۰ نفر
۲۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۵:۴۱

تداوم ناآرمی های سوریه و تلاش های جبهه عربی - غربی برای تغییر ساختار سیاسی آن در قالب تز سوریه بدون بشار اسد و نیز حتی تقسیم گروههای تروریستی(سلفی - تکفیری) به تروریسم خوب و بد بر عمق اختلافات و منازعه میان کنشگران منطقه ای و جهانی بحران افزوده است.

 همچنین ابهامات موجود بر سر چگونگی حل و فصل بحران از طرق سیاسی، بدلیل تضاد منافع قدرت درگیر و تشدید نبردهای خونین میان مخالفین و موافقین دولت سوریه این تصور را تداعی می کند که این بحران به عنوان یکی از پیچیده ترین بحران ها در روابط میان روسیه و غرب پس از جنگ سرد، پتانسیل لازم را برای آغاز یک جنگ تمام عیار منطقه ای را داراست.
چرا ابعاد انسانی بحران و سیل مهاجرت آوارگان سوری به قاره سبز که با تراژدی غرق کودک سه ساله (آیالان) در دریای مدیترانه تکمیل شد، نشان از بی اثر بودن تلاش های سیاسی است. گرچه مسکو سعی کرده با دعوت از مخالفین دولت نظام بشار اسد و حامیان رادیکال آنها نظیر عربستان - قطر و اردن در کنار ترکیه و رایزنی های دیپلماتیک شرایط جدیدی را برای خاتمه بحران پیدا کند.
با این وجود، پافشاری عربستان بر رفتن بشار اسد و تغییر ساختار قدرت در سوریه، روسیه را به این نگاه راهبردی رسانده تنها گزینه ممکن برای حفظ یگانه متحد و شریک استراتژیک خویش در خاورمیانه ورود علنی به جبهه جنگ در مبارزه با تروریست هاست. بنابراین ورود تعدادی از هواپیمایی جنگی پیشرفته روسی و حرکت ناو اتمی آن برای استقرار در دریای مدیترانه نشان می دهد که روسها حاضر به تسلیم سوریه به غرب نیستند. بطوری که پوتین فرد قدرتمند کرملین با تجربه اندوزی از تحولات عراق و لیبی و از دست دادن متحدان سابق حاضر نیست با تهدید فشار آمریکا و برخی از کشورهای عربی به مطالبات آنها پاسخ مثبتی دهد.
لذا تحرکات روسها در جبهه سوریه و هماهنگی آن با ایران به نوعی اصل موازنه قوا را به موازنه تهدید بدل ساخته و در واقع استراتژی روسها شکل تهاجمی تری نیز به خود گرفته است این در حالی است که ترکیه بدلیل مبارزه خونین با گروه مخالف کرد پ.ک.ک توان بازیگری خویش را در تحولات سوریه از دست داده و عربستان نیز تاوان ناکارآمدی سیاست های خویش را در حمله به یمن می دهد.
به نظر می رسد که حتی اگر حضور نظامی روسها برای نمایش قدرت در سوریه هم قلمداد شود باز هم تبعات خویش را بر معادلات ساختار قدرت منطقه خواهد گذاشت. چرا که ادامه حمایت دولت های غربی و برخی از کشورهای عربی از مخالفین دولت سوریه در قالب میانه رو- تندرو به تشدید بحران انسانی و گسیل بیشتر آوارگان به اروپا می انجامد. اروپایی که به غیر از آلمان دیگر کشورهای عضو این اتحادیه بدلیل رکود اقتصادی توان پذیرش آوارگان جدید را ندارند. این در حالی است که افکار عمومی دنیا متاثر از غرق شدن آیلان کردی به شدت علیه سیاست های جنگ طلبانه و حمایت های غرب از گروههای تروریستی تحریک شده است در چنین شرایطی، مخالفین دولت سوریه باید بپذیرند ادامه دخالت نظامی در مسایل سوریه ضمن تشدید بحران انسانی، همگرایی هر چه بیشتر جبهه حامیان دولت سوریه (ایران - روسیه و حتی چین) را به دنبال دارد که با اتخاذ رویکرد مشترک از هرگونه توسعه طلبی جلوگیری خواهند کرد. این صف آرایی نظامی در منطقه گرچه خطرناک است اما به نظر می رسد که حداقل در مورد سوریه زبان تهدید و زور برای آمریکا و اسراییل از زبان گفتگو مملوس تر باشد. بطوری که تل آویو نگرانی خویش را از هم برخوردن توازن قوا در سوریه به ضرر مخالفین دولت سوریه اعلام داشته و همزمان آمریکایی ها نیز پیام حضور جدی روسها در سوریه دریافت کردند بطوری که در واکنش به اقدام روسها برای تجهیز بیشتر ارتش سوریه به متحدان منطقه ای خویش نظیر یونان و بلغارستان اعلام داشتند که اجازه عبور هواپیماهای روسی از حریم هوایی خویش را ندهند، اقدامی که باعث شد روسیه با واکنش به این اقدام مسیر آسیای میانه- ایران را مسیر مطمئن تری بدانند.
در هر صورت برعکس تصور آمریکایی ها نیروهای میانه رو مخالف نظام سوری در قالب ارتش آزاد و جریانات سکولار، توان اثر گذاری بر روند تحولات سیاسی آن را ندارند.
بنابراین در وضعیت فعلی یا باید با گزینه بشاراسد به عنوان یکی از بازیگران اصلی صحنه قدرت داخلی کنار بیایند و یا با همراهی با تروریست های داعش و جبهه النصره به گسترش و رشد افراط گرایی قومی - مذهبی و حتی سرایت بحران به اروپا کمک کنند. حتی ممکن است تحرکات جدی نظامی روسها در منطقه پس از عدم پذیرش درخواست عربستان و غرب برای انصراف از بقای رژیم بشار اسد بار دیگر فضا را برای نشست های بین المللی و نیز دخالت سازمان ملل برای توقف جنگ داخلی فراهم سازد. چرا که این حضور نظامی و حمایت استراتژیک از دولت سوریه از سوی مسکو در راستای امتیازگیری از مخالفین جبهه گسترده بشار اسد و با تلاشی هدفمند برای نشاندن آنها در کرسی مذاکراه و تقسیم قدرت صورت می گیرد.
روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی در عرصه منطقه خاورمیانه و درگیر در بحران سوریه به خوبی از محذورات بین المللی دولت اوباما در گشودن جبهه جدید آگاهی دارد و لذا برای نیل به این هدف مهم می کوشد دولت آمریکا را در مسیر دشوار پذیرش واقعیت های سوریه و اصل مذاکره و عبور از گزینه نظامی وادار سازد.
داوداحمدزاده کارشناس خاورمیانه

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 456044

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۰
    5 2
    ان شالله همينطوره. ان شالله اون دو تا روستاي محصور شيعه هم ازاد بشه، چون تكفيريها خيلي از اونها دل پري دارند.
  • بی نام A1 ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۰
    4 1
    تحلیل این کارشناس محترم خوب و تا حدود زیادی منطبق بر واقعیات اما جاداشت نگاهی هم به مسئله ی بسیار حساس و راهبردی یمن و ائتلاف آل سعود می انداخت که به هر شکل شده کمکهای تسلیحاتی مخصوصا موشکهای پدافندی به یمنی های مظلوم اما شجاع ترین مردم عرب هستند ودر صورت داشتن سلاحهای مورد نیاز دمار از روزگار آل یهود وهم ادتلافیهایش در می آوردند وامریکا وغرب را در حسرت یک قطره نفت میگداشتند از طریق تنگهء باب المندب
  • یوسف A1 ۰۴:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۳
    3 1
    تحلیل درستی است . پوتین با علنی ساختن کمک نظامی به بشار اسد به دنبال امتیازگیری از آمریکاست