1- شرایط پیش آمده و عصبانیت های اجتماعی ناشی از حقوق های نجومی برخی از مدیران ، حاصل وزش باد آرامی بود که توانست دامن بلند دوخته شده بعضی ها را بالا ببرد و حقایق تلخی را آشکار کند که سوزش زیانبارش نه فقط چهره سیاه رویان را برملا کرد بلکه بر سیمای کشوری که داعیه دار عدالت خواهی بود و برای استواری عدالت سخن ها گفته بود چنگ انداخت و زخم را بر تارو پود آن نشاند . اما ترس از آن روزی است که سرعت باد بیشتر شود و یا طوفانی به پا شود و پرده ها بیافتد و همه چیز برملا شود ؛ آن روز دیگر باوری نمی ماند و فکر و دل مردمانمان جولانگاه بدخواهان وبد فکران و قماربازان عرصه اندیشه خواهد گردید و « نه از تاک نشان خواهد بود ونه از تاکنشان »
2- مشاهده می شود برخی از مدیران عالی کشور در فضای رسوای امروز با بازی با دل های نگران مردم و منت گذاشتن بر سر مردم ؛ حقوق خویش را 14.000.000 تومان و 17.000.000 تومان اعلام می کنند و با غرور اعلام می کنند : « از مراکز دیگری که کارمی کنیم دریافتی نداریم !!! و یا اینکه همسرو خانواده مان رایگان کارمی کنند!!! »
غافل از اینکه ؛ کشور ایران در سایه دولت شوم نهم ودهم ، از یازده میلیون بیکار و یازده میلیون حاشیه نشین و انبوهی کارگران وکارمندان برخوردار از یک میلیون تا سه میلیون تومان حقوق می باشند ؛ و شنیدن این رقم حقوق ها غمی جانکاه وپرخون را برایشان به دنبال دارد واین آقایان مدعای مدیریت دراین حد هم تشخیص نمی دهند ؛ اگر نمی توانند زخم مردم را التیام دهند حداقل بر زخم جانشان نمک نپاشند وگویا مشاور فهمیده ای هم درکنارخویش ندارند که به ایشان یاد بدهند در شرایط باد و طوفان با مردم چگونه سخن بگویند
خدایا فکرکردن و چگونه سخن گفتن را به ما بیاموز تا بیش از این موجب تمسخر قرارنگیریم .
دکترمرتضی بهشتی، وکیل و حقوقدان
نظر شما