فرصت هایی که در سینما می سوزند

کیوان کثیریان

دیگر داریم استاد فرصت سوزی می شویم به خصوص در حوزه فرهنگ و سینما. دیگر توجهی نداریم که فرصت های تاریخی یکی یکی از دست می روند و ما داریم گاه با سیاسی کاری و دلواپسی دروغین، گاه با محافظه کاری و بی تدبیری و گاه با حسادت و سعایت و کوته فکری، فرصت های پیشرفت و توسعه فرهنگ را به راحتی از دست می دهیم و لطمات جبران ناپذیری به آن وارد می کنیم.

شاید لازم نباشد مشکلات و گرفتاری های حوزه تئاتر، موسیقی، کتاب و رسانه را یادآوری کنیم چراکه هیچکدام اوضاعی مساعدتر از سینما ندارند. به ویژه اهل مطبوعات که هنوز در حسرت باز شدن انجمن صنفی روزنامه نگاران به سر می برند. پایین کشیدن فیلم های مجوزدار از جمله "رستاخیز" بدون توجه به تصمیم مراجع قانونی و تهدید به آتش زدن سینما از اتفاقات شگفت آور این روزهای سینماست. سالها بود که مجموعه سینما را بخاطر بی توجهی به حماسه کربلا و عاشورا و نپرداختن به زندگی سایر اولیا و ائمه شماتت می کردیم و حالا که پروژه بزرگ "رستاخیز" به انتها رسیده، به رغم همه کنترل ها، اقلیتی همیشه دلواپس با فضاسازی و پیشداوری، همه چیز را به سادگی منتفی می کنند.

طبیعی است که ازاین پس هیچ فیلمساز قابلی به ساخت اثر مذهبی تمایلی نداشته باشد. فیلمسازان مورد تایید دلواپسان هم که میزان استعدادشان مشخص است و کارنامه شان فریاد می زند که توان و جرات ساخت چنین پروژه های حساسی را ندارند. شاید درباره این اتفاق، عده ای عقب نشینی سازمان سینمایی و سکوت خانه سینما را اجتناب ناپذیر بدانند ولی گمان می کنم این سکوت و انفعال بیش از آنکه مفید و مدبرانه باشد، مخرب است.

از سوی دیگر شبکه سوم سیما به سادگی فرصت وجود تنها برنامه زنده سینمایی را از مجموعه سینما گرفته است. این درست که مجری این برنامه اساسا توان تولید و اداره برنامه ای در شان سینمای ایران را نداشت و به معنای واقعی کلمه فرصت سوزی کرد ولی به نظر می رسد تیم تازه تلویزیون، ازخداخواسته، به جای اصلاح و تقویت برنامه، صورت مساله را پاک کرد. این مساله که تلویزیون کمتر با سینما همراهی و مساعدت کند چیز جدیدی نیست ولی این اقدام شبیه یک تیرخلاص غیرقابل درک است تاهرچیز دیگر . ذکر این دلیل که برنامه سینمایی با ماموریت شبکه سه ناهمخوان است هم بیشتر به بهانه و توجیه می ماند. با وجود مدیرانی چون محمد احسانی و محمدرضا جعفری جلوه در راس دو شبکه مهم تلویزیون که خود از مدیران ارشد سینما بوده اند، حذف سهم سینما از تلویزیون، واقعا قابل قبول نیست.

این درحالی است که آقای روحانی به عنوان رییس جمهور، در دوسال اخیر، از اساس حوزه فرهنگ و سینما را از سبد توجه خود خارج کرده و تمام تمرکز خود را متوجه سیاست خارجی و تا حدی اقتصاد کرده است. به نظر می رسد حالا که ایشان به هدف مهم خود - توافق هسته ای - رسیده اند، کم کم نوبت را به اهل اندیشه و هنر بدهند تا هنر و سینما از این بی پناهی و یتیمی رها شوند و کمی از برکات انتخاب ایشان بهره ببرند. افطاری خوردن سالانه با بخش کوچکی از اهل فرهنگ، خوب است ولی آنقدرها هم که آقای روحانی و اطرافیان ایشان گمان می کنند، کافی نیست.

در کمتر از دوسالی که ایشان تا پایان مسوولیتشان فرصت دارند، بد نیست گوشه چشمی هم به حوزه فرهنگ داشته باشند. در هرحال به نظر نمی رسد ایشان وعده های خود در حوزه سینما و فرهنگ را به این زودی فراموش کرده باشند. یادآوری این نکته به رییس جمهور محترم، زیره به کرمان بردن است که؛ الفرصه تمر مر السحاب!

این یادداشت در روزنامه شرق 4 مرداد به چاپ رسیده است

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 440073

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =