واحدمرکزی خبر نوشت: مدرن دیپلماسی نوشت: بالاخره سیاست صبر روسیه جواب داد و این کشور را به قدرت برتر منطقه تبدیل کرد.

به گزارش مونیتورینگ خبرگزاری صدا و سیما،‌لورا گاریدو در تحلیلی برای این پایگاه اینترنتی روسی نوشت: تقریبا یک سال از زمان چهارمین نشست کشورهای حوزه خزر در آستاراخان روسیه می گذرد، جایی که رؤسای پنج کشور حوزه دریای خزر، یک اعلامیه سیاسی امضا کرده و در آن وجود هر نوع حضور نیروهای نظامی خارجی در دریای خزر را رد کردند.
با حذف نفوذ نظامی غربی در منطقه، روسیه قادر خواهد بود هژمونی خود بر این منطقه که آن را حق مسلم و طبیعی خود می داند، حفظ کند. بررسی این مسئله که اندیشمندان درباره از پیش طراحی شدن این برنامه چه می اندیشند، هم مهم و هم روشنگرانه است و این طرح را افشا می کند که مقامات روسی از مدت ها پیش در اندیشه اجرای این طرح بودند.
سوکولوسکی و چارلیک پالی(Charlick-Paley)در سال 1999 درباره نفوذ روسیه در منطقه دریای خزر تحقیق و خاطرنشان کردند که دولت های ساحل این دربار برای بازرگانی، تامین انرژی، تجهیزات نظامی، آموزش و امنیت داخلی و خارجی به شدت به روسیه وابسته هستند. مسکو نیز از این اهرم ها و ضعف کشورهای ساحلی حوزه دریای خزر استفاده کرده تا از آنها امتیازات اقتصادی و نظامی بگیرد که شامل حق ایجاد پایگاه، حضور در پروژه های انرژی و اتخاذ تصمیماتی به نفع مسیرهای لوله کشی است. منون فایودروف(Menon, Fyodorov) و نودیا نیز در سال 1999، این یافته ها را منعکس کردند البته با تاکید بر این که روسیه روابط نظامی، اقتصادی و سیاسی قوی خود بر کشورهای حاشیه خلیج فارس را به دلیل موضع مسلط خود حفظ کرده است.
سوکولوسکی و چارلیک پالی(Charlick-Paley)در سال 1999، همچنین پیش بینی کرده بودند که روسیه، سیاست خود در قبال کشورهای ساحلی را با یک سیاست سازنده تر و کمتر مقابله جویانه تغییر خواهد داد. آنها همچنین در ادامه افزودند، چون کشورهای ساحلی، روسیه را به عنوان یک نیروی ثبات کننده می دانند و نگران این بودند که عدم تعامل روسیه در این منطقه می تواند وضعیت ثبات در این منطقه را با چالش مواجه کند، آنها تمایل داشتند که روسیه را به عنوان یک عامل حفظ صلح در منطقه در نظر بگیرند. همانطور که در اجلاس چهارم سران کشورهای حاشیه خلیج فارس شاهد آن بودیم، روسیه توانست از این سابقه بهره برداری کند و کشورهای ساحلی را به سمت توافق برای مسدود کردن حضور نیروهای نظامی خارجی در منطقه دریای خزر سوق دهند و خود را به عنوان یک حامی، محافظ و دوست معرفی کند.
روسیه، دولت های حاشیه خزر را قانع کرد که اگر آنها حمایت هایی از ارتش روسیه دریافت کنند،ارتش های آنها به اندازه کافی قوی و قدرتمند هستند که بتوانند از خودشان حمایت کنند.
گریفیث در سال 1998، پیش بینی هایی را درباره آینده اقدامات روسیه در قبال کشورهای حوزه دریای خزر ارائه داده بود. او روسیه با قدرت کمتر در منطقه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را علت اصلی موجود در پشت این انگیزه ها می دانست. قدرت کمتر به معنای تسلط کمتر بر جمهوری هایی است که زمانی یک منطقه حائل بین شوروی، آسیای مرکزی و خاورمیانه محسوب می شد. روسیه، همچنین صنایع نفتی غرب در منطقه دریای خزر را به عنوان یک منبع احتمالی رقابت و تهدید برای هژمونی اقتصادی روسیه می دانست. به دلیل این تهدیدات، گریفیث پیش بینی کرده بود که روسیه تلاش خواهد کرد دولت های حوزه خلیج فارس مجبور کند به یک اتحادیه اقتصادی، سیاسی و نظامی وارد شوند که در نهایت این خواسته روسیه در چهارمین نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر محقق شد.
جرمان در سال 2014 در مقاله ای دیدگاه های روسیه درباره حضور نظامی خارجی در منطقه دریای خزر بویژه آمریکا را بررسی کرده بود. از نظر روسیه، حضور نیروهای خارجی، یک اقدام تحریک آمیز است. روسیه همچنین به دنبال این بود که نفوذش در منطقه دریای خزر به تحلیل نرود.

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 475414

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =