جابری انصاری: برجام حاصل ظرفیت ملی جمهوری اسلامی ایران است

سخنگوی دستگاه دیپلماتیک کشورمان تأکید می‌کند که برجام حاصل ظرفیت‌های ملی جمهوری اسلامی ایران است و منسوب کردن آن به یک گروه یا جریان یا دولت برخورد درستی نیست.

آنچه می خوانید گفتگوی «حسین جابری انصاری» سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای وزارت امور خارجه کشورمان با خبرگزاری تسنیم است. 

در ابتدا می‌خواهم بدانم که فرآیند انتخاب سخنگو در وزارت امور خارجه کشورمان به چه گونه‌ای است، و اینکه شما شغل سخنگویی را چگونه می‌بینید و ارزیابی می‌کنید؟ شیرینی و تلخی این کار را در چه چیزهایی تجربه کرده‌اید؟

انصاری: بسم‌الله الرحمن الرحیم، باید بگویم که حدود سه ماه پیش از قطعی‌شدن سخنگویی بنده، آقای ظریف به یک شیوه غیرمستقیم و استمزاجی این مطلب را با من مطرح کردند. البته نه به این صورت که چنین تصمیمی گرفته شده است، همانطور که گفتم یک استمزاج غیرمستقیم بود. ایشان در گفتگویی که با من داشتند عنوان داشتند که برخی از دوستان برای سخنگویی مطرح شده‌اند و چند نام را نیز نام بردند و گفتند که برخی از دوستان می‌گویند که فلانی (بنده) سخنگو شود. این ماجرا تقریبا سه ماه پیش از آن بود که چنین تصمیمی اتخاذ شود. در آن لحظه‌ای که این سخن عنوان شد، سکوت کردم و سرم را به زیر انداختم. بعد که ماجرا را مرور کردم دیدم که این شاید به نحوی استمزاج بود؛ در واقع جناب آقای ظریف با طرح کلی این مطلب به نحوی نظرِ کلیِ بنده را اخذ کردند. منتها بدون اینکه به صورت مشخص و متعین بپرسند که نظرت خودت چگونه است. در واقع به صورت عملی واکنش مرا سنجیدند.

جناب ظریف، از سه‌ماه پیش از تصدی این سمت توسط من،‌ به طور غیرمستقیم از بنده اسمتزاج کردند

البته باید به این نکته اشاره کرد که دوستان و همکاران ما در وزارت خارجه نوعاَ دو دسته هستند، کسانی که پیوسته در یک بخش حضور داشته و در همان حوزه در یک بازه زمانی طولانی‌مدت به فعالیت ادامه داده‌اند، و عده‌ دیگری از همکاران که طی سال‌های فعالیت خود در بخش‌های مختلف جابه‌جا شده و خدمت کرده‌اند. من جزو آن گروهی - که شاید از نظر عددی نیز در اقلیت باشند - در وزارت خارجه بودم که در یک حوزه باقی مانده‌ و جابه‌جا نشده‌اند. بنده در «صف و ستاد» در یک حوزه کار کرده‌ام. من سابقه‌کاری‌ام حدود 21 سال است، که تمام آن در حوزه عربی بوده و به طور مشخص در آن منطقه‌ای که به اصطلاح و با تسامح خاورمیانه نامیده می‌شود، که شامل غرب آسیا و شمال آفریقا است و طی این مدت ویژگی‌های یک نیروی تخصصی در یک حوزه خاص برای من ایجاد شد.

خوب پس از صحبت جناب آقای ظریف، چنین موضوعی به ذهنم رسید. ولی مشغول کار خودم بودم و خیلی جدی نمی‌گرفتم، بیشتر آن را یک حرف گذرا تلقی می‌کردم تا اینکه با فاصله دو تا سه ماه بعد که اعلام شد چنین تصمیمی گرفته شد و در آن زمان بود که از من پرسیدند که می‌خواهند احکامی را صادر کنند و من نیز اعلام آمادگی کردم.

پذیرش این مسئولیت به لحاظ شخصی چه تأثیر بر زندگی شما داشته است؟

انصاری: واقعیت این است که من کلا در زندگی کاری‌ام مقداری بیش فعال هستم، یعنی خیلی تعطیلی‌شناس نبودم و ساعتِ کار مشخص و محدد نداشتم،  و تا نیمه‌شب هم در مأموریت‌ها و هم در مرکز، هر موقع که کاری وجود داشت، مشغول کار بوده‌ام. در قید و بند ساعت و تشریفات موجود نبودم.

البته آن موقع این درگیری با کار رسانه‌ای و تعامل با همکاران رسانه‌ای وجود نداشت؟

انصاری: من در سال‌های کاری‌ام در وزارت خارجه در منطقه‌ای که به طور تخصصی فعالیت داشته‌ام، منطقه‌ای سرشار از حادثه بوده و بخش مهمی از توجه رسانه‌های ما به این منطقه معطوف بوده است، به نحوی که همیشه تحت تعقیب خبرنگاران بوده‌ام. منتها از تیررس خبرنگاران فرار می‌کردم. شاید طی دورانی که دوره انقلاب‌های عربی بود - حداقل در این 5 سال گذشته - خاصه روزهایی که اوج تحولات منطقه‌ای بود، روزی نبود که درخواست مصاحبه‌‌ای نداشته باشم و معمولا از غالب درخواست مصاحبه‌ها فرار می‌کردم. به دلیل اینکه معتقدم تعارض‌هائی بین ضرورتهای کار دیپلماتیک که کار اساسی ما در وزارت امور خارجه است با ضرورت‌های کار رسانه‌ای وجود دارد. رسانه کار خود را می‌کند و ما هم کار خود را انجام می‌دهیم. گاه حضور بیش از اندازه و بیش از یک میزان محدودی در رسانه‌ها برای یک دیپلمات به کار دیپلماتیک وی صدمه می‌زند؛ زیرا ممکن است که در رسانه مطالبی را بگوید که نمی‌بایست می‌گفت و بنابراین فرد دیپلمات را در برابر طرف خارجی مکشوف می‌کند.

معتقدم تعارض‌هائی بین ضرورت‌های کار دیپلماتیک ... با ضرورت‌های کار رسانه‌ای وجود دارد

بنابراین دیپلمات به اقتضای کارش - با دیگران و بیگانگان - باید آنچه را که در چنته دارد آشکار نکند و دست خود را باز نکند؛ اما وقتی در معرض مستمر رسانه‌ها قرار می‌گیرید، به ویژه گفتگوهایِ پی‌درپی چالشی و سرشار از سئوال و جواب، مجبور می‌شود بسیاری از برگه‌های خود را رو کند، در غیر این صورت بایستی جوابی کلیشه‌ای بدهد. یعنی مصاحبه کلیشه‌ای می‌شود که دیگر مصاحبه به معنای واقعی نیست. لذا جمع بین ضرورت‌های این دو کار، من را همیشه به این جمع‌بندی می‌رساند که به یک میزان حداقلی حضور رسانه‌ای داشته باشم. در یک میزان محدود برای طرح برخی افکار، ایده‌ها و جریان‌سازی‌ها. در واقع ارتباط با رسانه وجود داشته باشد اما بیش از آن خیر، چنین وضعیتی در شکل غلظت‌یافته‌اش در تعارض با کار ذاتی دیپلماتیک ما است.

اما در دوره سخنگویی این ماجرا معکوس می‌شود. در این سمت هرچند که دیپلمات وزارت خارجه هستم، اما بخش ذاتی کار سخنگویی ارتباط با رسانه‌ها است و دیگر نمی‌توان مانند قبل بود. اما جزئی از آن ضرورت‌ها که به آن اشاره کردم همچنان باقی است و این سختی کار سخنگوی وزارت خارجه است که وی را همواره در حالتی همچون قرار گرفتن در بین سنگ‌های آسیاب قرار می‌دهد، وضعیتی که در آن ضرورت‌های دیپلماتیک و تعامل با کشورها و جهان را باید با ضرورت‌های افکار عمومی و ضرورت‌های رسانه‌ای در نظر بگیرد و گاه این ضرورت‌ها جمع نقایض هستند یعنی کار واقعا سخت است، زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهد، ذهن انسان را بسیار مشغول می‌کند؛ به گونه‌ای که وقتی من ساعت دوازده یا یک بامداد به خواب می‌روم، در کمتر از 30 ثانیه یا یک دقیقه خوابم آغاز می‌شود. چون به معنای تام کلمه خسته‌ هستم. یعنی جسم و روح با هم خسته هستند تا وقت نماز صبح که بیدار می‌شوم.

واکنش خانواده نسبت به این وضعیت چگونه است؟ آیا گلایه‌ای دارند؟

انصاری: چون قبلا هم بیش‌فعال بودم، یک بخشی از آن برایشان جدید نیست. اما با این حال به این غلظت و میزان نبود و کم و بیش مراعات می‌کنند. اما به هر حال حق دارند که برخی گلایه‌ها را نیز داشته باشند. امیدوارم یک مقدار زمان که بگذرد و کار حالت عادی‌تری به خود بگیرد، شاید بتوانم کمی بیشتر حق خانواده را ادا کنم. این کار به گونه‌ای است که حقوق خانواده در درجاتی مختل می‌شود. یعنی من در این سه ماهی که آغاز به کار کردم، هیچ پنجشنبه و جمعه‌ای نداشته‌ام. در حالی که ظاهرا وزارت خارجه ایام پنجشنبه و جمعه تعطیل است. البته این اقتضای کار است و امیدوارم در پرتوی لطف الهی، طی این زمانی که گذاشته می‌شود بتوانم به آن شکلی کار کنم که هم رضای خدا و هم همراهی ملی به لحاظ جامعه و نخبگان کسب شود.

امیدوارم یک مقدار زمان که بگذرد و کار حالت عادی‌تری به خود بگیرد، شاید بتوانم کمی بیشتر حق خانواده را ادا کنم

سعی می‌کنم سطح کار را تا جایی که می‌شود از لحاظ دقت در موضع‌گیری‌ها و به کارگیری عبارات و کلمات دقیق تر ارتقاء بخشم. شاید برای برخی از افراد در جامعه یا رسانه‌ها و نخبگان، عجیب تلقی شود. برای مثال در جمعه گذشته که بنده از 10 صبح تا 8 شب مشغول کار بودم، 10 تا کار انجام ندادیم، بلکه یک موضع‌گیری اساسی داشتیم که شب منتشر شد، در این موضع‌گیری، روی کلمه به کلمه‌اش کار شد و مشورت‌های متعددی گرفته شد. بالاخره این محصولی است که به دست آمده، ممکن است کسی بگوید که این کار شق‌القمر که نبود، بر فرض منِ نوعی نیم‌ساعته آن را می‌نویسم. شاید اینگونه باشد، ولی معتقدم که همه چیز را همگان دانند و همگان از مادر زاده نشده اند. تلاش می‌کنم که به لحاظ محتوا، ادبیات و اجزای موضعگیری‌ها نظر حلقه‌ای از کارشناسان و متخصصان موضوع را، شامل هم دیپلمات‌های با تجربه وزارت خارجه و هم اهل فکر و اساتید دانشگاه کسب کرده و به نحوی با همفکری جمعی ادبیاتی تولید بشود.چون کلمه به کلمه این ادبیات به نام جمهوری اسلامی ایران ثبت خواهد شد. بنابراین دقت در این‌ها جزء اساسی کار است، من در این مسیر تلاش می‌کنم و امیدوارم خداوند توفیق دهد و با همکاری سایر دوستان از جمله رسانه‌ها بتوانیم به طور نسبی موفقیت داشته باشیم.

 

معمولا پر فشارترین روزهای کاری شما چه روزهایی است؟ روزهایی که نشست خبری دارید؟

انصاری: به طور طبیعی، روزهای دوشنبه که نشست هفتگی خبری سخنگو برگزار می‌شود، از عصر روز قبل تا بعد از برگزاری نشست خبری  تا حدود ظهر آن روز، تقریبا شلوغ‌ترین روز کاری ما است. در این وضعیت تقریبا همه ذهن مشغول مسائل و آخرین تحولات و هر موضوعی است که ممکن است در معرض سئوال قرار بگیرد و مطرح بشود. اگر وسواس ذهنی و سیاسی و تئوریک آدمی کمتر باشد شاید خیلی راحت‌تر می‌بودیم و می‌گفتیم که هرچه آید خوش آید و بالاخره یک مواضع کلی گرفته می‌شد. اما برخی از مسائل حساسیت‌ها و ظرافت‌هایی دارد، خاصه که در برنامه زنده خود را نشان می‌دهد - همان جمع به ظاهر نقایضی است که به آن اشاره کردم. یعنی شما در یک برنامه باید به شکل حساب‌شده و جامع پاسخ بدهید. هم ملاحظات داخلی را در نظر بگیرید و هم ملاحظات بین‌المللی را؛ لذا ظرافت‌های خود را دارد و در عین حال شیرینی‌های خودش را این کار دارد.

هر پاسخی که ظریف‌تر و دقیق‌تر داده شود، بعد خود آدم هم احساس لذت می‌کند

هر پاسخی که ظریف‌تر و دقیق‌تر داده شود، بعد خود آدم هم احساس لذت می‌کند که این سئوال را خوب جواب داده و هم از دیگران می‌شنود که این سئوال را خوب جواب داده است. این لحظه‌های شیرینی کار است. ولی در کلیت ماجرا، این کار به هر حال حساسیت‌های خود را دارد زیرا در یک لحظه و یک آن، شما مجموعه‌ای از مسائل مختلف را باید با هم جمع کنید و نیازهای مختلف را پاسخگو باشید. تا در این موقعیت قرار نگیرید شاید دقت، ظرافت‌ها و سختی‌های خاص این کار را کمتر متوجه شوید. کسی که از بیرون به آن نگاه می‌کند به مانند یک موضع‌گیری ساده به نظر می‌رسد. یعنی ممکن است که موضوعی عادی تلقی بشود. البته حتما کسانی که در رسانه کار می‌کنند توجه بیشتری به ظرافت‌ها و دقت‌های این موضوع دارند.

با سخنگویان قبلی هم مشورت کردید؟

انصاری: در ابتدای کارم اگر خاطرتان باشد در روز معارفه‌ام تعمد داشتم که همه سخنگویان سابق را به نام ذکر کنم، این فقط یک تعارف نبود، توجه به ارث شکل‌گرفته در حوزه سخن‌گویی و جنبه‌ها و ظرافت‌های خاص این موضوع بود. بعد از برنامه معارفه هم با سخنگویانی که در دسترس بودند، با همه بدون استثنا نشست‌هایی را داشتم و سعی کردم در حدی که از طریق گفته‌ها می‌شود آموخت، ارتباط مستقیمی با تجربیات آن ها برقرار کنم.

تا کنون وضعیتی پیش آمده است که ترجیح داده باشید که ای کاش و یا بهتر این بود که یک سئوال خاص پرسیده نشود، از آن جنبه که برخی موضوعات حساس هستند، یا زمان موضع‌گیری درباره آن‌ها فرا نرسیده است؟

انصاری: به طور طبیعی چنین وضعیت‌هایی گاهی پیش می‌آید، گاهی اوقات تصور می‌شود که سئوالات خاصی حتما پرسیده می‌شوند و گاهی برخی از این سئوالات اصلا پرسیده نمی‌شوند، حتی موضوعات مهمی که در صدر مطالب و مسائل هستند، ولی به هر دلیلی پرسیده نمی‌شوند. اگر سئوال حساس بوده و از سنخ جمع نقایضِ شدید باشد و در مورد آن پرسشی انجام نمی‌شود، از دید کسی که در معرض سئوال قرار می‌گیرد همراه با نوعی آسودگی ذهنی خواهد بود که طبیعی است. بالعکس پرسش‌هایی پیش می‌آید که در هیچ یک از بررسی‌ها و یا ارزیابی‌های اولیه و یا حدس‌زدن‌ها وجود نداشته است. یعنی در لحظه، دوستان سئوالاتی می‌پرسند که در حساب و کتاب عادی نبوده است و بنابراین هیچ سابقه ذهنی ندارید و در آن، باید پاسخ دهید.

گاهی اوقات ... موضوعات مهمی ... در صدر مطالب و مسائل هستند، {اما} به هر دلیلی {از سوی خبرنگاران} پرسیده نمی‌شوند

با توجه به سابقه کاری شما، هنگامی که سخنگو شدید، این تحلیل مطرح شد که کشور برای مدتی بیش از حد درگیر برجام و مذاکرات هسته‌ای بود. اما پس از برجام شاید یک بخش از انرژی که درگیر آن موضوع هسته‌ای بود آزاد شده و به مسائل منطقه اختصاص می‌یابد. الان که برجام اجرایی شد، وزارت خارجه چه برنامه‌هایی در این راستا دارد، آیا در منطقه اولویت‌بندی خاصی دارد، اگر مشخصا و مصداقا بفرمایید که کدام کشورها هستند، ممنون می‌شویم.

انصاری: همه کشورها اولین حلقه مهم برای سیاست خارجی، همسایگان‌شان است. همسایگان بلافصل به اضافه یک لایه بعد از آن‌ها که جزو حوزه پیرامونی و همسایگان به معنای عام کلمه هستند. به طور طبیعی برای همه کشورها حلقه همسایگان مهمترین حلقه روابط خارجی است و برای ما نیز اینگونه است.

موضوع برجام یک موضوع خاص بود که به دلیل حساسیت‌ها و اهمیتی که داشت مأموریت ویژه‌ای به وزارت امور خارجه در یک دوره زمانی خاص داده شد. و با توجه به اهمیت موضوع و حساسیت آن زمانی طولانی به آن اختصاص پیدا کرد و بخش مهمی از توانایی و دغدغه مدیریت عالی وزارت امور خارجه مصروف آن شد. خوشحال هستیم که بالاخره این موضوع به سرانجام رسید و ظرفیت‌های وزارت امور خارجه و مدیریت عالی آن برای پرداختن به موضوعاتِ طبیعی دستورِ کارِ سیاست خارجی و حلقه نخست  آن آزاد می‌شود، که شامل تقویت روابط با همسایگان هم هست.

پس از به سرانجام رسیدن موضوع هسته‌ای، ظرفیت‌های وزارت خارجه برای پرداختن به موضوعات طبیعی دستور کار سیاسی خارجی آن آزاد می‌شود

اگر بخواهیم موضوع یا پرونده خاصی را به عنوان نمونه مثال بزنیم، حتما بخشی از دغدغه و تلاش ما در این دوره بیش از پیش مصروف حل بحران‌های جاری در حوزه پیرامونی جمهوری اسلامی خواهد شد. زیرا این بحران‌ها از ظرفیتی برخوردار است که کل منطقه و بلکه جهان را تحت تأثیر تبعات مختلف خودش قرار می‌دهد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که یکی از حوزه‌های اساسی منافع و سیاست خارجی خود را در این محیط پیرامونی تعریف کرده است، لاجرم نمی تواند نسبت به تحولات و بحران‌های جاری توجه نداشته باشد، و حتما در دوره جدید یکی از اولویت‌های اساسی وزارت امور خارجه در قالب کلی مسائل مربوط به حوزه پیرامونی، تلاش در جهت حل بحران‌های جاری در منطقه بر اساس و معیار خواسته ملت‌ها است. درباره بحران‌های جاری، ایران تلاش دارد با فراهم کردن مقدمات ضروری برای گفتگوهایی درون کشورهایی که دستخوش بحران هستند، به سمت رجوع به آرای ملت آن کشورها و فیصله‌بخشی به بحران‌های جاری حرکت شود. این از جمله اولویت‌های ما در سیاست خارجی خواهد بود.

ما در منطقه با سه چالش عمده روبه‌رو هستیم، در سوریه، عراق و یمن که در هر سه مورد عربستان یک طرف ماجرا است و اقداماتی را انجام می‌دهد، حالا از سفر منطقه‌ای الجبیر بگیرید تا اقداماتی که در خاکش انجام می‌دهد یا حتی آن 58 اتهامی که علیه ایران مطرح کرد و شما فرمودید ارزش پاسخگویی ندارد. ما شاهد هستیم که عربستان اقداماتی را در پیش گرفته است و حداقل در ظاهر تلاش‌هایی را انجام داده و رسانه‌ای می‌کند؛ وزارت امور خارجه کشورمان در مقابل چه کارهایی را انجام داده است و یا قصد دارد در پیش بگیرد. به طور مشخص می‌توانید اقداماتی که جناب آقای ظریف یا مجموعه معاونان انجام داده و یا قصد دارند انجام دهند را برای ما تشریح کنید؟

انصاری: در ابتدا فکر می‌کنم که ارائه یک شناخت از وضعیت منطقه برای پاسخ به این سئوال ضروری باشد. به اعتقاد من عربستان سعودی در یک دهه گذشته بیش از آنکه یک کنشگر باشد، یک بازگیر واکنشی است. آنچه که ریاض انجام می‌دهد واکنشی به روندهای در حال شکل‌گیری در درون عربستان، در سطح منطقه‌ای و در سطح بین‌المللی است. معمولا بازیگر واکنشی، شتاب‌زده‌تر و با نگرانی و دغدغه‌های بیشتری دست به اقدام می‌زند و اقداماتش هم با نوعی از پرخاشگری و تندی‌های خاصی همراه است. و بالعکس بازیگری که خودش را در موقعیت کنشگر فعال می‌بیند با متانت بیشتر و به شکل درازمدت‌تری بازی می‌کند و ایفای نقش می‌کند، برای اینکه خود را در بین یک منگنه زمانی در فشار نمی‌بیند که او را مجبور به واکنش‌های پی در پی همراه با تندی وپرخاشگری کند.

از این نظر من فکر می‌کنم جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با عربستان از وضعیت بسیار بهتری برخوردار است. و مجموعه روندهای بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی کشور ما را در موقعیت تنگنا و سختی و حرج قرار نمی‌دهد. این به معنای آن نیست که مسیر فرا روی ما ساده‌ باشد. ما در دل سختی‌ها و مسیرهای همراه با صعوبت حرکت کردیم ولی به نقطه‌ای رسیدیم که به لحاظ روندهای سه‌گانه داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی، نیازی به پرخاشگری و برخوردهای انفعالی و همراه با تندی نداریم. ما کار خود را انجام می دهیم و دلیلی ندارد که از روندهای طبیعی که در دوران پس از انقلاب، خالق بخشی از آن بوده و استفاده‌کننده بخش دیگری از این روندها بوده‌ایم، یعنی از مسیر طبیعی خود خارج شده و به مسیری همراه با تنش برسیم.

ایران خود را در تنگنای زمان نمی‌بیند، در هر سه سطح درونی، منطقه‌ای و بین‌المللی؛ البته همانطور که گفتم این به هیچ وجه به معنای این نیست که ما چالش نداریم. فرا روی ما چالش‌های مختلفی بوده، هست و خواهد بود. اما ما در موقع اضطرار نیستیم. ما در موقعیت عادی‌تری هستیم.

عربستان، به دلیل اینکه خود را از زمان عقب می‌بینند، خود را مجبور می‌بینند که مجموعه‌ای از اقدامات را در یک محدوده زمانی سریع انجام دهد

درباره اینکه ما چه کاری می‌کنیم نیز ما سیاست‌های کشور را در ابعاد مختلف و در سطح روندهای منطقه‌ای و بین‌المللی دنبال می‌کنیم. برخی از بازیگران در منطقه پیرامونی ما از جمله عربستان، به دلیل اینکه خود را از زمان عقب می‌بینند، خود را مجبور می‌بینند که مجموعه‌ای از اقدامات را در یک محدوده زمانی سریع انجام دهند، برای اینکه بتوانند ابتکار عمل را دوباره در اختیار بگیرند. ما خود را در چنین وضعیتی تعریف نمی‌کنیم و نمی‌بینیم. روندهای طبیعی سیاست خود را ادامه می دهیم.

روندهای طبیعی یعنی اینکه در ارتباط با بحران‌های جاری در منطقه، معتقد هستیم که انتخاب‌کننده ملت‌ها هستند. هر بازیگری در منطقه و جهان که انتخاب ملت‌ها را به رسمیت نشناسد و در برابر آن بخواهد ایستادگی کند، ممکن است بتواند مدت زمانی مقاومت کند و تخریب کند و هزینه‌ها را افزایش دهد اما در نهایت باید بپذیرد در برابر انتخاب ملت‌ها کُرنش بکند. برخی بازیگران، علیرغم تحمیل همه هزینه‌ها قدرت تخریبی‌شان بالا است اما قدرت سازنده ندارند. قدرت اساسی جمهوری اسلامی ایران در سازندگی است و این سازندگی در عرصه سیاست خارجی خودنمایی می‌کند. ما قدرت اصلی خود را در تخریب تعریف نمی‌کنیم. در ساختن تعریف می‌کنیم، و ساختن، یعنی مجموعه روندهایی که برآیند آن‌ها فضای تنفسی برای جمهوری اسلامی ایران و ملت‌های منطقه و انتخاب ملت‌های منطقه فراهم کند. در این مسیر کلیه تحرکات، تماس‌ها، اقدامات و طرح‌هایی که برای حل بحران‌ها ارائه می‌کنیم و همه منظومه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ذیل این مفهوم کلی طراحی شده و پیگیری می‌شوند.

در مورد نشست اخیر سازمان همکاری اسلامی داشتم، با توجه اینکه از ابتدا مشخص بود که بیانیه‌ای علیه ایران صادر خواهد شد، حضور آقای عراقچی در این نشست چه معنایی داشت.

انصاری: زمانی که یک اجلاس بین‌المللی که ایران در آن عضویت دارد، و عضو اساسی آن است، برگزار می‌شود، اصل بر این است که ایران در اجلاس و سازمانی که در آن عضویت دارد شرکت کند. بنابراین باید اثبات کرد که چرا شرکت نکنیم. نه اینکه اگر شرکت کردیم اثبات کنیم که چرا شرکت کردیم؛ اصل بر این است که ایران در نشست سازمان همکاری اسلامی  - که از 57 کشور اسلامی تشکیل شده و ایران عضو موثر آن است  - باید به طور طبیعی شرکت کند. اما از آنجا که یک نشست عادی  نبود و یک اجلاس فوق‌العاده بود، تصمیم گرفته شد که در یک سطح پایین‌تر شرکت کنیم. یعنی نه در سطح وزیر خارجه بلکه در سطح معاون وزیر خارجه شرکت کنیم.

خروجی‌های عرصه دیپلماسی خروجی‌های صدادار، آشکار و آنی نیست ... {یعنی} صدایش صبح بلند می‌شود

به هر حال، خروجی‌های عرصه دیپلماسی خروجی‌های صدادار، آشکار و آنی نیست. این سئوال می‌تواند در مورد بسیاری از اقدامات انجام شده در سیاست خارجی ایران و بسیاری از کشورهای دنیا پرسیده شود که فلان مقام به فلان کشور رفت و چه اتفاقی افتاد؟ این از این اموری است که «صدایش صبح بلند می‌شود»، یعنی در همان آن و لحظه عینِ صدا به گوش نمی‌رسد. کار دیپلماسی این است که اگر ظرفیتی به معنای مثبت برای کشور وجود دارد آن را افزایش دهد. اگر جریان مقابلی وجود داشته باشد که ظرفیتی منفی در برابر کشور ایجاد می‌کند، تلاش شود که حد و مرز آن کنترل شود، یعنی از یک حدی خارج نشود و در برخی اجلاس‌های بین‌المللی که شرکت می‌‌کنیم، از جمله در این اجلاس، براساس این قاعده‌مندی عمل می‌شود. اگر موضوع در قالب ظرفیت‌های مثبت برای ایران است، تلاش می‌شود آن ظرفیت افزوده شود و حداکثر بهره‌برداری انجام شد. اگر از سنخ جلسه اخیر باشد، یعنی اجلاسی که دیگران برگزار می‌کنند تا از ظرفیت آن علیه ایران استفاده کنند، کار دستگاه دیپلماسی این است که در صحنه حاضر شود و با لابی‌ها، گفتگو و رایزنی تلاش کند که آن را خفیف‌تر کند و اثرش را به حداقل ممکن برساند.

البته این قابل پیش‌بینی بود که عربستان سعودی بیانیه‌ ای را از این نشست اخذ بکند، ولی مهم این است که عربستان سعودی علیرغم همه سروصدایی که کرده و فشاری که برای برگزاری اجلاسیه‌ها وارد می‌کند، جز در حد اعلام مواضع، نتوانسته به لحاظ ایجاد جریانی در سطح اقدامات، به موفقیت‌های قابل توجهی دست یابد.البته در حد چند کشور و با اعمال فشار و اقدامات خاصی که انجام داده است توانسته به سطح اقدام برسد ولی در کلیت آن، هدف‌گیری سعودی‌ها این بوده که سلسله‌ای از اقدامات کشورهای دیگر را علیه ایران ایجاد کنند. به طور طبیعی جمهوری اسلامی ایران نیز از مجموع ظرفیت روابط خود استفاده کرده تا این رویکرد خصمانه در حداقل خودش باقی بماند.

برخی از کشورها برای میانجی‌گری بین ایران و عربستان ابراز تمایل کرده بودند. آیا ایران آن را پذیرفته است یا خیر؟

انصاری: کلا موضع جمهوری اسلامی ایران بر این است که از همه تلاش‌ها و مساعی جمیله کشورهای دوست و برادر برای رفع و حل این مشکل استقبال می‌کند، و از کشورهای مختلفی که اعلام آمادگی کرده‌اند و یا اقداماتی را انجام داده‌اند نیز تشکر می‌کند. اما موفقیت این تلاش‌ها منوط به این است که عربستان سیاست تخریبی و مبتنی بر تشنج آفرینی را کنار بگذارد و تغییری در این سیاست ایجاد کند. تا مادامی که این تغییر در سیاست عربستان اتفاق نیافتد، متأسفانه موفقیت این تلاش‌ها با مشکل اساسی مواجه خواهد بود و امکان موفقیت آن حداقلی خواهد بود.

عربستان سعودی ... تنش آفرینی را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است و متأسفانه تعریف خود از منافعش را مبتنی بر تنش‌آفرینی قرار داده است

سیاست ما روشن و ثابت است، ایران به هیچ وجه مایل به وجود تنش در بین کشورهای اسلامی و کشورهای همسایه نیست و همیشه حتی در سخت‌ترین شرایط سعی کرده‌ایم شرایط را کنترل کنیم و حتی در مقاطعی که بخش‌های مهمی از افکار عمومی انتقادات به‌جایی در مسائل مختلف داشته است، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد که امور را کنترل بکند تا از یک حدی خارج نشود. این عربستان سعودی است که تنش آفرینی را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است و متأسفانه تعریف خود از منافعش را مبتنی بر تنش‌آفرینی قرار داده است.اگر تلاش‌های میانجیگری بخواهد قرین موفقیت بشود، قاعدتا باید در ایجاد نوعی تغییر در این سیاست غیرمنطقی و اشتباه عربستان سعودی در خصوص مسائل منطقه موفق شود.

همتای شما در کشور پاکستان اخیرا اعلام کرد در دیدار آقای نواز شریف و فرمانده ارتش این کشور از ایران، تهران موافقت کرده است که نماینده‌ای را برای بررسی حادثه حمله به سفارت عربستان و تلاش برای حل و فصل آن تعیین کند. این نماینده از سوی ایران مشخص شده و یا فقط وعده آن داده شده است. البته اگر کلیات موضوع را تأیید کنید؟

انصاری: آنچه در سفر آقای نواز شریف و فرمانده ارتش پاکستان هم به عربستان و هم به ایران اتفاق افتاد، طرح موضوع میانجی‌گری از سوی اسلام‌آباد برای انجام گفتگوهایی بین تهران و ریاض در پایتخت پاکستان و یا در مکانی که توافق خواهد شد، بود. جزئیات موضوع منوط به رخدادهای آینده خواهد بود که در مورد آن تصمیم‌گیری صورت بگیرد.

در خصوص موضوع سوریه، آمریکا و عربستان درصدد این هستند که یک لیستی از معارضان سوری تهیه کنند،‌ خواستم بدانم که این لیست آیا مورد تأیید ایران است و یا ایران طرحی در این باره دارد؟

انصاری: در قالب روند گفتگوهای وین و براساس اسناد آن باید گروه‌های تروریستی فعال در سوریه و گروه‌های معارضه مسالمت‌جو در این کشور به طور جداگانه مشخص شوند. دلیلش هم این است که راه‌حل سیاسی که در قالب وین دنبال شده و همچنان در جریان است، مبتنی بر دو اصل اساسی است. یک نفی تروریسم و تأکید بر راه‌حل سیاسی مسالمت‌آمیز، و دوم انجام گفتگوهای سوری-سوری بین دولت سوریه و گروه‌های معارضه.

بنابراین وقتی این دو اصل اساسی در مسیر نشست‌های بین‌المللی وین مطرح است، باید تکلیف هر دو موضوع روشن بشود. فهرست گروه‌های تروریستی مشخص شوند که این‌ها خارج از راه‌حل سیاسی خواهند بود؛ و گروه‌های معارضه که باید در گفتگوهای سوری-سوری حضور داشته باشند.
در گفتگوها ی سوری-سوری دو طرف شناخته شده باید وجود داشته باشد. یک طرف دولت که تکلیف آن مشخص است. طرف دیگر طیف وسیعی از گروه‌های معارضه است که همه مدعی‌اند ما نماینده معارضه‌ایم، یا ما گروه‌ بزرگتری هستیم و یا ما بیشتر در بخش‌هایی از جامعه حامی داریم. به این دلیل اینکه ادعاهای مختلفی وجود دارد، این موضوع باید سامان داده بشود که هیأت معارضه در گفتگوهای سوری-سوری به چه صورتی شکل می‌گیرد.

در این قالب کنفرانس‌های معارضه در برخی پایتخت‌ها و شهرهای مختلف هم در داخل سوریه و هم در پایتخت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای برگزار شده است. عربستان سعودی تلاش می‌کند که تفسیر خود را از گروه‌های معارضه بر روند امور تحمیل کند و قالب معارضه را او شکل بدهد. یعنی طیفی از گروه‌های معارضه که رابطه مستقیمی با عربستان دارند، جریان معارضه‌ای را تشکیل دهند که در برابر دولت گفتگو کنند. طبیعی است که این موضوع از سوی دیگر گروه‌های مختلف پذیرفته شده نیست و آقای دی‌میستورا نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه هم در روزهای اخیر در شورای امنیت اشاراتی به مشکلاتی که فراروی ایشان است داشته است.

در موضوع سوریه، اول باید تکلیف گروه‌های تروریستی مشخص شود و خارج از گردونه راه‌حل سیاسی قرار بگیرند

به هر حال قرار است که گروه‌های تروریستی در مکانیزم وین زیر نظر نماینده دبیرکل در یک کمیته که شامل نمایندگان 7 کشور است، به شکل اجماعی تعیین تکلیف شود. هرکه خارج از این فهرست باشد می‌تواند جزو گروه‌های معارضه باشد، اما منوط به سازوکارهای توافقی است که بین کشورهای عضو این کمیته اتفاق خواهد افتاد. برای اینکه بتوانند یک هیئت مشترک تشکیل دهند و اگر یک هیئت چند‌پاره‌ای تشکیل دادند، اجزا و سهم هر یک از اینها در این هیئت مشخص شود. این امور بین کشورهای مختلف و بین گروههای معارضه سوریه همچنان در حال بررسی و رایزنی است.

به هر حال موفقیت روند وین منوط به موفقیت در هر دو این پرونده‌ها است. اول باید تکلیف گروه‌های تروریستی مشخص شود و خارج از گردونه راه‌حل سیاسی قرار بگیرند و دوم گروه‌های معارضی که در گفتگوهای سوری-سوری مقابل دولت سوریه قرار خواهند گرفت نیز باید مشخص شود. هر چقدر که در این دو روند خلل وجود داشته باشد در روند وین خلل ایجاد خواهد شد. و هرچه این دو روند با دقت و با اجماع بیشتری بر اساس واقعیت‌ها شکل بگیرند و به نتیجه برسند، امکان موفقیت نهایی گفتگوها و سازوکار بین‌المللی و منطقه‌ای وین بیشتر خواهد شد.

در ماجرای مبادله زندانیان، آیا غرامتی نیز پرداخت شده است، خاصه در ارتباط با ایرانیانی که به ناحق در زندان‌های آمریکا محبوس بودند؟

انصاری: در جریان مبادله غرامت نداشتیم. از سوی ایران 4 نفر بودند که آمریکایی‌ها به دنبال تحویل گرفتن و آزاد کردن آن‌ها بودند. خوب اینها پرونده‌های مختلفی داشتند و مراحل مختلف قضایی را پشت سر گذاشته بودند که در چارچوب این تبادل قرار گرفتند. از آن طرف، ما سه دسته اتباع ایرانی داشتیم که یک دسته در ایران زندگی می‌کنند. که اینها مشکل خروج از کشور و تعقیب بین‌المللی از سوی اینترپل را داشتند. یعنی احکام اینترپل را داشتند و به محض خروج دچار مشکل می‌شدند. اینها از گردونه این کار خارج شدند، دیگر مشکلی نداشته و تعقیب آن‌ها رفع شد. دو دسته دیگر در آمریکا بودند که یک دسته زندانی بودنددر آمریکا و یک دسته هم زندانی نبودند اما محدودیت‌های قضایی از لحاظ شعاع مسافت‌هایی که می‌توانستند مسافرت کنند و یا خروج از کشور و یا مسائل دیگر داشتند. درباره این دو دسته هم آن‌هایی که زندانی بودند آزاد شدند و آنهایی که محدودیت قضایی داشتند، محدودیت‌های آن‌ها برداشته شد. در نتیجه این مبادله ناظر به غرامت نبود بلکه ناظر به آزادی و رهایی از محدودیت‌های قضایی بود که به شکل طرفینی انجام گرفت.

مبادله {زندانیان} ناظر به غرامت نبود بلکه ناظر به آزادی و رهایی از محدودیت‌های قضایی بود که به شکل طرفینی انجام گرفت

آقای سایمون گس، علاوه بر مسائل دوجانبه، طبف برخی گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای، در دیدارهایش با مقامات وزارت امور خارجه کشورمان، بحث میانجی‌گری بین ایران و عربستان و - یا در ماجرای سوریه - را دنبال کرده و مطرح کردند. و اینکه آیا بخش ویزای انگلیس در ایران راه‌اندازی شده است، زیرا ایشان صحبتی در این باره داشته‌اند.

انصاری: مدیرکل سیاسی وزارت خارجه انگلیس در چارچوب تحولاتی که در زمینه روابط دوکشور در جریان است، به تهران سفر کرد و گفتگوهایی را با دو معاون وزیر امور خارجه کشورمان انجام داد. گفتگوها به طور اساسی متمرکز بر مسائل دوجانبه و سیر روابط دو کشور بود که در جریان است. و مرحله‌بندی و توافقات کلی که بین دو کشور صورت گرفته است. اما رایزنی‌های عمومی در مورد مسائل منطقه و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی هم صورت گرفت ولی اینکه یک موضوع و پرونده خاصی را پیگیری کنند خیر، سفر هم در قالب دوجانبه انجام شد. عرض کردم که به طور طبیعی گفتگوهای کلی درارتباط با تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی هم انجام شد.

در مورد ویزا هم باید بگویم که این موضوع جزئی از مراحل رابطه دو کشور است که توافقاتی در مورد آن صورت گرفته است و انگلیس اعلام کرده است که به زودی این بخش را فعال خواهد کرد و از سوی ما نیز به شکل متقابل عمل خواهد شد. هر اتفاقی که بیافتد دو جانبه خواهد بود و منوط به پروسه ای است که در روابط دوجانبه بین دو کشور در حال طی شدن است.

 روابط دوجانبه ایران و انگلیس چه زمانی به سطح سفیر ارتقاء پیدا می‌کند، برنامه‌ای برای آن وجود دارد؟

انصاری: عرض کردم این منوط به توافق دو کشور است و طی مراحلی که پیش‌بینی شده است و تصمیم‌گیری ملی جمهوری اسلامی ایران براساس قانون مجلس شورای اسلامی، دولت در مورد این مرحله تصمیم خواهد گرفت ، ما الان هنوز در آن نقطه نیستیم.

در بحث آزادی چهار زندانی ایرانی دو تابعیتی، یکی از افراد آزاده شده فردی به نام نصرت‌الله خسروی بود که بر خلاف سه نفر دیگر، اطلاعاتی از وی در دست نبود. این فرد در چه سالی بازداشت شد و اتهام وی چه بود و اینکه گفته می‌شود او از کشور خارج نرفته و قصد دارد در ایران زندگی کند صحت دارد یا خیر؟

انصاری: فردی که اسم بردید یکی از چهار نفری بود که در این مبادله پرونده اش مطرح بود. یک خطایی در انتشار صورت گرفت و نام فرد دیگری که جزء این مبادله نبود ، آورده شد و ساعاتی رسانه ها و همه مشغول شدند.

این فرد یکی از چهار نفر بود به عنوان یک مسئله انسانی وقتی موضوع مطرح شد وزارت امور خارجه به این پرونده ورود کرد و در نهایت بعد از گفت‌وگو های طولانی به نتایج و فرمولی رسید که بر اساس آن مبادله شکل گرفت.

این فرد اعلام کرده که مایل است در ایران باشد و در یکی از شهرستان‌ها به زندگی خود ادامه خواهد داد. متقابلاً ما به عنوان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران وظیفه خود می‌دانستیم امور مربوط به اتباع خودمان را در خارج که معضل قضایی برایشان پیش آمده را در قالب چنین مسئله‌ای حل کنیم.

اینکه اتباع ایرانی مایل هستند در آمریکا بمانند یا به ایران بیایند، مربوط به زندگی شخصی خودشان است و ما اصراری نداشتیم و نخواهیم داشت که چه کسی کجا زندگی می‌کند

لذا در مبادله‌ای که انجام شد، تا جایی که توانستیم بیشترین تعداد پرونده‌های اتباع خودمان در آمریکا را در چارچوب این مبادله در دستور کار قرار دادیم. بخشی از اتباع ما در ایران بودند اما مشکل تعقیب قضایی در خارج از کشور را داشتند که رفع شد. بخشی از اتباع ما نیز در آمریکا بودند اما با دو موضوع مواجه داشتند؛ تعدادی از اتباع ما حبس‌های زمان دار خاصی داشتند و تعدادی نیز در حبس نبودند اما پرونده قضایی و محدودیت‌های قضایی داشتند. مجموعه اینها در قالب این مبادله و در حدی که توانستیم، حل شد. اینکه اتباع ایرانی مایل هستند در آمریکا بمانند یا به ایران بیایند، مربوط به زندگی شخصی خودشان است و ما اصراری نداشتیم و نخواهیم داشت که چه کسی کجا زندگی می‌کند.

تعداد زیادی از اتباع ایرانی در کشورهای مختلف دنیا محکوم به حبس شدند که بنابر آمارهای ارائه شده، نیمی از این محکومان به خاطر مواد مخدر به حبس محکوم شدند. یکی از کشورهایی که تعداد قابل توجهی از ایرانیان در آنجا به خاطر مواد مخدر محکوم به حبس شدند و برای آنها حکم اعدام صادر شده، مالزی است. وزارت خارجه برای این دست از اتباع چه رایزنی‌هایی انجام داده است؟

انصاری: این مسئله کشور به کشور متفاوت است. با کشورهایی که توافقنامه مبادله زندانیان داریم، امکان تفاهم بیشتر است و معمولا تلاش می‌شود پرونده‌های مطروحه را با این سازوکارها حل کنیم و این افراد برای گذراندن حبس خود به ایران بیابند.

زندان مشکلات و محدودیت‌های خاص خود را دارد و زندان در خارج از ایران، به شکل مضاعفی مشکل آفرین خواهد بود. با کشورهایی که این توافقنامه وجود ندارد، بخش های کنسولی سفارت‌خانه‌های ما بر اساس توافقنامه‌ها و اعراف بین‌المللی و قوانین کشور متوقف‌‌فیه در حدی که حاشیه تحرک  و امکان پیگیری دارند در زمینه گرفتن وکیل و پیگیری پرونده اتباع ما، ورود می‌کنند اما به هر حال امر متوقف به این است که قانون آن کشور چگونه است. آیا توافق خاصی بین دو کشور وجود دارد یا خیر؟ و رویه‌های بین‌المللی چگونه است؟.

کشور به کشور و پرونده به پرونده زمینه تفاهم ما بالا و پایین می‌رود. وزارت امور خارجه به شکل کلی تلاش کرده از طریق بخش های کنسولی، آلام و مشکلات زندانیان ایرانی در خارج از کشور را به حداقل ممکن برساند ولی برخی از پرونده‌ها به دلیل قوانین داخلی کشورها و عدم وجود موافقنامه‌های معاضدت قضایی بین ایران و آن کشورها و عدم وجود یک رویه راه گشا زمینه های تحرکمان محدود می‌شود.

باندهای قاچاق مواد مخدر متاسفانه از سادگی مسافران و توریست‌های ایرانی سوءاستفاده می‌کنند و تحت پوشش بار و اثاث خودشان را تحویل مسافران ایرانی می‌دهند

از جمله این پرونده، پرونده‌هایی خاصی در یک کشور است که شما از آن نام بردید و در جاهای دیگری نیز پرونده‌های مربوط به مواد مخدر وجود دارد که گاه با خطا اتفاق می‌افتد به دلیل برخی داروهایی از جمله متادون که همراه افراد است یا باندهای قاچاق مواد مخدر متاسفانه از سادگی مسافران و توریست‌های ایرانی سوءاستفاده می‌کنند و تحت پوشش بار و اثاث خودشان را تحویل مسافران ایرانی می‌دهند و گاهی برخی از خانواده‌های ساده اندیش گرفتار مصیبت هائی برای سالیان طولانی  می‌شوند.

در تمام این موارد خاص تلاش شده حداکثر امکانی که برای حل مشکلات وجود دارد بکار گرفته شود ولی عدم سازو کارهای مورد تفاهم و هم عدم وجود موافقت معاضدت قضایی بین دو کشور برای مبادله و هم بحث قوانین سختگیرانه برخی کشورها در ارتباط با مسائل مواد مخدر، زمینه تفاهم ما را محدود می‌کند. در این موارد وزارت امور خارجه سعی می‌کند، به نحوی کانال ارتباطی بین خانواده‌ها با زندانیان تسهیل کننده باشد. همچنین سرکشی مستمر به بازداشتگاه‌ها و رسیدگی به مشکلات و وضعیت آنها صورت می‌گیرد و پیگیری های لازم سیاسی، قضایی و کنسولی انجام شود.

درباره ماجرای مبادله زندانیان با آمریکا، در ایالات متحده تعداد زیادی از سیاستمداران درباره ماجرای پرداخت مبلغ 1.7 میلیارد دلار به ایران از اصطلاح «باج» استفاده می‌کنند؟ حالا آیا واقعا جیسون 1.7 میلیارد دلار می‌ارزید برای طرف آمریکایی؟

انصاری: ببینید اینکه خبرسازی‌ها و جریان‌سازی‌های خبری چه چیزی است یک طرف ماجرا است، و اینکه واقعیت ماجرا چیست نیز یک ماجرای دیگر است. پرونده 1.7 میلیارد دلار یک پرونده قدیمی است که در قالبی که بین دو کشور پیش‌بینی شده بود، در چارچوب توافقنامه الجزایر، در دادگاه لاهه در حال پیگیری بود. یک پرونده قضایی سه دهه و اندی است. این پرونده در قالب تحولات جدید و فرصت‌هایی که پدید آمد توانست به این نقطه‌ای برسد. ما یک پرونده قدیمی را درحقیقت خاتمه دادیم و استیفای حقوق ملت خود را کردیم و آن‌ها هم نگران از این بودند که اگر مسیر قضایی بخواهد طی شود، گرچه طولانی است، اما در نهایت ممکن است ارقام بالاتری و بیشتری را در روند قضایی باید پرداخت کنند. بنابراین برای ما خاتمه دادن به یک پرونده قدیمی و استیفای حقوق ملتمان بود که از قبل از انقلاب مانده بود، از روز پیروزی انقلاب تا به امروز، یک پرونده‌ای که با معماهای مختلفی مواجه بود و پیچیدگی‌های خاص خود را داشت. پرونده به لحاظ قضایی و به لحاظ محتوایی بسیار پیچیده‌ای بود. اضافه بر اینکه شرایط خاص رابطه هم مزید بر علت شده بود و بر پیچیدگی‌ها افزوده بود.در فرصتی که پدید آمد و فضای جدید، ما در این پرونده قدیمی، حقوق خودمان را استیفا کردیم و آن‌ها هم برایشان این بعد مثبت را داشت که در آینده به ارقام بزرگتری نرسد. چون هر چه زمان می‌گذرد خسارت‌ها و غرامت‌هایی که باید پرداخت بکنند مستمرا بیشتر می‌شود. این پرونده این جا خاتمه پیدا کرد.

موضوع 1.7 میلیارد دلار ... یک مسئله مستقل بود و با موضوع مبادله زندانیان ارتباطی اصلا نداشت

این موضوع یک مسئله مستقل بود و با موضوع مبادله زندانیان ارتباطی اصلا نداشت. ولی زمانی که اتفاقات در کنار هم رخ داده و از نظر زمانی نزدیک به یکدیگر باشند، انواع تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌ها در مورد تقارن این‌ها مطرح می‌شود اما منطبق با واقعیت نیست.

 با توجه به اینکه گروه‌های سیاسی لبنان در حال نزدیک شدن به یک توافق برای انتخاب رئیس جمهوری هستند، اما برخی تحلیلگران بر این باورند که بدون توافق ایران و عربستان، رئیس جمهوری لبنان در کار نخواهد بود. در این وضعیت ایران برای حل مسئله برنامه‌ای دارد یا خیر، یا این مسئله را به متحدان خود واگذار می‌کند؟

انصاری: این امر متعلق به ملت لبنان و گروه‌های لبنانی است. هرچند این مسأله در سطح منطقه‌ای و یا بین‌المللی مطرح است و کشورهایی می‌توانند نقش تسهیل‌کننده یا مانع داشته باشند. اما اصل این موضوع یک مسأله داخلی لبنان است و مرتبط با پیچیدگی‌های حیات سیاسی درونی لبنان است. البته گروه‌های لبنانی ترجیح می‌دهند که برای سبک‌کردن مسئولیت خود و فرار از مشکلاتی که باید خودشان حل کنند، مستمرا آن را به بازیگران بیرونی ارجاع می‌دهند. اما واقعیت این است که مسأله ریاست جمهوری لبنان یک مسأله داخلی لبنانی است و مشکل آن مرتبط با تناقض‌های داخلی صحنه سیاست لبنان است. نه حتی بین دو جریان عمده سیاسی لبنان، بلکه در درون جریان‌های سیاسی لبنانی هم هر یک از جریان‌ها پیچیدگی‌های خاص و تناقضات درونی دارد.

البته باید گفت که حتما فضای منطقه‌ای هم مؤثر است، اما این نیست که فضای منطقه‌ای این مشکل را خلق می‌کند. تناقض‌های درون لبنانی و پیچیدگی‌های آن موجب این پیچیدگی شده است. اما بازیگران بیرونی هم می‌توانند نقش تسهیل‌کننده یا نقش عایق داشته باشند.

شما در یکی دو ماه اخیر مشاهده کردید که تناقضات درون جریانی پیچیدگی‌های موضوعی را بیشتر نشان داد. یعنی تا حالا شاید خیلی‌ها تلقی می‌کردند که چون دو جریان عمده موجود در لبنان نمی‌توانند با هم توافق کنند، رئیس جمهوری انتخاب نمی‌شود. در دو ماه اخیر مشخص شد که در درون جریان‌های عمده هم پاره‌جریان‌هایی است که هریک اهداف وسیاست‌های خاص خود را دارد و این موزاییک سیاست لبنان است و تنوع صحنه سیاسی لبنان که امور سیاسی این کشور را همواره با پیچیدگی همراه می‌کند. در دوران معاصر امور لبنان از جمله انتخاب رئیس جمهوری این کشور همواره در تناقض‌های این موزایک متنوع در عین حال که فرصتی بوده برای لبنان و مزیت‌هایی برای جامعه لبنان در صحنه غرب آسیا ایجاد کرده است، اما در عین حال عایق و مانعی هم بوده است در برابر خیلی از تحولات، به دلیل اینکه امکان شکل‌گیری یک تصمیم سریع را مانع شده است. البته بدون تردید تأثیرپذیری از مسائل بیرونی هم جزئی هم از پیچیدگی صحنه سیاسی لبنان است.

هرگونه توافق درون مسیحی لبنانی که مورد حمایت ملی در لبنان قرار بگیرد مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران هم خواهد بود

از آنجا که پست رئیس جمهوری لبنان مربوط به جامعه مسیحی مارونی لبنان است، ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران از ابتدای این مشکل اخیر اعلام کردیم که هرگونه توافق درون مسیحی لبنانی که مورد حمایت ملی در لبنان قرار بگیرد مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران هم خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران هیچگونه مانعی در برابر شکل‌گیری این اجماع، نخست در سطح درون مسیحی-مارونی و بعد در سطح ملی ایجاد نخواهد کرد، بلکه استقبال از شکل‌گیری این اجماع استقبال خواهد کرد. اما آنچه این اجماع را به تعویق انداخته است در درجه اول پیچیدگی و تنوع موزایک‌گونه صحنه سیاسی لبنان است و تناقض‌های بین دو جریان عمده و در درون هر یک از این دو جریان، بین جناح‌های مختلف آن و البته ارتباط صحنه داخلی لبنان با بحران‌های منطقه غرب آسیا است که دائما آن را به تعویق انداخته است.

 در مورد قانون محدودیت ویزا، پیش از اینکه بیانیه آمریکایی‌ها منتشر شود، برخی مسئولان وزارت امور خارجه از جمله جناب عراقچی گفتند که در مورد آن با طرف‌های آمریکایی صحبت‌هایی داشتیم، حال که وزارت خارجه آمریکا در مورد اجرای این قانون بیانیه‌ای را صادر کرده آیا به پایان ماجرا رسیده‌ایم و یا اینکه هنوز رایزنی‌ها ادامه دارد؟ مثلا در مورد استثناها که به اختیار وزیر امنیت داخلی آمریکا است، یا موضوع توریست‌ها؟ همچنین این موارد استثنا برای پس از اجرایی شدن برجام است، برای کسانی که پیش از اجرای برجام به کشور آمده‌اند، چطور؟

انصاری: در قانونگذاری داخلی آمریکا، آمدند در ذیل یک تبصره از قانون بودجه خود که نام ایران وجود نداشت، و فقط عنوان شده بود "کشورهای حامی تروریست وزارت خارجه آمریکا"؛ بعدا آمدند نوشتند کسانی که به عراق و سوریه سفر کرده‌اند. پس از آن نوشتند که عراق، سوریه و کشورهای مندرج در فهرست حامیان تروریست وزارت خارجه، که طبق این فهرست ایران به صورت خودکار مشموع این بند می‌شد.

ما پیشتر اعلام کرده‌ایم که هر قانون، تبصره، طرح تحت هر عنوانی که در آمریکا اتفاق بیافتد اگر تعهدات دولت آمریکا را براساس برجام را نقض بکند، آن را ناقض توافق هسته‌ای می‌دانیم. در رایزنی‌ها و گفتگوهایی که با آمریکایی‌ها داشتیم، آقای کری در نامه‌ای به جناب ظریف اعلام کردند که ما قانون مصوب کنگره را با استفاده از اختیارات دولت آمریکا، به نحوی اجرا خواهیم کرد که ناقض تعهدات بین‌المللی آمریکا براساس برجام نباشد. این براساس آن نامه‌ای است که آقای کری نوشته است. آنچه که اخیرا اعلام شده است، در واقع ذیل این نامه است، که در درون مصوبه، استثناها را به وزارت امنیت داخلی آمریکا ارجاع داده است. در آنچه که اعلام شده است که این دسته از افراد براساس مکانیزمی که در قانون پیش‌بینی شده است،‌ اموراتشان تسهیل خواهد شد تا مشمول مصوبه جدید نباشند. چرا؟ به دلیل اینکه بازرگانان، خبرنگاران، و کارکنان دولتی و نهادها و مؤسسات را مستثنا شده‌اند. این سه‌دسته کسانی هستند که صراحتا مرتبط با برجام هستند و در ذیل برجام قرار خواهند گرفت.

درباره قانون محدودیت ویزا ... اصل این موضوع را صدمه‌زننده به روند رابطه طبیعی بین کشورها با ایران می‌بینیم

اما در مورد اینکه آیا این پایان کار است؟ طبیعی است که ما اصل این موضوع را صدمه‌زننده به روند رابطه طبیعی بین کشورها با ایران می‌بینیم. یعنی امری که به طور طبیعی باید جزو نتایج برجام می‌بود. بنابراین دو موضوع در اینجا مطرح است. یکی مسائلی که با نص صریح برجام مشکل داشته و تناقض دارد، این‌ها در دسته اول پیگیری می‌شود برای اینکه اتفاق نیافتند و اگر اتفاق افتاده باشند به نحوی تدارک دیده شود و رفع شوند. اما با فضای عمومی برجام، غیر از مواد آن، درباره نتایج و فضای عمومی آن تناقض داشته باشد، تلاش خواهد شد برای اینکه صدمه‌زنندگی‌ها به حداقل ممکن برسد واین موضوع همچنان در دستور کار خواهد بود.

در تمام مراحل اجرای برجام همچنان جزئیات مسائل مربوط به برجام، موارد اختلافی در تفسیر برجام در دستور کار باقی خواهد بود. در درون برجام نیز یک مکانیزم حل اختلاف در نظر گرفته شده است که حسب مورد می‌توان به آن مکانیزم چندجانبه با حضور همه شرکا می‌توان رجوع کرد. خارج از برجام نیز رایزنی بین شرکای برجام در زمینه اجرای برجام و مشکلاتی که پیش خواهد آمد در تفسیرهایی که در مراحل اجرای برجام ایجاد می‌شود همچنان در دستور کار باقی خواهد ماند.

هیئت عالی نظارت بر برجام در مورد این ماجرا تصمیمی گرفته است؟

انصاری‌: هیئت عالی نظارت بر برجام وظیفه‌اش رصد کردن مراحل مختلف اجرای برجام است و در مواردی که اختلافی وجود دارد در مورد ادامه مسیر تصمیم‌گیری می‌کند که آیا نقش برجام اتفاق افتاده است یا خیر و اگر اتفاق افتاده است، در ادامه و در خصوص تعامل با این موضوع تصمیم می‌گیرد. این هیئت مرتبط جلساتی را داشته است اما مصوبات این هیئت طبیعتا باید توسط خود هیئت و مکانیزم‌هایی که در خود هیئت در نظر گرفته می‌شود اعلام شود. این مکانیزم خارج از وزارت امور خارجه است.

در بحث منطقه‌ای نکته‌ای از سوی برخی تحلیلگران مطرح می‌شود مبنی بر اینکه به شکل‌ اجتناب‌ناپذیری رخداد تجزیه دوباره در منطقه خاورمیانه رخ خواهد داد، در این باره چه نظری دارید؟

انصاری: بحث تقسیم یا تجزیهِ تجزیه‌شده که در زبان عربی به آن «تجزئة المتجزء» می‌گویند، بحثی است که در سال‌های اخیر که منطقه آبستن حوادث بوده و در حال «شدن» و تحول بوده است، همواره مطرح شده است. برخی معتقدند که به لحاظ تحلیلی منطقه در معرض یک «سایکس‌-پیکوی» جدید و شکل‌گیری مرزهای جدیدی است. و برخی هم معتقدند که علیرغم همه این سر و صداها، در نهایت منطقه استعداد تجزیه شدن مجدد را ندارد. نه اینکه استعداد ندارد، امکان به نهایت خود رسیدن این استعداد (تجزیه) وجود ندارد، به دلیل سیاست‌های مختلف برخی کشورها در سطح منطقه و در سطح بین‌المللی؛ که تعداد بازیگرانی که از تجزیه ضرر خواهند کرد، بیشتر از بازیگرانی است که از آن منفعت خواهند برد. و بنابراین فرصت‌های فراروی تجزیه و تقسیم مجدد منطقه محدودتر از آنچیزی است که تلقی می‌شود و در رسانه‌ها اعلام می‌شود.

تعداد بازیگرانی که از تجزیه {در منطقه} ضرر خواهند کرد، بیشتر از بازیگرانی است که از آن منفعت خواهند برد

به هر حال در واقعیت امر منطقه غرب آسیا، در معرض خطر تجزیه است. در کانون‌های بحرانی منطقه ما این احتمال وجود دارد که فرآیند فروپاشیدن درون کشوری به نحوی پیش برود که به نقطه نهایت خود که تجزیه است برسد. بنابراین احتمال وارد است اما اینکه این احتمال به نهایت خود برسد، من فکر می‌کنم که اولا به دلیل سیاست تعداد قابل توجهی از بازیگران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی که منافع خود را از طریق این تجزیه محقق شده نخواهند دید، و ثانیا به دلیل فرآیندهای معکوس درون کشوری در زمینه توافق ملی مجدد بین اجزای جوامعی که در حال درگیری با هم هستند، امکان پشت سر گذاشتن این مرحله بدون تجزیه همچنان وجود دارد. این در سطح تحلیلی بود.

اما در سطح سیاست جمهوری اسلامی ایران، بدون تردید جمهوری اسلامی ایران مخالف تجزیه کشورهای منطقه است. یکی از خطوط قرمز ما نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشورهای منطقه است. جمهوری اسلامی ایران معتقد است و بر اساس این اعتقاد خود، برنامه‌ریزی، طراحی و اقدام می‌کند که هیچ یک از کشورهای منطقه تجزیه جدید و تقسیم مجدد نشوند. جمهوری اسلامی ایران در مدل ایده‌آل خود به دنبال وحدت امت اسلامی است. اما حداقل در مدل واقع‌گرایانه همین چیزی که موجود است را به عنوان امر واقع در دستور کار خود و برنامه‌ها و طراحی‌های خود قرار داده است و در بحران‌های جاری در منطقه هم یک خط قرمز قطعی جمهوری اسلامی ایران وصول وضعیت بحرانی به نقطه تجزیه است. و در این قالب سیاست‌های خود را دنبال می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران معتقد است و بر اساس این اعتقاد خود، برنامه‌ریزی، طراحی و اقدام می‌کند که هیچ یک از کشورهای منطقه تجزیه جدید و تقسیم مجدد نشوند

ما معتقدیم که بسیاری از کشورهای منطقه هم در این زمینه اشتراک مواضع و منافع با جمهوری اسلامی ایران دارند. البته ممکن است برخی از بازیگران در برخی مواقع بازی‌های تاکتیکی اشتباهی انجام دهند اما در سطح استراتژیک، غالب کشورهای منطقه به این موضوع توجه دارند که بازی تجزیه، بازی پایان ناپذیر است. می‌تواند شروع بشود اما نمی‌تواند خاتمه یابد. لذا منعفت راهبردی غالب بازیگران منطقه‌ای به استثنای رژیم صهیونیستی که از ابتدای تأسیس این موجودیت صهیونیستی تا به امروز سیاستش تجزیه منطقه و دعواهای منطقه‌ای و تشدید تناقض‌های درون منطقه‌ای بوده است، برای اینکه بتواند خود را حفظ کند و بازیگر برتر در منطقه باشد و خطری او را تهدید نکند. به استثنای این بازیگر که اساسا بازیگر تحمیلی به این منطقه است و جزئی از بافت طبیعی منطقه غرب آسیا نیست، غالب بازیگران دیگر توجه به این موضوع دارند، گرچه گاه در سطوح تاکتیکی دچار اشتباهاتی می‌شوند که تأثیرات منفی راهبردی هم دارد. اما فکر می‌کنم که در سطح راهبردی به این مسأله توجه می‌شود و امیدواریم دو موضوع روند توافق ملی در درون کشورهای در حال توافق  از یک سو و فهم مشترک در مورد خطر راهبردی تجزیه در نزد قدرت‌های منطقه‌ای از سوی دیگر ضامن و اطمینان بخش عدم تجزیه باشد. گرچه همواره این خطر در برابر تحولات منطقه قرار دارد و لازم می‌کند که همه بازیگران منطقه‌ای با نهایت هشیاری نسبت به این موضوع توجه داشته باشند.

به عنوان پرسش نهایی، برخی نگرانی‌ها در مورد تبدیل شدن برجام از مسأله‌ای ملی به یک موضوع سیاسی داخلی وجود دارد. نظر شما چیست؟

انصاری: آنچه در قالب برجام انجام شده، حاصل ظرفیت‌های ملی جمهوری اسلامی ایران است و منسوب کردن آن به یک گروه یا جریان یا دولت برخورد درستی نیست.  تبدیل کردن مسائل ملی به بحث‌های باندی، قبیله‌‌‌‌‌‌ای پسندیده نیست. در همه‌جای دنیا مسائل ملی، چتر ملی و فراگیر دارد و هیچ‌ جریان و گروه حق مصادره آنرا ندارد که به نظرم ما باید مسائل ملی را از موضوعات جناحی تمیز کنیم.

برجام حاصل مقاومت ملت ایران در مقابل زورگویی‌ها بوده است، طبیعی است آنچه در قالب برجام انجام شده است، به طور کلی حاصل ظرفیت‌های ملی جمهوری اسلامی ایران و منسوب کردن آن به یک گروه یا جریان یا دولت برخورد درستی نیست.

برجام ... حاصل ظرفیت‌های ملی جمهوری اسلامی ایران است و منسوب کردن آن به یک گروه یا جریان یا دولت برخورد درستی نیست

برجام دستاورد جمهوری اسلامی ایران ظرف دهه گذشته است و باید به دستاوردها نگاه ملی داشته باشیم؛ نگاه وزارت خارجه به عنوان یک نهاد حاکمیتی این است که برجام با همه خوبی‌ها و بدی‌ها و با همه نقاط مثبت و منفی که دارد بیان برآیند ملی نظام جمهوری اسلامی ایران است نه اینکه یک گروه بخواهد با برجام برای خود شناسنامه صادر کند. من، تنها سخنگوی وزارت خارجه نیستم بلکه وظیفه دارم در مواضعی در تراز نظام جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کنم و این وظیفه اقتضائاتی دارد که از جمله آن، نگاه ملی به دستاوردهای ملی جمهوری اسلامی ایران است.

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 508326

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =