آیت الله فاضل لنکرانی به پرسشی درباره عدالت خدا و علت گرفتاری برخی افراد و راحتی برخی دیگر پاسخ گفته است.

متن پرسش مطرح شده و پاسخ بدین شرح است:

سوال :

مدتی است که ذهن مرا سؤالی مشغول کرده‌‌ است. چگونه خدا عادل است در حالی که یک نفر در خانواده‌‌ای بزرگ می‌شود که پدرش زناکار است و یک نفر دیگر در یک خانواده کاملا خوب بزرگ می‌‌شود؟ حقیقت این است که من یک دوستی دارم که خیلی ضربه روحی خورده، در عشقش شکست خورده، دوست من خیلی دختر خوب و مذهبی است، و در یک خانواده‌‌ای بزرگ شده که پدرش زناکاره، داداشش طلاق گرفته، خواهرش که ازدواج کرده شوهرش کتکش می‌‌زنه و اذیتش می‌‌کنه، یک خواهر بزرگتر از خودش داره که حدود۲۷ سالشه و ازدواج نکرده و خواستگار زیاد داره و در مرحله تحقیقات و آگاهی از سابقه پدر دوستم، خواستگارها می‌‌روند. دوست من همه اینها را که می‌‌بیند، می‌‌گوید خدا خیلی بی عدالت است، خدا ما را رها کرده و از این قبیل حرفها. خیلی حالش بد است.

هر چه به او می‌‌گویم تمام اینها امتحانات الهی هست، قبول نمی‌‌کند. خلاصه به خدا شک دارد. خیلی ناراحت است و می‌‌گوید من هیچ امیدی به خدا ندارم، آینده‌‌ام سیاه است، من بزرگترین گناهها را انجام دادم که همان ناامیدی از خداست. به نظر شما چگونه ایشان را راهنمایی کنم؟ به او بگویم عدالت خدا چه بوده که این بلاها سر او آمده؟ او معتقد است که نتیجه کار پدرش سر آنها می‌‌آید. می‌‌گوید ما باید نتیجه کارای پدرمان را ببینیم. خدا خیلی بی عدالته و...! من چگونه او را متقاعد کنم؟

پاسخ :

گناهکار بودن کسی و تولد فرزند در چنین خانواده‌ای هیچ ربطی به عدالت خداوند ندارد. خداوند برای همه بندگان راه خوب را از راه بد بیان نموده است و پیامبران را برای راهنمائی بشر فرستاده است و بعد از پیامبراسلام، جانشینان برحق آن حضرت و در زمان غیبت در طول تاریخ، مراجع و علماء بزرگ به تأسی از معصومین(علیهم‌‌السّلام) راه خوب و بد را برای مردم بیان نموده‌‌اند.

علاوه اینکه خداوند در درون خود انسان نیز عقل را قرار داده که با کمک آن انسان می‌تواند راه‌های خوب و بد را از هم تشخیص دهد.حال با آنکه خداوند برای هدایت بشر چیزی کم نگذاشته است، اگر کسی به همه وسایل هدایت و سعادت پشت پا بزند و راه روشن و مستقیم را کنار بگذارد و در جاده انحراف و گمراهی حرکت کند و به سوی تاریکی و هلاکت معنوی خود پیش برود و در چنین مسیری فرزندی در خانواده‌ی او متولد شود چه ربطی به عدالت خدا دارد؟

خداوند ابزار هدایت را در اختیار همه قرار داده است، منتهی یک نفر از این ابزار بهره می‌‌گیرد و خود را در مسیر فطرتش قرار می‌‌دهد و یک نفر راه گمراهی را در پیش می‌‌گیرد. هر کدام به اختیار خودش که خداوند به آنها داده در این راهها حرکت می‌کنند.در ضمن بچه‌‌هایی که در چنین خانواده ها به وجود می‌آیند، می‌توانند خودشان سرنوشت خود را تغییر دهند و به سوی پاکی و سعادت حرکت کنند.در هر صورت آنچه که در جواب شما نسبت به مشکل این خواهر می‌‌توانیم بگویم اینست که: تنها ایشان نیستند که گرفتاری دارند، بلکه هر کس در این دنیا به یک نوع از گرفتاری و بلا، مبتلا می‌‌باشد.

علت گرفتاریها چیست؟بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت(علیهم السلام)، گرفتاریهایی که برای مؤمنین پیش می‌آید یا «بخاطر ندانم کاریهای خود آنها» است یا «آزمایش‌‌های الهی» است یا «برای بالابردن درجات معنوی» آنها است.توضیح مختصر هر یک اینست که:

الف) گاهی انسان مرتکب خطاها و اشتباهات می‌‌گردد که پیامد آنها به صورت گرفتاری وبلا در زندگی دنیا پدیدار می‌گردد.
هر گناه، اثر و پیامد مخصوصی دارد، برخی گناهان فقر می‌‌آورد، برخی هم گرفتاری دیگر ایجاد می‌‌کند. چنانچه امام علی(ع) در دعای کمیل می‌‌فرماید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ‏»؛ «خدایا گناهانی که سبب رسوایی می‌‌گردد و گناهانی که موجب خشم وانتقام تو می‌‌گردد، گناهانی که نعمت‌‌های تو را تغییر می‌‌دهد و مانع از اجابت دعا می‌گردد و گناهانی که سبب نزول بلا می‌‌گردد را بر من ببخش و بیامرز».

در هر صورت این گرفتاری ها هم به خاطر آن است که کیفر گناهان او باشد و چون خدا بنده‌‌ی مؤمنش را دوست دارد در برابر برخی از گناهان او را گرفتار می‌‌کند تا کیفر خطای او در همین دنیا گردد و در آخرت سبکبار باشد و این خود، لطف و رحمت خدا نسبت به بنده مؤمن است. ولی کسی که مورد غضب قرار گیرد در بسیاری موارد به جای گرفتاری، نعمتش را بیشتر می‌‌کند تا در نهایت او را به عذاب دردناک آخرت گرفتار سازد.

ب) امتحان‌‌های الهی

گاهی گرفتاریها به خاطر آنست که مورد آزمایش و امتحان الهی قرار می‌‌گیرد.

یکی از سنت ها وقانون‌‌های ثابت خدا اینست که مؤمنین را آزمایش می‌‌کند، چنانچه قرآن کریم در آیات زیادی به این مسئله اشاره دارد. برای نمونه:

در سوره آل عمران آیه ۱۸۶ می‌‌فرماید: «لَتُبْلَوُنَّ فی‏ أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ «البته، ‌آزمونهای مالی و جانی(بسیار) در پیش خواهید داشت، و بی تردید و ناگزیر، از پیروان(دروغین) کتابهای آسمانی پیشین و نیز از کسانی که مرام شرک را برگزیده‌‌اند، آزار و زخم زبان فراوان خواهید دید، اگر صبر پیشه کنید و استقامت کنید همه کارتان روبراه خواهد شد و توفیق رفیق شما خواهد گردید».
درسوره بقره آیه ۱۵۵ می‌‌فرماید: «و لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الاَمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛ «قطعا همه ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوه ها آزمایش می‌کنیم، وبشارت ده به استقامت کنند گان...».

درسوره عنکبوت آیه ۱-۳ می‌‌فرماید: «أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا و هم لا یفتنون»؛ «آیا مردم چنین پنداشته‌‌اند که به صرف اینکه بگویند: ایمان آوردیم؛ رهایشان می‌‌کنند و در بوته آزمایش قرار شان نمی‌‌دهند؟ حال آنکه ما امتهایی را که پیش از اینان بوده‌‌اند نیز آزموده‌‌ایم. (پس، ناگزیر مسلمانان را هم خداوند خوا هد آزمود) و معلوم خواهد گردانید که چه کسانی دارای ایمان راستین هستند و چه کسانی بدروغ ادعای ایمان کرده‌‌اند».

البته آزمایش‌‌های الهی چار چوب مشخص ومعین ندارد، بلکه هر کس متناسب با حالات روحیش آزمایش و امتحان می‌‌گردد. لذا در آیه دیگر می‌‌فرماید: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» (انبیاء: ۳۵)؛ «ما شما را به بدیها و خوبیها آزمایش می‌کنیم و سرانجام به سوی ما بازگردانده می‌شوید».

حکمت امتحان‌‌های الهی چیست؟

هر چند خداوند از همه امور آگاه است، لذا امتحانات الهی برای رفع جهل از امور نیست، لکن برای آنکه شایستگی و لیاقت انسان‌‌های مؤمن خالص به نمایش گذاشته شود و استعداد‌‌های درونی او بروز و ظهور پیدا کند او را مورد امتحان قرار می‌‌دهد. خالص کردن انسان مؤمن وآشکار شدن جوهره ایمان مؤمن، یکی از حکمت‌‌های آزمایش الهی است. همان گونه که صنعتگر، طلا را در آتش می‌اندازد تا ناخالصی‌های آن در کوره آتش نابود شود و طلای خالص بدست آید، خداوند هم انسان‌‌های مؤمن را در کوره بلاها و غمها پخته و ایمان او را خالص می‌‌سازد. هم چنین جدا ساختن صفوف مؤمنین راستین از کسانی که صرفا در زبان مؤمن هستند ازدیگر حکمت‌‌های امتحان‌‌های الهی است چنانچه امام علی(ع) می‌‌فرماید: «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ یُمَحَّصُوا وَ یُمَیَّزُوا وَ یُغَرْبَلُوا وَ یُسْتَخْرَجُ فِی الْغِرْبَالِ خَلْق»؛ «باید مردم خالص شوند و امتحان گردند و تمیز داده شوند و غربال شوند، و استخراج شوند».

بنابراین، مؤمنین متناسب با مرتبه ایمان و وضعیت روحی شان مورد آزمایش‌‌های سخت الهی قرار می‌گیرند و کسی نپندارد که راه ایمان و دینداری همیشه از میان گلزارها و باغستانهای سر سبز می‌‌گذرد و انسان با ایمان در سراسر این راه طولانی که در پیشرو دارد، روی برگ‌‌های گل قدم می‌‌گذارد که این پندار نشانه‌‌ی بی خبری از ماهیت ایمان و دین ‌می‌باشد. شاید همین اندیشه و پندار بوده است که زمانی در مکه در افکار بعضی از مسلمانان رخنه کرده بود که تا کی باید به جرم داشتن ایمان به خدای یکتا زجر بکشیم؟

خداوند برای زدودن این موهومات از اندیشه‌‌ی آنان، آیات ذیل را نازل فرمود:

«أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ»(عنکبوت/۲-۳)؛ «آیا مردم چنین پنداشته‌‌اند که به صرف اینکه بگویند: ایمان آوردیم رهایشان می‌‌کنند ودربوته ی آزمایش قرار شان نمی‌‌دهند؟ حال آنکه ما امتهایی را که پیش از اینان بوده‌‌اند نیز آزموده‌‌ایم. (پس، ناگزیر مسلمانان را هم خداوند خوا هد آزمود) و معلوم خواهد گردانید که چه کسانی دارای ایمان راستین هستند و چه کسانی بدروغ ادعای ایمان کرده‌‌اند».

گویا همین پندار‌‌های ناهنجار که با آوردن ایمان نباید دیگر مشکلات بر سر راه آنان باشد، در اذهان مسلمانان در مدینه هم به وجود آمده بود که برای بطلان این باور هم خداوند فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریب‏»(بقره: ۲۱۴)؛ «یا گمان کرده‌‌اید که به همین سادگی می‌‌توانید داخل بهشت بشوید؟! هنوز که شما مانند امتهای پیشین به مصائب گرفتار نیامده‌‌اید، آنها آنقدر سختی می‌‌کشیدند(و فراز و نشیبها را طی می‌‌کردند و آنچنان پریشان و هراسان می‌‌شدند) که پیامبر خدا با مؤمنان و پیروانش همصدا می‌‌گردید و همه یک زبان می‌‌گفتند پس یاری خداوند چه شد؟! همه بدانند که یاری خداوند بسیار نزدیک است».

پس از جنگ أحد که مسلمانان آن همه تلفات و زخمی داشتند و هفتاد نفر از جنگجویان نمونه و سران سپاهشان را از دست داده بودند‌(در چنین شرایطی، برای اینکه بفهماند که راه ایمان و دینداری با سختی‌‌ها همراه است) خداوند این آیه را نازل فرمود «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ»(آل عمران:۱۴۲)؛ «مبادا گمان کنید که به همین ‌آسانی می‌توانید به بهشت در آیید؟ هنوز خداوند مجاهدان شما را معلوم نگردانیده و صابران شما را باز نشناخته است».
در هر صورت باب آزمایش الهی بحث مفصل دارد و حکمتهای آن هم زیاد می‌‌باشد و خداوند همه بندگانش را به نحوی مورد آزمایش قرار می‌‌دهد چنانچه پیامبران الهی مورد آزمایش شدید قرار می‌گرفتند.

ج) بالا بردن اجر وپاداش معنوی

گاهی گرفتاریها به خاطر آنست که خداوند انسان‌‌های مؤمن را گرفتار می‌‌سازد تا او صبر بر بلاها کند و درجات معنوی او را بالا ببرد.
در روایتی که از عبدالرحمن در این زمینه وارد شده است چنین آمده: «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) الْبَلَاءُ وَ مَا یَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِی الدُّنْیَا فَقَالَ النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ یُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِیمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِیمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ»؛ «عبدالرحمن ابن حجاج می‌‌گوید: خدمت امام صادق(ع) سخن از بلا و آنچه خدای عزّوجل مؤمن را به آن مخصوص می‌‌دارد به میان آمد، حضرت فرمود: از رسول خدا‌(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: در دنیا بلای کدام کس سخت تر است؟ فرمود: پیغمبران، سپس هر که به آنها شبیه‌‌تر است(اوصیا) به ترتیب و بعد از آن مؤمن به ‌‌اندازه ایمان و نیکی کردارش گرفتار شود، پس هر که ایمانش درست و کردارش نیکو باشد گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد گرفتاریش اندکست».

‌در روایت دیگر می‌خوانیم «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَهِ کِفَّهِ الْمِیزَانِ کُلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِه»؛ ازامام صادق(ع) روایت نموده‌‌اند که فرمود: مؤمن مانند کفه ترازو است، که هر چه بر ایمانش بیفزاید، بر بلایش افزوده شود.
امام صادق(ع) فرمود: همانا خداوند دوستان خود را به مصیبتها و پیش آمدها گرفتار می‌‌کند تا بدان جهت، بدون داشتن گناه، به آنها اجر و ثواب عنایت فرماید.

در حدیث دیگر از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است:
«إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکُونُ لَهُ الدَّرَجَهُ عِنْدَ اللَّهِ لَا یَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ یُبْتَلَى بِبَلَاءٍ فِی جِسْمِهِ فَیَبْلُغُهَا بِذَلِکَ»؛ «برای مرد در نزد خداوند درجه و مقام است که به وسیله عمل خود نمی‌‌تواند به آن برسد(عملش قاصر است پس) خداوند بدن او را گرفتار بلا(مصائب،امراض و...) می‌‌گرداند، به این وسیله به آن مقام نائل می‌‌گردد».
به همین مضمون از امام صادق(ع) هم روایت شده است که فرمود: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ إِنَّ فِی الْجَنَّهِ مَنْزِلَهً لَا یَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالِابْتِلَاءِ فِی جَسَدِهِ».

حال با توجه به آنچه بیان شد لازم است شما راجع به زندگی انسان‌‌های خوب و آبرومند نزد خدا، مانند پیامبران وامامان وسایر بندگان مؤمن توجه و فکر نمائید؛ گرفتاریی که برای آنها در دنیا پیشامد نموده است برای هرکسی دیگر اگر پیش بیاید تحملش شاید بسیار مشکل و سخت باشد.

در زندگی ائمه(ع) توجه کنید، آنها چقدر گرفتاری داشتند. مخصوصا به حادثه کربلا توجه کنید چه مصیبت عظیمی بر این خاندان رخ داد، ولی با همه آن مصائب که در کربلا رخ داد. قهرمان صبر کربلا یعنی حضرت زنیب(س) نه تنها اعتراض نکرد بلکه فرمود «ما رأیت إلا جمیلا»؛ «از خدا به جز خوبی چیزی ندیدم». حتی در شب بعد از شهادت برادران و یارانش، نماز نافله شب را هم ترک نکرد.
حال شما خود فکر کنید شاید گرفتاری‌‌های شما آزمایش الهی باشد، شاید هم جهات دیگر داشته باشد و اصولا بر اساس برخی روایات؛ خداوند گاهی خیر بنده‌‌اش را در گرفتاری‌‌های دنیا می‌‌بیند و حکمتش اقتضا می‌‌کند که او را گرفتار سازد.

در نتیجه به این خواهر بگوئید: مؤمن هیچ گاه از رحمت خدا نا امید نمی‌‌شود و نیز هیچگاه زندگی را برای خود تلخ نمی‌‌بیند، بلکه راضی به رضای خداست. دنیا؛ دار امتحان است و گرفتاریها و تلخی‌های آن برای مؤمن وسیله آمرزش گناهان و یا وسیله رسیدن به درجات عالی معنوی است. ایشان هم نا امید نباشد، خستگی وبی صبری را از خود دور کند، تمام کار‌ها را به خدا بسپارد و با توکل بر خدا، با جدیت و تلاش، برای رفع گرفتاریها زندگی دنیا را در محور خدائی آن دنبال کند. سعی کند زیاد دعا کند، قرآن بخواند، واجبات الهی را انجام بدهد و محرّمات را ترک کند و از آزار رساندن به دیگران و خوردن مال حرام خود داری کند، إن شاءالله خداوند گرفتاری‌ها را رفع می‌کند و همه چیز در موقع خودش درست خواهد شد.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 558610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 7
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۴:۴۹ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۷
    26 7
    من ک دیگه خسته شدم توی همه ی کارهام گره افتاده فقط امیدم به خداست کاش یه راه نجات پیداکنم
  • زینب IR ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۰
    64 11
    آخه اینم شد جواب؟؟؟ به این میگین راهنمایی؟ تلخی واقعیت رو میخواین با این حرفهای تکراری و بیفایده شیرین کنید؟