۰ نفر
۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۸

در دنیای پر تعارض سیاست نباید در فکر حذف حریف بود، به ویژه در آنجا که این حریف ریشه در تاریخ و فرهنگ و سرزمین دارد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حجت الاسلام دکتر محمد مسجدجامعی، در تازه ترین یادداشت خود با عنوان"ایران و عربستان: نگاهی از درون به رابطه متقابل" پیرامون ریشه های اختلاف میان عربستان و ایران نوشته است:
عربستان هم اکنون به سخنگو و بلکه به قطب اهل سنت مردم منطقه و به ویژه عرب زبانان آن تبدیل شده است.

بدون تردید مسائل ژئوپلیتیکی را در این میان سهمی است. برای سالیانی طولانی تعادل ژئوپلیتیکی منطقه خلیج فارس مرهون سه قدرت ایران، عراق و سعودی بود. کشورهای کوچک منطقه می کوشیدند تعادلی در رابطه با این سه کشور ایجاد کنند تا بتوانند فضای تنفسی قابل قبولی به دست آورند. پس از سقوط صدام شرایط به کلی تغییر کرد. نه تنها در مورد کشورهای کوچک، بلکه در مورد عربستان نیز. یک عراق نیرومند، برای عربستان یک خطر بالقوه واقعی است و این جریان سیاست ایرانی او را تعدیل می کرد. مهمترین عامل ثبات آنان در برابر رادیکالیسم بعثی و عربی و مارکسیستی در دوران قبل از از انقلاب، ایران بود.

آنها در عمل دیدند که ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب و نیز به هنگام اشغال کویت عملاً قدرتی است که می¬تواند خطر یادشده را تقلیل دهد. این سخن در مورد تمامی شیخ نشین ها، و با شدت بیشتری، صحیح بود.

مسجدجامعی می افزاید:

فضای کنونی به نفع عربستان و متحدان او است که با امکانات عظیم رسانه ای، دینی و تا حدودی اقتصادی بدان دامن می زند. به برکت این فضا بود که این کشور به رهبر بلامنازع اعراب تبدیل شد. عموم تحصیلکردگان و روشنفکران عرب و حتی افکار عمومی اعراب که عمیقاً تحت تأثیر اندیشه های ترقیخواهانه ناسیونالیسم عربی بود، دیدگاهی منفی و بلکه بسیار منفی به این کشور داشت. اما هم اکنون گویی همگان زعامت او را پذیرفته‌اند و پشتیبان او هستند.

مهمترین عامل برای ایجاد این فضا و حفظ آن «تشیع» و «ایران» و «متحدان» او است. در چنین فضایی است که احزاب و گروههای متفاوت دینی و قومی و حتی ملی در کنار عربستان قرار می گیرند. شخصیت‌هایی از «اخوان المسلمین» که پس از سقوط مرسی به عناوین مختلف تحت فشار این کشور قرار گرفته و حتی به عنوان گروهی تروریستی معرفی شد، پس از آغاز حمله به یمن برای پادشاهش هلهله کشیدند و شعر سرودند، بدان علت که از نظر آنان حوثی ها رافضیانی هستند که به خدمت فارس ها درآمده اند.

این کارشناس جهان عرب در ادامه می نویسد:

در شرایط قفل شده کنونی به منفعت و مصلحت حاکمان سعودی نیست که در قبال ما سیاست دیگری اتخاد کنند و اصولاً شرایط اجتماعی و فکری در این کشور و میتوان گفت در مجموع دنیای عرب به گونه ای نیست که چنین کاری ممکن باشد. مضافاً که به احتمال فراوان تصمیم سازان به عنوان بخشی از جامعه خویش همچون آنان می‌اندیشند. از اظهارنظرهای آنان چنین برمی آید.

بهر حال ادامه این وضعیت به نفع آنان نیست. اما درک این نکته محتاج زمان است و اظهار تمایل و احیاناً اصرار ما نتیجه معکوس خواهد داشت. چرا که آن را به معنی انفعال ما و موفق بودن سیاست خود می انگارند. پی آمدهای سیاست هایشان به ویژه در مورد همسایه جنوبی، آنان را به نوعی تجدیدنظر، حتی اگر جزیی باشد، وادار خواهد کرد. آنها و متحدانشان به قصد پیروزی مطلق و آن هم در زمانی کوتاه به جنگ برخاستند، امّا در عمل چنین نشد و از ابتدا هم روشن بود که چنین نخواهد شد. غرّه شدن به قدرت سلاح و نوعی فقر فکری و تحلیلی عامل اصلی این اشتباه محاسبه بود.

در اینکه رژیم سعودی خود مشوق و حامی چنین گروه‌هایی است و اساساً ایدئولوژی آنها زمینه‌ساز فکری و سیاسی و اعتقادی گروه‌های تکفیری است، سخنی نیست. اما در آنجا که مسئله به داخل کشور خودشان بازمی‌گردد، در برابر آنها می‌ایستند. مهم این است که قدرت در این کشور در اختیار چنین گروه‌هایی قرار نگیرد.

در دنیای پر تعارض سیاست نباید در فکر حذف حریف بود، به ویژه در آنجا که این حریف ریشه در تاریخ و فرهنگ و سرزمین دارد. باید از او جهت شکل دادن به مطلوب‌ترین وضعیتی که می‌تواند منافع و مصالح را تأمین کند، سود جست. و این ممکن است و ما هم به انجامش توانائیم.

مشروح یادداشت را اینجا بخوانید

5252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 541882

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =