بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
آیا میخواهید از این مقبولیت استفاده کنید و برای کمکردن نگرانیها، رایزنیهایی داشته باشید؟
البته تا به حال به شخصه این کار را کردهام. ملاقاتهای بسیار خوب و ارزشمندی را با عزیزانی که مسئولیت دارند، داشتهام.
منظور شما در همین یکی، دو ساله اخیر است؟
بله، بهخصوص در چند ماه اخیر ملاقاتهای خوبی داشتم.
آقای عارف! لطفا با جزئیات بیشتری توضیح دهید.
وارد بحثهای چالشیشدن در این مقطع فایدهای برای اصلاحطلبان ندارد. امیدوارم همه دستاندرکاران براساس قانون عمل کنند و بتوانیم به کمک هم انتخابات پرشور و با مشارکت حداکثری داشته باشیم.
مهمترین نگرانی اصلاحطلبان بحث تأیید صلاحیتهاست. برای این مسئله چه راهکاری دارید؟
با دوستان و مسئولان مذاکراتی داشتهام و انشاءلله این مذاکرات را در ماههای آینده هم ادامه میدهم.
دوستان چه کسانی هستند؟
اشخاص مختلف؛ در شورای نگهبان مسئولان اجرائی و... بزرگانی که نقشآفرینند یا در حل مشکلات میتوانند نقشآفرینی کنند.
مثلا چه کسانی؟
اجازه دهید اسم نبرم. البته نمیخواهم خودم را به افراد خاصی محدود کنم. برنامهام این است که با اعضای محترم شورای نگهبان و بزرگان حوزه، ملاقاتهایی داشته باشم. همچنین با دستاندرکاران اجرای قانون انتخابات، وزارت کشور و دستاندرکاران انتخابات در استانها مثلا نمایندگان شورای نگهبان مذاکره خواهیم کرد. نظر ما این است که با همه دستاندرکاران انتخابات تعامل خوبی داشته باشیم تا چنانچه ذهنیت یا پیشداوری وجود دارد، حتیالامکان رفع شود. درعینحال که به قانون تمکین میکنیم و قانون را مبنا قرار میدهیم، راهبرد ما این است که بتوانیم در سطوح مختلف با دستاندرکاران انتخابات، تعامل داشته باشیم.
تا الان هم دیدارهای شما با دستاندرکاران بوده؟
بله.
تزی که برخی از جریانهای اصلاحطلب مطرح میکنند این است که اتفاقا میگویند ثبتنام حداکثری داشته باشیم تا اگر هر تعدادی رد صلاحیت شدند، ما همچنان چهره برای پرشدن فهرستها و لیستهای انتخاباتی داشتیم باشیم. چقدر به این معتقدید؟
تحت هر شرایطی میتوانیم لیست خود را ببندیم. با کمبود نیرو مواجه نمیشویم. بااینحال، حضور حداقلی را اصلا توصیه نمیکنیم. بالاخره حضور حداکثری یک میدان تمرین هم هست. اولویتهای ما جوانان و زنان است. درعینحال باید لیست را جوری ببندیم که رأیآور باشند. افراد باید خودشان یک کف رأیآوری را داشته باشند تا در لیست انتخاباتی قرار بگیرند.
آقای عارف! اینکه فرمودید افراد حداقل رأیآوری را داشته باشند، ممکن است در بعضی از حوزههای انتخابیه شرایطی باشد که افرادی که نماینده گفتمان اصلاحطلبی هستند نتوانند کاندیدا شوند. آنجا برنامه چیست؟ آیا به هر ترتیبی قرار است همه فهرستها را پر کنیم یا ممکن است در جاهایی نتوان فهرست داد؟
با شناختی که من دارم فکر نمیکنم چنین چیزی پیش بیاید که در حوزهای نتوانیم کاندیدا معرفی کنیم. اولویت ما منافع و مصالح ملی است. در مقابل کاندیداهایی که احساس میکنیم نمیتوانند جایگاه مجلس را بالا ببرند، اگر در حوزههایی به این نتیجه رسیدیم و دیدیم در جریان رقیب یا جریانی که به ما نزدیکتر است، کاندیدایی مناسب باشد، احتمالا از او حمایت میکنیم.
احتمالا دراینباره باید چانهزنی زیادی در خود جریان اصلاحات انجام شود؛ چون بعضی از اعضای جریان، معتقدند ما هیچ تعاملی به این شکل که بخواهیم کاندیدای رقیب را بهعنوان کاندیدای خود معرفی کنیم، نداریم.
راهبرد کلی ما این است که فهرست ما باید با هویت اصلاحطلبی باشد که آن را با عنوان اجماع کامل مطرح کردیم. همچنین بحث ائتلاف نسبی را با رقیب مطرح کردیم. در ائتلاف نسبی ممکن است در جاهایی مثل تهران که تعداد نمایندگان بیش از یک نفر است، با سازوکاری ائتلافی، در فهرست نهایی چند نفر را مشترک قرار دهیم. اعلام آمادگی کردیم اگر رقبای ما این آمادگی را داشته باشند؛ ما حاضریم با هم صحبت کنیم در فهرست ٢٩٠ نفری خودمان و آنها هم در فهرست ۲۹۰ نفره خودشان، تعدادی را به صورت مشترک قرار دهیم.
عدهای از جریان رقیب این موضوع را قبول ندارند؛ مثلا آقای باهنر میگویند ما برای اینکه با اصلاحات وارد چنین ائتلافی نشویم، حاضریم تندروهای خودمان را بپذیریم... .
در انتخابات مواضع افراد به مرور زمان عوض میشود. من این را بهمن ۹۲ مطرح کردم و بعضی عزیزان اصولگرا هم مطرح کرده بودند یا یادشان رفته یا مرور زمان معیارهای آنها را عوض کرده! مسئولیت با خودشان است. در آن مقطع زمانی، احساسم این بود که اگر بتوانیم قبل از انتخابات این کار را بکنیم، همدلی و همبستگی ملی را که جزء دغدغههای ماست، خیلی راحتتر میتوانیم بعد از انتخابات دنبال کنیم.
این نظر را آنها رد کردند. تجدیدنظر کردند یا هر چیزی؛ علیالحساب رد شده است. شما هم قرار است تجدیدنظری داشته باشید یا شما همچنان پایبندید؟
ما یک طرف قضیه هستیم و ۵۰ درصد برعهده ماست. اگر رقیب نخواسته باشد، ما هم اصراری نداریم و کاری نمیتوانیم کنیم. آن وقت ما بیشتر به استحکام جبهه داخلی خودمان میپردازیم. فهرست ما، فهرست اصلاحطلبی است. گفتمان اصلاحطلبی مشخص است و اگر بنا شد ائتلاف کنیم، مشخص است چه افرادی نتیجه این ائتلاف خواهند بود. اگر رقیب آمادگی داشت، ما آمادگی مذاکره و صحبت را داریم و اگر نه؛ مردم تصمیمگیری میکنند که بین این دو فهرست به چه کسی رأی دهند.
چشماندازتان درباره انتخابات ۹۴ چیست؟ (با همه رایزینیهایی که گفتید در سطوح نهادهای نظارتی انجام میدهید). البته این قضیه نهادهای نظارتی هنوز برای من روشن نشده، مثلا در تهران چه صحبتهایی انجام شده، با شورای نگهبان صحبت میکنید؟
واقعیت این است با اعضای شورای نگهبان و مسئولان اجرای انتخابات باید تعامل کنیم. با بعضیها ملاقات کردهام. با شورای پنجنفره هیأت نظارت انتخابات هم باید تعامل خوبی داشته باشیم که با بعضیهایشان ملاقات کردهام و این تعامل را ادامه میدهیم. ما در ارزشها و آرمانها هیچ اختلافی با هم نداریم. باصراحت این را مطرح میکنم. ولی روی تاکتیکها اختلاف داریم. تصمیمگیری نهادهای دستاندرکار باید براساس راهبردها و اصول باشد نه تاکتیکها. درعینحال، این اختلاف سلیقه باعث نمیشود برادری خود را مخدوش کنیم، لااقل خود من با برادران و عزیزان اصولگرا ارتباط نزدیکی دارم. در جلسات هم با حفظ دیدگاهها، نظرات خود را خیلی صمیمی و دوستانه مطرح میکنیم. بههرحال، نسبت به برگزاری انتخابات مجلس و حضور و مشارکت حداکثری مردم خیلی خوشبینم و امیدوارم انتخابات اسفندماه در امتداد انتخابات ٩٢ و در همان حالوهوا برگزار شود.
شما کلا در خودیها تعریف میشوید آقای عارف!
همه خودی هستند انشاءالله (با خنده) همه اصلاحطلبان و اصولگراها خودی تلقی میشوند. این ضعف ماست که باهم نتوانستهایم تعامل کنیم. مردم هم گاهی سؤال دارند و خصوصی از ما میپرسند. «چطور است در عروسیها در مراسم عزا با هم خوشوبش میکنید، بیرون که میآیید دعوا میکنید؟!». این سؤالی است که هیچوقت نتوانستهایم جواب دهیم. افطاریها هم با هم هستیم. عروسیها هم با هم هستیم. رفیق هستیم. وصلت میکنیم، مثلا میبینید در خانوادهای، یک پسر، داماد اصولگرا شده، یک دختر، عروس اصلاحطلب شده است. نشان میدهد با هم اختلاف اساسی نداریم. انشاءالله اختلافات برای مسئولیتپذیری بیشتر است و نه هوای نفس و خودبزرگبینی. نمیشود جامعه را تکقطبی کرد... . از سال ۸۴ به بعد مهمترین دغدغهام این بوده است جریانی نگوید رهبری انحصارا در اختیار ماست. هزینه هم دادهام و باز هم هزینه میدهم. رهبری متعلق به همه نظام است. رهبری و نظام متعلق به هر دو جریان است. اما وقتی از سطح رهبری پایین میآییم، اتفاقا دوقطبیشدن جامعه خوب است. اصلا ممکن است در آینده چندقطبی شود. اگر احزابی که الان وجود دارند، فراگیر شوند، ممکن است پنج، شش یا هفت حزب مقتدر داشته باشیم. که در آن صورت رقابت در رویدادهای سیاسی بین بیش از دو جبهه یا دو قطب خواهد بود، ولی بههرحال برچسبهای بعضا ناروا میزنیم.
که خیلی هم برچسب میخورد!
طبیعی است؛ تریبون در اختیار دارند و میخواهند رقیب را حذف کنند. شاید اگر تریبون در اختیار ما هم قرار بگیرد، همین کار را بکنیم که انشاءالله نمیکنیم، چون شعار اصلی ما اخلاق است. سیاست مبتنی بر اخلاق، اقتصاد مبتنی بر اخلاق، مدیریت مبتنی بر اخلاق. ما برای ماندگاری خود چنان کارهایی نمیکنیم.
فکر میکنید انتخابات مجلس جایی است که شما باید از ظرفیت و سرمایه خودتان استفاده کنید؟
اولا اینکه من مدعی داشتن سرمایه نیستم. کاری که تا به حال کردهام وظیفه و تکلیفم نسبت به نظامی بوده که بهطور جدی به آن اعتقاد دارم.
سرمایه ناچیزی که من دارم متعلق به نظام است. این سرمایه را هرجایی که باید هزینه کنم، هزینه خواهم کرد. هیچ خط قرمزی از دیدگاه شخصی ندارم که چرتکه بیندازم، ببینم اینجا که هزینه میکنم برای مصالح شخصی خودم فایدهای دارد یا نه. سال ۹۲ اولین بار نبود که این کار را کردم. خیلی از بزرگان و عزیزان میدانند. شبیه همین کار را سال ۸۴ و قبل و بعدش هم انجام دادهام. در آینده نیز هرجایی که لازم باشد، انجام خواهم داد.
آیا جایی که شما باید تکلیفتان را نسبت به نظام انجام دهید، انتخابات مجلس است؟
این هم هست. احساس کردیم باید روند و فضای خوبی را که بعد از ۹۲ ایجاد شده است، حفظ کنیم و حضور جدی در انتخابات مجلس را در این راستا ارزیابی میکنیم.
17302
نظر شما