واحدمرکزی خبر به نقل از واشنگتن تایمز نوشت: توافق هسته ای ایران، نقطه عطفی برای شکل گرفتن نظام های قدرت و نفوذ جدید در خاورمیانه( غرب آسیا) است.

به گزارش مونیتورینگ خبرگزاری صدا و سیما، روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز در مقاله ای به قلم هربرت لاندن نوشت: از نظر دانشگاهیان جنگ جهانی اول یک نقطه عطف در تاریخ مدرن بود. این جنگ باعث شد حزب کمونیست برای اداره یک کشور شکل بگیرد؛ این جنگ زمینه را برای ظهور نازیسم فراهم کرد؛ این جنگ به از هم پاشیده شدن امپراتوری عثمانی و امپراتوری اتریش- مجارستان منجر شد. در نتیجه نقشه جهانی پس از این جنگ دستخوش تغییر شد. تاریخ به دو بخش قبل و بعد از جنگ تقسیم شده بود.
در قرن جدید نیز در نقطه عطف دیگری قرار داریم. تقریبا صد سال پس از جنگ جهانی اول، توافق هسته ای پنج بعلاوه یک تاریخ قرن بیست و یکم را به دو بخش قبل و بعد از مذاکرات ایران تقسیم کرده است. دنیا به همان شکلی که ما شناخته ایم، دستخوش تغییر شده و تغییرات سرنوشت سازی در آن شکل گرفته است.
دوره قبل از توافق در مقایسه با آن چیزی که انتظار ما را می کشد، مسالمت آمیز تر به نظر خواهد آمد. درست مثل دوره قبل از جنگ جهانی اول که عصر عصمت قلمداد شد، دوره قبل از توافق نیز به عنوان دوره تکذیب قلمداد خواهد شد. در صورتی که تغییرات اساسی مورد توجه قرار گیرد، دنیا بار دیگر شبیه به گذشته نخواهد بود.
نخست، ایران به عنوان یک قدرت بزرگ در خاورمیانه( غرب آسیا) قلمداد خواهد شد. نه تنها ایران توانمندی ساخت بمب در هر زمانی که بخواهد را خواهد داشت، بلکه لغو تحریم ها به تقویت اقتصادش کمک خواهد کرد و جاه طلبی های منطقه ای اش را نیز توسعه خوهد داد.
دوم، نظام دولتی که به شکل گیری موافقت نامه سایکس- پیکو ( توافقی بر پایه سازش پنهانی میان دولت های انگلیس و فرانسه در سال 1916 بود. امپراتوری روسیه نیز با ایشان هم عقده بود تا بر منطقه نفوذ و کنترل شایسته ای پس از سرنگونی احتمالی امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول داشته باشند) دیگر وجود ندارد. خلاء قدرت در نتیجه عقب نشینی منطقه ای آمریکا، زمینه را برای قدرت گرفتن افراط گرایان اسلامی فراهم کرد و باعث شد جنگ های فرقه ای و مذهبی در کشورهایی همچون سوریه، لیبی و عراق آغاز شود.
سوم، اتحادهای جدید میان مصر، اردن، عربستان سعودی و احتمالا ترکیه و اسرائیل در مخالفت با توسعه تشیع از طریق فعاللیت های نظامی ایران، ظهور یافتند. رویکرد آمریکا برای نزدیک شدن به ایران، زنگ خطر را برای کشورهای سنی مذهب و اسرائیل به صدا درآورد و این دیدگاه را قوت بخشید که قدرت نظامی آمریکایی ها برای مقابله با نیروهای منطقه ای متخاصم مورد اتسفاده قرار نخواهد گرفت و در حقیقت دیگر نمی توان روی آن حساب کرد.
چهارم، روسیه تحت حاکمیت ولادیمیر پوتین برای به کرسی نشاندن نقش خود در شرق خاورمیانه در تقابل با آمریکا از قدرت نظامی اش استفاده کرده است. روسیه برای این که نقش رهبری در نبرد علیه داعش را در اختیار بگیرد، شبکه همکاری را در عراق تشکیل داده است که شامل ارتش عراق و نیروهای قدس سپاه ایران است. احتمالا روسیه قصد دارد ثبات را به منطقه بازگرداند، اما نمی توان به انگیزه هایش خوش بین بود.
برای پوتین هرگونه آشوب و ناآرامی که به افزایش بهای نفت منجر شود، مطلوب خواهد بود. بنابراین انگیزه اصلی روسیه از مداخله در سوریه، نفوذ در این کشور نیست بلکه تسلط یافتن بر حوزه های نفتی عربستان سعودی ا ست. بعلاوه حضور نظامی روسیه در سوریه توانمندی اسرائیل را برای انجام اقدامات تلافی جویانه در صورت حملات موشکی حماس و حزب الله را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اسرائیل به خوبی کشورهای همسایه متخاصم خود را می شناسد، اما نمی خواهد با روسیه وارد جنگ شود- تا حدی که اجتناب از ان امکان داشته باشد.
اگر ایران در حال تبدیل شدن به قدرت بزرگ در خاورمیانه است، روسیه به آن در رسیدن به این هدف کمک می کند. همکاری این دو کشور به نفع کشورهای سنی نیست.
پوتین در سازمان ملل خود را به گونه ای نشان داد که وی تنها کسی است که می تواند خاورمیانه را از بی نظمی و آشوب نجات دهد. شاید وی بتواند این کار را بکند، اما هزینه آن قابل قبول نیست.

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 470986

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 11 =