امیراحمدیان: راه توسعه ایران از اقیانوس است/ چابهار را باید احیاء کرد/ شانگهای ما را اسیر خاک می کند

دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس مسائل اوراسیا معتقد است مادامیکه ایران قدر آب های آزاد زیر پای خود را نمی داند به توسعه دست نخواهد یافت.

زهره نوروزپورپیوستن ایران به سازمان شانگهای سال هاست به یکی از مباحث جدی میان کشورهای عضو و کارشناسان سیاسی و اقتصادی داخلی تبدیل شده است. در حالیکه روسیه خود را مشتاق گرویدن ایران به این سازمان نشان می دهد ظاهرا چین به بهانه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و آمریکا و بعضا مواضع بیش از حد ضد آمریکایی ایران مخالف این عضویت است. بعد از توافق وین یک تحول تازه دیگر در روابط ایران با کشورهای منطقه ایجاد شد تغییری که با سفر مقامات بلند پايه اروپایی به ایران کلید خورد و این تغییرات می تواند نگاه های گذشته به عضویت ایران در شانگهای را تغییر دهد. در این بین راه های جایگزین برای سرمایه گذاری و بالابردن بهره وری اقتصادی در کشور نیز همچنان مطمع نظر کارشناسان است. در این بین دکتر بهرام امیراحمدیان معتقد است علاقمندی چین به احیاء راه ابریشم قدیمی می تواند فرصت اقتصادی مناسبی را در اختیار ایران قرار دهد و کشور ما می تواند از طریق بند چابهار و حتی از مسیر ریلی، اقتصاد خود را رونق بخشد. دکتر بهرام امیر احمدیان که به تازگی از سفر به ترکستان چین ( استان سینگ کیانگ) بازگشته در کافه خبر در این خصوص مسائلی را مطرح کرد. او معتقد است جهان تجارت امروز جهان اقیانوس ها است ، کشور ما باید بنادر جنوبی از جمله چابهار را احیا کند و همچنین به جای پیوستن به سازمان شانگهای وارد طرح جاده ابریشم شود، مشروح این گفتگو را از نظر می گذرانید:

بعد از توافق هسته ای امید به رونق گرفتن اقتصاد کشور زیاد شده است، شما به تازگی از سین کیانگ بازگشته اید، به نظر شما آینده رونق اقتصادی را چطور می بینید؟

ایران تا زمانی که به خاک چسبیده است و دل به دریا نمی زند امیدی به رونق اقتصادی نباید داشته باشد. اولین نکته توجه به آبهای آزاد جنوب است و نکته دیگر در آمدن از زیر سایه قدرت همسایه شمالیما تا زمانی که زیر سایه قدرت بزرگی مثل روسیه قرار داریم هیچ گاه پیشرفت نخواهیم کرد. مادامی که در تاریخ روسیه بالای سر ما بوده است ما ضعیف شده ایم. جهان امروز، جهان تجارت دریایی است، شما بروید ساحل زنگباردر تانزانیا را ببینید، 800 سال پیش ایرانی ها به آنجا رفته اند و کار کرده اند. زبان ما با زبان آنها ترکیب شد و زبان سواحيلی نام گرفت. یعنی ما حتی در آن زمان، زبان فارسی را تا آفریقا توسعه داده ایم. ما جهان بینی شگرفی نسبت به دریاها داشتیم، اما بعد آرام آرام ما را بسته کردند، حالا قصد داریم به شانگهای بپیوندیم! بیشتر برویم در لاک خودمان! مگر شانگهای برای ما چه دارد؟ جهان تجاری امروز جهان اقیانوسی است. 95% تجارت جهانی در اقیانوس ها انجام می شود. یک عده می خواهند ما را زمینی کنند، در صورتی که قدرت ما می تواند به سمت دریاها و اقیانوس ها برود. در سال 1996 و 95 وزارت خارجه جمهوری اسلامی که آن موقع آقای ولایتی سکان دار وزارت بودند در کنفرانسی که برای پیوستن ایران به اتحادیه کشورهای حوزه اقیانوس هند بود، در دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه برگزار شد. خب اگر مسائل مطرح شده در این کنفرانس فارغ از اینکه عملی نشد، اما ايده خیلی عالی بود، حالا باید ما دو باره آن را مطرح کنیم، الان که درهای جهان باز شده است می توانیم از این موقعیت استفاده کنیم.  ما امکانات زیادی داریم، مثلا ناوگان نفتکش ها و تانکرهای ما از لحاظ بزرگی در رتبه دوم جهان قرار دارد، حمل و نقل دریایی را دریابیم چرا که ما حدود 5 الی 6 میلیون تن ظرفيت کشتی در اختیار داریم، بنادر ما ظرفیت حدود 180 میلیون تن کالا و میلیاردها تومان ترنور مالی در سال را دارد،  که متاسفانه ما از آنها بطور تمام و كمال استفاده نمی کنیم. ما در حوزه تجارت تنها به راه زمینی فکر می کنیم، مدام می گوییم شانگهای، در آنجا چه خبر است؟ تازه البته همان راه های زمینی هم به درستی استفاده نشده و از ظرفیت های موجود در آن استفاده نمی شود.

چرا چابهار؟ آیا با توجه به توضیحات شما این قابلیت ها را می شود در بندر چابهار پیدا کرد؟ ایرانی ها خیلی به این قابلیت ها واقف نیستند

چابهار تنها بندر اقیانوسی ما است، به ویژه اینکه از آنجا می توانیم برای آسیای مرکزی، افغانستان و چین امکانات فراهم کنیم، من در سفرم به چین، با كارشناسان آنها صحبت می کردم آنها برای بهره برداری مشترک از چابهار خیلی تمایل داشتند. با آنها راجع به گوادر صحبت کردم اما پشت آنها زیاد محکم نیست، چون این راه، امنیتی برای آنها نخواهد داشت و باید در هر كريدور ترانزيتي امنیت هم وجود داشته باشد. موانع جغرافیایی از جمله زمستان های سخت قراقروم امکان ارتباط را به این ها نمی دهد و از آن سمت هم اسلام گراهای تندرو حضور دارند. با این حال آنها می گفتند علاقه داریم در چابهار کار کنیم! هندی ها در سال 2003 اعلام کردند که می خواهیم 100 میلیون دلار در بندر چابهار سرمایه گذاری کنیم . تا سال 2013، صد دلار هم خرج نکردند! اما حالا هندی ها و چینی ها قصد دارند از طریق فعاليت در جاده ابریشم سرمایه گذاری کنند. چین می خواهد توسعه پیدا کند و برای اینکه به هدفش برسد و بتواند جمیعت یک میلیارد و سيصد ميليون نفري  کشورش را اداره کند، به واردات انرژی و صادرات کالا نیاز دارد. درسال 2015  کارشناسان نیروهای نظامی چین گفتند که باید به دریا توجه کنیم، یک راهی که آنها در حال حاضر پیشنهاد می کنند جاده ابریشم قدیمی است. جاده ابریشم قدیمی سه شعبه می شود. در کل دوتا است یکی زمینی و دیگری دریایی، در قسمت زمینی سه مسير پيش رو دارد، یکی اینکه از سین کیانگ برود بالای دریای خزر و از راه قدیمی برود به آستاراخان و بعد به اروپا برسد، دوم اینکه بیاید به آسیای مرکزی، يعني قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان و ایران. بعد از کشورما به سمت غرب به بین النهرین یعنی عراق، سوریه برسد تا پالمیرا که اخرین نقطه بود در نزديكي ساحل شرقي مديترانه و از آنجا به بخشهاي اروپا از طريق زميني و دريايي. در اين نقطه تدمر يا همان پالميرا قرار دارد که در حال حاضر در دست داعش است. یک راه دیگر هم اینکه به سمت افغانستان برود و  از راه خیبر به  پاکستان و از آنجا به هند و چابهار و از آنجا به همه منطقه.

هرکدام از این مسیرها که ایران را درگیر کند برای ما دارای مزیت های زیادی است. اینکه مسیر این جاده به داخل کشور می آید برای ایران از این جهت مزیت دارد که از آن بهره برداری می شود چرا که به حوزه خلیج فارس وصل می شود، این راهی که متصل می شود به خلیج فارس از آنجایی مفید است که حوزه خلیج فارس تامين كننده انرژی است و از این راه می توان انرژی را حتی از مسیر زمینی به چین منتقل کرد، در ضمن كشورهاي مسير در آسیای مرکزی، شامل ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان هم دارای منابع انرژی هستند. 

از همین اكنون لوله های انرژی این کشورها به سمت چین رفته است. این انرژی در حوزه خلیج فارس از هر منطقه ای بیشتر است. این از نظر تجاری هم خوب است زيرا حوزه خليج فارس بازاري ارزشمند براي توليدات كالايي است.  از ديگر سو اين مسير حمل و نقل دو سر بار است يعني از يك سو كالا و از سوي ديگر مواد خام و انرژي مبادله مي شود كه به نفع هر دو سوي مسير است. ایران در مرکز بین خاورمیانه عربی، آسیای مرکزی و چین قرار می گیرد و ارتباط برقرار می کند. چین علاقمند شده است که در مورد این طرح کار کند، اگر ایران از این فرصت استفاده نکند شانس بزرگی را در اقتصاد از دست خواهد داد.
بعد از فروپاشی شوروی يك طرح حمل و نقلي و ترانزيتي را تعریف کردند به نام "گوآم" مركب از كشورهاي گرجستان، آذربایجان، مولداوی و برخي كشورهاي پيراموني درياي سياه. این مسیر از درياي سياه آغاز و با گذر از  گرجستان به آذربایجان و با گذر از درياي خزر به اسياي مركزي مي رود. بندر باکو در غرب دریا، بندر ترکمن باشی در شرق دریا دو سوي اين مسير را از طريق دراي خزر به هم متصل مي كند. از آنجا با گذر از جاده زميني و ريلي به  "مرو" مي رسد و در ادامه به ازبكستان و سپس قزاقستان و چين. اینجا یک مقدار هم ایران پای کار ثابت قدم نیست، حالا چین چه استفاده ای از این راه می کند؟ اگر این راه به ترکمنستان و دریای خزر  برود شامل حوزه نفوذ آمریکا می شود، در نتیجه چين این را هم نمی خواهد كه در سلطه نفوذ امريكا در منطقه باشد. زيرا گوام يك طرح غربي است. بنابراين چين بسوي ايران مي آيد. اینجا ایران باید جواب دهد، جاي درنگ نيست بايد تصميم گرفت، ممكن ات چين هم مانند روسيه بخواهد در رابطه با ايران بازي برد باخت را پيش گيرد، در اينجا ايران امتيازات زيادي براي چين دارد و چين ناگزير است منافع ايران را در نظر بگيرد و وارد يك بازي برد-برد بشود. ما مي توانيم و قدرت و ظرفيت اين بازي را دارا هستيم. باید این پیشنهاد را بپذيريم. چین برای آن که از آنجا به سوي خاورميانه بيايد، بايد از سين كيانگ در شمال غربي به اسياي مركزي و از آنجا به ايران بيايد. البته اكنون جاده هاي اسياي مركزي حتي ايران از مرز تركمنستان تا رسيدن به شاهراهااي مركزي ايران، نياز به سرمايه گذاري دارد كه چين در اين ره پيش قدم است و بانك تاسيس و سرمايه گذاري هم كرده است. چین در حال حاضربا تاجیکستان کار می کند، خط اعتباری به انها داده و دوازده تونل زده است، یک تونل بسيار فني و طراز اول در  کنار تونل ایران که 5 کیلو متر است و نامش «نقب استقلال» ساخته است. این جاده ارتباطي بين شمال و جنوب تاجيكستان باید درست شود، این جاده می آید به مرو از مرو می رود به خراسان ما و سپس به سرخس.  از سرخس می رود نیشابور . راه ديگر ورود به ايران از تركمنستان، لطف آباد و ديگري باجگیران است. اين دو راه در نزديكي قوچان به هم متصل مي شوند. كه همه اين مير نياز به تعريض و سرمايه گذاري دارد تا از استاندارهاي بين المللي برخوردار شوند. زيرا در شرايط كنوني براي مبادلات اقتصادي بين ايران و تركمنستان هم نامناسب است. مسیر باريك است، گردنه هايي دارد و پیچ در پیچ است كه باید به شاهراه تبدیل شود.

چین از ما چه می خواهد؟

حرف حساب چین این است که می خواهد در اين مسير سرمايه گذاري كند. چين برخلاف روسيه، در مناسبت با كشورهاي دوست بدنبال منافع اقتصلاادي و بازي برد-برد است. منافعي سياسي را دنبال نمي كند. جمعيتي عظيم دارد و خاستار مناسبت حسنه است.  چين در تاجیکستان سرمايه گذاري كرده است، در ساخت و مرمت جاده ها، علاوه بر اینکه ماشین آلات از چين اورده شده، کارگارها هم چینی بودند. بنابراین ما باید ازاین فرصت استفاده کنیم، همچین معادله ای را ما باید تنظیم کنیم و از یک جا شروع کنیم و گروهی را با تخصصهاي گوناگون تشکیل دهیم تا اینکه مسولان به این پروپوزال و ابتکار چین عکس العمل نشان دهند. آنها 40 میلیارد دلار می خواهند سرمایه گذاری کنند، 80 میلیارد دلار در بانکی به نام توسعه آسیایی سرمايه گذاشته اند، هم فعال هستند و هم پول دارند. امریکا هم در همان بانک می خواهد سرمایه گذاری کند. باید سریع باشیم و از یک جایی شروع کنیم، مثل یک بنگاه خبری تبلیغ کنیم.  من خیلی نگران هستم که این طرح در زمانی که ایران فضایش باز است به ثمر نشیند و ایران از آن استفاده نکند. اين نوع انديشه و بدنبال ان گزينش استراتژي اقدام، مي تواند موقعیت جغرافیایی ما را به موقعيت ژئوپليتیک تبدیل می کند. 

صحبت شما منافی پیوستن ایران به شانگهای است چرا که ایران خواستار پیوستن به این سازمان است اما یکی از کارهای شانگاهی همین سرمایه گذاری نمی تواند باشد؟  

شانگهای در اصل یک سازمان امنیتی است و به منظور حل مسائل مرزي با روسيه و اسياي مركزي و مبارزه با افراطی گری اسلامی تاسیس شده است. شانگهاي سازمان همکاری های و سازمان نیست، در صورت پيوستن بايد در چارچوب آن حركت كنيد. یک نمونه از موانع این است که اگر عضو باشید، کامیون تجاریتان حق عبور دارد اما اگر عضو نباشید سر پل ارتباطی باید مبلغی را پرداخت کنید. مانند محدودیت هایی که ترکیه با کامیون های ما انجام می دهد. شانگهای با آن گستردگی، تنها دو قدرت قابل ملاحظه دارد، چین و روسیه، بقیه این کشورها خیلی جدی نیستند.  چین 9600 میلیارد دلار و روسیه 1200 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلي دارد، مشخص است که بقیه کشورها زیاد نمی توانند اظهار نظری داشته باشند، اگر چه ازبکستان و قزاقستان كمي توانمند هستند ولي قرقيزستان و تاجیکستان توان و اراده تاثير گذاري ندارند و كاملا دنباله رو روسيه هستند. ازبكستان نيز در مركز اين سازمان بازی خراب کن شانگهای بوده است. همين كشور مانعي جدي براي ارتباط ايرانبا اتاجيكستان است. حتي در زمان ساخت سنگ توده يك از سوي ايران در تاجيكستان، ازبكستان مانع عبور كاميونهاي حامل بار ايران براي اين پروژه شده است. در سازمان شانگهاي چين روش همكاري هاي اقتصادي و روسيه روش همكاري هاي نظامي استراتژيك را دنبال مي كند. چين رابطه اقتصادي نزديكي با آمريكا و غرب دارد و در صدد تخريب اين رابطه نيست. در شانگهاي مواضع متحدي وجود ندارد. در زمينه مساله انديجان در ازبكستان در سال 2005، در بحرانهاي داخلي قرقيزستان در سالهاي 2005-2010 و در زمينه بحران روسيه با گرجستان در 2008 و اوكراين در 2014 و شبه جزيره كريمه مواضع مشتركي اتخاذ نشد.

همانطور که عرض کردم ایران در این مرکز می تواند نقش ایفا کند، کشورهایی که بتوانند موقعیت جغرافیایی خودشان را مدیریت و با کشورهای پیرامون هماهنگ باشند، موقعيت خودشان از از جغرافيايي به موقعيت ژئوپولیتیکي تبدیل مي كنند، برای آنها سودمند است. تا به حال هیچ خط لوله ای از ایران رد نشده است مگر آن خط لوله ای که از ترکمنستان به ترکیه می رود که آن هم برای مصرف خودمان گرفتیم و گاز ما زیاد شد و به ترک ها دادیم ، ما باید خودمان را با این پیرامون گره بزنیم و تا زمانی که این گره زده نشود ما با مشکل مواجه خواهیم شد. چه بسا یکی از اهداف شانگهای در ابتدا برای جلوگیری از توسعه انقلاب اسلامی ایران هم بوده است، برای جلوگیری از اسلام سیاسی و افراطی، چون همه کشورهای اطراف ما به افراط گری مبتلا هستند، آنها  از ما وحشت دارند، من نمی دانم چه طور می خواهیم به شانگهای بپیوندیم؟ چرا که آنها عقیده دارند ما هنوز هم به ایده صدور انقلاب و یا همان اسلام سیاسی اعتقاد عملی داریم.

خب این ها که شما فرمودید برای اولین سالهای تاسیس شانگهای و برای جلوگیری از رشد اسلامگرایی افراطی در سین کیانگ و در میان اویغورها و مسلمانان آسیای میانه بوده است؟
سین کیانگ جمعا 32 میلیون نفر جمعيت دارد از این تعداد  15 میلیون مسلمان اویغور و اقوام دیگر هستند، من به آنجا سفر کرده ام، آویغور ها خیلی مردمان پاک نهادی هستند. نسبت این ها به نسبت جمعیت چین چه قدر است؟ بسيار اندك است. بر پشت اسکناس های چين به زبان آویغوری نوشته "یوان" . درهمه جای چین قانون تک فرزندی است اما به این ها گفته اند شما محدوديت تك فرزندي نداريد،‌هر تعداد می خواهید بچه داشته باشید. آنها سرزمینی آباد دارند، برعکس تصور من که فکر می کردم بیابانی است. شهری داشتند به نام «کاریز« كه نام فارسي قنات است. در آنجا قناتي اباد وجود دارد، در عکس ها حتی مطبوعات ایران اویغور را آدم های بدبخت و فقیرنشان می دهند  یا در حال کشیدن گاری، من اصلا در اين شهرها چنين وضعيتي را نديدم. گاری هاي سنتي به آن صورت كه تصوير مي شود، انجا ندیدم!

 سين كيانگ منطقه اي كوهستاني به نام كوههاي ژالاتائو، يا تيان شان دارد كه با افغانستان و اسياي مركزي هم مرز است. مناطق آنجا کوهستان است که در صورت گسترش عملیات چریکی، كنترل آن دشوار خواهد بود و مي توان پايگاهيبراي جريانهاي تروريستي و افراطي و موااد مخدر باشد.. ديگري منطقه اي بيابياني است به نام تكله مكان. اين صحرا خالي از سكنه است .

چینی ها بر خلاف روسها هستند، روس ها استعمار گر و به دنبال توسعه ارضی خودشان هستند، یعنی اگر چینی ها مثل روس ها فکر می کردند الان باید تایوان را می گرفتند، چرا که آمریکا در آن نفوذ دارد ! همانطور که روس ها کریمه را گرفتند . چین دولتی متجاوز نیست

جاده اي كه چين تحت عنوان ابتكار «يك راه، يك كمربند» در صدد احياي جاده ابريشم است از سين كيانگ آغاز مي شود. این راهی که در نظر است در شمال غرب چين به ارومچی مرکز سین کیانگ در حاشيه بيابان تكله مكان است. در اين بیابان چيني ها صد ها هزار، نیروگاه بادی كار گذاشته اند و تا چند سال اينده چين تا 20 میلیارد دلار در آنجا سرمایه گذاری خواهد كرد. انجا مرکز صنایع است و مرکز توزیع کالا برای داخل چین می شود. آنجا هم راه آهن و هم جاده است که این مسیر را به قزاقستان، بعد ازبکستان و در آخر به سمت ما متصل مي كند و می خواهد از ایران به خاورميانه متصل شود، به هر منظوری که  باشد به نظرم خیلی عالی است چرا که  ما می توانیم بهره بردای کنیم، زیرساخت هایمان را آماده کنیم، وام بگیریم. چین يك قدرت ایدئولوژیک نیست چرا که در همه جا سرمایه گذاری می کند از ازبکستان تا قزاقستان و تاجیکستان، اصلا به مساله سياسي و ديني کاری ندارد، پول دارد و صرف اقتصاد می کند در هرکجا که باشد. چین اكنون این پول ها را صرف می کند ما باید استفاده کنیم و وارد این پروژه بشویم. چینی ها روی ایران خیلی حساب باز کرده اند.

  مردم ما به چین اعتماد ندارند، در سالهای گذشته تعامل با چین تبعات ناخوشایندی برای ما داشته است. چه قدر می شود به چین اعتماد کرد؟
چین با ما همسایه نیست، هفت وادی، هفت دریا و هفت کشور را باید بگذراند تا بتواند بلایی سر ما بیاورد. ما  از قدیم  با چین دوست بوده ایم، چین هم ضرورت دستیابی به بازار ایران را می داند از لحاظ بازار انرژی، بازار منطقه، خیلی مسائل است که ما در تعامل با هم می توانیم رد و بدل کنیم ، مانند کاری که در تجارت ابریشم انجام می شد، در کنار کالا، اندیشه، افکار، ادیان و فرهنگ مبادله شد، مانند همان کاری که اشاره کردم . آنها می گفتند ایرانی ها در قدیم در اینجا كاريز احداث كرده اند و به ان گفته اند کاریز. ما هم برای همین کاریز می گوییم. اینکه برخی از ما برخي بازرگانان ایرانی ها سودجو هستند و به فکر منافع خود بوده و اجناس بنجل چینی وارد ایران می کنند، دلیل نمی شود که چین سرما را کلاه گذاشته است. چرا این همه اجناس دیگر چینی در دنیا خوب هستند فقط آنکه به ایران می رسد مشکل دارد. این نشان می دهد که مشکل از خود ما است که جنس های ارزان قیمت و بنجل را انتخاب می کنیم و به کشورمان می اوریم تاگران تر بفروشیم و سودبیشتری بکنیم. 

 چینی ها بر خلاف روسها هستند، روس ها استعمار گر و به دنبال توسعه ارضی خودشان هستند، یعنی اگر چینی ها مثل روس ها فکر می کردند الان باید تایوان را می گرفتند، چرا که آمریکا در آن نفوذ دارد ! همانطور که روس ها کریمه را گرفتند . چین  دولتی متجاوز نیست، چون خیلی مساله در خودش دارد و مشغول مشکلات خودش است، همان طور که هند مشغول خودش است، هند درون خودش مساله زیاد دارد اگر 50 سال مبالغ هنگفت صرف کند باز هم نمی تواند ميليونها مردمی که در پیادروها اسکان دارند را جمع کند. 

 چین قدرتمند است ، من این مناطق را رفته ام . هم سین کیانگ هم جنوب چین که نامش چونگ قين كه جنوبی ترین نقطه چین است. در آنجا کنفرانس بود در باره سرمايه گذاري در چين و جاده ابريشم. در يك نشست، حدود 20 میلیارد دلار قرارداد همكاري و سرمايه گذاري مبادله شد،  دو طرف قرار دادها، حدود بيش از صد صرف قرار داد، دو بود، نشسته بودند در یک سوله بزرگ و در مراسمي خاص و باشكوه قرارداد ها را امضا و مبادله كردند. با يكديگر دست دادند و کار تمام شد! این شد تجارت.  نمایگشاه بزرگی بود، پلي عظيم  ساخته بودند بر روي رودخانه یانگ تسه که  قطار و ماشین رد می شد،  پلی ساخته بودند در ارومچی این پل شبيه پل ستار خان و گیشای ما بود. گفتم این پل چند ساله ساخته شده است؟ گفتند 4 ماهه، در صورتی که ما تجربه 20 ساله در ساخت پل داریم! ساختمان كتابخانه ملي تاجیکستان در دوشنبه توسط چيني ها در 30 هزار متر مربع  تنها یک سال به طول انجامید.  آنها با این جدیت کار می کنند. نیرو و پول دارند مثل روس ها استعماری فکر نمی کنند، روس ها زمانی که با ما قرار داد بستند نیروگاه بوشهر را با ظرفيت هزار مگاوات در سال برای ما بسازند، در آن موقع یک سی و دوم برق ما را تولید می کرد، اگر ان موقع می ساختند ما 32 هزار مگاوات تولید داشتیم، روسها می خواستند این را درست کنند و گفتند در نهایت هزار مگاوات می شود و  موقعی که تحویل ما دادند ظرفيت توليدي ما 70 هزار مگاوات برق تولید می کرد. يعني نبود نيروگاه بوشهر هم زیاد برای ما قابل احساس نیست. در جاده ساوه در دو طرف جاده نیروگاه حرارتی می سازند که هر نیروگاه دو هزار مگاوات ظرفیت دارد. حالا روسها را در نظر بگيريد. آن از وضع سامانه موشکي اس 300  که قرار بود تحویل دهند، در خزر که مشاهده می کنیم چه می کنند، به اصطلاح همسایه ما هم هستند!  آنها نمی خواهند کشور قدرتمنی در کنارشان باشد، برای مهار ما پیشنهاد عضو شدن در شانگهای را می دهند. شانگهای هم برای مهار ماست هم اینکه روس ها نمی خواهند ما پیشرفت کنیم.

بحث این است که شانگهای دیگر امنیتی نیست، رئیس جمهور وقتی برای اجلاس شانگهای رفت، تحلیلگران می گفتند شانگهای سالهاست که دیگر امنیتی نیست، اقتصادی  است و اینکه اعتقاد داشتند که به نفع ماست، برای اینکه چین بتواند از راه ما استفاده کند و اینکه ما بتوانیم عضو بانک آسیایی شویم راه آن شانگهای است. نظر شما چیست؟
با همه این اوصاف من فکر نمی کنم شانگهای به ما امتیازی بدهد، برای اینکه هم چین و هم روسیه یک نقطه ضعف دارند، نقطه ضعف آنها مسلمانان هستند. پیوستن ایران به سازمان شانگهای مثل پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا است، سهم جمعیت مسلمان را بالا می برد. آن هم مسلمانان انقلابی با اسلام سیاسی.  اصلا وقتی اتحادیه اروپا هست، ما به  دریا و اقیانوس درکنارمان دسترسی داریم، چه لزومی دارد به آنجا برویم؟ دنیای امروز جهان تحول است، یک فضای سیاسی داریم که ممکن است بین دو مکان و دو کشور باشد آنجایی که مبادله صورت می گیرد، بین چین و اروپا روزانه میلیارد ها دلار مبادله می شود، درحالی که در این فضا چه چیزی تا به حال عاید ما شده است؟ به نظرم فضای قابل پیشرفت ما اروپا است، روسیه تولید کننده تکنولوژی نیست، روسیه از سال 1990  بعد از فروپاشی، هواپیماهای خود را به بوئینگ های امریکایی و ایر باس های اروپایی تبدیل کرد. بعد می خواهیم از این ها تکنولوژی بخریم؟ من براي شركت در يك كنفرانس علمي در دانشگاه اورذال جنوبي، رفتم اورال، منطقه صنعتی روسیه، آنجا به من گفتند شما به مطبوعات ایران بگویید که ما پالایشگاه نفت خود را می خواهیم بفروشیم گفتم چرا؟ گفتند چون روسی است می خواهیم این پالایشگاه را به روز کنیم و آمریکایی بخریم! این پالایشگاه به درد شما می خورد!  برخي مي پندارند دنیای امروز همچنان همان دنیای دوره جنگ سرد و دوقطبي است كه روسيه يك سوي آن است. و تنها قدرتی هم که وجود دارد در بابرا آمريكا بايستد، روسیه است! بزرگترین اشتباه تاریخ آن جایی بود که روسیه را ابرقدرت خواندند در صورتی که روسیه قدرتي بزرگ نيست، هر چند به سبب زرادخانه هسته اي و حق وتو مي تواند تاثير گذار باشد. من از سیبری تا سن پترزبورگ را ديده ام. به جز شهرهاي بزگ، ديگر مناطق در قفقاز شمالي در ناحيه ولگا، در سيبير و در شرق دور و مناطق شمالي مناطقي توسعه نيافته هم دارد. آن چیزی که ما در مورد روسیه فکر می کنیم ، اريب دارد و اشتباه است. رسها در  درون خودشان کلی مساله دارند. کشور ما در برخي زمينه ها خیلی قدرتمندتر از روسیه است، روسیه 90 میلیارد بشکه ذخایر نفت دارد ما 150 میلیارد، گاز آنها دو برابر ما است اما جمعیتشان هم دو برابر ماست به دلیل پهناوری روسیه، مصرفشان هم از ما بیشتر است حال آنکه ما جمعیت جمع وجور تری داریم و می توانیم از این استفاده کنیم.

این روحیات غرب ستیزانه تنها به خاطر ايستادگي پوتین و دواير نزديك به ديدگاه او در بابر غرب است، اگر او در قدرت نباشد روسیه به سمت روابط نزديكتر با آمریکا و غرب باز می گردد

بله همه به خاطر پوتین است. اخيرا به سبب ستيز با غرب، هزاران تن مواد غذایی وارداتي از غرب را وسط خیابان ریختند و با غلطک به روی آن رفتند چرا که می گفتند این غذاها کالای قاچاق است و به اقتصاد ما ضرر خواهد زد. در حالي كه اين مقدار با صرف ارز وارد كشور شده بود. به گمان من اگر دوره رياست جمهوري پوتين پايان يابد يا از قدرت كنار برود، روسیه به سمت غرب باز می گردد. به نظرم ایران به جای اینکه به شانگهای فکر کند باید از جاده ابریشم حمایت کند. جاده ابریشم در قیاس با شانگهای خیلی به نفع اقتصاد ماست ما راههاي ارتبتاطي خود را در اختیار ترانزيت قرار می دهیم و پول استفاده از راههاي ارتبطي خود را دريافت می كنیم . حتی برای استفاده از این راه برای خودمان هم سودمند است چرا که راه ارتباطی با دیگر کشورها می شود. حال آنکه اگر عضو شانگهای شویم این یک وظیفه است که راهها و امکاناتمان را در اختیار آنها بگذاریم.

چرا تا حالا کسی به جاده ابریشم فکر نکرده است؟  

چون برخي جريانها خواستار روابط نزديكتر با روسيه هستند؛ البته انها هم دلايل خود را دارند.  بنابراين آنها نمی خواهند این اتفاق بیفتد. ما با اجرای این طرح عضوی از آن نمی شویم ما می شویم یک کشور مستقلی که از قلمرو  ما استفاده می کنند و ما پول آن را می گیریم، اما  در شانگهای دریک قلمرو وارد می شویم یک پیمان است، ایران در دوره احمدی نژاد فکر می کرد شانگهای ناتوی شرق است!  برای اینکه تو دهن آمریکا بزند، غافل از اینکه خود چینی ها یکی از دلایلی که ایران را در شانگهای نمی پذیرند همین است که این نگاه ما رو دوست ندارند. حالا که توافق شده است و آمریکایی ها با کوبا رابطه برقرار کردند. امروز دوران جنگ سرد نیست، دوران هماهنگی و همكاري است، ما همیشه وحشت این را داریم که فکر می کنیم یک عده می خواهند به کشورمان حمله کنند، من در اروپا زیاد بودم، هیچکس در مورد ایران ستیزی صحبت نمی کرد، ما توهم داریم که همه دشمن ما هستند، ما باید همکاری کنیم با آنها، ملت ها مارا دوست دارند، در دانشگاه های اروپا و آمریکا بیش از آنچه ما به فرهنگ و تمدن ایرانی آشنایی داشته باشیم، آنها آشنا تر هستند، آرشیوهايی که آنها از فرهنگ ایران دارند، ما كمتر داریم، آنها مطاله کرده اند، ما فکر می کنیم آنها دشمن هستند، در کنگره بين المللي ایران شناسی مركز ايرانشناسي خانمی آمده بود از از دانشگاه میشیگان آمریکا، او می گفت: «ما قبل از انقلاب رابطه نزدیکی با ایران داشتیم، مطبوعات و کتاب از آنجا به آمریکا می آمد تبادل استاد داشتیم اما بعد از انقلاب قطع شد، مساله سیاست چه ربطی به علم دارد؟ ما دولت نیستیم ما محفل علمی هستیم و باید رابطه مان را با بزرگان علمی ایران حفظ کنیم». ما چرا این توهم را به وجود آورده ایم ؟ اگر غرب بد بود چرا باید ما طولانی ترین مذاکرات قرن را داشته باشیم؟ آمریکایی ها نشستند و با ما مذاکره کردند و باید این مهم را پاس بداریم.

 

ایران در دوره احمدی نژاد فکر می کرد شانگهای ناتوی شرق است! برای اینکه تو دهن آمریکا بزند، غافل از اینکه خود چینی ها یکی از دلایلی که ایران را در شانگهای نمی پذیرند همین است که این نگاه ما رو دوست ندارند.

رویه های دولت تدبیر و امید ممکن است این چشم انداز را محقق کند. باید به آینده با توجه به پیشرفت های دیپلماتیکی که داشته ایم امیدوار باشیم
اتفاقا من این را تاکید کردم، گفتم در سند چشم انداز بیست ساله ایران که الان ده سال آن تمام شده است گفته شده ایران در سال 2025 کشوری است با بيشترين تعامل با محیط بین الملل.
آقای روحانی این نکته را گرفته است.  ما در سیاست وزیر خارجه مان مشاهده کردیم. الان زمان آن است که ما با دنیا در ارتباط باشیم،  دنیا، دنیای اقتصاد و تعامل است، دولت آلمان در حین اینکه غرب روسیه را تحریم کرده است چون در روسیه سرمایه گذاری کرده است، علاقه مند است رابطه  خودرا حفظ کند.  این سرمایه گذاری ها چسبندگی ایجاد می کند، چسبندگی اقتصاد از هر امری مهم تر است، از فرهنگ، مذهب، دین از همه این مسائل بیشتر چسبندگی ایجاد می کند، جاده ابریشم جاده کالا است نه جاده دینی ، این مارک هاکوپیان با اینکه صاحب كمپاني ارمنی است، مسلمانان هم  از توليدات آن می پوشند ، اگر یک آذری هم که دائم در جنگ با ارمنستان است جایی پیدا کند تن می کند. برند است دیگر، ما هم برند سازی کنیم.  زبان فارسی و فرهنگ ايراني-اسلامي را را با برندهاي كالاهاي خوب و صادرات آن احیا کنیم ، مثل ترک ها باید روی این موضوع سرمایه گذاری کنیم، دانشگاه فارسي زبان در برخي كشورهاي همسايه تاسيس كنيم و دانشجو بپذيريم. بورسيه هاي دانشگاهي خودمان را در دانشگاههاي كشور براي اختصاص به دانشجويان خارجي افزايش دهيم و برنامه ريزي كنيم براي آينده ايران. تا این کارها را نکنیم، مردم این منطقه با ما همراه نمی شوند. اقتصاد به دنبال خودش این ها را می کشد. ما باید از الان ساختارشان را آغاز کنیم. این جرقه ها را مطبوعات می زند. باید فریاد زد که چابهار را دریابید ، سالهاست که می گوییم تنگه هرمز را می بندیم. باید بازتر فکر کنیم یک تصمیم نهایی بگیریم، انواع راه ها را نشان دهیم، با یکی مشورت میکنیم، با یکی کار میکنیم و به دیگری مسولیت را می دهیم. چند نفر را انتخاب کنید که راجع به این موضع فکر کنند بنشینند در یک اجماع و تصمیم بگیرند پول هم بدهند. می توانیم دانشگاه را درگیر کنیم،  پایان نامه را پروژه دهیم به آنها بگوییم که راجع به این موضوع در اتاق فکری برای آینده ایران تصمیم بگیریم و نتیجه آن را در قالب  پروژه در اختیار دانشجویان قرار دهیم که آن را بررسی و احیا کنند. هرکسی این کار را بکند به صورت پروژه این کار را می دهیم و در قبالش پول می دهیم به آنها بگویید در قبال پول هم پایان نامه خودش را کار کند هم کاری تحویل ما بدهد، بهتر از این پایان نامه های سیستماتیک است، هم دانشجو که نیاز مادی دارد کارش پیش می رود هم ما که می توانیم از پژوهش آنها استفاده کنیم.

باید ببنیم که چگونه می توانیم جایگاه ایران را ارتقا دهیم . با عقبه تمدنی که داریم، ما با احیا کردن تمدن ایران دوباره می توانیم رونق اقتصادی به کشورمان بدهیم، چرا تمدنمان را فراموش کرده ایم؟ چرا به عرب ها بها می دهیم ؟ عرب ها هم مارا قبول ندارند ما می خواستیم به اتحادیه عرب بپیوندیم آنها مارا قبول نکردند.

 چابهار خیلی خوشنام نیست، تبلیغات خوبی راجع به آن بخش از ایران نشده است و بلکه برعکس همیشه صحبت از آنجا که به میان می آید مردم یاد قاچاق مواد مخدر و تروریست های پاکستانی یا القاعده می افتند. به نظر شما با این ذهنیت سرمایه ها به آن سمت می رود؟
افکار عمومی را ما می سازیم. من بارها به چابهار رفته ام همه چیز در امنیت و ثبات است و این هایی که شما می گویید تصورات ساخته رسانه ها است. البته که چابهار زحمت می خواهد، برای آنکه سرزمین آبادی نیست، پس کرانه های چابهار نیاز به سرمایه گذاری دارد، اقلیم مناسبی ندارد، محرومیت دارد، اما من به شما مناطقی را در دنیا نشان می دهم که ده ها برابر بدتر از چابهار بوده اند اما رفته اند در آنجا کار کرده اند و الان آباد شده اند. مثلا آن هایی که رفتند کالخوز  ها را در ارمنستان درست کردند کی بودند؟ ما ایرانی ها که تشنه این کارها هستیم مدیرت کنیم، خود آبادان کردن این منطقه اشتغالزایی می کند. ما میلیون ها جمعیت تحصیل کرده بیکار و مشتاق کار داریم که حاضرند هرجای ایران بروندو کار کنند.  اگر کار خوبی برایشان فراهم کنیم آنها را به سیستان و بلوچستان بفرستیم به آنها خانه و مزایا دهیم بروند آنجا چابهار را احیا کنند چه کسی نمی رود؟ این مسائل را باید بین مردم و مسئولان مطرح کرد ، باید همتی کرد، پشت سر آن باید انگیزه میهن پرستی و نوع دوستی باشد، پیدا می شوند آدم هایی که علاقمند هستند کار کنند. 

پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟ چه کاری می توان کرد؟
 در تلویزیون درباره این موضوع سریال تولید کنیم ، سوژه مطبوعات و رادیو تلویزیون شود. رادیو و تلویزیون صبح تا غروب همه نوع سوژه و خبری را رد و بدل می کند و ده ها مسئله جناحی و بی ربط و با ربط را مطرح می کند، یک بار هم یه این موضوع رسیدگی کند. دغدغه ایجاد کند.  کار مطبوعات و رسانه این است، در بین مردم انگیزه ایجاد کنیم، راه و علاقه را به آن ها نشان دهیم، ذات هستی همین است وقتی ما علاقه نشان ندهیم دیگران هم علاقمند نخواهند شد، در هر صورت این مساله به نظرم خیلی خوشبینانه نیست واقعیت است.  منتهی آن قدر ما منفی گرایی کرده ایم واقعیت ها تبدیل به آرمان های خیلی دور از دسترس و خیلی خوشبینانه تبدیل شده است. 

49310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 451105

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عطا IR ۰۴:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
    18 3
    وقتی بودجه کشور باید خرج مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان شود خرج تهران میشود و مناطق محروم فراموش میشوند نا امنی در آنجا زیاد و دولت نمیتواند آنجا هزینه کند بنابراین فرصت های توسعه از بین میرود پس تا همه امکانات مال تهران باشد اقتصاد همچنان عقب افتاده میماند
    • واقع بین IR ۰۹:۵۶ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۰
      2 2
      خبرآنلاین من چند بار از شما خواستم اما رعایت نفرموده‌اید، شما که چنین کامنتی را تأیید می‌کنید به عنوان خبرنگار وظیفه دارید به مردم اطلاع رسانی کنید که تهران بیشتر از آنچه می‌گیرد دارد می‌دهد، درآمدها و مخارج کشور را به خوانندگان یادآوری کنید، متأسفانه شهرستانی‌ها بدون آنکه قرانی هزینه و یا مالیات بدهند فقط طلب‌کارند، به جز یک استان بقیه‌ی استان‌ها فقط هزینه می‌کنند و درآمدی ندارند، در ایران فقط دو استان کار می‌کنند یکی تهران و دیگری نیز یکی از استان‌های جنوبی بود، فکر کنم خوزستان بقیه استان‌های ایران فقط مصرف کننده هستند و تازه طلبکار نیز هستند.
  • ایراندوست A1 ۰۴:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
    19 0
    ممنون ممنون ممنون از این گفتگو ممنون از اقای احمدیان من شما رو نمیشناسم ولی از خلال صحبت هایتان طپش قلب شما رابرای کشورمان شنیدم و قلب من به طپش افتاد ای ایرانیان دریابید پتانسیل کشورمان را به خداوند قسمتان میدهم دیگر بفکر مملکت وملت خودمون باشیم دور هم جمع شویم از تفرقه و نفاق دست برداریم وبا یاری ایزد منان برویم بسوی ساختن ایرانی اباد وازاد ودر این بین از نخبگان واقعی استفاده کنیم به امید انروز وبه امید روزی که هر ایرانی وطن پرستی و نوعدوستی را از خودش شروع کند
    • بی نام A1 ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
      7 1
      گل گفتي، درود برشما.
    • بی نام A1 ۰۷:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
      5 0
      اقای احمدیان فرد با دانشی است که علاقمندان به موضوع او را میشتاسند و جای تاسف است که سرانه مطالعه پایین کشورمان موجب شده افراد صاحب اندیشه ناشناس باشند بنابراین علاقمندان واقعی ایران پیش از همه باید بروند و به مظالعه پرداخته و اگاهیشان را بالا ببرند
  • s IR ۰۵:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
    12 7
    کی به شما این اطلاعات روداده چابهار را می توان به یکی از امن ترین شهرهای ایران نام برد آیا از بیکاری بومی ها اطلاع دارید آیا خبر دارید حتی آبدارچی ما هم باید از سیستان و یا استانهای دیگر بیاند آیا خبر داری در جزب نیروی کار ملاک سیستانی بودن هست مگر در پایتخت که شما آقایان حضور دارید قاچاق مواد مخدر و ... وجود ندارد اگر در منطقه ما قاچاقی صورت میگیرد از بیکاری هست از گشنگی هست مردمان بومی منطقه بیکار هستند دولت بومیهای منطقه را جذب نمی کند و سیستانیها هم از این فرصت سوء استفاده کرده 98 شغلهای سیستان و بلوچستان را تصاحب نموده و از طرفی برای خوش نمودن جای پای خود همش آمارهای غلط به مرکز میرسانند برای سیستانی مدرک ملاک نیست با مدرک ابتدایی هم اگه باشه براحتی کارمندمیشه
    • محسن A1 ۱۸:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
      6 13
      به هیچ وجه این مسئله را قبول ندارم، بنده دانشجویی ام را در جنوب گذرانده ام؛ دلیل اصلی عدم حضور نیروهای نخبه به مسائل فرهنگی و عدم وجود مدرنیته است. دولت باید در آموزش و پرورش و بالابردن فرهنگ طایفه ای منطقه سرمایه گذاری کند و نه تایید فرهنگهای اشتباه. شما دوست عزیز متاسفانه مانند برخی نقاط دور از جریان اصلی ارتباطات و دانش کشور همه چیز را توطئه میدانید.
  • بی نام A1 ۰۶:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
    11 0
    بسیار جالب بود اگر مسولین توجه کنند
  • بی نام IR ۰۸:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
    11 5
    اقای دکتر سگ زرد برادر شغاله اینقدر از چین حمایت نکنید. حرفتان در خصوص رفتن به سمت اروپا صحیح است اما همکاری با چینی ها هم خوب نیست چون ایرانی ها با چینی ها زد و بند می کنند و نفعی عاید کشور نمی شود اما اروپایی ها به خاطر اعتبار خودشان هم که شده زد و بند نمی کنند.
  • میرزایی A1 ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
    5 1
    خبر آنلاین از این مصاحبه بسیار مهم و ارزشمند به سهم خودم سپاسگزارم در این برهه حساس ایران نیاز به افرادی پر تلاش متخصص و دلسوز و همت جمعی در هر موردی دارد وگرنه با مدیریت غلط سالهای گذشته و فقط برگزاری سمینار و جلسات و فقط حرف زدن روز به روز به قعر خواهیم رفت. چین و روسیه و هر کشور دیگر مطمئنا در قدم اول منافع خود را در نظر میگیرند در رابطه با سالهای تحریم چین از بازار ایران با جنس های کم کیفیتش کلی سود برد آیا وقت آن نیست از اروپا و تخصصشان هم استفاده شود؟ چون به قول دوست بی نامی که در آخر نظرشان نوشتند اروپایی ها بخاطر اعتبار خودشان هم که شده زد و بند نمیکنند حداقل از چین و روسیه خیلی بهترند