تسنیم در گفت و گویی با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی نوشت: آقای مصباح به آن میزان که در فلسفه متبحر است، در سیاست تخصص ندارد و وارد نیست.

اهم سخنان وي در اين مصاحبه از اين قرار است:

** آیت‌الله مصباح یزدی  علامه است و در فلسفه متبحر هستند. من حرفم این است که خیلی حیف است که ایشان در این کشمکش‌های سیاسی سطح پایین وارد شوند. ولی ورود آقای مصباح در این سطح از سیاست باعث می‌شود که کشور نتواند آنطور که باید و شاید از ایشان بهره بگیرد. من قصد تخریب آقای مصباح را نداشته و ندارم. هرچند اختلاف سلیقه‌هایی در مباحث سیاسی با ایشان دارم. مثلاً من اصرارشان روی آقای لنکرانی یا حمایت از آقای جلیلی را اصلاً قبول نداشتم.

** آقاي مصباح مثل آقای مطهری باید عمل کنند و وارد حزب و گروه‌های سیاسی نشوند. از پایگاه ناصح بودن به ایشان مطالبی عرض کردم و قصد انتقاد ندارم به آن معنا.

**آقاي هاشمي قدیمی‌ترین دوست مقام معظم رهبری است. آقای هاشمی به نظر من تابع رهبری است و اگر نظرش هم با نظر آقا متفاوت باشد، اعتقاد دارد که باید تبعیت کند از رهبری.

**{در پاسخ به سوالي درباره نقش هاشمي در سال 88} من رفتار متفاوت آقای هاشمی را دلیل بر عدم همراهی و تمکین نمی‌بینم. به نظرم ایشان نقشی داشت که آن را ایفا می‌کرد. آقای هاشمی آنجا بحث محاکمه زندانیان را مطرح کردند و گفتند محاکمه کنید و اگر گناهکار نبودند آزاد کنید. ایشان رسماً اعلام ‌کرد که باید از نظر آقا تبعیت شود.

**هنر سیاسی آقای هاشمی این بود که نقشی به عنوان مکمل برای نظام ایفا کرده و مخالفان را مدیریت کند. این دوگانگی که در ظاهر ممکن است از آقای هاشمی ببینید، به نظر من در راستای مدیریت مخالفان است. و در نهایت حفظ نظام را تعقیب می کند. آقای هاشمی بعضی وقتها با مخالفان به نوعی همراهی کند تا آنها را مدیریت و آرام کند.

**من اولین آخوندی هستم که در رسانه ملی گفتم و فیلم آن هم هست که بر صحت انتخابات88 تاکید کردم. منتها در همان برنامه گفتم که آقای احمدی نژاد هم مخالفانش را خس و خاشاک نداند و شال سبز گردنش نیندازد. من هیچ قائل نبودم که در انتخابات تقلب شده است.

**مواضع فائزه هاشمی مورد تایید نیست. من که بچه‌های آقای هاشمی را تایید نمیکنم. پسر نوح پیغمبر ربطی به حضرت نوح ندارد.

**{در پاسخ به سوالي درباره نامه هاشمی به رهبري قبل از انتخابات 88} این نامه به معنای هشدار و پیش‌بینی بود تا بشود آن را کنترل کرد. من این نامه را به  معنای فتنه‌انگیزی نمی‌دانم. من اعتقاد ندارم که آقای هاشمی روبروی نظام ایستاده‌اند.

**آقاي هاشمي دوست بسیار قدیمی آقاست. و از قدیم دلشان با رهبری بوده و هست.

** من فردای انتخابات به آقای موسوی نامه دادم و گفتم که اغتشاش نکند.

**من کراراً به آقاي هاشمي نقد کرده‌ام بعضی جاها جواب داده ولی جاهای زیادی هم شده که از جوابهایشان قانع نشده‌ام. مثلاً به آقای هاشمی گفتم این چه حرفهایی است که فائزه گفته؟ آقای هاشمی گفت خودت به او بگو. من گفتم وقتی شما هستی چرا من بگویم؟ خانمش هم بود. به خانمش هم مطلبی گفتم درباره همان که گفته بود اگر موسوی رای نیاورد بریزید به خیابان. خانم مرعشی میگفت من نمیخواستم این حرفها را بگویم.من هم گفتم اگر نمیخواستی بگویی من از جانب شما مصاحبه میکنم و میگویم که شما قصد گفتن چنین جمله ای نداشتید. ولی خانم مرعشی گفت نه نه این کار را نکنید.

**{درباره اينکه هاشمي گفته انقلاب از مسرش منحرف شده} داعش گفته ما همان کاری را می کنیم که انقلاب اسلامی انجام داد. آقای هاشمی این را در جواب آن ادعای داعش داد و خواست بگوید که داعش انحراف است.

**{درباره اينکه هاشمي گفته مهدي -پسرش- بيگناه است} باید حکم قوه قضائیه پذیرفته شود. البته در هر قضاوتی ممکن است اشتباه صورت گیرد.

** به آقای هاشمی گفتم که خشمت از احمدی نژاد نباید در جملاتت متبلور شود. در سیاست نباید اینگونه خشمگین بود. این حرفها اخلاقاً خوب نیست. درباره آقای روحانی هم همینطور. من به ایشان نامه دادم و گفتم که برخی تعابیرشان درباره منتقدان بد است. اینکه آدم از کسی بدش بیاید دلیل نمیشود این حرفها را بزند. به آقای روحانی هم گفتم که موضع گیری شما دربرابر قوه قضائیه غلط است. دو قوه نباید به جان هم بیفتند. البته هر دو غلط بود ولی آقای روحانی شروع کرد.

**من نقدهایم را به صورت نامه محرمانه ارائه می‌کنم. و وقتی جواب ندادند مصاحبه می کنم و می گویم. آقای روحانی به نامه‌ها جواب نمی دهد و از ایشان جواب مثبت نمی شنوم.  ولی با آقای هاشمی حضوری صحبت می‌کنم و بعضی وقتها هم نامه می‌دهم. ایشان یا جواب میدهد یا می گوید باید حضوری صحبت کنیم.

**می‌ترسم در دفتر هاشمي نفوذ ‌کنند.

** بعد از انتخابات 88 پیش محمد خاتمی هم رفتم. هرچند ظاهراً به شخصیتم لطمه می خورد که من خدمت آقای محمد خاتمی بروم. ولی رفتم و درباره برخی مواضع وی با او صحبت کردم. اول نمی پذیرفت ولی بعد پذیرفت و قرار شد برخی حرفها را نزند.

**نگران فقرا هستم. ولی متاسفانه روحیه اشرافی‌گری هم در دولت روحانی و هم دولت هاشمی وجود دارد.  چاپ کردن اسکناس کار خطرناکی است که در دوره احمدی نژاد هم انجام شد.

**پیر ناتوان داریم و پیر توانمند. اتفاقا مجلس خبرگان جای پیرمردهای توانمند است. پیرهای خبره. نه اینکه جوانگرایی کنیم. من فقط گفتم آنها که ناتوان هستند نیایند. اصلاً خبرگان جای افراد ریش سفید باشند. جای جوانگرایی اینجا نیست. جوانگرایی کلاً در حد حوزه‌های اجرایی خوب است ولی در حوزه قانونگذاری و قضاوت باید تجربه داشته باشد.

**{در مورد نامزدي سيدحسن خميني در خبرگان} اگر در حوزه علمیه مشهور به علم است نرود امتحان بدهد. کسی که شاگرد دارد و مدرس است و مشهور به علم است، قانون می‌گوید نیازی به امتحان ندارد. اگر ممتحن درجه بالایی داشته باشد باید امتحان بدهد. مثلا آقای شاهرودی اگر امتحان می‌گیرد ایشان برود شرکت کند.

**رهبر معظم انقلاب حتی کم نظیر هم نیست، بلکه بی نظیر است. آقای خامنه ای شخصیت فراجناحی دارند و رهبر کل یک ملت هستند. نباید برخی اصولگرایان بگویند رهبری فقط متعلق به اصولگرایان است. باید شان رهبری را حفظ کرد.

 

 

2727

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 481580

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =