واحد مرکزی خبر نوشت:

مشاور سابق دولت اوباما تصریح کرد کنگره آمریکا مانع توافق هسته ای با ایران نخواهد شد.

به گزارش شبکه تلویزیونی بی بی سی، فیلیپ گوردون Gordon هماهنگ کننده سابق سیاستهای خاورمیانه (غرب آسیا) در کاخ سفید در فاصله سالهای دو هزار و سیزده تا دو هزار و پانزده در گفتگو با این شبکه گفت:« منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) در حال از هم پاشیدن است. جنگها و مناقشه ها در سوریه و یمن و لیبی در جریان است. اختلافهای شیعه و سنی و اختلافهای درون خود سنی ها در منطقه مشهود است. روند صلح اسرائیل و فلسطینی ها نیز متوقف شده است.

بنابراین، نمی توان گفت وضع منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) مثبت است. سوال مطرح این است که این وضع منطقه ناشی از شکست و ناکامی آمریکا است. آیا آمریکا متغیر اصلی مطرح برای تحولات منطقه و مسئول وضع بوجود آمده در این منطقه است. در اظهارنظر در این خصوص باید دقت کرد. در کشیدن خط بین سیاستهای آمریکا در منطقه و تغییرات عظیم و تاریخی در این منطقه باید دقت کرد. این تغییرات ناشی از عواملی بسیار بزرگتر از سیاستهای آمریکا در چند سال اخیر است. نمی توان گفت نقش آمریکا در خاورمیانه (غرب آسیا) همسو با رویکرد انزواگرایی است.

آمریکا سی و شش هزار نیروی نظامی در منطقه دارد و تقریبا در همه مسائل دیپلماتیک و سیاسی و نظامی منطقه به شدت درگیر است. درحال حاضر هم آمریکا هدایت تلاشها برای رسیدن به توافق هسته ای با ایران را برعهده دارد. بدون این نقش آفرینی آمریکا ، این کارها امکان پذیر نبود. آمریکا به شدت درمنطقه درگیر است. نگرانی من این است که رئیس جمهور بعدی آمریکا بخواهد دقیقا برعکس رئیس جمهور پیشین اقدام کند و با رویکرد تند وارد عمل شود و این تصور بوجود بیاید که اگر آمریکا با قدرت شدید و استفاده از همه امکانات خودش وارد عمل شود می توان مشکلات را حل کرد. آمریکا در گذشته نیز این رویکرد را امتحان کرده است.»

وی در ادامه افزود:« رهبری آمریکا به معنای آن است که با دیگران همکاری کند. باید برای رهبری کارهای بیشتری انجام داد اما این به معنای آن نیست که از نیروی قهری علیه ایران استفاده شود یامنطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه اعمال شود. رئیس جمهور اوباما می گوید منظور از رهبری این است که همه گزینه ها مطرح باشد و درصورت لزوم از زور استفاده شود.»
وی گفت:« آمریکا در منطقه خاورمیانه( غرب آسیا) برای مقابله با دولت اسلامی (گروه تکفیری صهیونیستی داعش) راهبرد دارد اما حل مشکلات این منطقه آسان نیست.

این منطقه بسیار پیچیده است. آمریکا برای رسیدن به اهداف در این زمینه از قدرت نظامی، قطع کردن منابع مالی این گروه و تقویت کشورهای منطقه و مقابله با ایدئولوژی این گروه استفاده می کند. اگر آمریکا این کارها را انجام نمی داد این بیماری و این ایدئولوژی که ناشی از عوامل مختلف اجتماعی و سیاسی و تاریخی است، شدیدتر می شد. اینکه پرسیده شود چرا آمریکا نتوانسته است به سرعت این مشکل را حل کند، سوالی نادرست است.

ما کارهای بسیار بیشتری می توانیم انجام بدهیم. ما کارهای زیادی نیز هم انجام داده ایم. براحتی می توان از رویکرد آمریکا در این زمینه انتقاد کرد اما کاری که منتقدان انجام نمی دهند این است که بگویند برای مقابله با این گروه چه کارهای دیگری می توان به صورت مشخص انجام داد.»

وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اوضاع سوریه گفت:« همه ما دوست داریم نیروهای میانه روی آموزش دیده و مجهز در میدان عمل در سوریه حضور داشته باشند. سیاست آمریکا نیز این بوده است که چنین نیرویی را در سوریه بوجود بیاورد. وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) از بیش از یک سال پیش در تلاش بوده است چنین نیرویی را در سوریه بوجود بیاورد. اما واقعیت این است که عملا تعداد نیروهای آماده آموزش دیده و میانه رو برای ایستادن در مقابل گروه داعش بسیار محدود است. ما می توانیم کارهایی را انجام بدهیم تا مواضع داعش را هدف قرار بدهیم و از شر بشار اسد خلاص شویم اما باید در آنچه برای سوریه آرزو می کنیم دقت کنیم. باید صادقانه بگویم اگر سرنگون شدن بشار اسد به گونه ای ناصحیح رخ بدهد، بزرگترین کابوس خواهد بود.

تا زمانیکه بشار اسد در مسند قدرت باشد سوریه ثبات کامل نخواهد داشت. اگر نهادهای لازم وجود نداشته باشند و ترکیبی از گروههای مخالف بشار اسد به رهبری جبهه النصره سرنگون شود که عملا همان القاعده در سوریه است یا داعش این کار را انجام دهد، رژیمی باثبات و دوست در دمشق بر مسند قدرت نخواهد بود بلکه گروههایی تروریستی در مسند قدرت خواهند بود و آن وقت خواهید پرسید که باید چه اقدام نظامی علیه آنها انجام بدهیم. باید با صراحت در این خصوص صحبت کنیم. همواره براحتی می توان از مسیرهایی صحبت کرد که طی نشده است و می توانسته است وضع فوق العاده ای را به ارمغان بیاورد!»

وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره تحولات یمن گفت:«نمی توان فقط یک خط جداکننده در منطقه ترسیم کرد و گفت این طرف خط آدمهای خوب هستند و آن طرف خط آدمهای بد هستند. نمی توان درباره ایران نیز موضعی کاملا یکنواخت داشت.»
مجری شبکه پرسید: آیا منظور شما این است که در مقاطعی می توان ایران را خطر دانست و در مواقعی، این کشور را متحد خود تصور کرد؟

گوردون گفت:« منظورم این است که ما و ایران به صورت اتفاقی در عراق با دشمنی به نام ( گروه تکفیری صهیونیستی ) داعش مواجه شده ایم که دشمن جدی برای ما است و اتفاقا دشمنی جدی برای ایران هم است و این مسئله دست ما نبوده است. ایران در همسایگی آنها است. ایران در منطقه نقش دارد و علیه مواضع ( گروه تکفیری صهیونیستی ) داعش حمله انجام می دهد.»

مجری شبکه پرسید: اما دشمن دشمن شما لزوما دوست شما نیست. خطر سیاستی که آمریکا در حال حاضر در منطقه دارد ظاهرا همین است. شما با این کار خود ، این پیام را به کشورهای منطقه ازجمله عربستان سعودی و اسرائیل منتقل می کنید که حاضر هستید با ایران به گونه ای تعامل و همکاری داشته باشید که شماری از قدیمی ترین متحدان شما در منطقه، این همکاری را نگران کننده می دانند.

گوردون در پاسخ گفت:« مسئله اینطور نیست. ما علیه ( گروه تکفیری صهیونیستی )داعش اقدام می کنیم. تنها راه جلوگیری از مشکلی که شما از آن سخن می گویید یعنی همکاری با ایران در عراق، این بود که مشکل ( گروه تکفیری صهیونیستی )داعش در عراق وجود نداشته باشد. می گویند ما از همان پایگاهی استفاده می کنیم که قبلا شبه نظامیان مورد حمایت ایران از آن استفاده می کردند یا اینکه از نیروی هوایی در تکریت استفاده می کنیم و شبه نظامیان موردحمایت ایران در تکریت نیز اقدام می کنند. اگر اوضاع کاملا یکدست و منسجم باشد ما هم می توانیم سیاست یکدستی داشته باشیم و بگوییم خط مشی کلی ما این است که با ایران همکاری کنیم و همواره این سیاست را مطرح کنیم و برهمین اساس بگوییم که نمی توانیم علیه داعش وارد عمل شویم زیرا این کار به معنای هماهنگ اقدام کردن با ایران است. اما همه آنقدر باهوش هستند که بدانند مسائل به این صورت نیست.»

مجری شبکه پرسید: شاید میراث دولت اوباما همین کاری باشد که الان در جریان است یعنی تلاش برای رسیدن به توافق به ایران درباره برنامه هسته ای ایران. آیا به نظرشما، حرکت اوباما در این مسیر، بزرگترین قماری است که او در عرصه سیاست خارجی به آن روی آورده است؟

گوردون در پاسخ گفت:«من کلمه قمار را به کار نمی برم. تصمیم گیری در این خصوص بسیار دشوار است. ما خواهان آن هستیم که مانع از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای شویم. ایران مسلح به تسلیحات هسته ای تهدیدی برای همسایگانش و اسرائیل خواهد بود و می تواند سیاستهای توسعه طلبانه را در سیاست خارجی خودش دنبال کند و مانع از کارهایی شود که ما می خواهیم. اگر ایران به تسلیحات هسته ای دست پیدا کند ممکن است کشورهای دیگر نیز بخواهند در همین مسیر حرکت کنند. می توان کارهای بسیار متفاوتی را برای جلوگیری از پیش آمدن این وضع انجام داد. می توان به صورت دیپلماتیک این کار را انجام داد یا اینکه می توان تاسیسات نظامی ایران را به صورت نظامی هدف حمله قرار داد. رئیس جمهور اوباما به دنبال آن است که ببیند آیا می تواند به صورت دیپلماتیک در این زمینه کاری انجام بدهد که به نفع همه باشد.»

مجری شبکه پرسید: من می گویم که چرا از عبارت قمار استفاده می کنم. شماری از دیپلماتهای بلندپایه آمریکایی ازجمله دنیس راس ، گری سیمور، رابرت آینهورن و افراد دیگری که همگی ، با مسائل به خوبی آشنا هستند نامه ای نوشته اند و گفته اند که به شدت نگران هستند زیرا توافق مطرح به اندازه کافی قوی نیست و برداشته شدن تحریمها پیش از آن انجام می شود که ثابت شود ایران برنامه هسته ای نظامی دنبال می کند. این دیپلماتهای آمریکایی از چنین توافقی خوششان نمی آید.
گوردون در پاسخ گفت:«سخنی که گفتید درست نیست. اگر نامه مذکور را بخوانید خواهید دید که این افراد به شدت نگران مسائلی هستند که باید به صورت مثبت حل و فصل شود. من نیز نگران همین مسئله هستم.

رئیس جمهور آمریکا نیز نگران همین مسئله است و دقیقا به همین علت است که با ایران مذاکره می کنیم و تلاش می کنیم اطمینان حاصل شود که به همه این مسائل به گونه ای درست رسیدگی شود. درست به همین علت است که ما در مهلت اولیه مشخص شده یعنی در بازه زمانی شش ماهه پس از طرح مشترک اقدام در نوامبر دو هزار و سیزده (توافق ژنو) به توافق نهایی دست نیافتیم. ما شش بعد از آن به توافق نرسیدیم. به همین علت است که در ماه مارس نیز (در لوزان)به توافق نرسیدیم زیرا ما حاضر نبودیم در خصوص این مسائل، مصالحه کنیم. بنابراین اگر نامه مذکور را بخوانید خواهید دید که در این نامه اساسا گفته شده است باید به توافق دیپلماتیک با ایران رسید و دولت آمریکا باید کارهایی را انجام بدهد که می گوید در حوزه هایی ازقبیل راستی آزمایی و تحقیق و توسعه و بازرسی ها باید انجام بگیرد. من نیز با این سخن موافق هستم.رئیس جمهور آمریکا نیز همین دیدگاه را دارد.»

مجری شبکه پرسید: شما تلاش کرده اید با گفتگو با ایران، تهدیدی را از بین ببرید که علیه اسرائیل مطرح است. اما باید توجه داشت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفته است توافق مطرح به شکل کنونی آن، مسیر دستیابی ایران به بمب اتمی را هموار می کند.

گوردون در پاسخ گفت:«به نظرما، این سخن او اشتباه است. اگر به توافق نگاه کنید می بینید که او اشتباه می کند. باآنکه ما ائتلاف بسیار نزدیکی با اسرائیل داریم و از امنیت اسرائیل دفاع می کنیم و هرکاری که بتوانیم برای دفاع از امنیت اسرائیل انجام می دهیم باید توجه داشته باشیم که رئیس جمهورآمریکا گفته است به دنبال توافقی است که مانع از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای شود و هرکاری که برای این منظور لازم باشد انجام خواهد داد.

رئیس جمهور اوباما این مسئله را به صورت علنی بیان کرده است. ما حاضریم با اسرائیل یا دیگر منتقدان این توافق ، این بحث را داشته باشیم که توافق هسته ای سبب می شود راستی آزمایی هایی درباره ایران بوجود بیاید که قبلا هرگز وجود نداشت و ذخایر اورانیوم این کشور را حدود نود و هفت درصد کاهش بدهد و تعداد سانتریفیوژهای این کشوررا هفتاد درصد کاهش بدهد و رئاکتور آب سنگین و فرایند ساخت پلوتونیوم منجر به ساخت تسلیحات هسته ای را از بین ببرد. ما حاضریم استدلالهای خود را در این خصوص مطرح کنیم. با این کارها، حرکت ایران در مسیر ساخت تسلیحات هسته ای بسیار دشوار می شود.»

مجری شبکه پرسید: این برداشت درباره سیاستهای اوباما در منطقه وجود دارد که این سیاستها ضعیف است. نتانیاهو نیز همین نگاه را دارد. نتانیاهو توانست در کنگره آمریکا نیز حاضر شود و استدلالهای خود را در این خصوص مطرح کند که چرا توافقی که از آن صحبت می کند خطرناک است. نتانیاهو حتی به کاخ سفید در این خصوص اطلاع رسانی نکرد. این وضع ، گویای آن است که باراک اوباما از چه احترامی برخوردار است؟


گوردون در پاسخ گفت:«نخست وزیر اسرائیل، سیاستهای اسرائیل را تعیین می کند و او می تواند تصمیم بگیرد که در این خصوص رایزنی کند و با کنگره آمریکا نیز تعامل داشته باشد. او می تواند این کارها را انجام بدهد.»
مجری شبکه پرسید: اما خود شما گفته اید وقتی شنیدید نخست وزیر اسرائیل بدون هماهنگی با کاخ سفید می خواهد در کنگره سخنرانی کند، باور نمی کردید چنین اتفاقی رخ بدهد اما این اتفاق رخ داد. این وضع گویای چیست؟


گوردون در پاسخ گفت:«به صراحت گفته ام که این رویه، پروتکل عادی ما نیست. اما اگر نخست وزیر اسرائیل احساس می کند این مسئله ، تهدیدی برای موجودیت اسرائیل است می تواند دیدگاههای خود را بیان کند گرچه ما معتقدیم نگاه او اشتباه است. ما نیز استدلالهای خود را به کنگره و مردم بیان کرده ایم که به شدت از توافق هسته ای حمایت می کنند. باآنکه کنگره آمریکا از بسیاری جهات منتقد توافق هسته ای است، تصمیم گرفته است این توافق را تضعیف نکند و با شما شرط می بندم که در مسیر توافق هسته ای مانع تراشی نخواهد کرد. اگر توافقی مطرح باشد که براساس آن، سانتریفیوژهای ایران جمع شود و ذخایر مواد شکافت پذیر این کشور از بین برود و امکان حضور بازرسان در ایران فراهم شود، فکر نمی کنم کنگره بخواهم پا پیش بگذارد و چنین توافقی را متوقف کند.»


گوردون در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا بر نتانیاهو و اسرائیل فاشر نمی آورد تا سیاستهایش تغییر کند و امکان صلح با فلسطینی ها فراهم شود گفت:« ممکن است ما با اسرائیل اختلافهایی داشته باشیم اما همواره از امنیت اسرائیل دفاع می کنیم. ما به مقامات اسرائیلی گفته ایم که استمرار سیاستهای کنونی اسرائیل سبب خواهد شد اسرائیل در وضعی قرار بگیرد که بین دو گزینه یعنی دموکراتیک بودن و کشوری یهودی داشتن از یک سو و حفظ سرزمینها از سوی دیگر، یک گزینه را انتخاب کند. خود اسرائیل می تواند پاسخ این سوال را بدهد. آمریکا با مطرح کردن این مسائل، به نوعی بر اسرائیل فشار می کند. اما اگر منظور شما اعمال فشار بر اسرائیل این است که کمکهای آمریکا به اسرائیل قطع شود یا همکاری نظامی و اطلاعاتی با اسرائیل قطع شود، این اتفاق رخ نخواهد داد. آمریکا حاضر نیست امنیت اسرائیل را به خطر بیندازد زیرا ما به تامین امنیت اسرائیل متعد هستیم و این تعهد همسو با ارزشها و منافع ما است و علت دیگر آنکه چنین سیاستی بی نتیجه خواهد بود. اسرائیل براساس ارزیابی های خودش درباره منافعش درباره مسئله فلسطین تصمیم گیری می کند.»

5252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 433492

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =