۰ نفر
۲۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۷
چرا عربستان سعودی مذاکره نمی‌کند؟

عبدالرضا غفرانی

خاورمیانه و منطقه خلیج فارس چه به لحاظ استراتژیک و چه به لحاظ وجود منابع عظیم نفتی همیشه از اهمیت و حساسیت بالائی برخوردار بوده است. به همین دلیل، این منطقه همواره مورد توجه قدرت های بزرگ بوده و هست و تحولات آن را دقیقا دنبال کرده اند.
با توجه به این واقعیت است که کشور های منطقه و قدرت های بزرگ از هرگونه اقدامی که ممکن است ثبات و آرامش منطقه را مختل سازد لزوما باید خودداری نمایند. تردیدی نیست که سیاست اسرائیل هرگز این نبوده که این منطقه روی ثبات و آرامش ببیند.

چون همکاری کشورهای منطقه خاورمیانه که اکثرا مسلمان هستند، را در جهت منافع خود نمی بیند. بنا بر این توجه به این واقعیت اجتناب پذیر است و علی القاعده بر کشورهای مسلمان منطقه خاور میانه و خلیج فارس فرض و واجب است از اتخاذ هرگونه سیاست و انجام اقدامی که توازن و ثبات و آرامش منطقه را بر هم زند جدا خودداری کنند.

اما در چند سال اخیر شاهد بوده ایم عربستان سعودی، بالاخص پس از انتقال قدرت به رهبران جدید در آن کشور، سیاستی کاملا مخالف این اصل مهم در پیش گرفته اند.اکنون انگیزه سعودی ها در اتخاذ چنین سیاست خطرناکی بر همگان و بالاخص بزرگترین حامی آن، ایالات متحده ، روشن و مبرهن است.

اولا سعودی ها نوعی سوء ظن بی اساس غیر واقع بینانه نسبت به ایران دارند و این کشور را رقیب خود می دانند و تصور رهبران آن کشور این است که ایران اهداف جاه طلبانه در منطقه داشته که می تواند برای آن ها خطرناک باشد.

دوم این که سعودی ها نوعی جاه طلبی غیر منطقی دارند که می خواهند قدرت بلا منازع منطقه باشند . احتمالا برای نیل به دو هدف غیر واقع بینانه مذکور چنین سیاست هائی را که شاهد هستیم در پیش گرفته اند.

این واقعیت را در شرایط کنونی بین الملللی باید در نظر داشت که "قدرت بلامنازع بودن " در ادبیات بین المللی کنونی دیگر مفهموم سابق را ندارد. حتی قدرت های بزرگ جهانی سال هاست که به این واقعیت پی برده اند و سعی دارند خود را با این واقعیت تطبیق دهند. ایالات متحده در دهه هفتاد میلادی ناچار شد به مصالحه با چین تن در دهد. آمریکا و شوروی سابق به عنوان دو ابر قدرت در همان دهه در هلسینکی مذاکره و موافقتنامه خلع سلاح موشک های بالیستیک را امضا کردند. در گذشته نزدیک تر بحرانهائی نظیر ویتنام ، کامبوج و بالاخره عراق و افغانستان را شاهد بودیم که قدرت های به اصطلاح "بلامنازع " دخالت کردند و نتیجه آن را هم همگان دیدند و عواقب آن هم برای همان کشور ها ی بلارقیب و قدرتمند چیزی نیست که بتوان کتمان کرد. پس اگر قدرت های بزرگ نتوانسته اند و کماکان هم تمی توانند در سطح بین المللی قدرت بلا منازع باشند به طریق اولی عربستان سعودی باید بداند این کشور هم نمی تواند در منطقه قدرت بلامنازع باشد و این فقط یک تصورو توهم است.

به علاوه عربستان باید بداند صرف داشتن ثروت ناشی از در آمد نفتی و مالا خرید پیشرفته ترین سلاح دلیل بر قدرت نیست.
اما در ارتباط رقابت با ایران ذکر این واقعیت لازم است که ایران علی رغم بر خورداری از عوامل قدرت در منطقه، این کشور کاملا به این واقعیت وقوف دارد که صرف داشتن قدرت نظامی نمی تواند تضمین کننده تحقق اهداف سیاسی منطقی باشد.اگر ایران غیر از این می اندیشید و یا اهداف توسعه طلبانه داشت هیچگاه وارد در مذاکرات طولانی که منجر به توافق هسته ای شد نمی گردید.

نگارنده علی رغم مخالفت با سیاست های ایالات متحده در نقاط مختلف جهان بالاخص این منطقه حساس، روش دولت ایالات متحده آمریکا در دوران حکومت رئیس جمهور اوباما را که "دیپلماسی بهتر از جنگ " است را نسبت به مخالفین او در واشینگتن منطقی و سازنده می داند. هر چند پرزیدنت اوباما و حکومت او باید آن را در میدان عمل به ثبوت برسانند. زیرا دولت اوباما این واقعیت را، به غیر از گروهی از جنگ طلبان تحت حمایت اسرائیل، کاملا درک کرده است که جنگ و زور گوئی و اعمال فشار راه به جائی نمی برد.

شایسته است رهبران سعودی توجه داشته باشند، اکنون اکثریت افکار عمومی جهان از سیاست ها و مقاصد آن کشور کاملا آگاهند و تردیدی نیست ادامه این سیاست بحران زائی ریاض که اکنون آثار زیان بار و فاجعه آمیز آن را در گوشه و کنار منطقه مشاهده می کنیم نتیجه ای جز تشدید وخامت اوضاع ندارد و ضمنا این واقعیت را هم نباید از نظر دور دارند که عواقب وخیم این سیاست خطرناک بیش از هر کشوری مالا دامن گیر خود آن ها می شود.چون ممکن است زمانی برسد که حتی حامیان بزرگ و اصلی این کشور هم نتوانند اوضاع و بحران را مهار کنند .لذا تنها راه و چاره ای که در مقابل آن هاست مذاکره و دیپلماسی است. یعنی همان روشی که قدرت های بزرگ نیز چه در سطح بین المللی و چه در سیاست ها منطقه ای خود در پیش گرفته اند.

ایران بار ها پیشنهاد مذاکره به عربستان سعودی داده است که با مخالفت سعودی ها مواجه شده است .البته آن ها باید بدانند این پیشنهاد نه از سر ضعف بلکه از موضع منطق و قدرت بوده است . امروز توپ در زمین سعودی هاست و زمان، زمان تصمیم گیری عقلائی و واقع بینانه است چون در غیر این صورت فردا ممکن است خیلی دیر باشد.

دیپلمات سابق و کارشناس مسائل بین‌الملل

5252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 458610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =