محمد مروج: بازار کار در دوران پساتحریم به کدام سمت می‌رود؟/ افت قدرت خرید کارگران در دولت احمدی‌نژاد

دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارفرمایی ایران معتقد است که «احتمالا از نیمه دوم سال آینده یک تغییراتی در بازار کار و حوزه اشتغال ایجاد خواهد شد.»

مریم فکری

بازار کار و اشتغال این روزها تبدیل به یکی از معضلات بزرگ اقتصاد کشور تبدیل شده است و حتی آنانی که شغلی داشته‌اند، با مساله درآمد پایین مواجه هستند. با توجه به توافق هسته‌ای و رفع تحریم‌های بین‌المللی، بسیاری از اقشار جامعه کارگری و جوانان جویای کار، انتظار بهبود شرایط و ایجاد اشتغال مولد را دارند.

بر این اساس، هم‌اکنون این پرسش مطرح است که چنین انتظاری تا چه اندازه قابل دستیابی است؟ و وضعیت بازار کار و اشتغال از این پس در کدام جهت حرکت خواهد کرد؟ در این باره سید محمد مروج، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارفرمایی ایران با حضور در کافه خبر، ضمن توضیح درباره حضور خود در کنفرانس بین‌المللی کار، چنین توضیح داد: «با تصویب برجام، اقتصاد کشور وضعیت خیلی خوبی پیدا می‌کند و این موضوع به طور قطع در بهبود وضعیت تولید کشور اثرگذار است و در کنار آن، حوزه اشتغال بهبود پیدا می‌کند.»

وی متذکر شد: «ما امیدواریم شرایط بهتر شود، اما به این زودی‌ها اگر تصور کنید اتفاقی بیفتد، درست نیست.» به گفته مروج، «احتمالا از نیمه دوم سال آینده یک تغییراتی در بازار کار و حوزه اشتغال ایجاد خواهد شد.»

آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح گفت‌وگوی خبرگزاری خبرآنلاین با سید محمد مروج است.

* شما در اجلاس امسال کنفرانس بین‌المللی کار حضور داشتید. در جلسات امسال چه مسایلی مطرح بود و در مقایسه‌ای که در روابط کار ایران با کشورهای دیگر داشتید، به چه مسایلی برخوردید؟

چندی پیش کنفرانس بین‌المللی کار برگزار شد. این کنفرانس هر سال در خردادماه سه هفته برگزار می‌شود، اما امسال، اولین سالی بود که کنفرانس در دو هفته تشکیل شد. در آن‌جا نمایندگان کارفرمایان، نمایندگان کارگران و نمایندگان 185 کشور حضور پیدا می‌کنند. یک ساختمانی برای ILO است؛ به نام سازمان بین‌المللی کار. یک ساختمان هم برای سازمان ملل است که در این دو ساختمان که فاصله دو سه کیلومتری با یکدیگر دارند، جلسات تشکیل می‌شود.

هر ساله موضوعات مختلفی آماده می‌شود که این سه گروه درباره آن موضوعات بحث کنند. امسال چهار موضوع مطرح بود؛ از جمله شرکت‌های کوچک و متوسط و نیز تبدیل فعالیت‌های غیررسمی به فعالیت‌های رسمی. یک‌سری فعالیت‌ها در کشورها به عنوان فعالیت‌های غیررسمی تلقی می‌شود؛ مثل دست‌فروشی.

آن‌جا این بحث مطرح بود که اگر دولت‌ها بتوانند این فعالیت‌ها را مثل فرانسه سازمان بدهند، مشکلات حل می‌شود. برای نمونه، در حال حاضر در شهرهای شمالی بازار روز وجود دارد؛ این دقیقا شکل سنتی تبدیل کار غیررسمی به رسمی است. در فرانسه این گروه را سازمان داده‌اند و میزهای خاصی به آنها می‌دهند تا کالاهای خود را بفروشند و مالیات از آنها می‌گیرند و بیمه‌شان می‌کنند. این موضوع از تنش‌های بین دولت‌ها یا شهرداری‌ها جلوگیری می‌کند و ثانیا دست‌فروشان سر و سامان پیدا می‌کنند.

شما دیده‌اید که غروب‌ها نزدیک پله‌های مترو چه می‌شود؟ یک عده عطر، ادکلن، گل و... می‌فروشند. مفهوم آن، این است که هم خریدار و هم فروشنده وجود دارد؛ به خصوص در تهران که نرخ سرقفلی‌ها به شدت بالا رفته است و همین موضوع باعث می‌شود که عده‌ای به این سمت می‌روند.

در حال حاضر 30 درصد قیمت لباسی که می‌خریم، بابت اجاره محل است، بنابراین اگر یک دست‌فروش منصفانه رفتار کند، می‌تواند محصول را 30 درصد ارزان‌تر بفروشد؛ ضمن این‌که سود خود را هم می‌برد.

* شما به برخی از نقاط تهران که بروید، می‌بینید کسانی که جلوی مغازه‌ها بساط کردند، مربوط به همان مغازه‌ها هستند. یعنی مغازه‌ها بعضی از کالاهای خود را جلوی مغازه بساط می‌کنند و می‌فروشند.

چرا این کار را می‌کنند؟ برای این‌که یک گروهی دنبال کالای ارزان هستند و ما هم فروشنده آن را داریم و هم خریدار را. هنر دولت در این است که این دو گروه را به‌هم نزدیک کند و سهم خود را که مالیات است، بگیرد. این، اساس یک بخش عمده‌ای از کنفرانس ملی کار امسال بود.

مورد دیگری که در کنفرانس بین‌المللی کار مطرح بود، کمیته استاندارها بود. در این کمیته، استانداردهای تعیین‌شده ILO مطرح می‌شود. یک‌سری استانداردها وجود دارد که در ایران به مقاوله‌نامه‌ها معروف است. بعضی از این مقاوله‌نامه‌ها را که کشورها می‌پذیرند، باید مطابق با آن عمل کنند. برای مثال، کار موقت و تامین اجتماعی، مقاوله‌نامه‌هایی است که امضا کردیم و پذیرفتیم که اجرا کنیم. خیلی از مقاوله‌نامه‌ها هم هست که ما هنوز نپذیرفتیم. برای مثال، کارگران و کارفرمایان حق ایجاد تشکل و اعتصاب داشته باشند.

* این در حالی است که در ایران چنین امکانی وجود ندارد؟

ما مقاوله‌نامه را پذیرفته‌ایم، ولی اجرا نمی‌کنیم. کافرمایان به خصوص در فرانسه در زمانی که تحت یک بحران مالیاتی قرار می‌گیرند، همه کار را تعطیل می‌کنند. برای مثال، در یک روز تصمیم می‌گیرند که کار همه واحدهای تولیدی را متوقف کنند. این حق اعتصاب است. ما برای یک چنین حرکت‌های اجتماعی‌ای باید تعلیم دیده باشیم؛ به عبارتی، باید فرهنگ این کار وجود داشته باشد. اعتصاب یک فرهنگی می‌خواهد.

در آلمان اتحادیه فلزکاران، وزیر عوض می‌کند، ولی هیچ‌گاه ندیده‌اید کتک‌کاری شود یا سر و صدا. خیلی محترمانه به خیابان می‌آیند و راهپیمایی می‌کنند و مخالفت خود را با یک جریانی به طور مدنی اعلام می‌کنند. ما به دلیل این‌که این کار را نکردیم و نمی‌کنیم و از سال‌های دور همه این‌ها سرکوب شده است، فرهنگ اعتصاب هم در کشورمان وجود ندارد.

چهارمین موضوعی که در کنفرانس بین‌المللی کار مطرح شد، مزایایی بود که باید به کارگران داده شود؛ مثل حق مسکن و حق خواروبار.

* همواره در سال‌های گذشته کارگران در ایران نسبت به مسایل مختلف گلایه و انتقاد داشتند؛ مثل حق مسکن، حق بیمه و قراردادها. دستمزد نیز همواره محل انتقاد کارگران بوده است؛ به طوری که هر سال در پایان سال نرخ دستمزد تعیین می‌شود، اما در نهایت هیچ‌گاه رقم تعیین‌شده کارگران را راضی نگه نمی‌دارد. چرا این مساله هیچ‌گاه حل نمی‌شود؟

ببینید، ما به طور معمول یک بحثی به نام سه‌جانبه‌گرایی داریم. از سوی دیگر، ما یک قانونی به نام قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار داریم که سه سال قبل این قانون تصویب شد. یعنی 18 اسفندماه سال 1390 این قانون تصویب شد و دستور اجرای آن به‌وسیله مجلس داده شده است، چون آقای احمدی‌نژاد گفته بود این قانون را قبول ندارم. در حال حاضر دولت تدبیر و امید این قانون را قبول دارد، اما متاسفانه قانون اجرا نمی‌شود. در ماده‌های 2 و 3 قانون آمده است نهادهای مختلف تصمیم‌گیرنده برای هر تصمیمی باید ذی‌نفعان آن را به مشورت بگیرند. ما در عمل می‌بینیم که در دولت یک تصمیمی گرفته می‌شود و بدون این‌که به ما گفته شود، بخشنامه می‌کنند.

برای مثال، یک قرارداد تعرفه ترجیحی بسته شده که تمام صنایع نساجی و چوب کشور را تحت‌تاثیر قرار داد؛ این قرارداد بدون مشورت با ما بسته شده تا اصلاحاتی در آن ایجاد شود. این قانون عملا دارد اجرا می‌شود و نتیجه آن هم این بوده که گمرک ایران نشان می‌دهد 6 میلیون دلار کالای نساجی و پوشاک و کفش از ترکیه وارد شده است. اما در مقابل آمار صادرات ترکیه نشان می‌دهد که 500 میلیون دلار صادر شده است. ما این مسایل را می‌دانیم، اما متاسفانه سازمان توسعه تجارت از این موضوع بسیار دفاع می‌کند.

این‌ها گلایه‌های ما است که قانون را می‌نویسیم، اما به قانون احترام نمی‌گذاریم. یعنی نگاهی که دولت به بخش خصوصی دارد، نگاه قابل تاملی است. این در حالی است که در بخش خصوصی افرادی حضور دارند که بسیار از وزرای ما از مسایل آگاه‌تر هستند.

در رابطه با قوانین دیگر نیز این‌گونه است. در ماده 7 قانون کار آمده است که قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن، کارگر در قبال دريافت حق‌السعي، كاري را براي مدت موقت يا مدت غيرموقت براي كارفرما انجام دهد.

زمانی که این قانون تصویب شد، من به خاطر دارم هر کارگری اگر یک‌سال برای شما کار می‌کرد و کار یاد می‌گرفت، دیگر برای ابد باید پیش شما می‌ماند. در همه جای دنیا در زمانی که بازار مثل الان راکد می‌شود، می‌گویند سه روز کار کنید، سه روز هم مزد بگیرید. ما هیچ‌کجای دنیا این را که به کارفرما بگویند تو باید کارگر را تا ابد استخدام کنی و مزد را هم بدهید، نداریم.

* اما در حال حاضر از این قراردادهای موقت برخی از کارفرمایان سوءاستفاده می‌کنند. برای مثال، قراردادهای سه‌ماهه‌ای که بسته می‌شود.

شما فکر می‌کنید چرا قراردادها را سه ماهه می‌بندند؟ فردی که یک کاری را راه انداخته و آرزو دارد 30 سال کارخانه‌اش کار کند و کارگری را هم که آموزش داده است، نگه دارد، چرا سه ماهه قرارداد می‌بندد؟ به خاطر این‌که نمی‌داند سه ماه دیگر در کارخانه‌اش باز است یا بسته؟ مشتری از او کالا را می‌خرد یا خیر. همین نوسان نرخ ارز تاکنون خیلی به ما آسیب زده است. در حال حاضر نزدیک به 70 درصد صنایع متوقف هستند و شیفت‌های خود را تعطیل کردند. اغلب کارخانه‌هایی که سه شیفت باید کار کنند، فعالیت‌های خود را به دو شیفت 12 ساعته تبدیل کردند. کارفرما ناچار است که کار خود را دو شیفت کند تا به مجرد این‌که بازار فروش یک مقدار فروکش کرد، ساعت کاری را دو شیفت 8 ساعته کند تا کارگری اخراج نشود. یعنی همان افراد قبلی دیگر اضافه کاری نکنند.

ببینید این مسایل را کارگران به خوبی می‌دانند. تنها موردی که سه‌جانبه‌گرایی جدی گرفته می‌شود، پایان سال است که وزارت کار، کارفرمایان را صدا می‌زند و می‌گوید بر سر مزد با کارگران توافق کنید.

* در نهایت کارفرمایان و کارگران با هم توافق می‌کنند؛ یا نتیجه‌ای حاصل می‌شود که در دولت می‌خواهد؟

امسال واقعا کارگران و کارفرمایان با یکدیگر توافق کردند، زیرا کارگران نیز الان به خوبی مشکلات می‌فهمند. یعنی دلیل پذیرفتن کارگران در مورد دستمزد این بود که کار حفظ شود.

ما در حال حاضر با وجود این‌که دستمزدها بسیار پایین است، نمی‌توانیم با چین رقابت کنیم. 70 درصد پوشاک ما به صورت قاچاق می‌آید، زیرا این تولیدات در آن‌جا ارزان‌تر است. ما با بنگلادش نمی‌توانیم رقابت کنیم. کارگر بنگلادشی الان ماهانه 60 دلار دریافت می‌کند. همان‌طور که می‌دانید، صادرات بنگلادش در سال گذشته نزدیک به 25 تا 27 میلیارد دلار پوشاک بوده؛ این در حالی است که پارچه را باید وارد کند و پوشاک تولید کند.

این‌ها مسایلی است که کارگران کشورمان به خوبی می‌دانند. در بررسی دستمزد امسال، حدود 30 جلسه داشتیم و آخرین جلسه ساعت 3 نصف شب تمام شد. ما به کارگران می‌گفتیم حرفی نداریم، شما این حقوقی را هم که می‌خواهید، ما حاضر هستیم پرداخت کنیم. اما مطمئن باشید زمانی که این حقوق اعلام شود، اول فروردین 70 درصد کارخانه‌ها تعطیل هستند، چون نمی‌توانند کار کنند.

صنعت ما به سمت رشته‌هایی می‌رود که به کارگر کمتری نیاز داشته باشد. چرا پوشاک صنعتی نشده است؟ چون کارگربر است. در مقابل، در تولید موکت، کمترین تعداد کارگر نقش دارند. حتی قطعه‌سازان به سراغ قطعه‌ای می‌روند که کارگر کمتری نیاز دارد. منظور من این است که قانون را می‌شود اجرا کرد، اما قانون را مستبدانه نباید اجرا کرد.

* نمونه‌ای داشتید که قانون مستبدانه اجرا شود؟

چند نمونه می‌خواهید؟ برای مثال قانون مالیات‌ها. در این زمینه هفته‌ای نیست که بخشنامه‌ای داده نشود؛ بدون این‌که اصلا به ما خبر دهند. قانون مالیات‌ها در مورد همه بخش‌های اقتصادی است. ما می‌گوییم بر سر حقوق آخر سال 30 جلسه داشتیم. اگر می‌خواهند قانون مالیات‌ها به درستی اجرا شود، باید 5 جلسه هم در خصوص مالیات‌ها بگذارند. این در حالی است که حوصله این کار را ندارند.

من یک بار به یک برنامه تلویزیونی رفتم. آن‌جا مجری برنامه گفت کارفرمایان وضعیت بسیار خوبی دارند. گفتم کاملا شما درست می‌گویید. اما یکی از مشکلات اساسی امروز کارگران، مشکل مسکن است. آیا مشکل مسکن را کارفرمایان به وجود آوردند؟ در کشوری که این همه زمین وجود دارد، چرا این‌قدر قیمت زمین گران است؟ سیاست اشتباه دولت‌ها این مسایل را باعث شده است. یک‌سری از مسایل در دنیا حل شده، اما هنوز در کشور ما حل نشده است، چون صاحبان زمین ما، قانون‌گذاران ما هستند. وگرنه مگر ما زمین کم داریم. الان خانه‌ای که ما می‌خریم، بیشتر قیمت آن پول زمین است. مگر ما خانه کارگران را گران کردیم؟ الان 60 درصد درآمد کارگران برای مسکن هزینه می‌شود. از سوی دیگر، قانون اساسی می‌گوید تا تحصیلات متوسط باید رایگاه باشد. الان مدارس خصوصی برای پیش‌دبستانی 11 میلیون تومان می‌گیرند. یعنی از دوره دکترا هم بیشتر باید هزینه کرد. مدارس دولتی هم که باید رایگان باشد، عملا رایگان نیست. مگر این شرایط را کارفرمایان به وجود آوردند؟

به نظر من، ما هر وقت پول نفت‌مان زیاد شده، اقتصاد کشور به‌هم ریخته است. هر وقت هم پول نفت کم شده، باز هم اقتصاد کشور به‌هم ریخته است.

* با توجه به شرایطی که در سال‌های گذشته داشتیم و افت ارزش پول ملی با تورم 40 درصدی که ایجاد شد، به نظر شما وضعیت معیشتی کارگران چقدر افت کرده است؟

ما با عدد و رقم پیش‌بینی می‌کنیم که وضعیت معیشتی کارگران در سال 1397 به سال 1383 برسد. در سال 1392 قدرت خرید کارگران 11 درصد پایین آمد. واقعی‌ترین شکل کم و زیاد شدن کارگران، لیست‌های بیمه است. ولی متاسفانه هیچ‌کسی از لیست بیمه حرف نمی‌زند. بیمه‌پرداز که زیاد می‌شود، معلوم است که اشتغال زیاد شده است.

ما 88 هزار واحد صنعتی داریم که پروانه بهره‌برداری از وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته‌اند. 92 درصد این‌ها واحدهای کوچک و متوسط هستند. واحدهای بزرگ همچون پتروشیمی و ذوب‌آهن، همان 6 درصد هستند. این‌ها واحدهای کوچکی هستند که یک باد تند، آنها را تعطیل می‌کند. این در حالی است که این واحد صنعتی اگر برای مثال یک میلیارد از سرمایه خود را در بانک بگذارد، در سال حدود 280 میلیون تومان بدون دسترس سود می‌گیرد؛ هیچ‌کس هم نمی‌تواند چیزی بگوید. اما من قسم می‌خورم این واحد صنعتی با یک میلیارد تومان در سال با فعالیت تولیدی حتی 100 میلیون تومان هم گیر نمی‌آورد. در حال حاضر به بهانه‌های مختلف در شهرک‌های صنعتی شیفت‌های کاری کاهش پیدا کرده است و تولیدکننده ترجیح می‌دهد پول خود را در بانک بگذارد. اقتصاد بیمار این‌گونه است.

 

* در حال حاضر برجام به تصویب رسیده و مسایل دوران پساتحریم مطرح است. از سوی دیگر، با توافقی که صورت گرفت، در این مدت شاهد رفت و آمد سرمایه‌گذاران خارجی در کشور بودیم. به نظر شما، آیا باید منتظر اتفاق مثبت تازه‌ای در حوزه کارگری و بازار کار باشیم؟

به نظر من الان یک هشدار وجود دارد. تمام سرمایه‌گذارانی که به کشور ما می‌آیند، نمی‌آیند که تولید راه بیاندازند و کارگر سر کار برود. این‌ها برای این می‌آیند که کالای خود را بفروشند. این‌طوری ما بدهکار می‌شویم و برای بازپرداخت بدهی‌های خود، مجبور به خام‌فروشی می‌شویم. اصلا نباید این اتفاق بیفتد و امیدواریم دولت این هشدارها را جدی بگیرد و مراقب این مساله باشد.

در دوره احمدی‌نژاد نزدیک به هزار میلیارد دلار داشتیم؟ چه شد این پول؟ وضعمان بدتر شد. این بیماری هلندی است. الان در فروشگاه‌ها بهترین و بدترین نوع کالاهای دنیا پیدا می‌شود.

البته با توافقی که صورت گرفته، اقتصاد کشور وضعیت خیلی خوبی پیدا می‌کند. این موضوع به طور قطع در بهبود وضعیت تولید کشور اثرگذار است و در کنار آن، حوزه اشتغال بهبود پیدا می‌کند. البته ما امیدواریم شرایط بهتر شود، اما به این زودی‌ها اگر تصور کنید اتفاقی بیفتد، درست نیست. ما انتظار داریم در نیمه دوم سال آینده یک تغییراتی شروع شود.

22535

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 468741

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =