روزنامه خراسان نوشت:

ظاهرگرايي در مذاکرات باعث شده است 2 گروه به صورت همزمان شکل بگيرند که هردو نيز گرفتار خطاي فاحش تحليلي اند. اين دو گروه کساني هستند که شناخت صحيح و ارزيابي مناسب از نرمش قهرمانانه ندارند.

گروه اول کساني هستند که نرمش قهرمانانه را به درستي متوجه نشدند و در ظاهر مذاکره مانده اند. اين افراد کساني هستند که از نرمش قهرمانانه تنها نرمش آن را متوجه شدند و آن را در حد يک استراتژي ديپلماتيک در موضوع هسته اي تاويل کرده اند. اين جريان، تغيير تاکتيک در ديپلماسي هسته اي را چرخش سياسي نظام تلقي و اين طور برداشت کردند که مسير انقلاب به سمت مماشات با استکبار تغيير يافته است. پاسخ رهبري به اين جريان همان بود که در خطبه هاي نماز عيدفطر به صراحت بيان شد و اينکه خصومت جمهوري اسلامي با ظلم و استکبار و رژيم صهيونيستي ذره اي تغيير نکرده است.

گروه دوم کساني هستند که مبارزه را تنها در خون دادن مي پندارند. اين جريان از مقاومت، تنها استنباط جنگ دارند و راه هاي ديگر مقاومت را نرمش ذليلانه مي پندارند. اين جريان نيز در ظاهر مذاکرات مانده اند. مذاکرات هسته اي، مبارزه است. کساني که فکر مي کنند مذاکرات هسته اي يعني کوتاه آمدن از مواضع انقلاب، سخت در اشتباهند. مذاکره و صلح جزئي از مقاومت است. مقاومت هست، تا وقتي ولي فقيه شجاع و مدبر و مردم مبارز وجود دارند مذاکره را نبايد جدا از مقاومت فرض کرد. نرمش قهرمانانه همين است. صلح و خيز مجدد براي پيروزي بزرگتر. چه آنکه فتح الفتوح و فتح مکه نتيجه صلح حديبيه بود. به اين ترتيب اگر صلح امروز را مبارزه بدانيم ناگزير از هزينه ها هستيم. مگر ممکن است در مبارزه هزينه نداد؟ برخي مبارزه را تنها در جبهه جنگ مي دانند. اين طور نيست. لازم باشد براي مبارزه پاي ميز مذاکره هم مي رويم . طبيعي است که اينجا هزينه دادن تنها خون دادن و جان دادن نيست. بلکه بايد هزينه هاي مادي داد و حتي از آبرو خرج کرد. اما اين هزينه ها قابل تحمل است تا وقتي که در چارچوب مقاومت تعريف شود. انقلاب اسلامي با رهبري شجاع و آگاه و با درايت جز به مسير مقاومت نمي رود. پس مذاکره امروز را بايد ذيل مقاومت پنداشت و با ظاهر بيني نبايد مسير اين نزاع تاريخي را تخطئه کرد. نتيجه عملي ظاهرگرايي در مذاکرات هسته اي چيست؟ گروهي نرمش قهرمانانه را چرخش ايدئولوژيک مي پندارند و مماشات ديپلماتيک را در حد يک استراتژي تساهل گرايانه با استکبار قلمداد مي کنند. اين جريان به سرعت در حوزه هاي اجتماعي خود را به صورت اباحه گرايي بروز مي دهد. در سوي ديگر اين قطب بندي، ظاهرگرايي در نرمش قهرمانانه باعث مي شود نه تنها مرد ميدان مبارزه قامت راست نکند، بلکه مردان مبارزه و مقاومت نيز به تمسخر گرفته و خائن ناميده شوند. اين ظاهرگرايي تودرتو و فرهنگي باعث مي شود جايي که ولي نياز به نصرت آرمان خواهانه و واقع گرايانه دارد، سردار مبارز يافت نشود و در بهترين حالت گروه هاي شعار شکل بگيرد. و اما اين ظاهر گرايي پرهزينه تنها يک چاره دارد و آن نيز روشنگري اهل فن است. اگر باطن آرماني مذاکرات شناخته شود نه گروه هاي بدعت گذار شکل مي گيرند و نه جريانات منکوب گر.

 

 

17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 437983

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۳۰
    15 1
    اونهايي كه فکر می کنند، مقاومت یعنی خون دادن خودشون كه خون نميدن خودشون پشت جبهه هستند و رانت خوري ميكنند بچه هاي مردم بايد خون بدهند
  • بی نام IR ۰۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۳۰
    1 5
    افرین .....احسنت به بصیرتت