علیرضا رضایی می گوید خادم دموکرات است و در خیلی از مسائل با همه مشورت می کند.عکس ها:لیلا افشار

مرتضی رضایی - فرهاد عشوندی:علیرضا رضایی و حرف‌های ناگفتنی زیاد. خیلی آرام، خونسرد و با دقت سؤال‌ها را پاسخ می‌دهد. با سخنگو و سرپرست فدراسیون کشتی ساعت‌ها حرف زدیم، از کشتی آزاد و فرنگی گرفته تا دعوا و درگیری و مسابقات انتخابی. رضایی سخنگوی فدراسیونی است که روزهای خوب و موفقی را می‌گذراند و بدون‌شک باید گفت هیچ فدراسیونی در تاریخ ایران تا این اندازه دست خانواده کشتی نبوده است. خواندن این گفت‌وگو خالی از لطف نیست.

رسول خادم و تیمش بی نهایت در مسائل کشتی آزاد عالی بودند و بالاخره خود شما، علیرضا، رسول و ... در دوره قهرمانی کشتی دوره خوبی را گذراندید. الان کشتی دست خانواده کشتی است، منتها درباره کشتی فرنگی و این اتفاقاتی که افتاد درست است که انتخابی اصل است و هیچ تردیدی در این نیست، اما حس بچه های فرنگی این است که می گویند بچه های آزاد فکر می کنند نباید کشتی فرنگی از یک سطحی بالاتر برود و آن سه مدال طلایی که اینها در المپیک گرفتند...

اینها زاییده توهم است. تیم فدراسیون کشتی دو بچه دارد یک آزاد و یک فرنگی، اگر فرنگی موفق شود پدر خانواده ناراحت می شود؟

ولی نگاه آنها این است که یک بچه سرراهی هستند. ده سال گذشته را اگر کنار بگذاریم، کل عنوان آنها یک طلای رنگرز، یک نقره سیم خواه، یک نقره اشکانی و ....و همیشه زیر سایه کشتی آزاد بودند. ولی در این چند سال اخیر مخصوصا در لندن از آزاد هم رد کردند و بعد از آن اتفاق هایی که افتاد این حس را به اینها القا کرد که به کشتی فرنگی جفا می شود.

روز اولی که آقای خادم سه سال پیش آمد، گفت اگر یک لیوان آب در فدراسیون کشتی است، اول برای فرنگی است و اگر لیوان دیگری هست برای آزاد است. چون فرنگی الان جلوتر است و اگر دو لیوان آب بود یکی برای آزاد و یکی برای فرنگی است. المپیک تمام شد؛ طبیعتا باید همکاری باید باشد و نه بحث زور است و نه بحث تحکم. به هر حال با آقای بنا نخواستند همکاری کنند و ایشان رفتند. زمانی که آقای خادم رئیس فدراسیون شد از آقای بنا دعوت به همکاری کرد، ایشان آمدند. اما کلا با سیستم انتخابی مخالف هستند و مشکل دارند و سیستم گلخانه ای را ترجیح می دهند. منتها فدراسیون کشتی یک جامعه بزرگ است و در سراسر ایران مخاطب دارد و تشک پهن است. آن جوانی که در هر استان یا شهرستان تمرین می کند باید بداند در چه سیستمی باید تمرین کند و در چه جایگاهی است و برای چی تمرین می کند. من علیرضا رضایی وقتی می خواهم برای کشتی تمرین کنم، باید بدانم برای سلامتیم دارم تمرین می کنم یا برای قهرمان شدن. مربی من هم باید بداند. من یک کشتی گیر مستعد هستم و با کمک مربی و سیستم و قانون می خواهم به قهرمان جهان تبدیل شوم، ولی سیستمی که انتخابی نباشد، اینطور نیست و هیچ مرجعی برای پاسخ گویی ندارد. طبیعتا هر جامعه و سیستمی که قانون نداشته باشد، به هم می ریزد.

در تئوری حرف شما درست است، اما در عمل تا آخرین دوره ای که محمد بنا کار کرده هر افتخاری که بوده، بوده. حرف شما کاملا درست ولی این که قهرمان المپیک ما به خودش اجازه می دهد چوب بکشد و به سمت رئیس فدراسیون برود...

این را از آن قهرمان المپیک بپرسید.برای این چیزها ما باید درک داشته باشیم. این حرکت یعنی چی؟ اولا که اینها همه مثل برادرهای من هستند، ولی این تفکر درست نیست.

چه می شود که این قهرمان المپیک...

از خودشان بپرسید.

آنها در مورد این ذهنیت حرف می زنند.

چه باید بکنیم؟ می خواهند نفری یک گلوله در سر بچه های آزادکار بکوبیم تا این ذهنیت اینها حل شود؟(با خنده) کجای کار ما به آزادکارها یک خودکار دادیم و به فرنگی کارها ندادیم؟

این ذهنیت چطور باید برطرف شود؟ حمید سوریان، امید نوروزی، قاسم رضایی به هرحال اینها المپیکی بودند...

تمام این کسانی که در فدراسیون هستند، افتخاراتی دارند و من ضعیف ترین شان هستم.

منظورم این است که شما هم المپیکی بودید و می دانید که به آن مرحله رسیدن سخت است.

سخت است ولی دلیل نمی شود که من هر کاری بخواهم انجام بدهم.

قبل از این هم این بچه ها این قدر عصبی بودند؟

من نمی دانم، مگر فقط یک قهرمان المپیک در این مملکت باخته؟ خیلی ها آمدند و باختند.

جالب است آقای پازاج گفته بودند داوری در آن بازی مشکل داشت.

داور بی طرف بوده. گرچه داور هم انسان فضایی نیست و ممکن است اشتباه داشته باشد.در آن مسابقات دو داور خارجی آمدند و دیدند و باز هم امتیاز ندادند. هیئت ژوری ما دو داور خارجی هستند، یک داور مغول و یک ازبک.انتظار ما از قهرمان بزرگ المپیک مثل نوروزی صعه صدر بیشتر و کنترل شرایط روحی و عصبی روی تشک داشته است.هزارن چشم عملکرد قهرمان المپیک را می بیند.

یعنی شما تا این حد تدارک دیده بودید؟

ما 5داور دعوت کرده بودیم، ولی چون مسابقات قهرمانی نوجوانان آسیا و بازی های اروپایی بود، بیشترشان گرفتار این مسابقات بودند و عذرخواهی کردند. از نظر من هم شاید دو پوئن باید به نوروزی می دادند، ولی من که نمی توانم بروم اعتراض کنم.  قانون دارد، شما چلنج می اندازی و ژوری می آید می بیند.  هیات ژوری هم خارجی است و نه نوروزی را می شناسد، نه حریفش.وقتی تایید می کند که امتیاز ندارد، حالا من در خیال خودم فکر می کنم ما با فرنگی کارها بد هستیم و ... اینها داستان های قدیم بوده. کشتی فرنگی یک زمانی نسبت به کشتی آزاد عقب بوده، اما الان این طور نیست. این همه آدم در یک وزن، حتی یک جاهایی یعضی ها وزن گرفتند آمدند و در یک جاهایی از کشتی آزاد هم بالاتر رفتند، این مشکل ساز نیست. اگر یک جامعه ای مثل جامعه کشتی قانونمند شود و ما به جای سه قهرمان در آینده باید بیست قهرمان داشته باشیم، این فقط برای کسی که منافعش این وسط به خطر می افتد، بد است. بنده ای که همیشه در خانه ام می خوابیدم و بعد می گفتند بیا برو مسابقات جهانی، این برای من بد است. شما یک نفر را نبینید، بروید از جامعه کشتی بپرسید.

این قانون در ترکیه، روسیه، آذربایجان و... هست. چرا در ایران قانون نمی شود؟

خب شده دیگه !

ولی الان با اعتراض همراه است.

چند نفر اعتراض کردند.

در دوره های قبلی انتخابی جاهایی بوده که قهرمان نرفته. مثلا احسان لشکری یک بار باخت، ولی رفت.

نه احسان لشکری اصلا در انتخابی نباخته. یک بار سه از دو کشتی را از حریفش برد و در کشتی بعد نتوانست ادامه بدهد. حریفش را به یک تورنمنت فرستادند که اگر نتیجه گرفت بیاید و دوباره با هم کشتی بگیرند که حریفش در آن تورنمنت دور اول اوت شد. درباره انتخابی تیم ملی ما می گوییم ورزش این کشور را به کشتی می شناسند و کشتی باعث افتخار این مملکت است. اگر ورزش ایران را به چیزی غیر از کشتی شناختند، من ....

الان به والیبال می شناسند.

والیبال هم الان جایگاه خیلی خوبی دارد و ما هم به آن افتخار می کنیم و دوست داریم چهار ورزش بیایند در کنار ما تا این بار از روی ما برداشته شود. ولی فردا در مسابقات المپیک خود شما دعا می خوانید که کشتی مدال بگیرد.

آخرین باری که کشتی آزاد طلای المپیک گرفته کی بوده؟

کل ورزش کشتی را می گویم.

الان که فرنگی کارها علم استقلال برداشته اند.

علم استقلال بردارند؟ مگر کشتی صاحب ندارد؟ اینها می خواهند بدون انتخابی به مسابقات جهانی بروند، ولی از این خبرها نیست؛ نه در آزاد و نه در فرنگی!

پس این قانون تغییر نمی کند؟

ما الان سه ساله پای این قانون ایستادیم. وقتی یک قانون نوشته می شود سال اول نمی توان کامل آن را اجرا کرد و طبیعتا ضعف هایی دارد. ولی این قانون از دو سال پیش شروع شده. رضا یزدانی کشتی نگرفت، کنارش گذاشتیم. هر چه کرد تا شورای فنی آمد، رودرروی آقای خادم ایستاد و گفت ما به این دلایل می خواهیم یزدانی باشد و ایشان هم به عنوان سرمربی تیم قبول کرد و برای او 4کشتی گذاشتند و آنجا اول شد و برای مسابقات جهان رفت و در جهان هم اول شد. سال دوم که پارسال بود، آقای نوروزی کشتی را باخت و به علت آسیب دیدگی ادامه نداد. شورای فنی باز هم به علت تجربه زیادی که داشت ایشان را به مسابقات جهانی بردند که آنجا هم سوم شد یا آقای سوریان شرکت نکردند، ایشان را بردند. ولی امسال پای حرف شان ایستادند و مورد تایید هیات رئیسه هم رسید. گفتند هر کس، فرقی هم نمی کند چه کسی، هر کس در برابر قانون مسابقات انتخابی یکسان هستند. هر کس بود و اول شد، بدون حرف و حدیث شورای فنی دست رویش می گذارد. اگر حرف و حدیث داشته باشد، می گویند مثلا در مورد شما دو نفر ابهام هست، برای برطرف شدن آن هر دو به فلان تورنمنت می روید. خیلی ساده است. همه جای دنیا الان سال هاست این کار می شود،یعنی سی چهل سال است این کار انجام می شود.

روس ها این کار را کردند و جواب گرفتند.

روس ها، ترک ها، آذری ها و ...

آذری ها این تعداد کشتی گیر دارند که به انتخابی برسد؟

شما ببینید الان در مسابقات انتخابی یک نفر خارج از قهرمانی کشور در انتخابی شان نیست. این قانون است و وقتی قانون شد همه میل و انگیزه دارند تمرین می کنند و وقتی انگیزه نباشد، من بدانم تمرین کردن و نکردنم فرقی ندارد و مثلا آقای فلانی تحت هر شرایطی به مسابقات می رود...

مثلا این قانون تحت هیچ شرایطی اجازه نمی دهد، سوریان یا بقیه....

شورای فنی همان زمان تشکیل جلسه دادند و سه ساعت هم طول کشید و در آخر اعلام کردند آقای سوریان به اردو دعوت می شود. چیزی که من به عنوان سخنگوی فدراسیون و مدیر تیم های آزاد درباره شورای فنی بارها گفتم، این است که هر چه شورای کشتی تصمیم بگیرد، باید اجرا شود. چون اینها بالاترین مرجع هستند و یک سری آدم های خبره و نخبه و باتجربه قدیم آمدند و تصمیم می گیرند و نمی خواهند به ضرر کشتی باشد. ولی واقعیت است که باید این چشمه جاری باشد و این قانون کمک می کند که این چشمه همیشه جوشان باشد .

در فرنگی هم مثل آزاد این چشمه جوشان را داریم ؟

بله داریم.

الان رسول وقتی کنار تشک است خیلی فرق می کند با وقتی که مثلا علیرضا رضایی باشد. وقتی او هست به نظر می رسد کشتی گیر فکر می کند باید بجنگد و هر جور هست موفق شود. 

ایشان برای مسابقات فرنگی هم هر جا لازم باشد به عنوان روحیه کنار تشک فرنگی هم می رود، ولی مربیگری نمی کند.

ما کشتی گیرهای خوبی در این چند سال در آزاد دیدیم. اکبری می رود، یزدانی می آید. یزدانی می رود، محمدی می آید. رضا یزدانی سوپراستار کشتی است یا محمدیان کشتی هایی می گیرد که حظ می کنیم. ولی به نظر می رسد در فرنگی این پتانسیل را نداریم. البته یک بخشی می توانید بگویید به این دلیل است که یک دوره ای گلخانه ای کار کردیم.

الان ببینید در وزن های مختلف این جوان ها که آمدند، چطور آمدند. الان محمدعلی  جوان 21ساله، رامین طاهری قهرمان آسیا و...  این ها هم قهرمان جهان شوند، اسم پیدا می کنند و برای این کار باید فضا پیدا کنند. وقتی فضا نبوده، خب طبیعتا اسمی هم نیستند. ولی الان کشتی گیری که در 21 سالگی با امید نوروزی، آقای زیدوند آن کشتی ها را می گیرد، یا در وزن های دیگر علیاری آن کشتی ها را می گیرد یا یوسف قادری قهرمان آسیا می شود، اینها از کجا آمده اند؟

اینها می توانند در شرایط مساوی آن کاری که بالایی ها کرده اند را انجام دهند؟

از کجا معلوم نتوانند؟ مگر ما پیشگو هستیم؟ آن افرادی که رفتند و قهرمان های بزرگی شدند، از اول قهرمان بزرگی بودند؟

مسابقات جهانی میدان خوبی است و سال قبل از المپیک است.

اینها کسانی هستند که باید در مسابقات انتخابی برنده می شدند، اینها هم می رفتند.

اگر فدراسیون کشتی با سه مدال طلای المپیک لندن به ریو برود و در فرنگی مدال هایش کمتر شود، این یعنی افت؟

ممکن است! شما نباید یک برنامه یک ساله را ببینید. باید ببینید در این 4سال چه کردیم، چه در آزاد و چه در فرنگی؛ مطمئن باشید کشوری که بیشتر در این 4سال تلاش کرده باشد، مطمئنا نتیجه بهتری می گیرد. ممکن است این مساله در این المپیک جواب بدهد یا شاید در المپیک بعد جواب بدهد.

منتقدهای شما این را برمی تابند؟

حالا برتابیدند یا نه، ما کاری که به نظرمان درست است را انجام می دهیم. کاری که خودمان هم نگفتیم، آمدیم از کارشناس های کشتی و قهرمان های بزرگ کشتی نظر گرفته ایم.

وقتی با بنا یا بقیه صحبت می کنیم، می گویند سرمربی رسول خادم است، بعد کمیته فنی و بعد دوباره رئیس فدراسیون رسول خادم است. یعنی همه چیز رسول خادم!

اصلا اینطور نیست.

بعد آن طرف در کشتی فرنگی سرمربی، کمیته فنی و بعد بالاتر ندارد.

اصلا این حرف ها نیست. یعنی شما می گویید در شورای فنی ما کسی مثل منصور برزگر با دنیایی از تجربه با دنیایی از تفکرات خاص خودش در کشتی که سال های سال هم کار کرده و به گردن کشتی حق دارد، یا کسی مثل ابراهیم جوادی یا عسکری محمدیان می آیند می نشینند هر چی رسول خادم بگوید همان است؟ اصلا اینطور نیست. یک سری حرف ها را باید حلاجی کنید. ای کاش شما در یک جلسه شورای فنی می آمدید و می نشستید که البته نمی توانید.

این حرف ها باید مطرح شود و جواب بدهید.

چی را جواب بدهیم؟ آدم هایی که باید آدم ها را بشناسند، باید قبول کنند.

درست یا غلط امید نوروزی یک روز با وزیر ورزش در اردو بحثش می شود، وزیر می گوید نباید با من اینطور حرف بزنی من وزیر ورزش هستم، او هم می گوید شما وزیری من هم قهرمان المپیک هستم، کدام بالاتر هستیم؟ الان مثلا حمید سوریان می گوید من به اندازه کل کشتی فرنگی ضرب در دو به تنهایی مدال دارم و دارد. ولی در کمیته فنی آنها آقای مشتاقی سخنگو است یا عضو است. ایشان مربی خوب و محترم، ولی خب وزن دانسیته اش خیلی فرق دارد.

 آقای مشتاقی خودش سه سال عضو تیم ملی بوده و قهرمانی آسیا را دارد. ده سال مربی تیم ملی بوده و شاید مدال نداشته باشد، ولی این کار را می فهمد.

مثلا فکر کنید عباس جدیدی قهرمان یک دوره از شما جلوتر بیاید زیر نظر شورایی کار کند که رسول خادم مربی است و بعد آنها بخواهند به او بگویند این کار را بکن، این کار را نکن! به نظر شما رسول این را برمی تابد یا خود شما برمی تابی؟

سیستم قانون دارد، برتابیدن ندارد. شما مطمئن باش اگر از اینها در فرنگی بهتر بودند، می گذاشتیم. اگر کشتی فرنگی مدال دار کم دارد ما باید چه کنیم؟ باید صبر کنیم این آقایان بازنشسته شوند، اینها را به عنوان شورای فنی بگذاریم؟

دقیقا نکته همین است.

من می گویم ما صورت مساله را پاک نکنیم، نبینیم کی حرف می زند، ببینیم چه می گوید. اگر یک بچه 20ساله به علیرضا رضایی گفت دماغت کج است، من باید ناراحت شوم؟ خب دماغ من کج است، باید بگویم نه این نباید می گفت، باید یک آدمی می گفت که دماغش از من صاف تر بود؟ این ربطی ندارد. ما نباید صورت مساله را پاک کنیم. الان داریم سفسطه می کنیم و اینها قشنگ نیست. اعتبار و احترام همیشه در کشتی حرف اول را زده، اگر اینها از بین برود کشتی دیگر آن جایگاه را بین مردم ندارد. چرا مردم می گویند حرف کشتی گیر با دو تا ورزش دیگر فرق دارد؟ این یک واقعیت است که مردم احترام بیشتر می گذارند. اگر کشتی گیر این مسائل را رعایت نکند، چیزی باقی نمی ماند. اگر شورای فنی آقای ایکس آقای ایگرگ حرفی می زند، اصلا من با شخص کار ندارم، برویم ببینیم چه می گوید. من وقتی وزن کشی می کنم کشتی نمی گیرم خب لابد آمادگیش را ندارم. ما هم احترام می گذاریم.

حقیقت مشخص است.....

الان فدراسیون کشتی باید چه کار کند؟ اینها شیطنت است دودش هم در چشم کشتی گیر می رود. حتی خود حمید سوریان! یک روزی به من گفتند تو دوست نداری فلان شخص بیاید در المپیک مدال سنگین وزن بگیرد، می خواهی خودت تنها مدال دار باشی. گفتم مگر من الان تنها مدال دار هستم ماهی 100میلیون به من می دهند که اگر کس دیگری بیاید این را از من بگیرند؟ من تمام توانم را به کار بردم در اردو، در جلسات مختلف، خودم با کمیل قاسمی تمرین کردم. چند بار با داور به خاطر او دعوا کردم، حالا اگر او مدال بگیرد چیزی از من کم می شود؟ می گویند بیا این پیراهنی که به تو دادیم را بگیریم؟ یک مقدار تفکرات و منش ما باید تغییر کند.

این فدراسیونی که بنا گذاشتید یک سری مسائل خوب دارد. شما از معدود فدراسیون هایی هستید که نظام مالی مشخص و اسپانسر مشخص دارید و بودجه تان به رغم این که ورزش ملی هستید کمترین برداشت را دارید، فکر کنم 2.5میلیارد بودجه دارید.

وزارت ورزش با توجه به منابعی که دارد توجهش به کشتی جز فدراسیون های خوب است. ولی مساله اینجاست که بودجه ای که دارند جواب فعالیت های ما را نمی دهد. تمام مباحث مالی ما شفاف است و در بحث هیات رئیسه مطرح می شود. حتی در سمینار هیات ها بحث های مالی ارائه می شود. اسپانسرها مشخص هستند و یک بخش دیگری هم از منابع دیگری تامین می شود. سال گذشته ما حدود 60میلیارد تومان عملکرد داشتیم در قبال پولی که گرفته بودیم که بالای 15-16میلیارد نبوده .

این 15-16میلیارد چقدر دولتی بوده؟

یک بخش دولتی بوده، یک بخش هم اسپانسرینگ بوده. ورودی های دیگری هم که داشتیم. بقیه هم از منابع دیگر تامین شده، کمک هایی که از جاهای مختلف بوده.

شما خیلی اعزام دارید.

ما حدود 60-70 اعزام در سال داریم.

و گیر دیگری که دارید این است که پرمدال هستید و خیلی باید پاداش بدهید.

واقعا ما نداریم پاداش بدهیم. هم از نظر کاری و هم شخصی می گویم. از نظر جایگاه مدیریت تیم های ملی من شرمنده مربی ها در همه رده ها نوجوانان، جوانان، بزرگسالان هستم. چون اینها واقعا با تلاش و پایمردی کار می کنند در قبال کمترین توجهی که به آنها می شود. در این زمینه دست مان بسته است، ولی ناامید نیستیم. به هر حال آن بحث عشق کار مربی گری واقعا اگر بخواهیم نمودش را ببینیم، باید در کشتی ببینیم که واقعا مربی ها با چه شرایطی و چه قهرمان های بزرگی را پرورش می دهند، آن هم با چه خون دل خوردنی! چقدر در سوناها وزن کشتی گیر را یک کیلو کم می کنند، خودشان 4کیلو کم می شوند.

بارها و بارها صحنه هایش را داریم می بینیم و از بچگی دیدیم. الان هم خودمان آمدیم یک گوشه کار را گرفتیم و داریم می بینیم. منتها جایگاه مربی در سطح کشور جایگاه خوبی نیست. خصوصا مربی های کشتی. به هر صورت کشتی جایگاهش در ایران مشخص است، ما برای این که این جایگاه را حفظ کنیم و بتوانیم در سطح اول دنیا در همه رده های سنی باقی بمانیم، به یک سری ابزار نیاز داریم. غیر از کشتی آزاد و فرنگی یک سری رشته های دیگر مثل کشتی ساحلی و کشتی با کمربند و ... اضافه شده که طبق آن نامه ای که اتحادیه جهانی داده، باید اینها را سامان بدهند و تمام آن چیزی که مرتبط با کشتی است زیر نظر فدراسیون کشتی بیاید، چون سیاست اتحادیه بین المللی کشتی طبق ابلاغ آی او سی این است که کشتی باید از حالت آزاد و فرنگی صرف بیرون بیاید. مثلا اگر 16وزن است باید ده وزن آزاد و فرنگی باشد، سه وزن کشتی ساحلی، سه وزن کشتی با کمربند و ... این جوری دارند برنامه ریزی می کنند، ما هم برای این که عقب نمانیم باید کار کنیم و طبیعتا باید منابع مالی خوبی داشته باشیم و اعزام هایمان مرتب باشد. بچه ها باید مرتب در تورنمنت ها شرکت کنند، در اردوها حاضر باشند. چون یک کار کاملا حرفه ای است، یعنی باید حرفه ای عمل کنی تا بروی جلوی روس و کوبا و آمریکا و ... بایستی.

آقای حیدری گفته بود حمید یک ورزشکار حرفه ای است ما باید به او احترام بگذاریم، ولی کشتی یک ورزش آماتور است که باید براساس قوانین انتخابی با او برخورد کنیم.

در نهایت برای ورزش کشتی بد نیست که از هر نظر مالی، اداری، پشتیبانی و ... قانونمند باشد.

به نظر می رسد کار کردن با رسول خادم سخت است، اطرافیان را از آسایش می اندازد.

خادم بسیار آدم پرکاری است و سوای پرکار بودن به مسائل تسلط دارد و اهل تفکر و مطالعه است و در رابطه با هر مساله ای که باید در آن ورود کند و در رابطه با حوزه کاری ومدیریتی اشراف کامل دارد و بدون مطالعه و تفکر هیچ کاری نمی کند و طبیعتا باید وقت زیادی بگذارد. وقت زیاد که ایشان می گذارد، طبیعتا نیروهایی که در کنارش هستند هم باید همین طور باشند و نمی توانند از قافله عقب باشند. جدای آن الان نیروهای اداری فدراسیون هم همین طور هستند و اصلا پنجشنبه جمعه هم ندارند. در طول سال شاید به اندازه انگشتان دست، ما در آخر هفته ها برنامه نداشته باشیم. مسابقات مختلف لیگ، قهرمانی کشور، انتخابی های مرحله اول، جام تختی، جام یادگار و...  در طول سال فشار زیادی روی این فدراسیون هست و یک تیم خیلی خوبی ما داریم که تیم برگزاری ما و در واقع ستاد اجرایی مسابقات ما هستند و الان این تیم ما در دنیا بی نظیر است. مسابقاتی که برگزار کردند در این یک سال گذشته مثل مسابقات **8 که واقعا بی نظیر بود، با بیش از سه هزار کشتی گیر، مربی، داور. اینها از نظر **** خیلی سخت است.

همان مسابقاتی که در کرمانشاه برگزار شد؟

نه در تهران، مسابقاتی بود در سالن 12هزارنفری، 15تا تشک. ممکن است یک کشور 17تشک هم برگزار کرده باشد، ولی با استانداردها نبوده، 17تشک با سکو و روی رینگ، 17دبیرخانه مستقل یعنی یک قدرت نمایی کامل. این برای اولین بار است که اتحادیه جهانی کشتی برای مسابقات ما نماینده می فرستند که بیاید این را ببینید و این برای ورزش ما یک افتخار است.

می گویند آقای خادم خیلی به لیگ اعتقاد ندارد و می گوید به تیم ملی ضربه زننده است و به نظر می رسد از سر ناچاری زیر بار لیگ می رود.

کشتی با ورزش های دیگر متفاوت است. ورزش های گروهی مثل فوتبال، والیبال، هندبال و ... اینها به لیگ نیاز دارند و اگر لیگ نداشته باشند یک بازیکن در طول سال جایی دیده نمی شود. اما ورزشی مثل کشتی سیستمش با لیگ منافات دارد، البته با لیگی که در گذشته برگزار می شد. دو سه ماه از سال چه ورزشکار ملی و چه غیرملی باید هر هفته تمرین انجام می داد و یک هفته در میان باید وزن کم می کرد. ورزشکار ملی باید تمرین های زمستانه اش را برای مسابقات جهانی انجام می داد. چون زمانش درست بعد از مسابقات جهانی بود. یعنی زمانی که باید ورزشکار ریکاوری می کرد و بدنسازی انجام می داد و آینده از آن تمرینات پایه بهره می برد، طبیعتا این را از دست می داد. در نتیجه ورزشکار چه ملی و چه غیرملی، درب و داغان به تیم ملی تحویل داده می شد. حالا شما فرض کنید آن دوره ای که باید ریکاوری می کرد، نمی کرد. آن دوره که باید تمرینات پایه می کرد، نمی کرد و حالا آمده، باید چه کارش کنیم؟ بخواهیم به او فشار بیاوریم، نمی شود، بخواهد ریکاوری کند، زمان نداریم و مسابقات نزدیک است و باید کار کند و وزن کم کند.

تمام این ها به آن شکل قدیم واقعا به تیم ملی و به کشتی ضربه می زند. ضمن این که در طول سال سه ماه و نیم برگزار می شد  و بعد تمام می شد. الان این لیگ فصلی من نمی گویم خیلی کامل است، ولی دو سه مساله را حل کرده. اول این که در طول سال 4بار برگزار می شود و دیگر این که کشتی گیر مشکل وزن کم کردن ندارد. چون 4کیلو ارفاق وزن گذاشتیم، یعنی مشکل اضافه وزن را کم کردیم. کشتی گیر در وزن خودش مسابقه می دهد. البته نه این که مثلا 65کیلو است، می گوید 4کیلو ارفاق است، 4کیلو هم کم می کنم، در 57کیلو کشتی می گیرم. می گوییم نه تو در وزن خودت 4کیلو ارفاق داری، در وزن دیگر دو کیلو ارفاق می دهیم و مثل مسابقات عادی برخورد می کنیم. از طرفی یک اسپانسر در طول سال دوماهه پول را یک باره نمی دهد، بلکه در 4مرحله و در طول سال می دهد و از بابت پرداخت خیالش راحت است. مسابقات هم طوری است که خیلی از تیم ها می توانند شرکت کنند. قدیم از ده دوازده تیم دو تیم پول داشند و بقیه نداشتند. الان نصف پرونده های کمیته انضباطی مربوط به آن دوره است. اما الان زور تمام تیم ها یک حد شده و رنکینگ گذاشتند. مثلا قبل از این تیم نفت می آمد همه بازیکن های طراز اول را جمع می کرد، باقی کشتی گیرها را هم تیم بعدی جمع می کرد، تیم سوم اگر پول هم داشت کشتی گیر نداشت که بخواهد شرکت کند. اما با قانون جدید طبق رنکینگ امتیاز نفرات یک تیم نباید بالاتر از یک رقمی باشد. برای همین کشتی گیرها در تیم ها پخش می شوند. نمی گویم این روش هم کامل است، ولی به هر حال جا می افتد. اما لطماتی که اردوهای قبلی می زد را ندارد یا کمتر دارد.

ولی اسمش دیگر لیگ نیست.

ما هم نگذاشتیم. اسمش را مسابقات فصلی گذاشتیم و تیم هایی که در 4فصل شرکت می کنند و اول، دوم و سوم می شوند در نهایت جواز حضور در باشگاه های جهان که ما خودمان پایه گذار آن بودیم و در جویبار برگزار شد و از سال دیگر در جاهای مختلف دنیا برگزار می شود را به دست می آورند. هم یک تبلیغ برای آن تیم هاست که می خواهند دیده شوند...

اسپانسر وقتی پول می دهد که تیم کیفیت داشته باشد و دیده شود. با این روش برگزاری این پول درمی آید؟

صد در صد! قدیم یک تیم در سه ماه یا دو ماه دیده می شد که آن هم پخش تلویزیونی نداشتند و فقط چند بازی آن دیده می شد. مثلا یک مسابقه ای که در نوشهر بود که پخش نمی شد ولی الان متمرکز در دو سه روز برگزار می شود و همه هم پخش می شود. بعد وقتی باشگاه های جهان برگزار می شود، خودش یک اعتبار است. الان بیمه رازی فصل قبل و قبل آن هم اول شد و در باشگاه های جهان هم اول شد. الان هم به عنوان اولین تیم در مسابقات ثبت نام کرد و باز اول شد. الان تیم های دیگر هم می آیند ولی پیش از این خیلی جذابیتی نداشت، مثلا در فلان شهر تشک را روی زمین می انداختند و اصلا شکل کار کشتی آن طور نبود. حالا 500تا 1000 تماشاچی هم می آمدند...

ولی شما الان لیگ را می چرخانید؟

هر جا که بتوانند و استانداردهای برگزاری را با شرایطی که فدراسیون مشخص کرده باشد، داشته باشند، لیگ در آنجا برگزار می شود. ما الان دیگر چیزی به نام کشتی روی زمین نداریم، حتما باید روی رینگ و با موسیقی باشد و نورپردازی داشته باشد و...

اینها استانداردهای جهانی است؟

الان امریکا دارد، روسیه دارد، ولی ترکیه ندارد. اینها زیبایی های لیگ ما هستند. مسابقات ترکیه را من دیدم، جذابیت ندارد. اما در مسابقات ما یک جوان 15-16ساله که داخل آن سالن می آید و اینها را می بیند تشویق می شود.

ولی آقای مهرعلیزاده و دوستان کشتی پهلوانی می گویند با این کارها کشتی را به بوکس و شوآف تبدیل می کنید.

ببخشید مگر حتما باید طرف پیاز بخورد و.... این حرف ها کدام است؟ ما اگر اینجا چوب می کشیم، در داغستان هفت تیر می کشند. حالا آنها بیایند برگزار نکنند؟ کشتی باید جذاب باشد، آهنگ هم اگر می گذارند، آهنگ ضرب باستانی باشد. نمی گوییم آهنگ خواننده ای لس آنجلسی پخش شود، چیزی که به کشتی بیاید. ما خودمان کشتی می گرفتیم، چهار نفر رفیق می آوردیم می گفتند این چیه؟ ولی اگر شما یک دوره بیایید مسابقات ما را ببینید لذت می برید. چون الان جوری برگزار می شود که یک رهگذر هم ببیند لذت می برد.

می گویند رسول که این قدر به این پشتوانه سازی اعتقاد دارد، چرا کادر فنی را به یک جایی نمی رساند که خودش با خیال راحت ریاست کند. آیا بدنه کشتی آزاد ما هنور آن قدر قوی نیست که کسی جای رسول را بگیرد؟

بدنه کشتی آزاد ما خوب است و همیشه انحصار باعث می شود خیلی از استعدادها از بین برود. الان نزدیک 6ماه است، آقای خادم سر تمرینات می آید لخت نمی شود تمرین بدهد، اگر هم لخت شود می رود یک گوشه می نشیند و نظارت می کند و کار مربی ها را می بیند. ولی یک سیستم فکری که الان در بحث فنی کشتی آزاد است، یعنی سیستمی که دفاع معنی ندارد و از اول کشتی باید حمله و رو به جلو باشد، این یک واقعیت است.

در لس آنجلس یک کشتی گیر ما همان اول 7-8پوئن عقب افتاد.

محمدی عقب افتاد، بهنام حسام پور عقب افتاد. شما وقتی این تفکر را داری، این تفکر باید جا بیفتد و جا افتادنش هم با 6ماه و یک سال نیست. این تفکر زمانی که جا افتاد باید هدایت شود. حالا خود آقای خادم به عنوان بحث فنی و بحث کاریزمایی که دارد، مربیانی که در این زمینه کار می کنند، در این سیستم جا بیفتد. آن وقت آقای خادم عامیانه اش این که کدام آدمی است که بخواهد بار اضافه روی دوشش بگذارد؟ آقای خادم به عنوان رئیس فدراسیون هزار گرفتاری دارد. اگر یک مربی بیاید این سیستم را ادامه دهد، آقای خادم از خدایش است که از فردا سر تمرینات نیاید و یک بار از روی دوشش کم می شود. حتما تا زمانی که ما این مساله را به سرانجام برسانیم مطمئن باشید شورای فنی اولین درخواستی که از آقای خادم دارد این است که این بار اضافه را از روی دوشش بردارد، شاید من به عنوان نزدیک ترین فردی که در فدراسیون با ایشان هستم می بینم که واقعا تحت فشار است.

منتقدهای ایشان گفتند ایشان خیلی استالینی برخورد می کند.

اصلا این نیست. من نشسته باشم بیرون تشک بگویم لنگش کن، این قشنگ نیست. من صبح که از خواب بیدار می شوم وقتی ببینم در خانه نان دارم و سفره صبحانه ام آماده است مگر مریضم بیرون صبحانه بخورم؟!

حالا بالاخره آقای خادم دیکتاتور است یا دموکرات؟

اتفاقا ایشان در خیلی از مسائل دموکرات هستند، من نمی دانم این حرف ها از کجا می آید. چون شما ببینید من این را به ضرص قاطع می گویم، در هیچ دوره ای از فدراسیون این قدر کار مشورتی که آقای خادم انجام می دهد، انجام نشده. در تمامی زمینه ها چه به لحاظ فنی چه به لحاظ شوراها و کمیته های مختلفی که تشکیل دادند مثل کمیته فنی، کمیته داوران و کمیته پیشکسوتان کمیته لیگ هر چیزی که شما فکر کنید در مورد آن جلسات متعدد مشورتی با حضور همه اعضا برگزار می شود. جلسه هیات های کشتی شاید در این یک سال بالای 20سمینار هیات های کشتی برگزار شده باشد، تمام مسائل چه مسائل مالی، مسائل فنی، تصمیماتی که گرفته می شود آنجا به شور گذاشته می شود دو تصمیم هم ممکن است به عنوان رئیس فدراسیون شخصا بگیرد که این هم از اختیاراتش است. مثلا بگوید من نمی خواهم دیگر سیب در دفترم بگذارم، این دیگر دست خودش است. ولی تصمیماتی که در مورد کشتی بوده کدام دیکتاتوری یا استالینی بوده؟ اشاره کنید تا من به شما بگویم. انصافا این را خارج از تعصب می گویم که در هیچ دوره ای مثل دوره ایشان بحث های مشورتی در هیچ حوزه ای با این حجم برگزار نشده.

الان به نظر می رسد فدراسیون جهانی هم خیلی اصرار دارد که آقای خادم کنار تشک باشد و می گویند نوع کشتی ایران در این چندساله تغییر کرده. اینها اصلا می خواستند کشتی را از المپیک بیرون بگذارند و شاید اگر آن کشتی هل بده بنداز بیرون از تشک، ادامه پیدا می کرد، ریو آخرین المیپک کشتی می شد و شاید خود رسول خادم هم این دغدغه را دارد که خودش هست و اصرار هم دارد که کشتی زیبا باشد. این را در بازی ها قشنگ می بینیم که مثلا طرف می بازد ولی زیبا کشتی می گیرد.

دقیقا همین است. آقای خادم زمانی که خودش هم کشتی می گرفت همین بود و خیلی فراتر از توان خودش کشتی می گرفت. این که می گویم آن چیزی که شما در ظاهر می بینید ....

کشتی معروفش با رودریگرز ...

آن که با رودریگرز است در وزن دومش با کورتانیدزه آن زمانی که بدنش مثل بتن بود و بیست و دو سه سالش بود و آجر را از دیوار درمی آورد، با آن پای آسیب دیده کشتی می گرفت. الان هم وقتی راه می رود آسیب دیدگی پایش مشخص است. آن زمان ما هم دوره بودیم.

شما یک مقدار جوان تر بودید.

من سال 92 در نوجوانان جهان قهرمان شدم و سال 93با16-17سال سن به بزرگسالان آمدم.من از سن پایین در رده بزرگسالان مطرح شدم. من و آقای دبیر نوجوانان 92استانبول بودیم و بعد از بازی های المپیک استانبول بود که عکس دارم من پرچم دستم است و علی دبیر یک پلاکارد که رویش نوشته ایران، من آخرین وزن بودم و او اولین وزن، بعد هم که آمدیم بزرگسالان هم آقای خادم بودند تا سال 97-98که رفتند، 6-7سالی در کنار هم بودیم. ایشان در کشتی هم آدم باتفکری بود، یعنی کسی بود که واقعا فراتر از آن چیزی که آدم فکر می کند تلاش می کرد و خیلی تلاشگر بود.

اگر الان نفر جایگزین حمید سوریان بتواند سهمیه المپیک بگیرد...

کمیته شورای فنی اعلام کرد اگر او در مسابقات جهانی سهمیه بگیرد، با آقای سوریان در مرحله آخر انتخابی تیم ملی برای المپیک کشتی می گیرد و هر کسی برنده شد برای المپیک اعزام می شود.

یعنی لزومی ندارد کسی که سهمیه می گیرد قطعا در المپیک باشد؟

سهمیه به نام کشور است و به فرد نمی دهند. برای همین ما می توانیم مسابقات انتخابی بگذاریم.

و قطعا هم می گذارید؟

صد در صد. برای این که در بعضی از رشته ها سهمیه به نام شخص است، مثلا تیراندازی، دو و میدانی و ... ولی در کشتی هر کسی که در مسابقات انتخابی پیروز شود به المپیک می رود که البته انتخابی هم متفاوت خواهد بود و به خاطر المپیک یک مقدار محدودتر خواهد بود و البته شور خواهد داشت.

اختلاف بین رسول خادم و بنا همین است که در انتخابی وقتی کسی قهرمان می شود همان باید برود، نه این که مثل روس ها تبصره و شور بگذارند.

هیچکس بدون کشتی نمی تواند برود و این یک واقعیت است. الان من و شما کشتی می گیریم شما من را می برید ولی ایشان به عنوان رئیس شورای فنی می گوید نه این درست نیست و البته این در مورد همه وزن ها نیست، در یک یا دو مورد شاید اتفاق بیفتد. الان محمد بنا که این حرف را می زند در مورد همه که نمی گوید. مسابقات انتخابی تمام شده و 8وزن انتخاب شدند، درباره هر 8وزن این را می گویند یا در دو سه وزن این اتفاق می افتد؟

فرقی نمی کند در نهایت همان است.

نه آن نیست. از این 8 تا 5نفر انتخاب شدند چون سابقه روشنی در این یک سال داشتند و چند تورنمنت رفته  بودند که ما می توانستیم به آن استناد کنیم. ولی آقای ایکس که اول شده هیچ ندارد که من به این استناد کنم. این فرد برای این که ثابت کند در میادین بین المللی هم می تواند موفق شود، همراه با نفر دیگر به تورنمنت پیت دانسکی یا زیرکوفسکی می رود و اگر آنجا هم کارنامه روشنی از خودش ارائه داد، ایشان هم برای مسابقات جهانی می رود.

این اساس را شل می کند.

نه. این در قانون هم هست. شما اصلا فرآیند انتخابی تیم ملی را خواندید؟

منتشر شده؟

روی سایت هست. یک سری منتقدها اصلا به خودشان زحمت نمی دهند این سه صفحه قوانین و فرآیند را بخوانند. انتخابی برای المپیک هم وجود دارد، اما یک مقدار محدودتر و به جای این که در هر وزن 12نفر باشند، در هر وزن 6نفر از بهترین ها شرکت می کنند. این هیچ منافاتی با قانون ندارد و ما اصل موضوع را از بین نبردیم.

الان رضا یزدانی و پسر عسکری محمدیان یکی از چالش های بزرگ کمیته فنی می شوند. در وزنی که این دو شرکت می کنند تا المپیک ...

اینها اصلا با هم کشتی نگرفتند. عسکری به یک نفر دیگر باخت و رضا حریف او را برد.

احتمالا یکی از وزن های چالشی ما این وزن است.

بله.

کسی که ببرد می رود؟

بله.

مصلحت اندیشی نمی کنید؟

چرا این کار را بکنیم؟

همان بلایی که سال 2002 سر شما آوردند.

بله 96 گفتند من جوان هستم و اتفاقاتی افتاد که...

شما با این وزن این کار را نمی کنید؟

حتما نمی کنیم. برای چه؟ اگر می خواستیم اینطور کار کنیم امسال این کار را می کردیم. چون سالی است که می خواهیم سهمیه بگیریم. این تفکرات بد است. نمی گویم در گذشته وجود نداشته، ولی الان نیست. ما این قوانین را گذاشتیم که دیگر این تفکرات نباشد. همه چیز براساس خرد جمعی است. شما جلسات کمیته فنی ما را ندیدید. دیروز در کمیته فنی نزدیک بود دعوا شود. الان کشتی فرنگی ما بدون حضور محمد بنا قهرمان است. من زحمات او را منکر نمی شوم. اما امسال 2014  در تاشکند قهرمان شدند.مگر کشتی برای شخص است؟ در این یک سال و نیم گذشته تمام افتخارات تیم ملی برای کل جامعه کشتی است.

امسال جهانی هم محک خوبی است.

پارسال هم اول شدیم.

اگر حمید، نوروزی و رضایی نباشند....

الان علیاری و قاسم باید در لهستان کشتی بگیرند. در آزاد هم رضا یزدانی و عباس طهان باید کشتی بگیرند. در وزن 74 هم سه نفر باید بروند.

پسر عسکری محمدی چطور؟

او هم باید به ارمنستان برود.من می خواهم این تفکر از بین برود که در فدراسیون ما نسبت به کسی موضع داریم یا قانون فدراسیون کشتی برای بعضی ها متفاوت است و ... اینها همه از خانواده کشتی هستند.

251 41

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرهاد A1 ۰۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
    0 0
    اگر کشتی فرنگی بچه سر راهی نبود. جوری زیر آب، باعث و بانی موفقیتهای اخیر کشتی فرنگی آقای بنا رو نمیزدید.که مجبور بشه به انحاء مختلف معترض بشه.که دستتون رو در برکناریش باز بذاره.اینا رو مردم خوب متوجه هستن.جناب رضایی با این مربی های جدید که از توی کلاه تون درآوردین مثل جناب پازاج.میشه سوابق مربیگری ایشون در سطح ملی رو ذکر کنید.مردم هالو نیستن..از شما بعیده آقای رضایی و آقای خادم.شما صاحبخونه کشتی ایران هستین.توقعات از شما ها بیش از اینه