۰ نفر
۱۵ تیر ۱۳۹۴ - ۰۳:۱۲

دکتر حسام الدین واعظ زاده

علوم انسانی مجموعه ای از دانش ها و معلومات و مکشوفات بدست آمده است و برخلاف علوم تجربی و علوم دقیقه و حساب و هندسه و شیمی که با ماده و مادیات در ارتباط است، مستقیما وظیفه مطالعه و تحقیق و بررسی کنش و واکنش انسان در جامعه و نقش بی بدیل روح و روان و رفتار و تصمیمات انسان در تحولات جهان امروز را بعهده دارد. علوم انسانی کاربردی در یک تعریف ساده، دانشی است که با استفاده ازیافته ها و نظریه های بنیادی و معرفت شناسانه به حل مسئله یا مسائل و مشکلات انسان در ارتباط با خود، جامعه و با جهان پیرامونی اش از جمله در ارتباط با سایر علوم مادی، صنعت و فن آوری اقدام می نماید. 

بهمین خاطر است که علوم انسانی گل سرسبد همه علوم است و در تقسیمات و رتبه بندی علوم، بمنزله ظرف سایرعلوم تجربی و حساب و شیمی و فیزیک و نجوم و طب محسوب می شود و همه محتاج آن هستند.
از آنجا که اساس علم و علم ورزی و تولید علم بر اندیشه صائب و محکم استوار است و این استواری بر پایه مشاهده، بررسی و نظریه قرار دارد، در یک تعریف کلی از ماهیت بحران در علوم انسانی، می توان گفت زمانی که علم در شناخت درست مسائل انسان و جامعه ناتوان باشد و در ارائه راه حل مطلوب و نظریه پردازی برای رفع آن موفق نباشد، چنین وضعیتی را بطور کلی بحران در علوم انسانی می توان نامید. علوم انسانی کاربردی در سراسر جهان در بحرانی فرو رفته است و مختص ایران نیست. این بحران با تفاوت هایی در غرب نیز وجود دارد. بحران علوم انسانی در غرب از نگاه مادی به جهان و انسان سرچشمه می گیرد، بحران علوم انسانی در ایران از بی نیازی و عدم باور به کاربردی بودن این علوم در حل مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی شروع می شود.
رییس جمهور محترم که خود از متخصصین علوم انسانی هستند می دانند که انقلاب ما براساس پایه های علوم انسانی و علوم اسلامی شکل گرفته است. رهبران این انقلاب همه از بزرگان علوم اسلامی و انسانی هستند. ما جامعه ای هستیم که مردم با صدا و نوا و گفتمان و سخنان خطباء مساجد، حسینیه ها و تکیه ها و در منابر عمومی، در نماز جماعات و جمعه گرفته تا دانشگاهها و رسانه ها در ارتباط هستیم. اما بنظر میرسد با همه این نوع ارتباطات علوم انسانی و اسلامی با جامعه، هنوز سد و طلسم علوم انسانی کاربردی در جامعه ما شکسته نشده است.
رییس جمهور به برخی عوامل این بحران در علوم انسانی در سخنان خود و گله ای که از دانشگاهها داشتند اشاره کرده اند: "چرا در علوم انسانی، حقوق، علوم سیاسی، اقتصاد و علوم اجتماعی رشد نمی کنیم و صاحبنظر نیستیم ولی در ژنتیک، شبیه سازی و انرژیهای نو پیشرفت میکنیم؟ علت آن است که ما در شیمی، فیزیک و علومی اینچنینی خط قرمزی نداریم و راحت میتوان نظرات را بیان کرد ولی در علوم سیاسی و مسائل آن، گویی به نظر میرسد که باید هشت چشم داشته باشیم، ولی ما هشت چشم نداریم،..."
داستان علوم انسانی و کاربرد آن بسیار پیچیده است. ما هنوز نمی دانیم از یک استاد دانشگاه چه باید بخواهیم، انتظارات جامعه و حاکمیت چیست. این درحالیست که بنظر می رسد یک طلبه علوم اسلامی می داند که در فردای اتمام تحصیل، وظیفه اش چیست. ما نقش حوزه های علمیه و یک عالم و فاضل حوزه را بهتر می دانیم و مردم ما بطور سنتی دانش و آگاهی بیشتری نسبت به وظایف روحانیون دارند. رابطه مردم و روحانیت به مراتب بیشتر از رابطه مردم و دانشگاه می باشد. دانشگاه در نظر مردم فقط جای تحصیل است و نه تحقیق و مکان مسئله یابی و حل آن.
برای ارتباط دانشگاه و صنعت و جامعه در علوم انسانی توجه خاصی نشده است. البته در خصوص افزایش منابع پژوهش تلاش هایی صورت گرفته، اما این به آن معنی نیست که منابع مالی مستقیما در اختیار اساتید قرار می گیرد تا آنها پژوهشی انجام دهند، این چنین نیست. اساتید برای اجرای یک طرح پژوهشی با ماهیت کاربردی باید به خارج از دانشگاه بروند و اسپانسر مالی را باید از بیرون بیابند. فقر منابع مالی و روند نامتناسب برای یافتن آن منابع، تحقیرها، بی توجهی ها و... یکی از چالش ها برای اساتید و پژوهش گران است. این در حالی که برای بخش دولتی و خصوصی بمنظور احساس نیاز به پژوهش کاربردی، فرهنگ سازی مناسبی صورت نگرفته است.
برای حل این مشکل رییس جمهور محترم باید نهادهای دولتی را مقید کنند که برای انجام نیازهای تحقیق و توسعه، طرح های پژوهشی خود را به دانشگاه ها واگذار کنند. بدون شک روند خصوصی سازی و دیدن بخش خصوصی در صنعت، تجارت، اقتصاد، فرهنگ و... می تواند به تقویت و رونق پژوهش های کاربردی درعلوم انسانی کمک و یاری کند. باید سیستمی هوشمند برای رصد این ماموریت فراهم شود که هرگونه خطا و اشتباه و اهمال کاری را به حداقل برساند. در همین راستا، رتبه بندی و ارزیابی فعالان بخش خصوصی نیز باید براساس پژوهش های کاربردی آنان با دانشگاه ها انجام شود. به امید آنکه بتوان پایان نامه های دانشگاهی را هدفمند کرد و گامی برای بومی کردن و کاربرد علوم انسانی برداشت.
نکته دیگری که باید برای تحول در آن اقدامی عاجل صورت گیرد در روش ارزیابی علمی است. هنوز با کمال تعجب در دانشگاهها ملاک و معیار ارزیابی آموزشی و پژوهشی اساتید علوم انسانی با سایر رشته های علوم طبیعی و تجربی یکسان است. همانطور که ما از یک استاد شیمی و فیزیک و کشاورزی مقاله ISI انتظار داریم از استادان علوم انسانی هم که با آن عالم پیچیده فکر و انتزاع و نظریه سرو کار دارند می خواهیم به همان کمیت سایر علوم، سالی سه الی چهار مقاله علمی پژوهشی بنویسند و در یک مجله علمی - پژوهشی منتشر کند.
ما می دانیم که مقاله علمی باید از دل پژوهش بیرون بیاید و پژوهش باید در راستای شناخت مسئله در جامعه شکل بگیرد. وجود شرایط و فضای مناسب برای اقدام جهت حل مسئله از لوازم یک پژوهش علمی - کاربردی است. زیرا قرار است پژوهش به کار جامعه آید. اما زمانی که این شرایط برای پژوهش کاربردی فراهم نیست، چگونه دانشمندی مقاله و کتابی منتشر کند که به مشکل جامعه و نیاز اجتماع بیاید. علوم انسانی، علم نقلی صرف نیست، علم تحلیل و تفسیر پدیده ها و علم مشاهده و پیش بینی وقوع پدیده هاست.
رییس جمهور محترم که خود از قاطبه عالمان علوم انسانی است می دانند که تفاوت میان مقاله علمی در علوم دقیقه و طبیعی با علوم انسانی بسیار است. اما چرا ملاک ارتقاء و ترفیع برای مدرسین و پژوهش گران این دو یکسان است. من از این باب متاسفم که بسیاری از فرهیختگان در فضایی هستند که ناخواسته تحت فشار نظام نامناسب و نامتناسب آموزشی موجود، وادار به مقاله سازی یا کتاب سازی می شوند در حالی که بندرت نظریه ای و نقدی و نوآوری جود دارد. البته این اشکال بر عالمان این رشته ها وارد نیست، بلکه بر فرهنگ سازی غلط باید خرده گرفت. عدم شناخت در تفاوت در ماهیت و معرفت و کارایی علوم است. یک استاد بایستی چهار تا پنج سال روی موضوع و نظام فکری خود کار و تلاش کند، گفتمان سازی کند و بعد از این دوره، نظریه و تولید فکر خود را درغالب پژوهشی ارائه دهد، البته اگر شرایط انجام پژوهش مهیا باشد و بتواند با روابط شخصی و ارتباطات خاص و پیچیده از منابع مالی دولتی و غیره هزینه های آن پژوهش را تامین کند.
همانطور که رییس جمهور محترم بدرستی اشاره کردند پژوهش باید بر اساس نیاز جامعه باشد: " دانشگاهی که در کنجی تحقیق کند و این تحقیقش به جامعه برنگردد ما دنبال چنین دانشگاهی نیستیم ما دنبال تحقیق و یا فقط تدوین مقاله در دانشگاه ها نیستیم."
براساس همین بحران گریبانگیر علوم انسانی و وضعیت نابسامان و اضطرار است که موج مقاله نویسی در دو دوره دولت قبلی براه افتاد، ما با انبوهی از مجلات رنگارنگ دانشگاهی با رتبه علمی و پژوهشی در رشته های علوم انسانی روبرو شدیم که دلیلش بازار گرم مقاله نویسی و سیستم توجه به کمیت مقالات برای پاسخ به روند ارزیابی، اخذ پایه و رتبه علمی و نهایتا حقوق بالاتر بود. باید توجه داشت که با اهمیت دادن بیش از حد به کمیت و تعداد مقالات ممکن است مقاله سازی غایت و مقصود اصلی شود. در حالی که دانشمند در هماهنگی با جهان علم مسائل را می یابد و با تعلق خاطر به آن می پردازد. بنظر می رسد کشور از پژوهش های علوم انسانی که در داخل یا خارج از کشور منتشر می شود چنانکه باید بهره ای نمی برد. اگر پژوهش نیازی را مرتفع نمی کند پس چه بسا مشکل و نارسایی در نظام آموزش و پژوهش وجود دارد.
متاسفانه از زمانی که برخی کارهای پژوهشی در علوم انسانی به کارهای سفارشی تبدیل شده اند، و کمیت مقالات و کتاب ها بیش از کیفیت علمی مورد تشویق و نمره گذاری قرار می گیرد، خرید و فروش مقالات ISI و پایان نامه های دانشگاهی براحتی در جریان است که اخیرا این روند با انتقاد و هشدار از سوی رئیس دانشگاه تهران بعنوان مهمترین دانشگاه کشور روبرو شد. بدون شک چنین پدیده ای بر نظام آموزشی و پژوهشی کشور ضربه ای سهمگین وارد می کند و برای توسعه علمی بویژه در حوزه سخت و پیچیده علوم انسانی مضر و تباه کننده خواهد بود.
هرچه دانشگاه های ما آلوده به سیاست شوند و کارهای بزرگ به انسانهای احساسی و کم مایه و سیاسی مسلک سپرده شود، فضای علم و پژوهش در علوم انسانی کم مایه تر و تصنعی تر می شود. اولین ضربه اش بر علوم انسانی، اساتید و عالمان آن و البته دانشجویان و دانش پژوهان است. توسعه علوم انسانی کاربردی و ارتقای کارایی آن، موقوف به فراهم شدن شرایط آن است. اگر علوم انسانی در ایران کاربردی و بومی شود می توان اعتقاد داشت که اسلامی هم شده است، زیرا ما در فضا و محیط جامعه اسلامی تنفس می کنیم و این جامعه براساس اعتقاد و ایمان اسلامی شکل گرفته است.
نگارنده این سطور که خود از دغدغه مندان علوم انسانی کاربردی است و در این راه برای گشایش و نقش آوری و کارایی علوم انسانی در کشور تلاش های مستمری را به انجام می رساند، از رئیس جمهور محترم نیز که از نقص های آموزشی و پژوهشی در علوم انسانی با خبرند، انتظار دارد جهت تحول در ایجاد ساختار ارزیابی علمی مناسب با ماهیت رشته های علوم انسانی، سیاست گذاری موثر در مورد تخصیص بهینه منابع پژوهشی به نهادهای دولتی و رصد ارتباط آنها با دانشگاه ها، و نیز تقویت نقش نظارتی برای توسعه پژوهش در بخش خصوصی، گامی عملی و فوری در این دوسال باقی مانده در راستای گشایش برای بحران موجود در علوم انسانی در کشور بردارند.

1749

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 433383

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 13 =