالعه و تحقیق در حوزه ی دین آشنا باشد. که اگر این آشنایی پیش تر اتفاق نیفتد در حوزه ی عاشورا نمی توان به پژوهش پرداخت. به طور طبیعی همه ی منظرهایی که به یک مسئله باز می شود، به سمت مسئله ی عاشورا هم باز می شود. یعنی می توانیم از منظر اجتماعی، جامعه شناختی، روان شناختی، انسان شناختی، مردم شناختی، فقه، تاریخ، سیاست و همه ی مقوله های دیگر سراغ این موضوع بیاییم. کسی که می خواهد وارد این حوزه شود،باید به یک سری تخصص هایی دسترسی داشته باشد. به طور طبیعی باید نسبت به اسلام یک شناخت مناسب داشته باشد. در حوزه ی قرآن مطالعات دقیق داشته باشد.

در زمینه ی تاریخ پژوهی و مطالعات تاریخی باید شناخت داشته باشد و به طور ویژه روی آن بخش از تاریخ که به بعثت پیامبر (ص) و دین اسلام - ماجرای پس از بعثت تا کربلا- مربوط است را به خوبی کار کرده باشد؛ والا توان بررسی در حوزه عاشورا را نخواهد داشت. البته باید به شکل تخصصی هم با روش های پژوهش آشنا باشد.

آیا تا به حال دوره ای ویژه ی تربیت عاشوراپژوه برگزار شده یا خیر؟ ایا این کار ضرورت دارد ؟
در باب ضرورت این موضوع هیچ تردیدی نداریم. برای این که یک بخشی از فرهنگ ما، دین ما و بهتر است بگوییم اصلا هویت انقلاب ماست. ما این نکته ی مشهور از حضرت امام را به خاطر داریم که فرمودند ما هرچه داریم از محرم و صفر داریم. و اتفاقاً قرار است آخرین حادثه ی بزرگ تاریخ بر مبنای تفکر و باور شیعی ما متصل به عاشورا باشد. یعنی الگوی عصر ظهور و قیام حضرت مهدی(عج)، الگوی عاشوراست و حتی ادامه ی آن که دوره ی رجعت است به حضرت اباعبدالله برمی گردد. بنابراین یک عنصر مهم جامعه ساز و حرکت آفرین و زاینده را پیش روی خودمان داریم که مثل رودخانه ای است که جریان دارد و نسل ها می ایند و از آن بهره می گیرند.

طبیعی است چنین حادثه و فرهنگ زنده و زاینده ای، نیازمند مطالعه و بررسی است. چون آبشخور نسل ها و حرکت ها در اینده خواهد بود؛ هم چنان که در گذشته بوده است. یعنی هرگز کربلا در کربلا نماند و عاشورا در یک روز متمرکز نشد که به عکس زمان ها و مکان ها را درنوردید و به امروز رسید؛ امروز هم داریم با آن زندگی می کنیم. و چون کلاس فشرده ی تاریخی است که مسائل خودمان را می توانیم از آن برداشت کنیم، باید در این حوزه مطالعه کرد. به ویژه این که آفت ها هم به درون این حوزه راه یافته است. بنابراین برای آسیب زدایی از این عرصه باز نیازمند کار مطالعاتی و پژوهشی هستیم. پس هم به اعتبار نیاز اجتماعی و تاریخی و هم به اعتبار تحریف زدایی و آسیب زدایی از این حادثه باید کار کنیم.

اما خود ما چه کردیم؟برپایی دوره ی مطالعاتی درباره ی کربلا را از گذشته با همه وجود حس می کردم. می دیدم مردم مشتاقانه می آمدند و پای این مباحث می نشستند. بسیاری چیزها مطرح می شود که بنیان تاریخی ندارند. بعضی حتی با مسلمات اعتقادی و دینی ما در تعارض و تناقض هستند. هرکس هم به راحتی به خود اجازه می دهد وارد این عرصه شود؛ بدون این که مانعی باشد و جایی باشد که بر مسئله منبر و وعظ و خطابه نظارت کند. به نظرم رسید ابتدا خودم در این مسئله به خوبی مطالعه کنم. سال ها مطالعه کردم و پیوستارهای لازم این موضوع را شناختم. قرآن، تاریخ اسلام، تاریخ انبیاء و بعد هم باید به طور روشن و مشخص حوادث بعد از بعثت پیامبر تا وقوع کربلا را به خوبی تحلیل می کردم؛ چون کربلا از میان آن سر بر می آورد. عاشورا نتیجه ی حرکت های انحرافی است که بعد از عصر پیامبر (ص) اتفاق می افتد. البته بعد از بعثت پیامبر (ص) هم می توان آن را رصد کرد. روی این مسئله مطالعه و کار کردم. و بعد احساس کردم که برای آموزش و سمت دادن به مخاطبان و خواهندگان این عرصه نیازمند یک سازمان دهی هستیم. یعنی باید از یک نظام و تشکیلات تبعیت کنیم. همین اندیشه مرا واداشت که مرکزی را به کمک دوستان دایر کنم -که البته کار را واقعاً دوستان انجام دادند-و پس از آن بود که « مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا» تأسیس شد. در آن جا مباحث کاملاً تحلیلی و تحقیقی، بازشناخت منابع و مآخذ، یک دوره ی بحث مداحی و ذاکری را کار کردیم. بعد از آن با کسانی که می خواستند در این زمینه کار کنند، همکاری کردیم. این موضوع از 6 ـ 7 سال پیش از خود دفتر مقام رهبری شروع شد و آقای «رفیعا» در پی این بودند که با برگزاری جلساتی به تحریف زدایی و آسیب شناسی مسئله عاشورا بپردازند. چند جلسه برگزار شد و بعد دوستان در«هیأت رزمندگان» شروع به کار کردند و با من صحبت کردند که اگر بشود، واحدهای درسی برای آن تعریف کنیم. من هفت ماه کامل وقت گذاشتم برای تنظیم واحدهای دوره ی کارشناسی فرهنگ و ادبیات ایینی که الان آماده است و آرزوی من این است که روزی یک دانشکده ویژه ی این موضوع در کشور تأسیس شود. برای بسیاری از مسائل درجه چندم رشته و دانشکده داریم در حالی که می دانیم این موضوع، موضوعی است که این همه گسترده است و در تمام سال ذاکران و مداحان فعال هستند؛ اما جایی که مدیریت بکند و آموزش مداحان و ذاکران را جهت دهد و در آن جا کارهای مطالعاتی شود، نداریم. کسانی هم مانند شما در «خیمه» کار می کنند.

خیمه یک اتفاق مبارک و خجسته در عاشوراپژوهی است. «مجله هیأت» یک اتفاق مبارک است. این ها را باید غنیمت بدانیم. مباحثی که خود شما در قم برگزار کردید، بسیار ارزنده است و این ها آفاق را روشن می کند و نخبگان را به تأمل وامی دارد و مجالی برای اندیشیدن در این حوزه ها فراهم می کند که البته قطعاً این به یک سازمان و مجموعه فعال، قدرتمند و مستمراندیش نیاز دارد؛ نه این که مقطعی و بریده یک کاری کند و رها کند. آ ن چه در دوران گذشته اتفاق افتاده همان طور که در عصر رضا خان داریم، در حقیقت برای کنترل موضوع بوده است که مبادا آفت و آسیبی متوجه حکومت کند. رضا خان در آغاز جزو کسانی بود که در محافل ظاهراً شرکت می کرد و خود را سوگوار نشان می داد. شاه هم همین طور بود و در مجلسی که در مدرسه سپهسالار آن موقع برگزار می شد، شرکت می کرد. آن ها می دانستند که این حادثه توانی دارد که می تواند حکومت شان را متزلزل کند و روح عاشورا هم ساز با بیداد و بی عدالتی نیست؛ اصلاً اباعبدالله پرچم مبارزه با ظلم را برافراشته است. لذا سعی کرده اند اگر بتوانند، این جنبه از واقعه را تهی کنند. اول مقابلش ایستادند و وقتی دیدند نمی شود کاری کرد، گفتند جریانی را بسازیم و آدم هایی را تربیت کنیم که آن چه ما می خواهیم بگویند و به تریبون و رسانه ما تبدیل شوند. البته توفیقی به دست نیاورند و در استمرار و ادامه دیدیم که اصلاً کربلا ذاتش به گونه ای است که هر کاری کنید و به هر شکل که بخواهید هدایتش کنید، باز هم رویش ، جوشش ، گرما و حرکت بخشی را در متن خود دارد.

نظرتان درباره ی دوره هایی شبیه به سفیران هدایت و تربیت راهنما در حوزه ی علمیه ی قم و همایش های مبلغان چیست. ایا آن طور که باید باشد هست؟
چند دسته برنامه داریم. یک دسته کاملاً فصلی هستند مثل دیدار وعاظ و مبلغان در اوائل ماه محرم در گذشته با حضرت امام و اکنون با مقام معظم رهبری. دیداری هست و بعد این ها حرکت می کنند به گوشه و کنار کشور برای کارهای تبلیغی. گاهی هم دوره هایی گذاشته می شود. هیچ کدام از این ها جواب نمی دهد. باید به طور روشن و مشخص مبلغ تربیت کنیم. باید شیوه های ارتباط با مخاطب را بدانند. حتماً باید در دوران مطالعاتی خود با مباحث روان شناختی آشنا شوند و مردم شناسی واقعاً لازم است. تکنیک های خطابه جزو آموزش ها باید باشد. تاریخ شناسی جزو کار این مبلغان باید باشد. مقتل خوانی و مقتل شناسی فنی است که باید آموزش داده شود. این که باید جایی مسئولیت این کار را به عهده بگیرد و برای این یک کار خاص تلاش کند، خلأش را حس می کنم. هرچند ممکن است سازمان تبلیغات در این زمینه قدم هایی برداشته باشد یا جسته و گریخته در مجموعه های دیگر کارهایی دیده می شود.

اما به عنوان مثال یک طلبه - در شماره ای از خیمه هم به این مسئله اشاره شده بود- هنوز یک سال و دو سال ازحضورش درحوزه نگذشته و با توجه به این که مباحثی که دریافت می کند ممکن است ربطی به منبر و خطابه نداشته باشد، به راحتی به خود اجازه می دهد بر منبر بنشیند و حرف بزند. این منبر رسول الله و تریبون رسمی دین است. کسانی باید در آن جا بنشینند که به موضوع اشراف داشته باشند و به سئوالات احتمالی بتوانند جواب دهند. نیاز نسل امروز که نسل بالنده و فرهیخته ای است و به حداقل ها بسنده نمی کند. نسل امروز پرسشگر است و بی پروا سئوالش را می پرسد و اگر ببیند چیزی به دستش نمی رسد به راحتی رها می کند و می رود. یک نکته ی بسیار خوبی را در این زمینه مقام معظم رهبری مطرح کردند که نگذارید یک وقت مخاطبان شما وقتی وارد مجلس می شوند (البته خطاب عام بود) وقتی بیرون می روند نه تنها گره ذهنی شان باز نشده باشد بلکه حتی در دین دچار تردید شده باشند. وقتی ما یک بخش را بد مطرح می کنیم، ممکن است به کل تسری پیدا شود و در کلیت دین دچار تزلزل شوند. باید حتماً مراقب باشیم. بنابراین حتماً دوره های آموزشی لازم است. اعتقادم این است که باید دانشکده ای برای این کار باشد. یا پژوهشکده ای که بخشی از کارش پژوهش و آموزش های کاملاً تخصصی باشد. حتی باید مشخص باشد که یک مداح دوره ی آموزشی

گذرانده است یا خیر. بعضی از این ها حتی در خواندن یک روایت ساده یا ایه ی قرآن دچار مشکل هستند و خیلی راحت می ایند و چند هزار نفر مخاطب آن ها می شوند و حتی در تلویزیون چند میلیون نفر مخاطبشان هستند؛ در حالی که صحبت هایش نه استنادی دارد، نه استحکامی و نه انسجامی.

نظرشما درباره ی کلاس های مداحی ای که به شیوه ی معمولی برگزار می شود چیست؟
بعضی از کلاس ها که اساتید آن ها شخصیت های شناخته شده و متخصص هستند نتیجه ی خوبی داشته اند ولی برخی دکان است که باز شده. جایی زده بود که «آموزش مداحی در سه جلسه»! خوب این معلوم است که دکان باز کرده. در سه جلسه چه می شود آموزش داد؟ خواستگاران جامعه کم نیستند. در مزارها خیلی از عنصر ذاکر استفاده می شود. مجالس ترحیم. دعای ندبه، دعای کمیل و توسل که برگزار می شود و خیلی طرفدار هم دارد. ممر معاش و درآمدی هم برای بعضی هست و بعضی هم استقبال می کنند. ولی آن چه در این دوره ها باید اتفاق بیفتد غیر از این هاست. یکی از آفت های موجود همین کلاس هاست که هیچ نظارتی بر آن وجود ندارد؛ نه از سوی ارشاد و سازمان تبلیغات و نه هیچ مرکز دیگری. من سخت دل به کاری که شما انجام می دهید بسته ام. چون یک هوشمندی، دقت، تعهد و اخلاص در پشت کار شما هست و من منتظرم إن شاءالله با گسترش شعاع کار، خیمه بتواند در سطحی گسترده تر مخاطبان خود را پیدا کند. اما متاسفانه شمارگان خیمه کم است؛ چراکه خیمه باید به همه جا برسد و همه استفاده کنند. با توجه به مباحثی که به طور سازمان یافته مطرح می کنید به نظر می رسد یکی از منابع ارزشمند اینده، نشریه خیمه خواهد شد. تقاضا دارم یک برنامه ریزی برای اینده بکنید مثلاً بگویید در 5 سال اینده با شناختی که از آسیب های این حوزه داریم ما به این مباحث خواهیم پرداخت. بگذارید خروجی های شما تعداد زیادی کتاب شود. مثلاً شما وقتی در مورد شعائر بحث می کنید، مجموعه ی این ها در اینده تبدیل به یک کتاب شود. شما خیلی جدی و محکم و سنجیده بحث زیارت عاشورا را از منظرهای گوناگون مطرح کرده اید و حتی رفته اید سراغ کسی که در بحث خارجش موضوع زیارت عاشورا را مطرح کرده است. این کار خیلی ارزشمندی است. مجموعه ی این مباحث تبدیل به یک کتاب علمی ارزنده می شود که به نیاز پژوهشگران در این حوزه پاسخ خواهد داد.

برای بسیاری از مسائل درجه چندم رشته و دانشکده داریم در حالی که می دانیم این موضوع، موضوعی است که این همه گسترده است و در تمام سال ذاکران و مداحان فعال هستند؛ اما جایی که مدیریت بکند و آموزش مداحان و ذاکران را جهت دهد و در آن جا کارهای مطالعاتی شود، نداریم. کسانی هم مانند شما در «خیمه» کار می کنند. خیمه یک اتفاق مبارک و خجسته در عاشوراپژوهی است.

ما حساس به این موضوع هستیم که مجلس خبرگان آثاری تدوین کند و دوره ای آموزشی بگذارد و جایی را برای این موضوع اختصاص دهد؛ ما که چنین چیزی ندیدیم. آقایان خیلی مشغله دارند. بالاخره گرفتاری های کار، تدریس، موقعیت های مختلف و سخنرانی مجال را از ما می گیرد که تمرکزی داشته باشیم.

جایی زده بود که «آموزش مداحی در سه جلسه»! خوب این معلوم است که دکان باز کرده. در سه جلسه چه می شود آموزش داد؟ خواستگاران جامعه کم نیستند. در مزارها خیلی از عنصر ذاکر استفاده می شود.

/6262

کد خبر 588294

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =