۰ نفر
۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۰
نفوذ فکری علامه مجلسی در ایران

نفوذ فکری علامه مجلسی در ایران تا کی ادامه داشت؟

این یادداشت بر اساس مقدمه کتابچه هدایة العالمین از یکی عالمان خاندان مجلسی که در سال 1149 هجری نوشته شده، تهیه شده و سعی شده است تا نسبت به مکتب فکری علامه مجلسی در ایران، توضیحی ارائه شود.

میرزا عزیزالله فرزند محمد تقی الماسی و او فرزند میرزا کاظم و باز او فرزند میرزا عزیزالله مجلسی (برادر علامه مجلسی و فرزند دیگر محمد تقی مجلسی) نویسنده کتابی با نام هدایة العالمین است که چند سال پیش گزیده آن منتشر شد (قم، 1373). پسری هم با نام میرزا حیدر دارد که کتابی با عنوان تذکرة الانساب در باره خاندان مجلسی دارد.
بنده این روزها، نسخه خطی این اثر را دیدم و فکر کردم از اشاراتی که در مقدمه آن است، برای روشن کردن گوشه ای از تاریخ فرهنگی ایران در میان قرن دوازدهم استفاده کنم.

این هدایة العالمین کم نسخه است، چنان که در فهرست دنا تنها سه نسخه معرفی شده و به اشتباه به عزیزالله پسر محمد تقی مجلسی منسوب شده است. (در باره خانواده این عزیزالله و ارتباطش با اجدادش مجلسی ها بنگرید: مکارم الاثار: 2/530 ـ 531).
موضوع کتاب هدایة العالمین، اصول دین است، اما اشاراتی که در ابتدای آن دارد، شاید به کار تاریخ اندیشه در ایران بیاید. تألیف کتاب در سال 1143 در بنگاله هند به اتمام رسیده و به شجاع الدین محمد خان اسد جنگ که در مقصود آباد از بلاد بنگاله حاکم بوده، اهدا شده است. بنابرین نویسنده در هند بوده و به همین دلیل در همان مقدمه کتابش، در باره دین هندوان توضیحی داده و به بت پرستی آنها اشاره کرده، و این که «پاره ای مانند هنود و امثال ایشان یکباره دست از پرستش موجد و خالق و منعم و رازق خود که اکثر مقرند که وجود و حیات و جمیع نعمتها و خیرات را از او دارند، برداشته، به عبادت جمادات چند که بیشتر را خود به سعی و مدد فکر و اندیشه و معاونت و آلات تبر و تیشه ساخته اند، پرداخته» اند.

وی در باره اقدامات علمای اسلام در نگارش آثاری در باره معتقدات یقینی اشاره کرده و این که «اکثر علما در رد اهل بطلان و اثبات حقایق ایمان کتابها نوشته اند، خصوص افضل فضلاء متقدمین و متأخرین و اعلم فقها و محدثین ....» که این القاب و مانند آن شبیه «یگانه افاضل دوران، جامع فروع و اصول» پشت سر هم آمده و در نهایت، مقصودش جدش علامه مجلسی است: «... جدی المرحوم مولانا محمد باقر المجلسی... که مسلم است که از فضلای عالم و علمای متاخر و متقدم، مثل ایشان کم کسی سعی در ترویج و تجدید مذهب و دین و توضیح و تبیین طریق حق و یقین نموده، و حل و بیان و تحقیق مشکلات و مشتبهات آنها بتأیید رب العالمین فرموده، بلکه اکثر کتب احادیث از چهار صد اصل مشهور و غیر آنها که در این اواخر به سبب رغبت طلبه بیشتر به علوم حکمی و اقوال فلسفی مندرس و متفرق بلکه از میان رفته بود، حسب المقدور از بلاد و امصار بعیده به سعی و تصدیعات بلیغه بدست آورده در بیست و پنج مجلد کتاب بحار الانوار جمع و توضیح کرده اند».

مقصود این که از نظر او که به هر حال نواده مرحوم مجلسی هم هست، و البته این نگرشی که عموم داشتند، تسلط فکر دینی در قرن دوازدهم، بویژه در میان عامه، از آن مرحوم مجلسی بود که صد البته در زمان خود، رنج بسیار برد تا دایرة المعارف بحار الانوار را گرد آورد. به نظر ملاعزیزالله که این کتابش را در سال 1149 یعنی قریب 30 سال پس از وفات علامه مجلسی (م 1110) نوشته، اگر مجلسی این کار را نکرده بود «همگی تا بحال از میان رفته بود»، یعنی آن آثاری که او در کتابش فراهم آورد، همه از میان رفته بود.

البته می دانیم آنها از بین نرفت و در طول این قرون پس از علامه، به برکت ابزارهای جدید و نگاه های تازه در امر کتاب و کتابداری، بسیاری از آنچه را که مرحوم مجلسی هم ندیده بود، یافت شد و اکنون در اختیار است.
ملاعزیزالله که تجربه پس از حمله افغانان و صدمه هایی را که به کتاب و مدرسه خورده دیده، می گوید که حتی همین الان هم که زمان اندکی از رحلت علامه مجلسی گذشته، بسیاری از کتابها در حال نابودی است: «در این مدت قلیلی که از رحلت آن مرحوم گذشته، نزدیک است که باز اکثر از میان برود، خصوص در این زمان که اصل طلب علم و تحصیل متروک است».
این می تواند اشاره به تسلط افغانان بر بخشی از ایران و نیز بالا گرفتن آشوب های موجود در بلاد، و همچنین حمله عثمانی ها به ایران و ضد حمله های نادر و جز اینها باشد که بازار علم را کساد کرده بود.

به نظر ملاعزیز الله، کار مجلسی نه تنها در بخش عربی و گردآوری و تدوین بحار، بلکه با فارسی کردن آثار و گردآوری متون، در چنین شرایطی، نجات دهند متون شیعه بوده است: «اگر کتب آن مغفور نبود، کار بر اکثر مردم مشکل بود، چنان که بغیر از تصانیف عربیه اش از کتاب مرآت العقول و ملاذ الاخیار در شرح کتاب کلینی و تهذیب حدیث، و فواید طریفه در شرح صحیفه شریفه و امثال آنها که مرجع و محتاجٌ الیه علمای عظام و فضلای فخام است، کتب فارسیه اش از عین الحیاة و حیات القلوب و جلاء العیون و حلیه المتقین و حق الیقین و زاد المعاد و تحفة الزائر و مقباس المصابیح و ربیع الاسابیع و مشکوت الانوار و غیر اینها از رساله هایی که بخصوص نامی ندارد، و از مختصر و مبسوط زیاده بر آن است که محصور و مضبوط شود، بحمدالله تعالی باعث معرفت و بینش اکثر خواص و عوام بلکه کافه انام است».

این سخن وی در باره این کتابها و رساله ها و این که میان مردم رواج داشته، درست و نشانگر هیمنه علامه مجلسی بر تفکر دینی و مذهبی ایران از زمان وفاتش تا روزگار این مولف یعنی نیمه قرن دوازدهم و صد البته تا دو قرن بعد از آن است.
جالب است بدانیم که پس از ورود چاپ به ایران، به جز قرآن و اندک آثار، عمدتا آثار علامه مجلسی برای نخستین بار در دهه چهارم قرن سیزدهم یعنی حوالی سالهای 1235 منتشر شدند. وی به درستی می گوید که این آثار پس از نگارش همه جا منتشر شد به طوری که «در جمیع ولایات عالم از بلاد موافق و مخالف، از عرب و عجم منتشر و متواتر است و در کم قریه و دهی است که اکثر آنها نباشد و نادر کسی است که آنها را ندیده بلکه ندارد.».
نویسنده هدایة العالمین، یعنی ملاعزیز الله بن محمد تقی الماسی، پس از این، از ضرورت تألیف خود ـ یعنی همین هدایه العالمین ـ و این که موضوع آن در اصول دین است یاد کرده و می افزاید که آن را برای شجاع الدین محمد خان حاکم مقصود آباد بنگاله هند نوشته است.

این که چرا این ملاعزیزالله هم به هند رفته، طبیعی است که با وضعی ایران پس از حمله افغانان داشته، ایران جای مانده نبوده است. خودش می گوید: «و چون توفیق تألیف این رساله و تحریر این مقاله در بنگاله، از برکت ظهور دین و ایمان و اختفای اهل عصبیت و طغیان در بلاد کفر و عدوان، به یُمن دولت و اقتدار و حکومت و اختیار نواب مستطاب فلک جناب معلی القاب نامدار کامکار گردون وقار نصفت و معدلت شعار، صاحبه صوبه اقالیم عظمت و ابهت و اجلال، فرمانفرمای ممالک شهامت و حشمت و اقبال، مشید ارکان دین و دولت، ممهد اساس ملت و ملت، اعنی نواب موتمن الملک شجاع الدوله اسد جنگ ... شجاع الدین محمد خان ... واقع گردید، و فی الواقع این نیز یکی از فیوضات آن معدن فیض است که به ظهور رسید، لازم دید که به اسم مبارک گرامی تزیین داده، تحفه عالی مجلس خلد آیین آن حامی ملت و دین و ماحی کفر و کین سازد. امید که به فیض نظر خورشید اثر قبول علم اعتبار و اشتهار برافرازد و چون امیدوار است که باعث هدایت اکر عالمیان بشود، آن را به هدایة العالمین موسوم نمود».
البته این پیشگویی او که کتابش هدایت عالمیان باشد، درست از آب در نیامد، و به همین دلیل دو سه نسخه بیشتر از این اثر در دسترس نیست.

البته تسلط علامه مجلسی بر تفکر مذهبی ایران و تشیع پس از خود، به طول کامل ادامه نیافت، چرا که او در این زمینه تنها متفکر نبوده و رقبای فکری و مکتبی دیگری هم داشت. اولا علوم حکمی با برآمدن ملاصدرا و جانشینان وی قدرتش را در ایران حفظ کرد و هیچ گاه از برنامه های درسی مدارس علمیه حذف نشد. تفکر و مکتب فیض کاشانی هم در بخش فقه (مفاتیح الشرایع) و نیز حدیث در کنار اندیشه علامه مجلسی، و البته متفاوت از وی، راه خود را تا پایان قرن دوازدهم هجری ادامه داد. این بود تا آن که وحید بهبهانی، علیه هر دو جریان به خصوص در بخش فقه به پا خاست و با انقلاب فکری و معرفتی خود، بساط اخباری گری و حدیث گرایی را برچید. البته در بخش های دیگر هم چنین انقلاب معرفتی لازم بود که ایجاد نشد و تسلط حدیث گرایی دست کم در حوزه عقاید شیعی ـ نه فلسفه صدرایی ـ ادامه یافت. نفوذ و هیمنه علامه مجلسی، در در بخش اخلاقیات و عبادیات و دعائیات در میان عموم مردم و افراد متوسط، همچنان حفظ گردید تا این اواخر قاجار که به تدریج جایگزین های دیگری برای این قبیل کتابها، مانند زاد المعاد و حق الیقین و حیات القلوب و جز اینها تولید شد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 565410

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محسن IR ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۹
    5 0
    جناب رسول جعفریان از شما به خاطر نگارش این مقالات تشکر می کنم.