حجت الاسلام محمود دعایی در مورد وضعیت مجلس دهم و اینکه رقابی ترین دوره ریاست مجلس تا کنون است گفت: دو شخصیتی هم که الان برای ریاست مطرحاند، به اعتقاد من هر یک انتخاب شوند مجلس را به شایستگی اداره خواهند کرد و جای نگرانی نیست. نمیشود گفت دو رقیب هستند.
اهم سخنان وی به شرح زیر است:
**وقتی هیات رئیسه دوره اول انتخاب شد من نبودم. آن زمان هنوز سفیر ایران در عراق بودم و بعداً در انتخابات میاندورهای وارد مجلس شدم. حزب جمهوری اسلامی به عنوان یک تشکل نیرومند به پیروزی و انتخابش مطمئن بود. آن زمان از وقتی که هیات رئیسه سنی مجلس را اداره میکرد تا وقتی هیات رئیسه رسمی انتخاب شود، فاصله زیادی افتاد. رئیس سنی مجلس اول مرحوم دکتر یدالله سحابی شخص بسیار وارستهای بود. فارغ از خطوط و جریانهای سیاسی و اتهاماتی که میزدند، همه حرمت ایشان را نگه میداشتند و واقعاً انسان برجسته و شایستهای بود. تا زمانی که اعتبارنامهها تصویب شد و مجلس قانونمند شد و میتوانست مصوبه داشته باشد و تصمیم بگیرد، فاصله زیادی طی شد و در این فاصله هم آقای سحابی مجلس را انصافاً خوب اداره کرد. بعد هم که آقای هاشمی رفسنجانی انتخاب شد. چون حزب جمهوری اسلامی اکثریت را داشت تقریباً ایشان بدون رقیب رئیس مجلس شد.
** من عضو جامعه روحانیت مبارز بودم اما برای انتخابات مجلس، از طرف حزب جمهوری اسلامی معرفی و انتخاب شدم. علاوه بر حزب جمهوری اسلامی تشکل دکتر حبیبالله پیمان هم از من و دکتر شیبانی حمایت کرده بود. فراکسیون اکثریت مجلس که ائتلاف بزرگ حزب جمهوری اسلامی و روحانیت مبارز بود، آقای هاشمی را معرفی کرد.
**شخصیت آقای هاشمی محبوب و جاافتاده بود. یادم هست وقتی که رفراندوم جمهوری اسلامی برگزار شد، مرحوم آیتالله مطهری نامزدش برای ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بود و در مجلسی هم گفته بود که آقای هاشمی تو یک رأی پیش من داری؛ یعنی ایشان از نظر محبوبیت و پذیرش موقعیت خوبی داشت و طبیعی بود که ریاست مجلس به او برسد.
** اداره موفق مجلس اول از سوی آقای هاشمی باعث شد که در مجلس دوم هم خود به خود ایشان برای ریاست مجلس مطرح شود و رقابتی در نگیرد. به ویژه که مجلس دوم هم پالایش شده بود و گروههایی که اسم لیبرال رویشان گذاشته شده بود دیگر نیامدند یا رأی نیاوردند و اکثریت قاطع را ائتلاف بزرگ روحانیت و حزب جمهوری اسلامی داشت و این به موقعیت برتر آقای هاشمی کمک میکرد. به هر حال ایشان موقعیتهای دیگری هم داشت که برای پیشبرد مسئولیتهایش در آن سمتها، حضورش به عنوان رئیس مجلس نوعی کمک بود. مجلس سوم اما متفاوت بود.
**ریاست مجلس سوم در ابتدا با آقای هاشمی بود که بعد از اینکه رئیسجمهور شد آقای کروبی به جایش انتخاب شد.
**سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مجمع روحانیون مبارز، ائتلاف بزرگی را در مجلس سوم داشتند که طبیعتاً آقای کروبی انتخاب شد. البته نوعی حرمتگذاری به روحانیت هم بود. نمایندگان دوره سوم شخصیتهایی بودند که شایستگی ریاست مجلس را داشتند اما حرمتگذاری به روحانیت باعث میشد که شخصی مانند آقای کروبی برای ریاست مجلس در اولویت باشد. آقای کروبی هم نماینده امام در بنیاد شهید بود و هم در مجلس و خارج از آن فعالیتهای خوبی داشت و مورد احترام اکثریت مجلس بود و سابقه نمایندگی هم داشت.
**مجلس چهارم از مجلس سوم متفاوت بود چون حزب جمهوری اسلامی در محاق و تعطیلی بود و گروه موتلفه و وابسته به روحانیت مبارز و مورد تأیید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دست بالا را داشتند.
**در مجلس چهارم هم رد صلاحیت بود و هم جهتگیری جامعه و یک نوع سرخوردگی از برخی تندرویها باعث شد که مجلس چهارم سمتوسوی دیگری داشته باشد. آقای ناطق نوری هم از سوی فراکسیون اکثریت انتخاب شد و مجلس را خیلی خوب اداره کرد. از یک انصاف و جوانمردی خاصی برخوردار بود. برای ریاست هم رقیبی به آن معنا نداشت. در دوره پنجم مجلس هم نه صد درصد اما یک رقابت جدی بین دو جناح شکل گرفت و طیف مقابل توانست به یک اکثریت شکننده برسد.
** همجناحیهای من اصرار میکردند که نامزد
نائب رئیسی شوم. اگر میشدم ۱۰۴
رأی میآوردم. از یک سو ناچار بودم به خاطر حرمت و درخواست دوستانی که با هم بودیم
بپذیرم اما در برابر استادم که رقیبم بود و ایشان همیشه رأی میآوردند شرمنده میشدم
چون احترام او را همیشه داشتم. آقای موحدی کرمانی در کرمان استاد من بودند. من نزد
ایشان تلمذ کرده بودم و حرمت میگذاشتم. بعد از نتیجه رأیگیری هم میرفتم دست
ایشان را میبوسیدم و عذرخواهی میکردم. ایشان هم میگفتند من حضور تو را در فضای
اینچنینی درک میکنم. علیرغم رقابتهای اینچنینی اما یک تفاهم و ادبی بین همه
وجود داشت.
**در مجلس پنجم من آقای عبدالله نوری را هوشیارتر از آن میدانستم که بیاید و خودش را در صحنه رقابت اینچنینی قرار دهد (که با اختلاف ۱۱ رأی از رقابت با آقای ناطق نوری بازبماند)اگرچه آقای نوری در همان دوران در مقطعی وزیر کشور بود.
**چون فضای مجلس بر اساس حرمتگذاری بود، کابینه آقای خاتمی هم به اتفاق رأی آورد و هیچ وزیری نیفتاد. علیرغم آمادگیای که مخالفان ایشان داشتند که برخی وزرا را بیندازند اما در نهایت هم اداره خوب ناطق نوری و هم فضای توام با نزاکت و ادبی که بر روابط نمایندگان علیرغم اختلاف سیاسی حاکم بود، باعث شد که آقای خاتمی از آن مجلس صدمه نبیند و در تعامل با آن مجلس آقای خاتمی ابراز رضایتمندی داشت. مجلس ششم هم که کلاً با همه ادوار گذشته متفاوت بود. مجلس تقریباً یکدستی بود که شاید ۱۰ نفر متفاوت بودند و همه یک جهت داشتند و به همین خاطر یکسری اختلافات درون جریان اصلاحات و تفاوتهای برداشتی به وجود آمد.
** آقایان بهزاد نبوی و محمدرضا خاتمی و محسن آرمین در مجلس ششم تاثیرگذار بودند و البته حرمت آقای کروبی را هم داشتند و ایشان هم شرایط مجلس را درک میکرد و با توجه به ارتباطات وقت ایشان با رهبری و ارتباطاتی که با روحانیت داشت، شاید در برخی موارد مانع تندرویهای دوستان میشد. آقای کروبی میتوانست به عنوان یک رئیس متفقالیه عمل کند و خوشبختانه موفق هم بود.
*{در مورد وضعیت مجلس دهم و اینکه رقابی ترین دوره ریاست مجلس تا کنون است}البته در دورانی بین آقای حداد عادل و لاریجانی هم ما شاهد رقابتی جدی بودیم و بین این دو هم اختلافاتی وجود داشت، البته درون جریانی بود. دو شخصیتی هم که الان برای ریاست مطرحاند، به اعتقاد من هر یک انتخاب شوند مجلس را به شایستگی اداره خواهند کرد و جای نگرانی نیست. نمیشود گفت دو رقیب هستند.
**در مجلس به هر حال به جز یک اقلیتی که هنوز همان شعارهای دوره قبل را علیه دولت و برجام و مذاکرات سر میدهند اکثریت یا مستقلینی هستند که شرایط موجود را درک کردند و برای همین رأی آوردند یا کسانی که به جریان اصلاحات منسوب هستند. آنها هر کسی را با توجه به صلاحدید خود انتخاب کنند، نباید نگران شد. علیرغم تفاوتهای عارف و لاریجانی اما باید گفت که همسو هستند و نباید نگران بود.
**اگر آقای لاریجانی هم انتخاب شود با مجلسی روبهروست که اکثریت آن اصلاحطلبند و طور دیگری فکر میکنند. حتی مستقلینش هم به اصلاحطلبان گرایش دارند و ناچار است که متفاوت عمل کند.
29219
نظر شما