شایدصلحی ناپایدار؛ از دل جنگی دائمی!

آیا طالبان با هدایت پاکستان و با هدف به دست آوردن زمین بیشتر برای کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات آتی صلح، آتش جنگ را برافروخته اند؟.احتمالا!. با نگاه شاید صلحی از دل جنگ بر خواهد آمد !!این البته گزاره ایی خوشبینانه به نظر می رسد،اما منعکس کننده همه واقعیت تحولات کنونی نخواهد بود.سوال این است" اگر پیروزی های 2 روز گذشته در هلمند ناشی از همکاری عواملی از داعش با طالبان باشد(چه با همکاری پاکستان یا غیر آن) آنچنانکه در سقوط سپتامبر قندوزشاهد آن بودیم؛ آنگاه با زهم می توانیم خوشبین باشیم؟.مسلما پاسخ منفی است

نا امنی های خاورمیانه خصوصا جنگ سوریه و بحران عراق به خوبی توانسته اند توجه جامعه بین المللی از افغانستان و طالبان را منحرف کنند. انحرافی که به نفع این گروه تمام شده است. طالبان یا القاعده چندان تفاوتی نمی کند ،اما از اینکه در سایه قرار گرفته اند راضی به نظر می رسند.
پس از خروج بخشی از نیروهای ائتلاف بین المللی علیه طالبان در ژوئن ۲۰۱۱ و دسامبر 2014 ،تصور می شد شرایط افغانستان به گونه یی شده که می توان نسبت به آینده آن خوشبین بود . اما اکنون مشخص شده این گونه تصورات بیش از حد خوشبینانه وتا حدی اشنباه بوده اند. خصوصا با روی کار آمدن دولتی نوپا به رهبری آقای اشرف غنی که وجوه اشتراکش با آقای کرزای مهمترین ویژگی او تلقی می شود. آنجا که نه در تامین امنیت کارنامه بهتری ارائه داده و نه در مبارزه بافساد دست پاک تری را رو کرده است. از یک سال پیش درگیری ها در اغلب استان های افغانستان، آدم ربایی ها و عملیات انتحاری به شدت افزایش یافته و دولت وحدت ملی افغانستان نیزروز به روز ناکارآمدی بیشتری از خود در کنار فساد اداری ومالی سیستماتیکی که عمیقا به آن متهم است به نمایش می گذارد. به اعتقاد ناظران سیاسی مقیم کابل دولت افغانستان نه تنها ناتوان از تامین امنیت ،بلکه به طور وصف ناپذیری فاسد است و از این لحاظ در میان 175 کشور، رتبه 172 را به خود اختصاص داده.رسوایی های بی سابقه ازامور مالیه و بانکداری مانند رسوائی کابل بانک گرفته تا فقدان رفاه عمومی و امنیت ملی و مخارج 65 میلیاردی دلاری حیف و میل شده ارتش و پلیس، همگی حکایت از فساد حیرت آوری دارد که نتیجه آن در خوشبینانه ترین حالت به وضعیت کنونی منجر شده است.
واقع بینانه این وضعیت تنها به نفع طالبان وشبه نظامیان القاعده تمام شده وآنها ضعف خلاء دولت درتامین امنیت و رفاه را پر کرده اند.هم اکنون نیز درواشنگتن و بر اساس گزارش های منابع سیاسی، نظامی و مالی این بحث جدی به میان آمده که تمام تلاش ها و سرمایه گذاری ها برای ایجاد ساختار "دولت - ملت" بی ثمر بوده،اما استراتژی روشنی هم برای فائق آمدن بر این وضعیت قابل ترسیم نسیت. اما در تحولات جدید این کشور وتداوم بی کفایتی دولت مرکزی هنوزشوک ناشی سقوط ایالت قندوز در اواخر ماه سپتامبر از یاد ها نرفته که طی 3 روز گذشته اخبار نگران کننده ایی از سقوط ایالت هلمند و شهر فوق استراتژیک" سنگین" به دست طالبان منتشر شده است. دولت مرکزی بی جهت همه چیز را انکار می کند.فرماندهان نظامی و سربازان فراری به خبرنگاران گفته اند کار "سنگین و وایالت هلمند" تمام شده و طالبان بر تمامی مناطق تسلط یافته اند. محمد داوود فرمانده پلیس "سنگین" به رویترز گفته "بله آنچه شنیده اید کاملا درست است. طالبان کاملا راه تماس ستاد پلیس با باقی ولایت را قطع کرده اند. تقاضا های ما ازدولت مرکزی بی جواب مانده است".در پی این نگرانی ها دولت بریتانیا که تا پیش از سال 2014 امنیت هلمند را در دست داشت اعلام کرده با اعزام مستشاران نظامی به پایگاه باستیون ارتش افغانستان را در مقابله با طالبان یاری خواهد کرد. اما تحلیل گران نظامی کارائی این اقدام دیر هنگام بریتانیا را به زیر سوال برده و می گویند "مشکل اصلی در فقدان قدرت و نبودانگیزه نیرو های ارتش و پلیس است که اولا توان به کارگیری سلاح های مدرن را ندارند و با سلاح هایی ابتدایی می جنگند ،ثانیا از جنبه منافعی بیش از 5 ماه است حقوق نگرفته اند. نیروی های مستشاری بریتانیا آنهم در حد 10 تا15 نفر قرار است چه کاری انجام دهند؟.
اینکه چرا طالبان در حرکتی نامانوس با سنت جنگ های قبلی خود، در فصل زمستان که فصل آرامش نسبی ست، جنگی تمام عیار علیه دولت مرکزی را آغاز کرده؟ چندان مشخص نیست.آنهم در شرایطی که گزارش های متعددی از مذاکرات دولت پرزیدنت غنی با طالبان یا حداقل با 2 گرایش منسوب به آنها یعنی گرایش ملا یعقوب و گروه منسوب به طیب آغا و ملا برادر منتشر شده است. آیا آنها با هدایت پاکستان و با هدف به دست آوردن زمین بیشتر برای کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات آتی صلح، آتش جنگ را برافروخته اند؟آنگونه که پاره ایی تحلیل گران نزدیک به منابع پاکستانی مدعی شده اند!؟.احتمالا!.با نگاه شاید صلحی از دل جنگ بر خواهد آمد !!
این البته گزاره ایی خوشبینانه به نظر می رسد،اما منعکس کننده همه واقعیت تحولات کنونی نخواهد بود.سوال این است" اگر پیروزی های 2 روز گذشته در هلمند ناشی از همکاری عواملی از داعش با طالبان باشد(چه با همکاری پاکستان یا غیر آن) آنچنانکه در سقوط سپتامبر قندوزشاهد آن بودیم؛ آنگاه با زهم می توانیم خوشبین باشیم؟.مسلما پاسخ منفی است. خوشبینی ها زمانی کمر نگ تر می شود که متوجه باشیم هلمند یکی از اصلی ترین مناطق تحت نفوذ طالبان پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش این کشور و نیز دولت قطر  به دلیل حمایت بی چون چراازطالبان به شمار می رود. "سنگین" کلید تسلط بر هلمند و هلمند شاه کلید تسلط بر ایالت های ایالت های جنوبی و غربی افغانستان تلقی می شود. نگرانی کاملا جدی است. تا آنجا که به امنیت منطقه مربوط می شود مسئله این نیست که اوضاع افغانستان صرفا موضوعی داخلی است.برعکس؛ آنچه در افغانستان می گذرد ربطی به این کشورندارد.اما متقابلا و تاسف بارمشخص نیست که وظیفه جامعه بین المللی و قدرت های جهانی در قبال این شرایط چیست؟. وضعیتی ایده آل برای گروه هایی همچون داعش وطالبان. پس چه باید کرد؟ نمی دانم!.اما مطمئن هستم در حالی که همه چشم ها به سوی خاورمیانه خیره شده تروریسم با بهره گیری از این ضعف بینایی جامعه جهانی در حال تکمیل پروتکل های تروریستی خود در غرب و مرکز آسیا است matinmos@gmail.com.

 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 491928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =