گشت و جستجو برای یافتن کتابهای تازه در سعودی همیشه برای بنده و دوستم آقای معراجی مطلوب بوده و در این سفر نیز بهترین وقت‌های خود را پس از انجام وظایف عبادی و عادی، برای آن می گذاشتیم.

باید عرض کنم سعودی ها در چاپ کتابهای تراثی و قدیمی بسیار فعال شده‌اند. دلیلش هم این است که کتابهای اهل حدیث که مورد اعتنای سایر سنیان نبود، روی زمین مانده بود و آنها مشغول چاپ آنها شدند.

البته چاپ کتاب و تصحیح آثار، به کتابهای اهل حدیث محدود نمی شود اما بیشتر شامل همین آثار است و در این زمینه، طی سه چهار دهه گذشته فعالیت زیادی دارند.

گاهی با دوستان صحبت می شد که این جماعت بسا این کتابها را تحریف می‌کنند. بنده دلم نمی خواهد این نسبت را بپذیرم، مگر آن که شاهد استواری بر آن یافت شود. این بود تا این که اخیراً دوست عزیز و دانشمند فرزانه‌ام جناب آقای توفیقی نمونه ای را نشان داد که تحریفی آشکار و بسیار زشت و به قول بچه‌های امروز تابلو بود.

مروری بر داستان آن جالب خواهد بود.

می دانیم که در ماجرای تحریف قرآن و انتساب آن به شیعه حساسیت زیادی از سوی وهابی ها وجود دارد. آنها در این باره، بارها نوشته و گفته اند و از برخی از مطالب پراکنده ای که میان شماری از اخباری های ما بوده – و مشابه آن در شکل روایت نیز نزد قدمایی از اخباری های سنی هم بوده ـ علیه شیعه استفاده کرده و از ارائه توضیحات و تصریحاتی که از قدیم رد آثاری چون نوشته های شیخ طوسی و عبدالجلیل رازی و علامه حلی و دیگران بوده پرهیز کرده‌اند.

در این میانه، رحمت الله بن خلیل الرحمن هندی (م 1308 / 1891)، یکی از بزرگترین علمای شبه قاره که موسسه مدرسه صولتیه در مکه هم بوده، در اواخر قرن سیزدهم کتابی با عنوان «اظهار الحق» نوشت که بدون تردید طی یک صد و سی سال گذشته، بهترین کتابی بوده است که مسلمانان در نقد مسیحیت نوشته‌اند.

وی در این کتاب، بحث تحریف کتاب  مقدس را مطرح کرد و در مقام پاسخ گویی به کسانی که ممکن است اظهار کنند که در میان مسلمانان نیز کسانی قرآن را محرف می دانند، به دفاع از شیعه پرداخت. رحمت الله هندی در بحثی دو صفحه ای بر اساس تصریحات علمای شیعه و از جمله علامه حلی (از کتاب مبادیء الوصول) آورد که علمای شیعه به هیچ روی چنین باوری ندارند. عبارت او این است: فلأن القرآن المجید عند جمهور علماء الشیعة الامامیة الاثنی عشریة محفوظ عن التغییر و التبدیل» (اظهار الحق، چاپ دارالکتب العلمیه، 1412، ص 354 ـ 355).

وی این بحث را در دفاع از دیدگاه شیعه در باره سلامت قرآن آورد تا پاسخ به مسیحیانی باشد که برای مقابله با مطالب رحمت الله هندی که بحث تحریف کتاب مقدس را مطرح کرده بود، چیزی علیه قرآن گفته باشند. کتاب اظهار الحق بارها چاپ شده و این مطالب به وضوح در آنها آمده است.

و اما اتفاق شگفت این است که همین کتاب اظهار الحق توسط استادی از استادان دانشگاه ملک سعود با نام دکتر «محمد احمد محمد عبدالقادر خلیل ملکاوی» استاد در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه یاد شده با حواشی مفصل چاپ شده و چنانچه روی جلد آمده ادعا کرده است که در چاپ جدید این کتاب بر اساس دو نسخه مؤلف تصحیح کرده است.

متن یاد شده در باره باور شیعیان در باره سلامت قرآن، در چاپ این استاد سعودی (چاپ دوم 1992)، علی القاعده باید در ص 928 می آمده است. اما با کمال شگفتی شاهدیم که وی این دو صفحه را از کتاب حذف کرده و پس از مطالبی که قبل از آن بوده، با حذف این بحث، به سراغ بحث بعد از آن رفته است.

این خیانت در امانت توسط یک استاد دانشگاه سعودی، تنها می‌تواند نشأت گرفته از نوعی حقد و کینه باشد. اما مسأله فقط حقد و کینه فرقه ای ساده نیست، یک اقدام اخلاقی زشت، یک تحریف و یک اقدام غیر علمی و نکوهیده ای است که به هیچ روی از هیچ انسانی، تا چه رسد به یک عالم و دکتر و استاد در یک دانشگاه بزرگی مانند دانشگاه ملک سعود پذیرفتنی باشد.

در اینجا تصویری از صفحات دو چاپ را می گذارم تا مستندی بر این سخن باشد. در اینجا باید از دوست عزیز جناب استاد توفیقی سپاسگزار باشم که صفحات مربوطه را در اختیار بنده گذاشت.

این نکته افزودنی است که چاپ این استاد، در اختیار ریاست عمومی اداره‌های پژوهشهای علمی و افتاء و دعوت و ارشاد بوده و چنان که در پشت عنوان آمده، گفته شده که حق چاپ برای آنها محفوظ است. این مرکز یک مرکز دینی است که باید اشاعه دهنده اخلاق باشد.

1717

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 522422

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    برنامه خیلی بی مزه و مزخرفی بود.
    • بی نام A1 ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
      0 0
      کسی مجبورت کرده بود ببینی؟ ضمنا به جای مسخره کردن ،دلیل بگو
  • بی نام EU ۰۸:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    0 0
    برنامه خیلی بی خودی بود که به شعور خانم ها توهین می کرد. دو تا بچه کوچک هم میاوردن می تونست این کارها رو انجام بده.
  • بی نام IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    0 0
    لباهنگ معادل جالبیه...
  • بی نام A1 ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    0 0
    بعد رفتن جناب خان ندیدم ولی مردم از خنده وقتی جناب خان گفت چرا تقدیر من تنهایی
  • الیاس A1 ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    0 0
    خیلی باحال بود
  • بی نام IR ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    0 0
    برنامه های عید تلویزیون یک فاجعه ملی بود.