۰ نفر
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۴:۵۶

در تحولات کنونی ژئوپلیتیکی جدید منطقه باید منافع کشورهای دیگر را نیز در نظر بگیریم تا در قبال منافعی که دارند هزینه پرداخت کنند و بار تمامی‌هزینه‌های مادی و معنوی بر دوش ما سنگینی نکند.

 سازمان همکاری اسلامی در بیانیه پایانی که بعد از نشست وزرای امور خارجه این سازمان صادر شد، تعرض به نمایندگی‌های دیپلماتیک عربستان در تهران و مشهد را محکوم کرد و آن را نقض آشکار توافق‌نامه‌ها و قوانین بین‌المللی که حامی ‌هیات‌های دیپلماتیک است، برشمرد. در این بیانیه ادعا شده است: «شورای وزرای امور خارجه سازمان همکاری اسلامی اظهارات تحریک‌آمیز ایران در مورد اجرای احکام قضایی صادره علیه شماری از تروریست‌های جنایت کار در عربستان را محکوم می‌کند و آن را مداخله آشکار در امور داخلی این کشور می‌داند.» در ادامه این بیانیه نیز سازمان همکاری اسلامی تاکید ‌کرده که ایران در امور داخلی کشورهای منطقه از جمله بحرین، یمن، سوریه و سومالی مداخله دارد و این موضوع را تداوم حمایت از تروریسم خوانده و محکوم کرده است. همچنین شورای وزرای امور‌خارجه سازمان همکاری اسلامی، از اقدامات عربستان در مواجهه با حمله به سفارت و کنسولگری این کشور در ایران حمایت کرد.
مساله حمله به نمایندگی‌های سیاسی عربستان در ایران اقدامی ‌غیر‌قابل دفاع و عاملین آن با این اقدام خود هم به منافع ملی ایران ضربه زدند و هم به عربستان کمک کردند که یک بازی باخته را به بازی برد تبدیل کنند. جامعه جهانی و افکار عمومی مسلمانان اعدام‌‌دسته جمعی تعدادی از شهروندان سعودی را با آن شکل محکوم می‌کردند اما این حمله باعث شد جهت و روند مسائل بین دو کشور عوض شود. اما بیانیه سازمان همکاری اسلامی هم علت نیست بلکه معلول شرایطی است که طی پنج‌سال گذشته در سعودی، ایران، منطقه و دنیا اتفاق افتاده. روابط ایران و عربستان در واقع متاثر از شرایطی است که بازیگران منطقه ‌ا‌ی و فرا منطقه ا‌ی بر منطقه حاکم کرده‌اند.
منطقه آبستن حوادث مهمی ‌است و روندهای خطرناکی در آن شکل گرفته‌ و یکی از موضوعات مهم آن در حال حاضر رقابت‌های منطقه‌ای است که عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران احساس می‌کند ولی این امر یک تحول و اقدام سیاسی صرف نیست بلکه مبحثی ژئوپلتیک است. بنابراین در طول این پنج‌سال اخیر رقابت‌های سیاسی دو کشور تبدیل به رقابت منطقه‌ای ژئوپلتیک شده است. در این رقابت دو اشتباه صورت گرفته است که آن را به سمت غیر‌قابل کنترلی پیش می‌برد. اولا عربستان این رقابت را تبدیل به تضاد کرده و خشونت، تروریسم و توسعه جنگ‌های نیابتی را جایگزین گفت‌وگو، مفاهمه و مصالحه کرده است. ثانیا ایران با نگاه گذشته و رویکرد ثابت و ایستا به چنین تحولاتی نگاه می‌کند. جای تاسف دارد که در این شرایط ما در ایران برداشت یا نگاه دقیقی از این تحولات ژئوپلتیکی درون منطقه نداریم.
شاید یکی از انتقادات وارد شده به رویکرد سیاست خارجی کشور به تحولات منطقه‌ا‌ی عدم فهم روند و به‌ هم ریختگی ژئوپلتیکی منطقه و طراحی اقدام مناسب در برابر آن است. چهره، ساختار‌ یا توازن ژئوپلتیکی منطقه به دلیل فعالیت کشورهای غربی از جمله آمریکا تغییر پیدا کرده است و هزینه این موضوع را جمهوری اسلامی ایران پرداخت می‌کند. بنابراین بهتر است با فهم تحولات ژئوپلتیکی بتوانیم با استفاده از قدرت نرم و پتانسیل و ظرفیتی که در اثر سرمایه‌گذاری و بازی‌های منطقه‌ا‌ی ما ایجاد شده، بتوانیم هزینه را از جیب طرف مقابل بپردازیم. بنابراین صدور بیانیه سازمان همکاری اسلامی حاصل یک روند طولانی است که از چند سال پیش آغاز شده و مشخصا بعد از تحولات منطقه‌ای که به‌عنوان بهار عربی از آن یاد می‌شود، یک رقابت منطقه‌ای ایجاد شده است که باید توسط سیاست خارجی منسجم و مسئولانه ما مدیریت می‌شد تا هزینه از جیب کسانی پرداخت شود که مسبب این شرایط هستند و هم اینکه منفعت بیشتری از ما دارند. از سوی دیگر باید تاکید کرد که بازی‌های سیاسی برنده و بازنده ندارد بلکه یک روند دارد. رقابت ایجاد شده میان ایران و عربستان در منطقه نیز یک روند دارد؛ بنابراین ممکن است در یک مقطعی برخی از طراحی‌های سیاسی یک کشور موفق باشد و برخی مواقع نیز ناموفق؛ این یک روند مطلق نیست بلکه نسبی است. بنابراین در روند استانبول اگر چه ما دارای اشتباهات و برآورد محاسبه غلط بوده ایم که در جای خود باید کالبد شکافی شود ولی این به معنای برنده بودن مطلق عربستان نیست. یکی از موضوعات دیگری که باید به آن اشاره کرد شدت یافتن رقابت‌های سیاسی، تشدید به‌هم ریختگی ژئوپولیتیکی منطقه و تغییر معادلات دو و یا چند جانبه درون و‌فرا منطقه‌ای بعد از امضای برجام و اجرایی شدن آن است. اگرچه براین اساس بسیاری از ناظرین سیاسی بحث رقابت‌های منطقه‌ای میان ایران و عربستان را به این موضوع مرتبط می‌دانند. اما در واقع چنین نیست و سعودی‌ها برجام‌ که رویکرد جدید ایران به تحولات بین‌المللی و تعامل با دنیا است را علیه خود دانسته و تمام سرمایه‌گذاری‌های‌شان در زمینه دامن زدن به پروژه ایران‌هراسی را از بین رفته می‌دانند. اگر براساس فلسفه ملاصدرایی به این موضوع نگاه کنیم، برخی از موضوعات اصالت دارد و برخی موضوعات دیگر شرایط تحقق پدیده‌ا‌ی هستند. قدمت تحولات ژئوپلتیک منطقه‌ بسیار بیشتر از عمر برجام است. اما از آنجا که برجام یکی از رویکردهای جدید ایران است که قصد دارد یک فضای تنفسی برای سیاست خارجی ایران به‌وجود بیاورد بنابراین این رویکرد با یکه‌تازی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های برخی از کشورهای منطقه‌ای همچون ترکیه و عربستان همگن نیست، بنابراین طبیعی است که آن روندی که از سال 2010 با بهار عربی شروع شده است را تشدید می‌کند.
اما در طرف ما و فارغ از درگیری‌های جناحی داخلی برجام علت مشکلات نیست. بلکه علت اصلی به رویکردها و سیاست‌های ایران بازمی‌گردد که باید آن را ناشی از عدم فهم تحولات منطقه‌ای در کشور دانست و تغییراتی که در روابط بین‌الملل شکل گرفته و کشورما قصد دارد آن را با ذهن ایستا و محافظه‌کاری مورد بررسی قرار دهد که این رویکرد پاسخگوی تحولات کنونی که تغییر و شتاب تغییر یکی از مولفه‌های آن است، نیست. یکی از نکاتی که در این میان باید به آن توجه کرد، عملکرد دستگاه دیپلماسی در این باره است. تعدادی از کارشناسان سیاست خارجی از ابتدای شکل‌گیری روند و رویکرد برجامی‌ معتقد بودند که ما نمی‌توانیم تنها با حل و فصل مباحث هسته‌ای با غرب و آمریکا نتیجه مطلوبی بگیریم. بنابراین بهتر است یک سلسله مسائلی که مورد ابتلا و منافع مشترک ایران و غرب است را در یک مجموعه ببینیم و برای آنها بتوانیم به دور از‌زد و بند و بده و بستان از پتانسیل‌هایمان استفاده کنیم. مفهوم این تئوری این نیست که ایران معامله‌ای را صورت دهد بلکه معنا این است که منافع کشورهای دیگر را نیز در نظر بگیریم و در قبال منافعی که دارند هزینه پرداخت کنند. تروریسم و خشونت یکی از مواردی است که می‌تواند روند تحولات منطقه‌ای و توسعه کشورها را بر هم بریزد بنابراین بسیاری از کشورهای اروپایی می‌توانند نقش جدی در تعامل با ایران برای حل مشکلاتی که از این قبل ممکن است به منطقه و اروپا وارد بشود داشته باشند. صرف‌نظر از نوع انتقادات به‌خصوص انتقاداتی که دلواپسان آن را مطرح می‌کنند، باید گفت که یک نگاه انتقادی کارشناسی می‌تواند نتیجه این امر شود که دستگاه عامل سیاست خارجی باید هم از جهت دیده بانی، برآورد و تجزیه و تحلیل صحنه میدانی مقداری قوی‌تر و واقع‌بینانه‌تر عمل کند. بنابراین در قبال این تحولات و اسیر کردن خود در برخی خطوط قرمز غیر‌ضروری و دخالت‌های فرادستگاهی و حاکمیت تفکرات غیر‌سیاسی بر روند سیاست خارجی این نقادی کارشناسی به خوبی صورت نگرفته است.
منبع: هفته نامه مثلث شماره 305 ، 4.2.95 صفحه 50

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 531884

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 16
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی 1 A1 ۱۰:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
    1 0
    سازمان همکاری اسلامی که در سال 1377 نامش سازمان کنفرانس اسلامی بود، در نشست وزرای خارجه اش در تهران بازگشت اسراییل به مرزهای 1967 را خواستار شد. مگه کسی هم به این بیانیه اهمیت داد؟ آقای تاجیک، با عرض معذرت اصلا کسی سازمان همکاری اسلامی را در دنیا آدم حساب نمیکنه. نمی دانم چرا اینقدر بندهای بیانیه اینها برای ما اهمیت پیدا کرده. سازمان همکاری اسلامی یعنی سران کشورهای مسلمان یه جا جمع بشن و لاس خشکه بزنن و یه عکس و یه لبخند و خداحافظ شما. بحث درباره عربستان و ترکیه و مشابه اینها در سیاست خاورمیانه برای من بی فایده است. در لاس وگاس سیاست باید درباره شلدون آدلسون ها صحبت کرد نه درباره چهارتا باونسری که دم نایت کلاب وای میسن
  • شمس تبریزی 2 A1 ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
    1 0
    و اگه پول گیلاس مشروب رو ندی یا با یه روسپی مشکل پیدا کنی، بریزن سرت و مشت و لگد بزنن. اون باونسر حقوق بگیر آدلسونه. نه از خودش فکری داره و نه شخصیتی. عربستان و ترکیه و بقیه در ژئوپلیتیک خاورمیانه نقشی در همین حد دارن. رتبه اش را خیلی بالا در نظر بگیری حداکثر یه دلال محبته. فرموده اید سیاست خارجی منسجم. سیاست خارجی منسجم نتیجه سیاست داخلی منسجم است. قبلا هم عرض کردم ما الان دو راهبرد عکس هم در عرصه سیاست داخلی و خارجی داریم. یکی متعلق به آقا است و دیگری هم متعلق به هاشمی و اطرافیانش. در چنین وضعیتی صحبت از سیاست خارجی منسجم بی معنی است. فکر میکنم اول باید تکلیف انسجام در داخل روشن بشه بعد نوبت به سیاست خارجی برسه.
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
    1 0
    اما فرموده اید « ....تا هزینه از جیب کسانی پرداخت شود که مسبب این شرایط هستند و هم اینکه منفعت بیشتری از ما دارند». خب ما بخشی از هزینه های راهبردمان را از جیب آمریکا پرداخت کردیم. ایران واقعا می توانست صدام را سرنگون کند؟ ایران کجا در سال 2003 توان مالی هزینه کردن برای ورود به عراق را داشت؟ خب آمریکا هزینه اش را داد و ما هم رفتیم عراق. درسته که هنوز کار آمریکا در عراق تموم نشده، اما تا اینجا که به کام ما بوده و به هزینه آمریکا. حتی فرض کنید که کردستان عراق هم جدا بشه. باز هم سرجمع ما استفاده بردیم. هر چند که استفاده تمام و کمال نبوده. بالاخره در قمار یه بار یه میلیون میبری. یه بار هم صدهزارتا.
  • شمس تبریزی 4 A1 ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
    0 1
    در همین قضیه سوریه، حزب الله از اوضاع خرتوخر منطقه استفاده کرد و تمام زاغه هاش را پر کرد. الان به نظرم جنوب لبنان روی دریای مهمات و موشکه. اسراییل را نگاه کنید. میدونه یه کبریت بکشه، دهنش آسفالته. وگرنه بهترین موقعیت را داشت تا از این اوضاع استفاده کنه و بزنه تو کرک و پر حزب الله. تازه همین حزب الله با جنگ در سوریه در یک رزمایش چند ساله هم شرکت کرده. قبلا این تجارب را نداشتن. الان دارن. حالا بعد اتمام قضیه سوریه، اسراییل با ارتش حزب الله طرفه نه یک گروه شبه نظامی. درسته که ما هم هزینه کردیم. اما هزینه کردن عربستان و ترکیه به نمایندگی از اسراییل و آمریکا خیلی بیشتر بوده. روسیه هم کم هزینه نکرده. همین پروازهای این چند ماهه روسیه را در نظر بگیرید. خیلی میشه.
  • شمس تبریزی 5 A1 ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
    1 1
    خود آمریکا هم تا حالا کم هزینه نکرده. در همین ائتلاف علیه داعش هزینه کمی نکردن. در فرستادن سلاح از لیبی به سوریه هم کم هزینه نکردن. من فقط نگران این هستم که ایران در پی برجام در سوریه باشه. چون طرحش را خاویر سولانا در ماه اکتبر پیشنهاد داده بود. تجربه نشون داده که آمریکا آنچه را که نمی تونه با توسل به توان نظامی و هزینه کردن به دست بیاره، از طریق مذاکره به دست میاره. آمریکا نتونست با چین توی ویتنام دربیفته. 50000 هزار کشته همین چینی ها گذاشتن روی دست آمریکا. اما کاری را که آمریکا نتونست با جنگ انجام بده، کیسینجر و نیکسون با مذاکره کردن. بس که حقه بازن.
  • شمس تبریزی 6 A1 ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
    0 1
    قضیه آمریکا مثل قضیه عمروعاص است. علی ع درباره این مرد فرمود تا شمشیر را بر تارک خود میبیند عورت را به حریف نشان می دهد تا نجات یابد. آمریکا هم همینه. تا میبینه با هزینه کردن پول و اعزام ارتش و تحریم نمیتونه کار از پیش ببره، میگه بیاین مذاکره کنیم. یه عده هم در داخل نشستن مثل دکتر م س که این رفتار آمریکایی ها را به اسم دیپلماسی و اینکه الان عصر گفتگو است تئوریزه میکنن. آقا عورت نمایی آمریکا یا همان مذاکره که دیگه تئوری پردازی نمیخواد. خب فعلا بسه. بعدا اگه حالش بود باز هم خواهم نوشت. راستی آقای تاجیک، از مولانا و لر بویر احمدی و بدیع الزمان چه خبر؟ خخخخخخ. خداحافظ شما
  • شمس تبریزی به بدیع 1 A1 ۰۹:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    1 0
    عرض سلام دارم خدمت جناب بدیع الزمان و حضرت .... آقا من نمیدانم چرا به سریال هزاردستان اشاره کردین. به نظرم منظورتون این بود که ترور اسماعیل خان، راه افتادن دسته شعبون استخونی و بقیه چیزها کار شازده است. به نظرم در ایران کنونی ما کسی را نداریم که نقش شازده را بازی کنه. یه روزی اکبر گنجی به طرف میگفت عالیجناب سرخپوش و بعدا معلوم شد اکبر هم مثل مرحوم حاتمی خیال پردازی کرده. یعنی حتی هاشمی هم شازده به حساب نمی آمد. اگر بود که اصلاح طلبان نمیتونستن اون بلا را سرش بیارن. اگر هم منظور از شازده در زمان حال، .... است که عرض میکنم شازده هیچوقت نمیاد توی حسینیه مرتبا سخنرانی کنه و خط را مشخص کنه. شازده میشینه تو گراند هتل و پشت پرده خط میده.
  • شمس تبریزی به بدیع 2 A1 ۰۹:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    1 0
    شما به جای سریال هزار دستان، صحبتهای ایشان در این دو سال گذشته را مرور کنید. متوجه خیلی چیزها می شوید. ببینید ایشان همین اواخر به نقل از تیم هسته ای گفتن، که بچه ها گفتن فلان خطوط قرمز را دیگه زورمون نرسید حفظ کنیم. این عین جمله ایشان است. البته راست میگن. چون واقعا به طرف مقابل نشان دادین که به شدت نیازمند توافق در کوتاهترین زمان ممکن هستین. این اشتباهه که شما شدت نیازت را به طرف مذاکره نشان بدی. شما یه چندماهی مذاکره را برای تهدید تعطیل میکردین تا طرف بفهمه رو زمین سفت بول کردن موجب نجاست البسه میشه. آمریکا بیش از ما نیازمند این توافق بود. منتها استاد مذاکره هستن. بلده دست خالی تهدید کنه. خودش میدونه کاری از دستش بر نمیاد، هی میگه همه گزینه ها رو میز است.
  • شمس تبریزی به بدیع 3 A1 ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    1 0
    او نمی تواسنت حمله نظامی کند. خود کارشناسان شان هم این را میگفتن. منتها اون .... کاخ سفید نشین شو رسانه ای درست کرده بود تا افکار عمومی را تحت تاثیر قرار بده و فشار را از زیر میز زیاد کنه تا روی میز چانه زنی کنه. به نظرم از حجاریان، تئوری فشار از پایین و چانه زنی از بالا را یاد گرفته بود. خخخخخ. اینجا باید عرض کنم که احمدی نژاد هم عرضه میر حسین موسوی در دوران جنگ را نداشت. از بی عرضگی این آدم بود که نتوانست اقتصاد را مدیریت کنه. موسوی اگه میخواست مثل محمود مملکت داری کنه که کلاه ما همان سال اول جنگ پس معرکه بود. احمدی نژاد به طور غیر مستقیم دستش تو دست اوباما بود. او به گونه ای عمل کرد که مردم باور کنن که این اوضاع اقتصادی که درست شده دست آمریکاست.
  • شمس تبریزی به بدیع 4 A1 ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    1 0
    برای مثال طرح مسکن مهر و استقراض 43 هزار میلیارد تومنی در زمانی که داشتیم با آمریکا سرشاخ میشدیم اشتباه بود. هدفمندی یارانه ها هم به آن شکل اشتباه بود. همه اینها تورم سنگین درست میکرد و مردم هم خیال میکردن این تورم به خاطر اقدامات آمریکاست. نخیر. عمده آن وضعیت به خاطر .... مقامات داخلی بود. شاید 20 تا 30 درصدش دست آمریکا و رفقاش بود. اینها بودن که از آمریکا غول بی شاخ و دم درست کردن، تا مقامات بعدی بیان به غلط بگن خطر را از سر مملکت دور کردیم و چنین و چنان کردیم. البته چوب خریتشان را هم در 7 اسفند خوردن. روحانی باید خیلی از اصولگراها تشکر کنه. اگر اونها نبودن کی به روحانی رای میداد. در هر صورت اولین نامه رهبری را که در پاسخ به آگراندیسمان کردن روحانی نوشتن را بخوانید.
  • شمس تبریزی به بدیع 5 A1 ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    1 0
    ایشان در 3 آذر 92 نوشتن دستیابی به «آنچه مرقوم داشته‌اید» در خور تقدیر و تشکر از هیات مذاکرات هسته‌ ای و دیگر دست اندر کاران است. یعنی اینهایی که شما رو ورقه برای من نوشتی در خور تقدیر است. حالا اگر خارج ورقه هم همین است که باز هم در خور تقدیر است. در غیر اینصورت خیر. این پاسخ معظم له مشابه پاسخی است که امام به سرلشکر پاکروان رییس وقت ساواک داد. پاکروان گفت شما وارد سیاست نشوید. سیاست یه مشت پدرسوخته بازی است. امام هم گفت ما از اول دنبال سیاست به این معنا نبودیم. خخخخ. پاکروان هم باور کرد که امام دست از سیاست برداشته. خب اینجور پاسخ دادنها را فقط ...ها بلدن. هم میگی ایدکم الله. هم به طرف میگی مزخرف نگو. خخخخخخخخ. آره داداش جون قضیه اینه. بیخود دنبال هزار دستان نرو
  • شمس تبریزی به بدیع 6 A1 ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    0 1
    آقا، اون قضیه صدام و سرنگونی اش اصلا با جمهوری اسلامی زمین تا آسمون فرق میکرد. او رفته بود کویت را هم اشغال کرده بود. انتفاضه شعبانیه را هم در داخل سرکوب کرده بود. عملیات انفال را هم که در کارنامه اش داشت. خب نه شیعه ها ازش دل خوشی داشتن نه کردها. دو جنگ اساسی هم که با همسایگانش کرده بود. اینها برای این فرد دیگه وجهه ای نذاشته بود. اما باز هم موقع حمله آمریکا، رامسفلد نگران مقاومت مردم عراق بود. از این جهت چلبی بهش اطمینان خاطر داد که مقاومتی نخواهد بود. یعنی با اینکه صدام وجهه نداشت، آمریکا باز هم میخواست اطمینان پیدا کنه که موقع حمله، با مقاومت مردمی مواجه نمیشه. اصلا ایران و عراق آن روز قابل قیاس نیستن. اینها تبلیغات دار و دسته شیخ تدبیر است که ما را با عراق قیاس میکنن. باور نکنید
  • شمس تبریزی به بدیع 7 A1 ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    0 1
    اون قضیه کاریکاتوره که گفته حاج حسن شایانفر مرد پشت پرده کیهانه، مغلطه است. شما مصاحبه ایشان با فارس را بخوانید. این حاج حسن کپی برابر اصل حاج حسین است. اصلا کیهان پشت پرده و جلوی پرده نداره. حاج حسین با احسان طبری می رفت صحبت میکرد تا به راه راست هدایتش کنه. حاج حسن هم با عباس معروفی و ایرج جمشیدی. این تقسیم کاره. حاج حسن در آنجا میگه که سیاست جذب و هضم اپوزیسیون از برنامه های برخی عوامل اطلاعاتی ایران بوده. اسم حجاریان را هم میبره که این سیاست را اون پایه گذاری کرد. این قضیه ارتباطی به سیاست های کلی نظام نداره. منظورم اینه که اصلا اینها دو مقوله جداست. بله، وزارت اطلاعات اهل بازی است. و با این اظهارات حاج حسن هم به نظر میرسه که داره تقلید اشتباه از ساواک میکنه
  • شمس تبریزی به بدیع 8 A1 ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
    1 0
    ساواک اپوزیسیونی مثل پرویز نیکخواه را جذب میکرد و مثلا میبردش در رادیو تلویزیون وقت. وزارت اطلاعات هم خیال کرده، این طرح هنوز هم جواب میده. تازه اون موقع هم جواب نداد. مجال بحثش اینجا نیست. برخی عوامل اطلاعاتی ایران، سواد اطلاعاتی شان مال دهه 40 و 50 است و اصلا توجه نمیکنن رژیم شاه با جمهوری اسلامی فرق میکنه. شما میتونی یه کمونیست را مثلا به سمت کاپیتالیسم بکشونی.کشوندن امثال ایرج جمشیدی به سمت ولایت فقیه فقط ساده لوحیه. حالا اگه برای ضربه زدن به تشکیلات نظامی،بری مثلا با امثال وحید افراخته ساخت و پاخت کنی یه چیزی. اما اینکه افراد ایدئولوژیک اپوزیسیون را بخوای بیاری یه روزنامه هم بدی دستشون که حرف بزنن، حماقته. او عوض بشو نیست مگر اینکه رژیم تغییر کنه. ظاهرا هم عوض بشه، بعدا ضربه میزنه. یاحق
  • بدیع IR ۰۷:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
    0 0
    سلام مجدد.... شازده هزار دستان یک نماد است...نیازی نیست که حتما یک شخص باشه میتونه دفتر فلان شخص همراه با اتاق فکر باشه...شازده نماد افراد قدرتمندی که در ویترین نیستند ولی مشروعیت و قدرت خود را از بالاترین مقامات دارند..مقاماتی که با تلفیق مذهب و ثروت و با کمک ماشین سرکوب خدایی میکنن.در ضمن ما نمیتونیم تنها از سخنرانی به نیات افراد دست پیدا کنیم جز اینکه آنها را معصوم بدانیم.مهمتر از سخنرانی، رویکردها و کارهای عملیاتی است....فی المثل الان اکثر مسئولان دم از اقتصاد مقاومتی میزنن اما شما برو به خانه و ماشین و سبک زندگی شان سرک بکش..مطمننا سخن آیت الله مکارم در مورد برجام شنیدیدمن نمیگویم شما حرف من را بپذیر ولی با احتمال اندکی در آن تامل کنید.قضاوت با مخاطبان احتمالی ...خدا نگهدار
    • شمس تبریزی A1 ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
      0 0
      سلام. چند کامنت در رابطه با مواردی که شما مطرح کردید در ذیل یادداشت جدید دکتر تاجیک می نویسم. اینجا صفحه شلوغ شده. عزت زیاد