یک کارشناس مسائل ترکیه در گفتگو با خبرآنلاین از رابطه میان داعش و ترکیه می گوید.

سعید جعفری  - جنس روابط ترکیه با داعش مدتی است مورد توجه قرار گرفته است. به ویژه بعد از اظهارات علنی مقامات روس که از وجود رابطه مستقیم میان آنکارا و اعضای گروه موسوم به دولت اسلامی خبر می داد. اما چه منافعی پشت این رابطه نهفته است؟ چرا ترکیه می خواهد از داعش بهره ببرد و چه همسانی هایی سبب شده یک دولت و یک گروه ستیزه جو که شاید بهتر باشد آن را تروریست بخوانیم با یکدیگر همسو عمل نمایند. آیا نوع نگاه سلفی و بازگشت به گذشته این دو اردوغان و بغدادی را به یکدیگر نزدیک کرده است یا تنها یک ارتباط تاکتیکی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها با اسدالله اطهری گفتگو کردیم تا نظر این کارشناس مسائل ترکیه را در این رابطه جویا شویم. این استاد دانشگاه ضمن در هرنوع ارتباط اندیشه ای میان ترکیه و داعش، تنها بر استفاده ابزاری ترکیه از جریانی مانند داعش تاکید کرد. در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید. 

نوع نگاه عثمانی گرای ترکیه تا اندازه ای برخی از تحلیلگران مسائل خاورمیانه را به این باور رسانده که نوعی هم نوایی میان نگاه ترکیه عثمانی و سلفی ابوبکر بغدادی در حوزه بازگشت به گذشته و نوعی یافتن مدل ایده آل در گذشته پدید آید. شما چقدر با این موضوع موافق هستید؟

من خیلی با این نگاه موافق نیستم. بازگشت به عثمانی گرایی که شما به آن اشاره می کنید بازگشت سیاسی، جغرافیایی، فرهنگی است یا اندیشه ای؟ شما نئو عثمانیسم را بازگشت فکری ارزیابی می کنید ولی موضوع این است ترکیه جغرافیایی که عثمانی در آنها فعال بوده را حوزه فرهنگی خود می داند و دنبال این است که هژمونی خود را در آنچا حفظ کند. این در مورد ایران هم صدق می کند. ایران فرهنگی به آسیای مرکزی، نظر دارد. آیا بازگشت ایران به این جغرافیا به معنای بازگشت به اسلام گرایی یا ایران گرایی است؟ شما چطور بین اینها ارتباط برقرار می کنید؟ من فکر می کنم اساسا حزب عدالت و توسعه تا زمانی که آقای گولن از آن جدا نشده بود دنبال این بود که استانداردهای مدرن جهانی شدن را در ترکیه اجرا کند، اتفاقا برخلاف حرف شما بحث بر سر این بود که همانطور که دموکرات مسیحی ها مسیحیت را با دموکراسی و مدرنیته آشتی دادند، عدالت و توسعه هم می خواست در ترکیه این کار را انجام دهد، یعنی به نحوی اسلام را نه به شکل طالبان و وهابی ها، که به شکل تازه خود، وارد حوزه سیاست کند، این تفکری بود که عدالت و توسعه به رهبری اردوغان در ترکیه پیاده کرد. 

اما دیگر گولنی وجود ندارد و نگاه گولنی هم در ترکیه تغییر یافته است.

گولن در پی این بود بین اسلام، دموکراسی و مدرنیته سازش و تعادلی برقرار کند. اتفاقا آقای اردوغان هم اظهار می داشت که ما دنبال شریعت نیستیم، ما حزبی اسلامگرا نیستیم ما محافظه کاریم و نسخه ای از دموکرات مسیحی اروپایی در ترکیه را پیاده می کنیم. یا اگر مصاحبه های آقای عبدالله گل را بخوانید، می بینید او تاکید کرده ما دنبال پیوند بین اسلام و دموکراسی هستیم، این برخلاف صحبتی است که شما می فرمایید ترکیه به دنیال سلفیزم است. حتی دولتمردان ترکیه در حوزه دین و سیاست و تداخل میان آنها هم با احتیاط رفتار می کردند و این باعث می شد اردوغان و دوستانش از سوی دوستان دیروز و اسلامگرایان معتقد مورد انتقاد قرار گیرد که چرا نسبت به هویت اسلامی خود بی تفاوت عمل می کند. نباید از این جملات و اظهار نظرها فاصله بگیریم و آنها را از یاد ببریم. عدالت و توسعه ریشه های اخوان المسلمینی دارند. حزب عدالت و توسعه از احزابی چون رفاه و سعادت و امثالهم که همه آنها ریشه اخوانی دارند به اینجا رسیده است.

اردوغان برخلاف ادعاهایی که طرح می کند، در حوزه عمل در حال پررنگ تر کردن نقش شریعت در حکومت و همچنین سلفی گری در این کشور است، در بحث های مربوط به حجاب و همچنین آزادی های مدنی و اجتماعی تلاش های محدود سازی را در پیش گرفته است. این موارد ما را به این نتیجه نمی رساند که ترکیه با قیچی دو لبه می خواهد از یکسو عثمانی گرایی را در این کشور در حوزه سیاست خارجی احیا کند و در حوزه داخلی هم نوعی سلفیزم دینی و مذهبی را پیاده نماید.

من با این نظر شما موافق نیستم. در خصوص مسئله حجاب اقدامی که دولت ترکیه انجام می دهد نوعی گذار از سکولاریته شرقی و غلط به سکولاریسم حقیقی است. سکولاریزم در معنای اساسی باید بی طرفی دولت نسبت به مذهب باشد ولی در ترکیه بر اساس تفسیر آتاترکی اینگونه نبود. تفسیر آتاترکی کاملا ضد سکولاریسم بود، سکولاریسم این است که در خصوص موضوع پوشش، فرد در انتخاب این پوشش آزاد باشد. مگر امروز کسانی که در ترکیه حجاب ندارند بازداشت می شوند؟ افراد در ترکیه در انتخاب پوششان آزاد هستند. اتفاقا اقدامات دولت ترکیه در حال اخلاقی کردن جامعه است و اقداماتی که در راستای حجاب هم صورت گرفته نوعی آزادی بخشی به جامعه است. کسانی که می خواهند حجاب داشته باشند، در این انتخاب آزاد هستند و کسانی که به این مسئله علاقه ای ندارند هم می توانند آن را رعایت نکنند و برخورد غیر حقوق بشری با آنها صورت نمی گیرد. در مورد آزادی های مدنی هم باید اشاره کنم اکثر روزنامه نگاران زندانی کرد هستند و یا بیشتر در جریان و جبهه فتح الله گولن فعالیت می کنند. در این مورد می توانم با شما هم نظر باشم که دولت ترکیه به سمت نوعی اقتدار گرایی می رود و از دموکراسی فاصله می گیرد. به این معنا که اردوغان در حال تبدیل شدن به یک احمدی نژاد دیگر است و در برخی حوزه ها در حال تندروی است. به عنوان مثال اظهار داشته بود که زن و مرد با هم برابر نیستند؛ این حرف ها نشان می دهد رگه هایی از قرائتی غیر دموکرات در اردوغان در حال بروز و ظهور است. آقای اردوغان تلاش کرده نوعی توسعه سیاسی را در کشور پیش بگیرد. البته برخی مشکلات و مسائلی در این مسیر پدید آمده است ولی در مجموع باید شما بدانید ترکیه را با کدام کشور مقایسه می کنید. 

یعنی باید با نوعی نگاه نسبی و با در نظر گرفتن همسایگان و کشورهایی که وضعیت مشابهی دارند اوضاع ترکیه را رصد کنیم؟

همینطور است. البته حتما زندانی کردن خبرنگاران، محدود کردن روزنامه نگاران و نهادهای اجتماعی، ایجاد محدودیت برای شبکه های اجتماعی و اینترنت شاخص های منفی هستند، اما صحبت اینجاست شما ترکیه را با چه کشوری می خواهید مقایسه کنید؟ با عراق؟ طالبان؟ سوریه؟ افغانستان؟ عربستان؟ یا با کشورهای اروپایی؟ ما باید این کشور را در حد و اندازه خودش مورد قضاوت قرار دهیم. کشوری که آن را می توان در قالب هایی چون آفریقای جنوبی، اندونزی و مالزی قابل بررسی است.

 اساسا نوع رابطه و آینده مراودات بین ترکیه و داعش را چگونه می بینید؟ 

 

من فکر می کنم ترکیه از داعش فقط به عنوان ابزاری برای مدیریت سایر جریان های منطقه ای استفاده می کند. گفته می شود چون ایران با سپاه قدس در تحولات منطقه ای تاثیرگذار است یا از نیروهای سازمان یافته حزب الله در جهت پیگیری منافع خود بهره مند می شود ترکیه هم می خواهد با داعش یک نوع بازی مذهبی جنبشی در سطح منطقه پیاده کند. ولی واقعیت این است که آیا این ایده را دولت ترکیه اداره می کند یا بخشی از نیروهای فعال عدالت و توسعه؟ یا شاید هم بخش نظامی و امنیتی به دنبال این تفکر هستند؟ اینها سوالاتی هستند که باید با احتیاط به آنها پاسخ داد. ما دیدیدم که داعش کردها را در سوریه و کوبانی و شمال عراق تضعیف کرد و ترکیه چهره ای ژانوس گونه از خود به نمایش گذاشت؛ از یک طرف می گفت با کردها و بارزانی همسو است، از یکطرف هم در کردستان سوریه و کوبانی با عدم حمایت خود از مردم باعث شد تلفات عظیمی نصیب کردها شود. بنابراین شکاف جدی میان اعراب، کردها و ترک ها ایجاد شده که ترکیه باید سالهای زیادی زحمت بکشد تا این شکاف را ترمیم کند و این تاثیر منفی که از سیاست های خود برجای گذاشته را برطرف سازد. چون سیاست های ترکیه باعث شد کردها به آن صورت در کوبانی قلع و قمع شوند.

4950

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 494193

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
    8 14
    هژمونی فرهنگی عثمانی حرف خنده داری بود
  • بی نام IR ۰۴:۵۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
    12 22
    عثمانی بجز کشتار و غارت چه فرهنگی داشت که هژمونی داشته باشد آیا نمیدانید آنها رکورددار نسل کشی در کل تاریخ بشر بوده اند
  • بی نام A1 ۰۵:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
    10 18
    سلام،اردوغان با تفکرات جاه طلبانه اش ترکیه را نابود خواهد کرد وتمام آثار دموکراسی در ترکیه را ازبین خواهد برد امری که تمام آثارش از هم اکنون در ترکیه پیدا شده است ایجاد دشمنی با کلیه همسایگان ازجمله روسیه،عراق،سوریه وایران بایونان هم از قبل دشمنی دیرینه داشته است.ایجاد تشنج ودرگیریهای قومی ومذهبی باکردهاوعلویهادر داخل ترکیه،درگیری ودستگیری مسئولین واعضای احزاب مخالف،تعمیق روابط با اسرائیل که روابط مخفی خود با این کشوربدنام راعلنی کرده است،حمایت از روریستی ترین وخشن ترین وضدانسانی ترین گروههای تروریستی درجهان ازجمله داعش والنصره...که بعنوان حامی اصلی این گروهها نام برده می شود،تعمیق روابط بامزدوران منطقه ای امریکاوغرب ازجمله عربستان،قطر،بحرین،امارات واردن و...بدنبال تغییر در قانون اساسی و...