پیوند ایران و اروپا و امکان جلوگیری از تحریمهای آمریکا

حصول توافق میان ایران و گروه 1+5 در گفت وگوهای طولانی مدت هسته ای، گمانه زنی های مختلفی را در مورد چگونگی آرایش سیاسی کشورها در عرصه روابط بین الملل و نیز اجرایی شدن آن مطرح ساخته است.

پس از این توافق تاریخی، برخی از گروههای تندرو و لابی صهیونیستی در کاخ سفید و کنگره با طرح مجدد ادعاهای واهی در قالب ایران هراسی تلاش کردند که بر تصمیم کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا در مورد تصویب برجام تاثیر منفی داشته باشند. البته این اقدامات جمهوریخواهان به دلیل عدم همراهی دمکراتها با ناکامی بزرگی روبرو شد.
در هر صورت موضوع پرونده هسته ای به یک متغیر تاثیرگذار در روند انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا بدل شده است. دموکراتها در حمایت از توافق هسته ای با ایران در کنگره یک صدا هستند و خود اوباما مُصر به اجرایی شدن این توافق بوده و اعلام داشته تمام تلاش های جمهوریخواهان برای رد توافق را با وتو بی اثر خواهد کرد. در هر صورت واقعیت های موجود نشان از دشواری های جمهوریخواهان و گروههای تندرو حامی اسراییل در سنا و مجلس نمایندگان در رد برجام دارد.
این در حالی است که در فردای توافق وین، ایران برای گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی با کشورهای جهان به ویژه اروپا تلاش گسترده ای را به کار بسته است. از دیگر سو، سفر فدریکا موگرینی، نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی به تهران، نقطه عطفی در روابط ایران با این اتحادیه به حساب می آید. سفر هیاتهای مختلف اروپایی و تمایل به بستن قراردادهای اقتصادی با ایران و حتی ذوب شدن یخ های روابط تهران - لندن با بازگشایی رسمی سفارت این کشور نشان می دهد که قاره سبز به ویژه شرکای سابق اقتصادی ایران (آلمان- فرانسه - ایتالیا ... ) بدنبال سرمایه گذاری های کلان و راهبردی در حوزه انرژی و صنایع ایران هستند. با نظر به مشکلات عدیده کشورهای مهم صنعتی اروپا برای خروج از رکود تورمی و رفع بیکاری و نیز دسترسی به منابع نفتی و گازی مطمئن، اهمیت روابط با ایران دو چندان گشته است.
همچنین کشورهای مهم اتحادیه اروپا چون آلمان و فرانسه، همگرایی و همراهی بیشتر با سیاست های خارجی آمریکا در بحران هایی نظیر اوکراین، سوریه و عراق را متناسب با منافع ملی خود نمی دانند. در این راستا، عمده ترین شکاف آتلانتیکی را می توان حول محور تروریسیم و حضور گروههای تجزیه طلب تکفیری در عراق و سوریه و لبنان مشاهده کرد.
این روزها اندیشکده آمریکایی تز خاورمیانه جدید و تجزیه کشورهای منطقه را در دستورکار قرار دادند و به رغم سیاستهای اعلانی دولت امریکا در مبارزه با داعش و دیگر گروههای تکفیری، اقدام عملی در مبارزه با تروریسم قابل مشاهده نیست. این در حالی است که کشورهای اروپایی نسبت به تغییر جغرافیایی منطقه خاورمیانه و رشد تروریسم و سرایت آن به قاره سبز بسیار نگرانند. در چنین شرایطی به رغم اختلافات ایدئولوژیکی و مسایل حقوق بشری با ایران بر سر حفظ وضع موجود و مبارزه با تروریسم، همداستان شده اند.
نگاه ویژه اروپا به مقوله امنیت و صلح سازی در منطقه و استفاده از توانمندی های ایران در این مسیر بسیار مهم است. فلذا جدا از منافع پررونق اقتصادی و جایگاه ایران در منطقه به عنوان کلیدی ترین کشور در حل و فصل منازعات و استقرار امنیت پایدار باعث شده است که تمام نگاه قاره سبز به چگونگی خاتمه بحران هسته ای ایران و همکاری های چند جانبه دوخته شود.
این در حالی است که فرایند تحولات مربوط به پرونده هسته ای ایران، مدلی از یک تجربه بین المللی را نشان می دهد که به رغم همسویی نمادین دو سوی آتلانتیک و تعقیب منافع مشترک تعارض نهفته را نیز در میان منافع آنها برملا می کند.
اتحادیه اروپا پس از فروپاشی شوروی سابق و استیلای هژمونی یک جانبه نظامی آمریکا پس از اعلان تز نظم نوین جهانی از سوی بوشِ پدر، تلاش هایی را برای پی ریزی سیاست مستقل بعمل آورده است. در این مسیر پس از مطرح شدن پرونده هسته ای ایران به عنوان موضوع امنیتی نزد مجامع بین المللی تلاش کرد در پرونده هسته ای ایران نیز همان نقش مستقل و سازنده را ایفاگر باشد. در این میان، توافق چهار جانبه ایران، آلمان، انگلیس و فرانسه در پاریس، نشانه هایی از استمرار جریان مقاوم اروپا در برابر نومحافظه کاران آمریکا برای استقرار سیستم تک قطبی در جهان بود.
در هر صورت، اروپا از سال 1383 با فعال شدن جدی در پرونده هسته ای ایران و کنترل بحران در خاورمیانه به نوعی ایده نومحافظه کاران آمریکایی را برای تداوم بی ثباتی ها در عراق و افغانستان و تحمیل اراده باطل سازد. در واقع اروپا در این دوره با سهم خواهی از پرونده هسته ای ایران بدنبال یافتن هویت مستقل و اعاده حیثیت در مقابل آمریکا بود. بازتاب رقابت قدرت پنهان و آشکار بین المللی میان طرفین منازعه، شرایط مثبتی را برای نزدیکی ایران و اروپا بوجود آورد. در آن مقطع، کشورهای اروپایی به درستی به درک روشن رسیده بودند که هرگونه محدود سازی ایران در کسب فناوری هسته ای صلح آمیز علاوه بر حاکمیت دوگانه در قالب سیاست یک بام و دو هوا و تبعیض آمیز به مخاطرات هسته ای شدن منطقه خاورمیانه شتاب بیشتر خواهد بخشید. چرا که آمریکا هر موقع بحث سلاح های هسته ای در سازمان ملل متحد مطرح می شد با وتو خود مانع هرگونه اثربخشی تلاش های ایران و کشورهای عربی برای استقرار خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای می شد.
در آن دوران، سیاست های اصولی ایران بر مبنای اعتماد سازی متقابل و فرصت مناسب به دیپلماسی نتیجه بخش بود و منجر به توافق پاریس و تهدیدزایی از منطقه گردید. در هر صورت گرچه اروپا از فرصت طلایی پیش آمده برای بهبود روابط و حل و فصل منازعه به درستی استفاده نکرد و این فرصت سوزی آسیب هایی بر منافع مشترک وارد ساخت، با این وجود، ایران ثابت کرد با حفظ دستاوردهای هسته ای خویش در شرایط عادلانه و برابر، حاضر به گفتگو است.
البته این شرایط در دوره دولت های نهم و دهم تغییر کرده و در این برهه تاریخی، به رغم شتاب ایران در نیل به فناوری هسته ای و رشد سانتریفوژها، تنش میان ایران و اتحادیه اروپا بالا رفت و با ترمیم شکاف دو سوی اتلانتیک منجر به تصویب چند قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحدد گردید.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و تمرکز بر موضوع هسته ای و حضور تیم مذاکره کننده کارآمد و غالب گشتن فضای مناسب برای پیگیری منافع ملی ایران از طریق دیپلماسی بالاخره این تلاش ها نتیجه داد.
سیر تحولات روابط خارجی اتحادیه اروپا با ایران به رغم فراز و فردوهای دامنه دار نشان می دهد که یک نوع تعلق و پیوند مشترک برای بازسازی روابط و اقدامات اعتمادساز برای زودون ذهنیت منفی تاریخی بوجود آمده و این شرایط در حل و فصل پرونده هسته ای ایران ملموس تر است.
در وضعیت فعلی به رغم برخی دشواری های موجود در روابط ایران و اتحادیه اروپا، همانطوری که اشاره شد تعلقات سیاسی و اقتصادی بر پیوند مجدد و بازسازی روابط متقابل تاکید دارد. از این منظر، هنوز که به اقدام عملی اجرایی شدن توافق وین زمان باقی است شاهد حضور هیات های متعدد اروپایی و رایزنی های دیپلماتیک برای سرمایه گذاری های خارجی هستیم. بی شک شرایط ناامن منطقه و گسترش افراط گرایی باعث شده که ترس اروپا به دلیل از دست دادن منابع حیاتی نفت خاورمیانه دوچندان گردد. با توجه به تسلط داعش بر مناطق نفتی استان الانبار و بخشی هایی از سوریه و امکان اختلال در ترانزیت نفت از خاورمیانه به اروپا تنها گزینه ممکن همکاری با ایران است.
از دیگر سو، با توجه به چشم انداز نگران کننده حل و بحران اوکراین و عدم تمایل روسیه به امتیازدهی بیشتر و حتی استفاده از نفت به عنوان سلاح استراتژیک می توان گفت اروپا برای خروج از بحران، بدنبال همکاریها در حوزه نفتی و گازی است.
همچنین بازار بکر ایران مستعد سرمایه گذارهای خارجی به ویژه در صنایع سنگین است. بنابراین با تصوییب توافق وین در شورای امنیت سازمان ملل متحدد شرکت های مختلف اروپایی چشم به بازار ایران دوخته اند و در تلاش اند سهم قابل توجهی را از این بازار بزرگ به خود اختصاص بدهند. گرچه براساس ماده 19 برجام و ماده 14 ضمیمه دو آن، تحریم های اروپا علیه ایران بعد از اجرای تعهدات ایران (ماده15ضمیمه 5) و راستی آزمایی آژانس تعلیق می شود و شاید ساختار تحریم های اروپا حفظ و روند تعلیق مدت دار تدریجی خواهد بود ولی آنچه مسلم است حتی رد احتمالی برجام از سوی کنگره آمریکا موجب بازگشت روابط ایران و اتحادیه اروپا به دوره قبل از توافق وین نخواهد شد .
در هر صورت، دیپلماسی چند جانبه ایران و تغییر در ساختار نظام بین الملل با توجه به جابجایی قدرت و ظهور قدرت های جدید منطقه ای نظیر هند و برزیل و آرژانتین، شرایط سختی را برای کنشگران اصلی بین المللی از جمله اروپا و آمریکا بوجود آورده و از دیگر سو، چین در کنار قدرت نظامی روسیه در حال تبدیل شدن به یک بازیگر فرامنطقه ای است .
چین و روسیه علنا اعلام داشتند دیگر بعد از تصویب توافق وین از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد به قطعنامه ضدایرانی پایبند نخواهند بود و لذا هر گونه تلاش مجدد گروههای تندرو کاخ سفید در کنار اسراییل و عربستان برای تداوم اختلافات میان ایران و غرب بر سر موضوع هسته ای نتیجه بخش نخواهد بود، لذا احساس می شود کشورهای اروپایی به این درک مشترک رسیده اند که حفظ ساختار تحریم های ظالمانه علیه ایران و همراهی با جناح تندرو حاکم با کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا، ضمن ایجاد بستر مناسب برای حضور پایدار روسیه و چین و قدرت های نوظهور در بازار پرسود ایران، منجر به افزایش ناامنی بیشتر در منطقه آشوب زده خاورمیانه گردد.
با این نگاه و فضای پساتحریمی، سیاست خارجی ایران با تحرک بخشی بیشتر به گشایش همکاریهای اقتصادی و عقد قرارداد با شرکت های چند ملیتی، فضای روشنی را ترسیم کرده است گرچه بیشتر در قالب منطقه گرایی دنبال شده ولی این سیاست ها با منافع اتحادیه اروپا همپوشانی دارد . شاید یکی از موانع عمده بر سر عملی شدن سیاست تندروهای آمریکایی و اسراییل در کنار پایداری اوباما برای اثربخشی به این توافق، رغبت اتحادیه اروپا در ورود به فصل جدیدی از روابط با ایران باشد.
داوداحمدزاده دانشجوی دکتری سیاست گذاری عمومی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 462299

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۶
    22 1
    ما مردم ایران دوست داریم با آمریکا رابطه داشته باشیم
    • محسن IR ۰۶:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
      0 0
      آمریکایی ها روی احساسات تصمیم نمیگیرند. علت روابط بین کشورها وجود منافع راهبردی مشترک است.
  • میهن A1 ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۶
    1 0
    دلواپسان بذارند روابط برقرار خواهد شد