آزادی و مفهوم آن در غرب چه مورد پذیرش ما باشد و چه نباشد تاریخ خود را دارد.

آزادی قهرمانان و دلاوران خود را دارد کشته ها و زندانیان فراوان؛ از لوتر تا لوتر کینگ تاریخ غرب پر است از سلحشوری متفکران و مبارزانی که خردک شعله دموکراسی و آزادی را به عنوان آخرین دستاورد بشر مدرن در مشعل غرب روشن کردند.

اکنون جهان غرب در جایی ایستاده است که با شکست نازیسم و کمونیسم ، مهد آزادی و لیبرالیسم در عرصه های مختلف زندگی از حیات اجتماعی تا اقتصادی و سیاسی است.

اما دنیای غرب هم اکنون با مفهوم آزادی دچار چالشی اساسی است قید آزادی تا جایی که محدود کننده آزادی دیگران نباشد تا به امروز کارامدی خود را لا اقل در عرصه حیات اجتماعی انسان غربی نشان داده است اما دهه های اخیر برخی از مفاهیم و ارزش های جدید کم کم حتی در خود جوامع غربی مفهوم آزادی را به چالش گرفته است.

قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در جامعه غربی طرفداران و مخالفان خود را دارد و بسیاری از کشورهای غربی بنا به احترام به دموکراسی این نوع ازدواج را پذیرفته و حتی قانونی کرده اند .

از طرف دیگر کشورهایی مانند هلند و دانمارک و.... که این نوع ازدواج را به عنوان حقی مدنی و قانونی به رسمیت شناخته اند حتی حضانت فرزند را به این گونه زوجها مجاز دانسته والبته بسیاری از اجتماعات خیرخواه در این گونه کشورها به دلیل تعارضات خود با این موضوع فعالیت پیدا کردن خانواده برای کودکان بی سرپرست را متوقف کرده اند
به عنوان مثال آخرین جامعه فرزند خواندگی کاتولیک بریتانیا اعلام کرده‌است که اگر قانونی برای توانایی گرفتن فرزند توسط زوج‌های همجنس‌گرا تصویب شود، یافتن خانه برای کودکان بی سرپرست را متوقف خواهد کرد. موسسه خیریه کاتولیک بوستن نیز کار خود در ارتباط با یافتن خانه برای کودکان بی سرپرست را به این دلیل که تصویب این قانون برخلاف مناسک دینی آنها می‌باشد، پایان داده‌است. در این گونه موارد معلوم نیست حق کودک در داشتن خانواده ای متعارف چگونه از او پرسیده می شود و اصلا آیا کودک صلاحیت عقلی در مورد اظهار نظر را دارد یا نه ؟

گرچه کسی منکر حق حیات و زندگی بر اساس ارزشهای شخصی همجنسگرایان به عنوان بیمار زیستی و حتی اجتماعی نیست اما نکته اینجاست که در جامعه غربی با استفاده از مفهوم آزادی این نوع از ازدواج و خانواده همجنسگرا تبلیغ و ترویج می شود درست از همین نقطه است که یک مسئله اجتماعی و یک اختلال هورمونی یا ژنتیک توسط رسانه ها و هنرمندان به مسئله ای تبلیغاتی تبدیل شده و به مدد ماهواره ها به مسئله ای جهانی و امری عادی تبدیل می شود و چه بسا باعث ترویج آن بین افراد سالم و فاقد امیال همجنس خواهانه شود.

شاید بهترین مثال آن برنده شدن یک تراجنسی ( زن ریش دار) کونشیتا ورست از اطریش در مسابقات یورو ویژن باشد که همه دست به دست هم دادند که دراین مسابقات که بزرگترین اتفاق فرهنگی قاره اروپاست یک دو جنسی با ظاهر عجیب اول شود و پس از آن حجم تبلیغات شدید بر روی اشاعه همجنسگرایی و قانونی شدن ازدواج با این پشتوانه بزرگ فرهنگی دو چندان شود.
گرچه طرفداران قانونی شدن این نوع ازدواج آن را شوریدن علیه سنتها و عقاید سلبی قدیمی و مذهبی می دانندو بسیاری هم به گمان حمایت از آزادی و ژست مدرنیسم از آن جانبداری می کنند اما مسئله این است که ترویج این عمل با چالش در مفهوم خانواده شوریدن علیه قواعد زیستی و عادی جلوه دادن امری استثنایی است.

البته این تمام ماجرا نیست بلکه قانونی شدن مصرف مخدر و ماری جوانا در بسیاری از کشورهای غربی و برخی ایالتهای آمریکا نیز می رود تا به چالشی جدی برای احترام به رای عمومی تبدیل شود .تا جایی که حتی سازمان ملل نسبت به عواقب همه گیر شدن ماری جوانا به ایالات متحده آمریکا هشدار داده است.

اما آیا دنیای غرب برای برون رفت از این مسئله و عارضه ای که گریبان آزادی را گرفته برنامه ای دارد؟

گرچه ما نمی توانیم به جای متفکران جامعه غربی برای جامعه که نمیشناسیم و از دور می بینیم نسخه بپیچیم و یا به شیوه برخی رسانه های داخلی کلا آزادی و لیبرالیسم را زیر سئوال ببریم آن گاه به ماهواره و آزادی های مدنی در داخل کشور بتازیم
اما به نظر می رسد با رشد تمایلات فاشیستی و ضد دموکراسی در این کشورها ،غرب در سالیان آینده ناگزیر از مدیریت رشد مخالفتهای گروه های مختلف با قواعد دموکراسی خواهد بود.

چند سال غرب آندریاس برویک که قاتل دیوانه نروژی نام گرفت با تمایلات فاشیستی جنایت بزرگی را مرتکب شد و عده ای بی گناه را به رگبار بست اما با نگاهی به کتاب مانیفست وی در میابیم که او درست فرزند مشکلات جامعه غربی در چالش با مفهوم خانواده است .

از مواردی که وی در مانیفست خود اشاره می کند از بین رفتن خانواده غربی ، عدم تمایل زنان غربی به داشتن فرزند ،کاهش جمعیت ،همجنسگرایی زنان و بالاخره جایگزینی جمعیت کشورهای غربی با مهاجران و مسلمانان است.

حتی می توان رشد تمایلات بنیادگرایی اسلامی در کشورهای اروپایی و پیوستن به مفاهیم تو خالی و تروریستی مثل جهاد مقدس بر علیه کفار را نیز از همین جنس دانست.

اما در یک کلام می توان گفت متفکران و جامعه شناسان غربی در حال حاضر برای بیرون کشیدم مشعل آزادی از درون مرداب پارادوکسهایی این چنین راه سختی را پیش رو دارند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 433437

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
    8 2
    اینکار به رشد فاشیسم و راشیسم منجر میشه...فراموش نکنید در پارادوکس ها هر دو وجه برجسته می شوند...
    • بی نام RO ۱۹:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
      14 9
      چون نظرم مطمینم که درج نمیشه میگم حاضرم بااین اقا یاهراستاددیگه دراین رابطه مناظره کنم که حرفاش غلطه من نمیدونم وقتی انجمن روانشناسی امرکا این پدیده روفی نفسه عادی وطبیعی میدونه بعضی چی دارن میگن
    • علی IR ۰۳:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
      8 9
      همین طور رو هوا دیگه؟ انجمن اعلام کرده عادیه پس بقیه کارشناسا و روانشناسا که نظر دیگه ای دارن اشتباه می کنن؟به هیچ وجه هم عادی نیست
  • بی نام A1 ۰۷:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
    22 15
    نویسنده مقاله مگه پزشک هستند که همجنس گرایی را بیماری می داند؟
  • اصغر سیفی A1 ۰۷:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
    30 5
    مگه همجنس گرایی و همجنس بازی منحصر به غرب و امروز هست که اینطوری تفسیر میکنید این در همه جای دنیا بوده و هست بعضی جا ها مخفیانه و در بعضی از کشور ها ی غیر مسلمان علنی است . حداقل به روایت قرآن که 1400 سال قبل نازل شده قوم لوط قومی بوده که بطور عادی همجنس بازی بینشون رایج بوده
    • بی نام IR ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
      20 6
      ولی قانونی شدن ازدواج همجنس ها تو کشورهای غربی بوده همچنین حضانت فرزند
  • سلام IR ۲۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۸
    6 4
    ای کاش اگه قراربود قانونی به نام اوباما ثبت بشه اون لغو آزادی در خریدوفروش اسلحه میبود که هرازگاهی خبرهای کشتار در مدارس رو نشنویم. خیلی واضحه هر رابطه ای ازحالت طبیعی و فطری تعریف شده خارج شه غیرمعموله و به هردلیلی که باشه بیماری ست و باید درمان بشه منتها بخاطر هرچه بیشتربهادادن به فساد و پرت کردن حواس مردم از مسائل مهمتردرمانی صورت نمیگیرد و صورت مسئله پاک میشود با توجیهاتی غیرعلمی و فریبنده مثل آزادی.