روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت:در اغلب رسانه‌ها نقل‌قول‌هایی یافت می‌شود که از آمدن سید‌حسن خمینی برای انتخابات خبرگان خبر می‌دهد. این خبرها یا نقل‌قول‌ها برآنند تا نوه امام را ترغیب به تکلیف کنند.

اما اینجا پرسش دیگری مطرح می‌شود: این احساسِ تکلیف، سویه‌ای حزبی و جناحی دارد یا پروژه‌ای سیاسی است؟ به بیان دیگر این تئوری «خِرد سیاسی» است که به سیاست نگاهی منفعت‌طلبانه دارد و هر کنش سیاسی را بر اساس سود و منطق مبادله می‌سنجد، یا در پی خلق سیاست، توسعه و دموکراسی است و یا هر دو. بی‌تردید لیبرال‌ها در پاسخ به این پرسش، گزینه سوم را تأیید می‌کنند، چون هم دنیا دارد و هم آخرت.

«خرد سیاسی» که بر مبنای مبادله-سود شکل می‌گیرد، ناگزیر منفعتِ دوطرفه را توجیه و تئوریزه می‌کند. و اینجاست که مفهوم «تکلیف» از پاشنه معنای خود خارج می‌شود تا در دستگاه «خرد سیاسی» بازتعریف شود.

اما تکلیف بیش از آنکه با سازوکار «خرد سیاسی»، همان منطق مبادله‌ای و سود هم‌سنخ باشد، از سنخ ازخودگذشتگی، ایثار و مقاومت برای خلق سیاست است. این شکاف در نوع نگاه به سیاستِ دو پروژه یا بهتر است بگوییم دو تفکر سیاسی مجزا است که با یکدیگر همداستان نمی‌شوند.

«خرد سیاسی» می‌خواهد امر ممکن را به سمت امر واقع سوق دهد؛ یعنی امکانِ موجود در شخصیت سیاسی سیدحسن خمینی را به واقعیت تبدیل کند و آن را تجسد و تعین بخشد. در اینجا از «معنا» خبری نیست. ایده تازه‌ای از سیدحسن خمینی و به‌تبع آن ایده‌ای از سیاست خلق نمی‌شود، بلکه او وارد دستگاه گفتمانی می‌شود که سازوکارش از پیش ‌تعیین‌ شده و قوام یافته است، پس ناگزیر با این سازوکار گفتمانی هم پیوند می‌خورد.

اگر این‌گونه است پس سود آن کجاست؟ از نگاه «خرد سیاسی»، سود صرفاً در نفسِ آمدن است. در ایجاد موج سیاسی تازه در گفتمان رایج، به امید ایجاد فضایی برای تحول. آخر «خرد سیاسی» هر احتمال کوچکی را برای تغییر یا بهبود از دست نمی‌دهد و درصدد است تا امر ممکنی را واقعیت ببخشد. این تفکر، سیاست را واقعیت‌یابی امکان‌های موجود می‌داند. ساده‌تر اینکه این دستگاه گفتاری چنین القا می‌کند که اگر کسی، مثلاً نویسنده نیست، برای آن است که امکانش فراهم نشده و اگر کتاب بخواند و به کارگاه‌های آموزش داستان‌نویسی برود، نویسنده‌بودنش واقعیت پیدا می‌کند.

این طرز نگاه «توان» و خلاقیت را نادیده می‌گیرد. اما سوژه سیاسی، حتی اگر کار سیاسی نکند، سیاست‌مدار است، بالقوه سیاسی است و توانِ خلق سیاست دارد. سیدحسن خمینی این‌گونه است. امر ممکنی نیست که باید واقعیت پیدا کند. او در حقیقت بالقوه‌ای است که می‌تواند فعلیت یابد. اگر سیدحسن خمینی در انتخابات آتی مجلس خبرگان حضور پیدا نکند، بالقوه‌گی‌اش را از دست نمی‌دهد. پس نباید بالقوه‌ای را که می‌تواند فعلیت پیدا کند و سیاستی را خلق و دگرگونه کند، به امر ممکن و امر واقع تخفیف و تقلیل داد.
17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 475571

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۵:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
    0 1
    تیتر رو که دیدم فک کردم منطقی نیست........... اما مطلب رو خوندم واقعا قشنگ و منطقی بود
  • مص A1 ۱۶:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
    0 1
    دیدگاه منو نزاشتی خبر آنلاین