فیلم «محمد رسول‌الله» علی‌رغم آنکه فیلمی درباره مقطعی از زندگی انسانی است مقدس، اما در هر صورت فیلمی سینمایی است که شایسته است در ظرف مدیوم سینما مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. بنابراین نقد فیلم، صرفا نقد عملکرد فیلمساز و عوامل ساخت یک فیلم است. چه فیلم در مورد یک امر مقدس باشد و چه درباره‌ی هر موضوع دیگری.

هیچگاه مدعیان تاریخ‌نگاری در سینما، معتقد نبوده‌اند که تاریخ را آنگونه بیان کرده‌اند که بازنمایی‌ کننده‌ی بی‌عیب و ‌نقص حوادث و رویدادها باشد. همه فیلم‌های سینمایی در ژانر تاریخی، برداشت‌های آزادی هستند از زندگی پیشین بشری آنهم در ظرف و ظرفیت سینما. سوال مکرر نگارنده این بوده که آیا ظرف سینما قابلیت به تصویر درآوردن امور مقدس را دارد، به طوری‌ که بر تقدس آن امور خدشه‌ای وارد نشود؟ پاسخ این سوال را نمی‌خواهم در این نوشتار جستجو کنم. تنها با نقد فیلم «محمد رسول‌الله» ساخته مجید مجیدی می‌خواهم اذهان همگان را به این سو جلب نمایم تا به سوال مشترکی در حد بضاعتمان بیاندیشیم.

فیلم‌نامه

فیلم «محمد رسول‌الله»، در همان ابتدا از یکی از بزرگترین مشکلات سینمای ایران، یعنی عدم قصه‌پردازی درست و کلاسیک در رنج است. فیلم درباره قهرمان و محبوب زندگی مسلمانان جهان، یعنی محمد مصطفی(ص) است. انسانی که در عین انسان بودن، برگزیده خداوند است برای رستگاری بشریت. قطعا زندگی چنین انسانی دارای فراز و فرودهای متعدد و متنوعی برای به انجام رساندن رسالت خویش و ایستادگی در برابر موانع بی‌شمار است. این زندگانی از منظر ادبیات داستانی، سرشار است از پیرنگ‌ها‌ و خرده‌پیرنگ‌های گوناگونی که می‌تواند به چندین اثر داستانی جذاب در لابلای داستانی بلند تبدل شود.
از عناصر اولیه و اساسی مدیوم سینما نیز تکیه بر داستان‌گویی است. هنرمند سینما، برای جلب و جذب مخاطب، نیازمند پیروی از رویه داستان‌پردازی (در اینجا از نوع کلاسیک آن) می‌باشد؛ مگر آنکه از ابتدا داعیه ساخت اثری غیرکلاسیک و ضدقصه داشته باشد.

در فیلم «محمد رسول‌الله»، مجیدی در مدت زمان محدود و تعریف شده‌ سینما، می‌باید به مقطعی از زندگی شخصیت پیامبر مبادرت ورزد که هم دارای پیرنگی منطقی و منظم است و هم واجد خرده‌پیرنگ‌هایی که در خدمت پیرنگ اصلی هستند.

اگر مجیدی بخواهد بر واقعیت تکیه کند، انتخاب زمان کودکی پیامبر به دلیل محدوده‌ی تجربه و حداقلِ مواجهه ایشان با دیگران، به نسبت سایر مقاطع زندگی، از کمترین قدرت داستان‌پردازی کلاسیک آن هم برای سینما برخوردار است. لذا خطر اولیه مجیدی در گزینش چنین مقطعی از تاریخ زندگی پیامبر است که بدون پیرنگ داستانی منسجم و برنامه‌ریزی شده، تنها در حد خرده‌پیرنگ‌های پراکنده به تصویر کشیده می‌شود.

وقتی فیلم بی‌دلیل با ماجرای شعب ابی‌طالب آغاز می‌کند و ما را درگیر مناسبات کافران مکه و مسلمانان در سال دهم هجری می‌نماید، و بدون منطق درون‌داستانی، به زمان میلاد پیامبر باز‌می‌گردد، فیلمساز تا پایان فیلم نمی‌تواند بین این دو زمانِ منفصل ارتباط قابل قبولی ایجاد کند و حتی وقتی مخاطب با پیگیری دوران گذشته قرار است گام به گام به ماجراهای ابتدای فیلم نزدیک شود، به دلیل همان محدوده‌ی زمانی (از تولد تا 12 سالگی پیامبر) تنها راه چاره، پرشی است نامرتبط و نامنسجم از 12 سالگی به 50 سالگی آن حضرت.

زمان کودکی پیامبر تنها یک تم داستانی دارد: پیامبر سرشار است از مهر و عطوفت صادقانه در برخورد با دیگران که مورد توجه و لطف الهی نیز هست. این تم اصلی و مسلط داستان در سکانس‌های گوناگونی به شکل‌های مختلف پرداخت می‌شود.

در خاطرمان هست که در فیلم «محمد رسول‌الله» (1976) اثر مصطفی عقاد، ماجرا از زمان بعثت پیامبر آغاز می‌شود، زمانی که ابتدای تنش‌ها و بروز تضادهاست. تضاد مابین آنچه باید در بستر رسالت پیامبر به انجام رسد و مقاومت مشرکان در برابر این دین جدید. فیلم عقاد تا زمان به آرامش رسیدن مسلمانان، با فتح مکه ادامه می‌یابد. تا آن زمان مردم محمد را یک امین درست‌کردار می‌پنداشتند و مورد احترام اغلب جامعه بود. اما به محض اعلام رسالت خویش نطفه درگیرها و حتی جنگ‌ها بسته شد و در جای جای فیلم مخاطب با انواع آن، در موقعیت‌ها و موضوعات متنوع، مواجه گردید.

به همین دلیل اگرچه مدت زمان فیلم مجیدی هم همانند فیلم عقاد، 178 دقیقه است، اما به اندازه‌ی آن کشش و گیرایی لازم را برای جلب مخاطب ندارد.

کاش عوامل اصلی فیلم، تنها یک صدم هزینه صرف شده را، برای به استخدام درآوردن فیلم‌نامه‌نویسان حرفه‌ای اختصاص می‌دادند تا از مجموع دیدگاه‌ها و هنرنمایی‌های ایشان، فیلم واجد فیلم‌نامه‌ای قابل اتکا و شایسته می‌شد.

 

دیالوگ و زیرنویس

زیرنویس آفت برقراری ارتباط مخاطب عام با فیلم است. استفاده از زبان عبری به امید تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب به همراه زیرنویس‌، امکان درک تصویری را از تماشاگر می‌ستاند. زیرنویس در سینما با حداقل مصرف تنها در موارد کاملا استثنایی، آن هم در حد چند جمله‌ی مختصر کاربرد دیگری ندارد.

حال که یهودیان به زبان عبری و یا سپاه ابرهه به زبان آرامی سخن می‌گویند، بدیهی است که مسیحیان و مسلمانان نیز به زبان خود سخن گویند. چه تمایز منطقی و سینمایی میان این گروه‌های قومی هست که عده‌ای باید به زبان بومی خود و عده‌ای هم به فارسی سخن گویند؟!

در نوشتن دیالوگ‌ها نیز اصول اولیه دیالوگ‌نویسی حرفه‌ای رعایت نشده است. سینما از نعمت تصویر برخوردار است. یعنی در بسیاری از موارد تصاویر وظیفه‌ی بیانگری‌ و بازنمایی را عهده‌دارند و تاثیرگذار. اما در این فیلم گفتگوها زمانی به کار می‌رود که تصاویر همه‌ی آنچه که لازم بود را تبیین کرده‌اند. لذا گفتگوها باری است بی‌جهت بر دوش فیلم که هم ملال‌آور می‌شوند و هم جایگاه مخاطب را در حد یک بی‌سوادی که از کمترین درک تصویری برخوردار است، تنزل می‌بخشد.

علاوه بر این، در ادبیات داستانی و سینما یکی از امکان‌هایی که باعث تفاوت این دو هنر با سایر ابزارهای رسانه‌ای می‌شود: "نشان‌دادن به جای گفتن" است. هنرمند سینما به جای بیان بسیاری از مضامین و محتواهای ارزشمند، بهتر است با نمایش کنش و کشمکش‌های رفتاری و روانی، آن هم به زبان تصویر، دست به آفرینش هنری بزند.

چه لزومی دارد در سرتاسر فیلم به عنوان اثری هنری (نه به عنوان یک مستند تبلیغاتی) اسم پیامبر را در موارد غیرضروری تکرار کنیم؟ چه ضرورتی است که وقتی مخاطب، عمل و یا حادثه‌ای را کاملا آشکار و بدون رمز و رازی خاص می‌بیند، مجدد به شکل دیالوگ یا مونولوگ‌های سطحی همان صحنه‌ها تفسیر شود؟ اتفاقا اگر نویسندگان فیلم‌نامه به دنبال آفرینش اثری ماندگار بودند، به جای استفاده محتاطانه از جملات شاعرانه در برخی از لحظات، کل متن را آنگونه می‌نوشتند تا سنخیتی با فضا و زبان شاعری دوره ظهور پیامبر داشته باشد. گویش‌ها متاسفانه هیچ کمکی به ارائه نشانه‌های تاریخی و قومی و قبیله‌ای آن زمان نمی‌کند.

شاید این ادعا باورپذیر نباشد، اما به جرات می‌توان گفت که اگر 70 درصد دیالوگ‌های این فیلم نیز حذف شوند باز لطمه‌ی خاصی به درک و دریافت از فیلم وارد نمی‌شود.

 

موسیقیدان هالیوود

در سکانس نخست فیلم که حمزه عموی پیامبر سوار بر اسب از صحرا به مکه می‌آید، (تداعی‌گر سکانس مشابه فیلم عقاد) با تمی در موسیقی مواجه می‌شویم که پیش از این در مجموعه موسیقی «اینک انسان» اثر پیتر گابریل شنیده‌ایم.

در استفاده‌ی ناهمگون از سازها، تقلیدی سطحی از این آلبوم به خوبی به چشم می‌خورد. موسیقی ترکیه‌ای، عربی (مصری)، کلیسایی و غربی نیز، به وفور شنیده می‌شود. به عنوان مثال در سکانس‌هایی که آمنه حضور دارد یا بیانگر فضایی معنوی و عاطفی است ما موسیقی کلیسایی با همسرایی زنان را می‌شنویم.

موسیقی فیلم نشان از کم‌لطفی عوامل در انجام تحقیقات مبسوط بر روی موسیقی کهن عربی و یا بهره بردن از پژوهش‌ها در این زمینه دارد. عدم یکپارچگی موسیقی سکانس‌های مختلف فیلم و عدم تناسب آن با موضوع، جغرافیا و فرهنگ قومی و قبیله‌ای، حکایت از سهل‌انگاری دارد که تحت تاثیر برندهایی همانند اسکار و هالیوود بر فیلم جاری و ساری است. هر آهنگساز و فیلمبردار حرفه‌ای و متبحر که در هالیوود کار می‌کند، متناسب با توان و قابلیت مدیریتی عوامل اصلی فیلم، دست به خلاقیت و آفرینشگری می‌زند.

هالیوود اگر باپرجاست و هر سال از نعمت فروش و اقبال تماشاگران جهانی برخوردار است، دارای آنچنان سیستم و کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان توانمندی است که هر متخصص و اهل فنی را به نوآوری و ابداعات کم‌نظیر وادار می‌کند. ضمانت فروش هر فیلم نسبت به فیلم‌های سال‌ قبل، تنها در خلاقیت‌های نوین آن است تا بیننده را متحیر و مبهوت خود ‌سازد.

فیلمبردار هالیوود

در مصاحبه‌ای فیلمبردار هالیوودی فیلم اظهار کرده بود که متاثر و ملهم از آثار و نقاشی‌های استاد فرشچیان، به خلق صحنه‌های فیلم مبادرت ورزیده و هنرآفرینی فرموده است. نگارنده که خود در حوزه تحلیل نقاشی درس‌آموزی می‌کند، ناگزیر است معترض این ادعا شود. متاسفانه اغلب صحنه‌های فیلم در دکور و رنگ و لباس و کادربندی و فرم، بیشتر شبیه فرهنگ بومی سرزمین بیت‌المقدسی است که هنرمندان مسیحی در نقاشی‌های خود به ویژه در دوران رنسانس ترسیم کرده‌اند. نقاشی‌های استاد فرشچیان منبعث از نگارگری ایرانی، اگر هم بخواهیم با معیارهای هنری امروزی بسنجیم بیشتر آفرینشگر فضایی سوررئالیستی است که با نقاشی غربی از نظر نورپردازی و حجم و عمق‌میدان و ترکیب‌بندی هم‌سنخ نیست، تاکنون امکان اثرگذاری بر هنر سینما را نداشته و ندارد. این ادعا که مورد فخر عوامل فیلم است، از عدم اطلاع و آشنایی ایشان به هنر نقاشی و تاریخ تحولات آن در ایران و غرب ناشی می‌شود.

فیلمبرداری‌ها و جلوه‌های کامپیوتری، از یکدستی کافی برخوردار نیستند. سکانس حمله سپاه ابرهه به مکه و هجوم پرندگان، کاملا از تکنیک و پردازشی برخوردار است که فضای اثر را در حد یک فیلم علمی-تخیلی و فانتزی مشابه فیلم ارباب حلقه‌ها فرو می‌کاهد. حال آنکه کلیت اثر دارای داستانی واقع‌گراست.
نورپردازی‌های افراطی و غیرضرور به خصوص در زمان تولد، نوزادی و شرایط معنوی حضور پیامبر اعظم، نوعی تلاش ناشیانه‌ است برای جلوه‌گری معنوی پیامبر! گویی ساحت مقدس ایشان نیازمند تظاهری عینی و مادی در حد و اندازه‌ی هاله‌های نور است تا هم اطرافیان و هم مخاطبین به چشم سر آن را درک و دریافت کنند! محاسن و مکارم اخلاقی پیامبر اکرم، و منش و کنش شخصیتی او وقتی از مسیر فیلم‌نامه‌ محقق نمی‌شود، لاجرم باید به مدد جلوه‌های ویژه کامپیوتری و در حالتی تحمیلی بروز و ظهور پیدا کند!

بازیگران

متاسفانه به جز بازی‌های تا اندکی قابل قبول داریوش فرهنگ در نقش ابوسفیان، ساره بیات در نقش حلیمه و تنابنده در نقش ساموئل یهودی، سایر بازیگران آنچنان از عهده‌ی نقش‌شان برنمی‌آیند. بازی پاکدل، شجاع‌نوری، مینا ساداتی، رعنا آزادی‌ور و... اغلب تک بعدی، تصنعی و اغراق‌آمیز است که یادآور بازی‌های کلیشه‌ای‌شان در سایر آثار سینمایی و تلویزیونی است. بدون زیاده‌گویی عرض می‌شود که بازیگران نه در نگاه‌ و نه در حرکات و بروز احساسات و نه در عکس‌العمل‌ها، از موفقیت چندانی برخوردار نیستند.

نوجوانی که نقش پیامبر را بازی می‌کند و ما مجبوریم تا انتهای فیلم او را از پشت سر و یا ربع رخ‌ ببینیم، از فیگور شایسته و مناسبی برخوردار نیست. کافی بود عوامل فیلم در همان نقاشی‌های دوران رنسانس دقت کافی را مبذول می‌داشتند تا از فیگورها و ترکیب‌های زیباتری برای سامان بخشیدن بر اندام چنین شخصیت مهمی، الهام گیرند.

اگر فیلمساز به دنبال ایجاد حس و حالی معنوی و منحصر به فرد در تماشاگران بود، و واقع‌نمایی حوادث و نقش‌ها دغدغه‌اش؛ بهتر بود از هنرپیشه‌های توانمند سایر کشورها نیز بهره می‌برد. زنده‌یاد سیف‌الله داد برای فیلم «بازمانده» (اشغال فلسطین توسط یهودیان مهاجر) همه هنرپیشه‌ها را غیرایرانی انتخاب کرد. مصطفی عقاد نیز برای تاثیرگذاری بر مخاطب عرب‌زبان و جلب مخاطب جهانی، دو نسخه مجزای انگلیسی (با بازیگران هالیوودی) و عربی (با بازیگران عرب) از فیلم خود تهیه کرد.

 

شخصیت‌پردازی

شخصیت‌ها همگی تک بعدی و تیپ هستند و توان درگیر کردن بیننده را با نقش‌هایشان ندارند. یا همه خوبند و یا بد. در صورتی که هر خوبی و بدی از تونالیته‌ (نوسانات)ی از خوبی و بدی برخوردار است. در پرداخت شخصیت کفار، سران قریش، مسیحیان و یهودیان پیچیدگی و چندلایه بودن شخصیت انسانی مشهود نیست. بار تبیین شخصیت‌ها را گاهی گریم و چهره‌پردازی بر عهده دارد که آنهم با بازی‌های سطحی و نمایشی و غیرقابل باور، به هدر می‌رود.

در زمینه‌ی دوبله بازیگران نیز راوی فیلم که در سنین پیری و جوانی ایفاگر نقش ابوطالب است، از صدای یکسانی در این دو مقطع سنی برخوردار می‌باشد که هماهنگی قابل قبولی با جوانی او ندارد. و در کنار آن صدای عبدالمطلب که صدای خود شجاع‌نوری است دارای آنچنان صلابت و برندگی مورد انتظار نیست. جابجایی صدای این دو بازیگر شاید بتواند بخشی از باورپذیری مورد نیاز شخصیت‌ها را تامین نماید.

نکته آخر

وقتی قرار است فیلمی ساخته شود که مخاطبین پیشتر از داستان و ماجرای فیلم، اطلاعات و آگاهی کافی دارند، لزوم ساخت چنین اثری چیست؟ از خصائل اثر هنری، آشنایی‌زدایی و آفرینش‌گری در قالب یک مدیوم و رسانه است. هر هنرمندی به تبع افکار، احساسات، تجارب و دانش خویش موضوع واحدی را می‌تواند به گونه‌ای پرداخت نماید که برای مخاطبین حس و حال دیگرگونه‌ای را به ارمغان آورد. «پردازش» و «چگونگی ساخت»، نقطه تمایز هنرمند با یک انسان عادی است. او قادر است هر سوژه و مضمونی را از مسیر داشته‌های خود عبور دهد و به پدیده‌ی جدیدی دست یابد که پیشترها آفریده نشده است. مخاطب در تقلاست تا با دیدن و احساس اثری بشری که واجد وجوه هنری است، لذت زیبایی‌شناسانه‌ای را به تجربه بنشیند.

سینما، چه در زمان تولید و چه در زمان برقراری ارتباط با مخاطب، هنری جمعی است. فیلم «محمد رسول‌الله» در مجموع نه تنها شناختی متفاوت و موثر از زندگی پیامبر اکرم(ص) به مخاطب نمی‌دهد، بلکه ترکیبی است از ذهن‌های افرادی به عنوان عوامل ساخت، که از ارتباط ارگانیک و ماهرانه‌ای برخوردار نیستند. نتیجه آن می‌شود که ما با پاره‌هایی از زندگی شخضیت اصلی اثر محمد مصطفی(ص) آشنا می‌شویم که در یک بازه زمانی طولانی و غیرضروری، از یک روند منطقی و منظمی برخوردار نیست و تجربه‌ای ماندگار از خود بر جا نمی‌گذارد.

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 455398

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 30
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۶:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    چه نقد دقیقی و پر و پیمونی. ایول
    • بی نام IR ۰۸:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
      16 31
      خیلی از نکاتی که در این مقاله به آنها اشاره شده آسمون ریسمون بافتن و نتیجۀ دلخواه گرفتنه و از منظر درستی نیست. مثلاً قیاس این فیلم با فیلم مصطفی عقاد اساساً اشتباه است. امیدوارم منتقدی ، نه از زاویه دفاع از کارگردان و تبلیغات فیلم بلکه از زاویه بررسی و کالبد شکافی دقیق به این موضوع بپردازد.
  • بی نام IR ۰۶:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    84 18
    چقدر خوبه که بعد از این همه تعریف و تمجید از فیلم محمد رسول الله نقدی کارشناسانه از ضعف های این فیام هم انتشار دادین سپاسگزارم
    • بی نام A1 ۰۵:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۳
      8 20
      در عین حال که اطلاعات خوبی در زمینه سینما دارید اما مشخصه که با فیلم ارتباط برقرار نکرده اید برای نقد هر اثر هنری ابتدا باید اون رو عمیقا درک کرد نه اینکه فقط ظاهر اثر رو قضاوت کرد
  • بی نام IR ۰۷:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    47 36
    عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو.
  • بی نام IR ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    48 55
    نمیدونم این نقد چرا حس خوبی بهم نداد
  • بی نام A1 ۰۷:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    62 15
    تا حدود زیادی با نظر ایشان موافقم ، فیلم رسالت ساخته مصطفی عقاد با اینکه بارها به نمایش درآمده ولی باز هم میشه به دیدنش نشست ولی فیلم آقای مجیدی بنظرم نتونست اون ماندگاری رو بدست بیاره و بنظر نمیرسه بیننده دوبار حاضر به دیدن این فیلم باشه ، چون اصولاً نتونست اونجوری که باید و شاید شخصیت پیامبر عظیم الشان اسلام ص را به نمایش دربیاره .
  • بی نام A1 ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    55 15
    فیلم "محمد رسوالله" مصطفی عقاد آنچنان قوی و بی بدیل است که هرگه دوباره و چندباره نگاه میکنم بازم تازگی دارد و نکات جذاب جالبتر ...
  • تماشاچی A1 ۰۷:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    72 22
    چه عجب یه نفر پیدا شد یه حرف درست و حسابی درباره این فیلم زد
  • بی نام IR ۰۸:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    36 23
    عیبش بگفتی، هنرش نیز بگو... برخی از نکاتی را که ذکر کردید درست و منطقی هستند، اما باید ظرف سینمای ایران را با خودش مقایسه کرد، نه با هالیود که سالها درساخت فیلمهای اثر گذار و قوی تجربه دارد. کار تیمی در این اندازه و وسعت در سینمای ایران سابقه ندارد و طبیعی است که نقائص فراوانی نیز داشته باشد.
    • بی نام RO ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۹
      27 4
      البته شما هم این فیلم رو در ظرف سینمای ایران مقایسه نکن چون بودجه و امکانات و شرایطی که براش فراهم شده بود رو توی ظرف دیگه ای ریخته بودن
  • بی نام A1 ۰۸:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    39 44
    ضمن اینکه با ایشون موافقم که میشد از بازیگران قوی تر و بین المللی استفاده کرد اما باید بگم این آقا از همه چیز ایراد گرفته یعنی خودشو در همه موارد نور ،تصویر،فیلمنامه،دکور،طراحی صحنه،لباس،گریم،بازی،موسیقی و ...استاد و صاحب نظر میدونه؟مگه میشه؟ضمن اینکه تو نقد از نقاط قوت هم یاد میشه یعنی این فیلم هیچ نقطه بارزی نداشته؟
  • بی نام A1 ۰۹:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    47 19
    نقدی عالمانه و منصفانه بود نباید منتقدان تحت تاثیر فضای تبلیغاتی ای که برای فیلم آقای مجیدی ایجاد شده از ابراز نظراتشان خودداری کنند
  • بی نام A1 ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    40 10
    چرا همیشه نقد منتقدین با برداشت عامه مردم و عکس العمل آنان در مواجهه با فیلم و ابراز احساسات‌شان کاملا متفاوت و بعضا متناقض است؟
    • بی نام IR ۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
      6 15
      برای اینکه منتقد فراموش می کند که چرا انتقاد می کند؛ فیلم برای مخاطب ساخته می شود هر مخاطب با سلیقه خاص خودش و انتقاد منتقد باید در راستای حداکثر شدن مخاطب باشد؛ همه عوامل موثری که آقای زعفرانلو نام بردند در جهت بهتر دیده شدن اثر توسط مخاطب است و به خودی خود که جایگاهی ندارند؛ حالا فیلمی مورد رضایت مخاطب است اما منتقد می گوید عوامل موثر بر رضایت مخاطب درست اجراء نشده است؛ خوب چه باک؛ حتی اگر نکات مدنظر ایشان صحیح باشد، فیلم با میانبر زدن این عوامل توانسته است به اثر استفاده درست از آن عوامل که همانا رضایت مخاطب باشد، برسد. منتقد باید اول فیلم را ببیند و بعد تحلیل کند؛ یعنی بعد از دیدن خود فیلم فارغ از تحلیل آن اگر عدم رعایت عوامل ساختاری باعث خوب نبودن فیلم شده آنها را بیان کند.
  • امین IR ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    10 12
    برید نقد آقای مسعود فراستی در باره این فیلم ور هم بخونید، بسیار جامع تر از نقد آقای زعفرانلو...
    • max IR ۱۴:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۰
      17 7
      درجه ی انصاف آقای فراستی رو میشه به دادن نمره ی صفر به ده ها اثر سینمایی برتر تاریخ سینمایی دید...ایشون حتی به فیلم های پدرخوانده و ارباب حلقه ها هم نمره ی صفر دادند
  • سعیدی A1 ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    11 20
    اول اینکه فیلم محمد رسول اللهص به اندازه ای خوب و تاثیرگذار هست که منتقدین در هر سطحی و با هر میزان از تجربه اشتیاق به تحلیلش نشون میدن و این یعنی فیلمی ساخته شده که قابل بررسی کارشناسانه هست که متاسفانه اکثر فیلمهای ایرانی حتی همین یه نقطه قوت رو هم ندارن راستش خود من در وهله اول فکر کردم واقعا ایشان قصد یک نقد بی طرفانه و منطقی رو داره اما متاسفانه حداقل سه مورد ار نظراتش باعث شد به این نتیجه برسم که این نقد با سوگیری انجام شده؛ اول اینکه ایشان بعنوان یک سینماگر ایرانی عوضِ اینکه خوشحال باشه از بکارگیری بازیگران کشورش بالعکس ناراحته. چه خوب بود این رو هم میفرمودن که پس این بازیگران عزیز که بنظرم در این فیلم نشون دادن چقدر مستعد هستن، کجا و در کدوم فیلم باید هنر خودشون رو نشون بدن؟....
    • بدون نام ۲۱:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
      2 1
      عزيز من بازيگران در حد فيلم به اين مهمي بايد از بالاترين استانداردهاي چهره و فيزيك برخوردار باشند اخه به بازيگر وطني چه ربطي داره، بازيگران فيلم مصطفي عقادو ببينيد ادم حظ مي كنه، مثلا براي نقش حضرت يوسف ،سلحشور مي تونست بازيگر قد بلندي انتخاب كنه، همينطور مختار و كيان، نيز و سرداران سپاه در فيلمهاي تاريخي كه واقعا هيچ ابهتي ندارند
  • سعیدی A1 ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    2 17
    لابد در فیلمهای جشنواره ای که هیچ جذابیتی برای تماشا کردن ندارن دوم صحبتش درباره فیگور پیامبر از یک منتقد واقعا بعیده که توانایی جدا کردنِ حس شخصی خودش از برداشت علمی و تخصصی رو نداشته باشه و در آخر همونطور که یکی از دوستان اشاره کرد نقد درست بیان نقاط ضعف و قوت فیلم در کنار همه و اگر نخواهیم بگیم این نقد غرضورزانه است، حتما میتونیم به این نتیجه برسیم که حداقل بدبینانه و بدون توجه به زمینه ی اثر که تولیدی از سینمای ایران هست صورت گرفته که نشان از کم تجربگی نقاد محترم میباشد.
  • صالح A1 ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    22 8
    در قسمت نکته ی آخر که می گوید وقتی مخاطبین پیشتر از داستان و ماجرای فیلم، اطلاعات و آگاهی کافی دارند، لزوم ساخت چنین اثری چیست؟ دو اشکال وجود دارد اول از این جهت که این فیلم با نگاه به مخاطب جهانی ساخته شده و نه فقط مسلمانان و اکثر مردم دنیا از کمترین شناخت نسبت به پیامبر برخوردارند.و اشکال دیگر اینکه چرا تعزیه ها یا روضه ها علیرغم اینکه همیشه صحنه هایی که همه می دانند را مجسم می کنند اما بازهم مخاطب می خواهد با تصاویر و تعابیر و نحوه ی بیان متفاوتی همان داستان تکراری را دوباره تداعی کند. پس حرف ایشان باطل است.
  • max A1 ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    20 17
    من نمیدونم با این همه منتقد و کارشناس چرا وضع سینمای ما اینه این عزیزان چرا به جای ایراد گرفتن به بهبود وضعیت کمکی نمی کنند؟ کلا منتقد زیاد داریم ولی کیه که آستین بالا بزنه؟
  • بی نام A1 ۰۹:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۹
    24 2
    عالي بود استاد، نقدهاتون رو قبلا در مورد آثار نقاشي بزرگان خونده بودم...در زمينه هنرهاي نمايشي هم بي نظيريد.
  • دلقک IR ۲۳:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۹
    6 8
    منتقد به محدودیت های کارگردان کمتر توجه کرده اند. فیلم واقع گرایانه است و این همه هجمه،بنابراین درصورتی که کارگردان بخواهد از قوه ی خیال خود برای ایجاد اثری نو و جدید بهره بجوید،بی شک عیرقابل پخش می شد. فصای مسیحیت و اسلام متفاوت است . نمی شود مانند اسکورسیزی برداشتی شخصی از داستان مسیح ساخت .
  • کسایی زاده A1 ۱۵:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۰
    8 12
    بسیار مشتاق بودم بدانم که با وجود فیلم ارزشمند و ماندگار محمد رسول الله از مصطفی عقاد در تاریخ سینما، جناب مجید مجیدی عزیز برای رساندن چه پیام ناگفته ای، با هزینه ای هنگفت، فیلم دیگری با همین عنوان را به پرده سینما کشانده است. و اکنون بعد از تماشای این فیلم و صرفنظر از انبوه نقدهایی که نسبت به آن دارم، به گفتن همین بسنده می کنم که: فیلم محمد رسول الله، درباره محمد "رسول الله" نیست. این فیلم، سیر قهقرایی شناخت ما از یک پیامبر را نشان می دهد. پس از مشاهده فیلم، نقد متین جناب زعفرانلوی گرامی را هم خواندم و از آن بهره بردم. امیدوارم جناب مجیدی و همه فرهنگ سازان این مرز و بوم، در رابطه با تقویت بنیه علمی و پژوهشی آثار هنری خود، تلاشی جدی تر داشته باشند و تأمل بر نقدها را از دست ندهند.
  • بی نام IR ۰۴:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
    8 3
    چه اصراریه از هر چیز یك نسخه ایرانی هم درست کنیم.
  • احمد همدانی A1 ۱۰:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
    5 1
    از منظر من نقد کاملا تکنیکی و منطقی است . سوِژه بسیار مقدس است . اما تقدس سوِزه مانع از رفع اشکالات فراوانی که در فیلم وجود دارد نبوده و اتفاقا نشان می دهد که یک مسلمان تا چه حد به مقدسات خود علاقمند است که حتی ضعف کار یک هنرمند بزرگ مسلمان را نمی پذیرد بدین عنوان که مبادا خدشه ای به باورهای عمیق مردم وارد شود. جناب مجیدی استاد بزرگی هستند و حتما تذکرات مشفقانه نقاد محترم را مد نظر خواهند گرفت ان شاء الله اکنون که باب نقد مشفقانه و در عین حال تکنیکال گشوده شده است ایشان نیز برخواهند تافت و به این نقد پاسخی قانع کننده خواهند داد.
  • بی نام A1 ۰۷:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۳
    2 2
    شاید منتقد به دلیل نگاه حرفه ای و درجه دومی که به فیلم دارد، ذوق و وجد مخاطب عام رو نداشته باشه ولی دلیل نمیشه که من مخاطب که خیلی از فیلم لذت بردم و اون رو واجد قصه و حرف های عمیق در موضوعات صدر اسلام یافتم، بگویم منتقد هم مثل من ببینه و تمجید کنه باید نکات دقیق و مستدل همه منتقدان که حتما از سر دلسوزی و انصاف و نگرانی درباره قسمت های بعد می نویسند، توسط عوامل فیلم لحاظ بشه تا استفاده مخاطب عام بهتر و ماندگارتر بشه من شاید برخی از نقدهای وارد شده را هم قبول نکنم اما انصافا همراه منتقدان حسرت میخورم درباره برخی نکاتی که میشده لحاظ بشه و عوامل غفلت کرده اند
  • رضایی A1 ۰۴:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
    5 0
    خیلی مشتاقم دفاعیات کارگردان و سایر عوامل فیلم را در مورد این نقدها بدانم. کاش خبرآنلاین با محوریت اینگونه نقدها میزگردی با عوامل فیلم ترتیب دهد تا حرفهای آنها را هم بشنویم.
  • نیما A1 ۱۴:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
    16 8
    با اینکه ضعف های این فیلم کاملا مشهوده اما خوشحالم که این فیلم ساخته شده. به هر حال نمی شود هیچ کاری هم نکرد. چند جای فیلم به قدری برام تاثیر گذار بود که نمی توانستم گریه نکنم. امیدوارم حرکت های اینچنینی ادامه داشته باشه و با نقد موشکافانه نقاط ضعفش کاسته بشه.