مریم محمدپور: هم یک فعال سیاسی بوده و هم یک چریک و نظامی. مبارزه برایش از ایران شروع میشود و مسئول مالی جبهه ملی بوده است. با بورس تحصیلی به آمریکا میرود اما با حکومت وقت ایران همراه نبوده است و همین میشود که نهضت آزادی ایران در خارج از کشور را تاسیس میکند. انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه ریزی میکند و از موسسین انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا بوده است، این فعالیتها باعث میشود بورس تحصیلی اش قطع شود. این چهره سیاسی توامان یک چهره علمی نیز بود. او در آمریکا دو بار رتبه علمی دکتری دریافت میکند. یک بار در رشته الکترونیک و بار دیگر در رشته فیزیک پلاسما. پایههای علمی او البته در ایران کل گرفته، در زمانی که در دانشگاه تهران الکترومکانیک خوانده و پیش از آن وقتی که پای درس منطق شهید مطهری مینشسته و تفسسر قرآن را با زاویه نگاه آیت الله طالقانی فراگرفته است.
این مرد علم و سیاست را در ایران بیشتر به عنوان پایه ریز جنگهای نامنظم در جنگ با عراق میشناسند، اما شهید مصطفی چمران، سابقه زندگی چریکی اش به زمانی برمی گردد که آمریکا را به مقصد مصر ترک میکند تا سخت ترین دورههای چریکی و پارتیزانی را در نزد عبدالناصر فراگیرد. دو سال بعد اما مصر را به مقصد لبنان ترک و آنجا شروع به آموزش آن چیزی میکند که در مصر تعلیم دیده بود. ماجرا از این قرار بود که امام موسی صدر از بازرگان میخواهد کسی را معرفی کند تا در لبنان مدرسه ای را مدیریت کند و بازرگان، چمران را معرفی میکند. چمران که تا پس از پیروزی انقلاب در ایران، در لبنان میماند، تاثیر زیادی در تاریخ این کشور میگذارد و تغییر معادلات در لبنان، معادلات خاورمیانه را به هم میریزد. برای بررسی ابعاد حضور چمران در لبنان در آستانه سالروز شهادتش در 31خرداد سال 60 در کافه خبر میزبان یکی از دوستانش بودیم. محمدمهدی امیر کمالی از دوستان شهید چمران و عضو پیشین جنبش امل است. او مدتی هم کاردار ایران در لبنان بود و اکنون تحلیلگر مسائل خاورمیانه و نماینده بنیاد شهید دکتر مصطفی چمران است.
امیرکمالی شیفته شخصیت چمران بود و میگفت بعد از 34 سال هنوز نمی تواند تصور کند چمران شهید شده است. با او 90 دقیقه به صورت غیررسمی گپ زدیم و او از ابعاد مختلف شخصیتی شهید چمران سخن گفت اما وقتی مصاحبه فرم رسمی به خود گرفت، محتاط شد و کلمات را با وسواس انتخاب میکرد و آنچه را صلاح میدید، پاسخ میگفت. مشروح گفت و گوی خبرآنلاین با امیرکمالی را ادامه میخوانید:
***
چمران در ایران کمتر با سابقه حضورش در لبنان شناخته میشود و ایرانی ها او را بیشتر به عنوان تنظیمکننده جنگهای نامنظم میشناسند، چرا چمران در لبنان کمتر در ایران شناخته شده است؟
چمران چریک در لبنان شناخته شده است؛ هر چند شخصیت تاریخی و سیاسی چمران به جغرافیای خاصی تعلق نداشت و در هویت جمعی و جهانی چمران، کل جهان و حق طلبان تاریخ نقش و سهم داشتند با این وجود نام و یاد و خاطره او برای بسیاری از ایرانیان یادآور حضور فعال و موثرش در خاورمیانه به ویژه لبنان بود. چمرانی که از آسمانخراشهای آمریکا به میان ویرانهها و خرابههای آن روز جنوب لبنان آمده بود، مجاهدتهای زیادی در این منطقه داشت.
خاورمیانه منطقه بزرگی است و کشورهای تاثیرگذار زیادی در آن حضور دارند، در این میان چرا دکتر چمران برای انجام فعالیتهای چریکی خود لبنان را انتخاب میکند؟ لبنان شرایط خاصی داشت؟
لبنان آن روز با قرار داشتن در کانون بحران خاورمیانه و شرایط و ساختار خاص اجتماعی، سیاسی و فرهنگیای که داشت، محل تلاقی جریانهای عمده منطقه به ویژه پس از پیدایش اسرائیل بود. جذابیتهای لبنان به عنوان سرزمین خاطرهساز برای مجاهدان بزرگ و راستین صدر اسلام نظیر اباذر غفاری تا دورانهای معاصر مثل بسیاری از عناصر فرهنگی و تاریخی و سیاسی، جذابیت زیادی برای رهپویان و پیروان تشیع علوی داشت. همچنین آن زمان امام موسی صدر در این جذابیت نقش داشت. او به عنوان منجی، احیاگر و پشتیبان شیعیان در لبنان موجب دگرگونیهای اساسی و تغییر معادلات به نفع دین باوران شده بود.
ماجرای حضورش در لبنان چگونه رقم خورد و اولین اقداماتش در این کشور چه بود؟
دکتر چمران به دعوت امام موسی صدر و جهت مدیریت یکی از بخشهای مهم سازمان شیعه به رهبری امام موسی صدر که موسس شورای عالی شیعیان بود به لبنان رفت. چمران که پس از تلاش و فعالیتهای مهم و زیربنایی در آمریکا و اروپا و بعضی از کشورهای عربی نظیر مصر با تجارب فراوانی برای پیوستن به جنبش بیداری اسلامی خاورمیانه به خصوص حمایت از جنبشهای فلسطینی به لبنان آمده بود و با رهبران و بزرگان مقاومت فلسطین آشنا شده بود در نخستین گام مدیریت اولین نهاد آموزشی و فرهنگی شیعیان را در جنوب لبنان به عهده گرفت. این نهاد آموزشی موسسه جبل عامل نام داشت.
زندگی در لبنان آن زمان چه شاخصههایی داشت؟ ظاهرا برای شیعیان ساکن در لبنان زندگی چندان دلخواه نبوده و جایگاه اجتماعی این افراد در خطر بوده است.
لبنان آن روز که چمران وارد آن شد با لبنان امروز بسیار متفاوت بود. جامعه تشیع از محرومترین و آسیبپذیرترین مردم آن روز لبنان بودند و در حکم گمشدگان جغرافیای سیاسی منطقه محسوب میشدند و از حقوق ابتدایی خود نیز دور نگه داشته شده بودند و در مقابل مسیحیان اندکی که سلطه خود را بر عروس خاورمیانهی آن روز که مرکز فساد خاورمیانه نیز بود، گسترده بودند، شیعیان بسیار عقب مانده به حساب میآمدند. البته لبنان همیشه به خاطر موقعیت جغرافیایی- توریسیتی و بازرگانی، مالی و بانکیاش، هم پاریس خاورمیانه و هم سوئیس خاورمیانه محسوب میشود اما سهم شیعیان که اکثریت جامعه لبنان را هم تشکیل میدادند از حقوق اساسی و شهروندی بسیار ناچیز بود؛ چمران خود میگفت: «در آن شرایط یک جوان شیعه از همه چیز محروم بود، نه درس، نه دانشگاه و نه حق کار». در چنین وضعیتی که این مردم دستشان از همه جا قطع بود ناگزیر به سوی احزاب مختلف ازجمله گروههای کمونیستی روی میآوردند و آنها نیز این قشر محروم را با شعارهای به ظاهر انقلابی و سوسیالیستی جذب میکردند و با وعده پول و اسلحه و هویت سیاسی آنها را به کام طرحها و توطئههای خود میگرفتند و مزدور خود میساختند. امام موسی صدر در مقابل این فلاکت و نکبت دامنگیر شیعیان، نخستین حرکت زیربنایی خود را که جنبش محرومین لبنان بود پایهگذاری کرد و با ایجاد موسسات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، سازماندهی موثری را برای شیعیان آغاز نمود. ازجمله موسسه فنی جبل عامل در شهر صور پایه گذاشت. این همان موسسه ای است که دکتر چمران برای مدیریتش به لبنان رفت و هشت سال مدیریت این مدرسه را برعهده داشت.
آن زمان جوانان شیعه به دلیل خودکم بینی زیادی که در وجودشان ریشه کرده بود، خجالت میکشیدند خود را شیعه بنامند و با مسیحیان و اهل سنت ازدواج میکردند تا در شناسنامه شان عبارت «شیعه» ثبت نشود. آنها همچنین به چپ گرایی تظاهر و تلاش میکردند با این کار، کارت شناسایی احزاب مختلف را بگیرند تا هویت اجتماعی قابل قبولی داشته باشند.
دکتر چمران وقتی به لبنان رفت، از موقعیت علمی، تخصصی و اجتماعی بالایی برخوردار بود که میتوانست او را در یکی از بهترین شرایط رفاهی و اقتصادی آن روز لبنان قرار دهد و در بهترین دانشگاههای آنجا تدریس کند یا در سازمانهای نام و ناندار سیاسی فعالیت کند اما او همپا با مقتدای و پیشوای معنوی و سیاسی اش امام موسی صدر به حمایت، تربیت و پرورش و هویت بخشی به جوانان شیعه و نسل جدید شیعیان لبنان پرداخت و بدینوسیله در معماری جامعه نوین لبنان و منطقه نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری را ایفا کرد.
زندگی چمران در لبنان با زندگی اش در آمریکا چه تفاوتهایی داشت؟ آخر او مدارج بالای علمی را طی کرده بود و می توانست زندگی مرفهی را تجربه کند.
چمران در لبنان همانند آمریکا به بلوک قدرت مداران و کلونی سیاست بازان و سوداگران و راحت طلبان مرفه وارد نشد و از مزایای یک دانشمند ممتاز فیزیک که سالها در غرب اقامت و زندگی بسیار خوبی را داشته بهره ای نبرد. در آمریکا فقط او و یک عراقی توانسته بودند مدرک دکتری فیزیک پلاسما را بگیرند و دانشگاه برکلی برای فارغ التحصیلی چمران تعلل میکرد تا از تخصص و تحقیقات او بیشتر در آمریکا بهره ببرد، زیرا چمران در ناسا و در کمپانی بل در زمینههای هوافضا و تولید ماهوارههای آن روز فعالیت علمی داشت اما چمران نماند و همت بلند خود را در جهت نجات یک ملت مظلوم و دربند فقر و جهل و عقب ماندگی مصروف داشت. او به لبنان آمد و به میان محرومان لبنان رفت. چمران که امام خمینی «مرد خدا» نامیده بودش به میان مردمی رفت که جز خدا پناهی نداشتند و با بهکارگیری دانش و تجربههای زیادی که داشت، زیرساختهای یک نظام باوری، اجتماعی پویا، علمی و آموزشی و حتی اقتصادی و نظامی را بنیان نهاد.
اقدامات نظامی شهید چمران برای شیعیان لبنان چطور پا گرفت؟ چه تاثیری بر لبنان دیروز داشت و چه تاثیری بر لبنان امروز گذاشته است؟
یکی از اقدامات اساسی و زیر بنایی دکتر چمران در لبنان ایجاد تشکیلات نظامی برای شیعیان بود که باوجود مشکلات زیاد و محدودیتها و مخالفتها و عداوتهایی که از سوی دولتها، احزاب و گروهها صورت میگرفت، پا گرفت. مخالفان تلاش می کردند جریان تشیع به خودباوری و خوداتکایی و استقلال نرسد و جوانان شیعه و پیشرفت و اقتداری نداشته باشند و همچنان مزدور و وابسته به قدرتهای بیرون و داخل لبنان بماند و در اختیار طرحها و نقشههای آنها باشند.
چمران با درک ضرورت خودکفایی دفاعی و نظامی شیعیان به ویژه در مقابل اسرائیل متجاوز و نیز احزاب و گروههای هم پیمانان آنها در لبنان به خواسته امام موسی صدر جنبش امل (گردانهای مقاومت لبنان) را تاسیس کرد و این سازمان در بدو تاسیس توانست بسیاری از مردم به ویژه جوانان شیعه را جذب کند. پیدایش این جنبش مسلحانه ابتدا با مخفی کاری و پنهان کاری صورت گرفت ولی پس از مدتی که موجودیت آن اعلام شد و طبیعی بود که مخالفان و دشمنان فراوانی را هم در دولت لبنان و هم در سازمانها و گروههای سیاسی آن روز پیدا کند. این گروهها غالبا اعداف و طرحهای دولتها و قدرتهای خارج از لبنان را نمایندگی میکردند. این اعلام موجودیت موجب برانگیختن مخالفان شد تا آنها با ایجاد چنین ساختاری برای شیعیان به شدت مخالفت کنند و حساسیت نشان دهند.
امروز عناصر اصلی مقاومت اسلامی لبنان که توانسته سد مهیبی در مقابل تجاوز و زیادهخواهی امپریالیسم و صهیونیزم ایجاد کند و پروسه تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به نفع اسرائیل را متوقف سازد، برخاسته از همان تشکیلات جنبش امل بود که دکتر چمران ایجاد کرد و پیشوا و رهبر آن، جناب آقای سیدحسن نصرالله خود از اعضای جنبش امل بودند که در جوانی در سن 18 سالگی حکم فرماندهی منطقه خود را در نبطیه از دکتر چمران دریافت کرده بودند. این شخصیت بزرگ سیاسی و جهادی منطقه در بیاناتی به این موضوع مهم اشاره داشتند که مقاومت اسلامی میوه درختی را میچیند که نهال آن را امام موسی صدر کاشته بودند.
امروز اگر شیعه در جبل عامل از موضع قدرت سخن میگوید و نسل جدید جامعه تشیع لبنان متشکل از شخصیتهای فراوان علمی، سیاسی، اقتصادی و نظامی است و بدون اراده و خواست مقاومت اسلامی لبنان هیچ معادله و موازنه ای در خاورمیانه شکل نمی گیرد و پس از قرنها حقارت و فقر، از زبان تحکم با جهان و منطقه حرف میزند و فاکتورهای قدرت را در دست دارد، همه بخشی از معماری خاورمیانه است که نقش بزرگ دکتر چمران در آن ستودنی است. امروز در حقیقت مقاومت اسلامی لبنان تکامل یافته جنبش امل دکتر چمران است.
عناصر اصلی مقاومت اسلامی که رجال الله نامیده میشوند ثمرات اقدامات مشترک و هوشمندانه امام موسی صدر و شهید چمران به عنوان بازوی مدیریتی اوست. آنها لبنان را به صورت مینیاتوری از اهداف و آرمانها و ارزشهای جمهوری اسلامی تبدیل نموده و این کشور را سرریز تحولات انقلاب اسلامی ایران و ظهور نمادین قدرت تشیع در معادلات منطقه کرده است و عمق امنیت استراتژیک ایران را تا دریای مدیترانه پیش برده و از تلآویو پهلو گرفته است و مرز امنیت خارجی کشورمان را توسعه داده تا با دشمنان بزرگ و عمده در خاک کشورمان مواجه نشویم و به همین دلیل امروز امنیت رژیم صهیونیستی گروگان حفظ امنیت استراتژیکی ماست و اگر نبود آنچه که مقاومت اسلامی در لبنان هزینه میکند و قربانی میدهد باید بیش از این هزینه و قربانی را در کشور خودمان متحمل میشدیم.
امروز اگر به گفته سران صهیونیسم، امام خمینی پشت مرزهای اسرائیل خیمه زده، یعنی اعتراف آن رژیم به قدرت بازدارندگی ایران و متحدانش در منطقه و مهار رشد توطئه بر دشمن صهیونیستی علیه ایران و این همه از تاثیر خدمات بزرگ نظامی، امنیتی و سیاسی آن روز دکتر چمران برای امروز ایران اسلامی است.
این مهم آنجا بیشتر فهمیده میشود که اصولا ماهیت جنگهای اسرائیل علیه کشورها و ملتهای منطقه تحقیر و تهدید آنهاست و اسرائیل در طول بیش از شصت و اندی سال بعد از حضور بحران آفرین خود در منطقه با همین حربه از آنها امتیاز گرفته و هنوز هم برای اسرائیلی کردن منطقه تلاش میکند لکن همه آگاهان میدانند که تنها مقاومت اسلامی لبنان موفق شده این موازنه را معکوس کرده و تهدید و تحقیر را به اسرائیل تحمیل کند و نکته مهم این است که جریان مقاومت در لبنان متاثر از فرهنگ مقاومت و ایستادگی عمومی و حق باوری و حق جویی است که مرهون مجاهدتها و تلاشهای امام موسی صدر و اقدامات و ابتکارات و زحمات دکتر چمران میباشد.
امروز خطر صهیونیزم مسیحی و یهودی که تا مرز تغییر دین و آیین مسلمانان هم برنامه دارد و میخواهد جغرافیای سیاسی منطقه را دگرگون کند در مرزهای لبنان متوقف شده است و سایه تهدید و اعمال قدرت بر اسرائیل همچنان سنگینی میکند نتایج درخشان حضور هشت ساله دکتر مصطفی چمران در آن خطه است.
نکته اساسی که باید در تاثیرگذاریها و حضور چمران در لبنان تشریح کرد این است که رژیم صهیونیستی با همه توان سیاسی و حمایتی که توسط قدرتهای استکباری از آن برخوردار است و با وجود ماشین جنگی و مکانیزه و وحشتناک خود، در جنگهای چریکی و پارتیزانی آسیب پذیر است و در دکترین نظامی خود جنگهای چریکی را پیشبینی نکرده بود و اصولا در حملات و تهاجمات سیستماتیک و ماشینیزه اهداف آخر خود را همان روز اول تصرف میکرد و تنها تهدیدی که از ناحیه جنگهای پارتیزانی و نامنظم احساس میکرد از جانب مصر و صحرای سینا بود که با تحمیل صلح کمپ دیوید بر دولت مصر توانست از حربه زمینی در مقابل صلح استفاده کند و با به سازش کشاندن دولت انورسادات امنیت منطقه غربی و جنوبی خود را تامین کند که نقش ملک حسین شاه اردن و سایر کشورهای مرتجع و سازشکار عربی و منطقه در این همسویی فراوان و فراموش نشدنی است اما با حضور دکتر چمران در لبنان و تاسیس هستههای مقاومت متشکل از نیروهای لبنانی و فلسطینی شعله جنگهای پارتیزانی در جنوب لبنان علیه فلسطین اشغالی به نحو بی سابقه ای امنیت اسرائیل را مورد تهدید قرار داده و امروز همان تهدیدها به صورت جدی موجودیت اسرائیل را نشانه رفته است و جنوب لبنان به صورت پایگاهی شکست ناپذیر در مقابل صهیونیزمها عرض اندام دارد که بر خلاف مدعیان فراوان مبارزه با اسرائیل تنها پرچمدار آن مقاومت اسلامی و لبنان است که در واقع بنیانگذار اصلی آن شهید دکتر مصطفی چمران است.
چمرانی که توصیفش کردید، تصویر یک چریک داشت و اما این چریک چطور با شخصیت عرفانی دکتر چمران یکی میشود؟
در لبنان چمران از ایدئولوژی یک استراتژی علیه امپریالیسم و صهیونیزم ساخته بود و عناصر اصلی این ایدئولوژی شناخت و تفکر پیشرفته و جهانی اندیشمندان او و آگاهی از زمان و قدرت آینده نگری چمران بود. چمران همواره به آرمانهای اصلی و اولویتهای مهم میاندیشید و محدود به دیدگاههای سیاسی یک گروه و جریان خاص نبود. زندگی علمی او از زندگی جهادی و زندگی عرفانی اش جدا نبود. او هم در پایه گذاری جریانات جهانی و به ویژه تاریخ پس از خود نقش آفرین بود و هم برای انسانهای پیرامون خود تحول آفرین و سازنده بود.
تاثیرش بر اطرافیانش چگونه بود؟
در کنار او بودن حداقل خاصیتی که داشت آن بود که هر کس با هر ظرفیت و استعداد از او الهام میگرفت و بذر حق جویی و حقیقت خواهی و تقرب به حق را در قلب و روح انسان میافشاند و کشتزار وجود انسان را حاصلخیز میکرد. برای همین پس از شهادتش بسیاری از کسانی که به تحول و شدن و گریز از بودن میاندیشیدند به شخصیت شناسی چمران روی آورده اند و الگوی شخصیتی او را مدل تربیتی و مهندسی شخصیت خود قرار داده اند.
خود شما چه تصویری از چمران دارید؟ چه بعدی از شخصیتش برایتان پررنگتر بود؟
چمران عصاره بسیاری از مفاهیم بود، نمونه خاص از یک مرد خودساخته که برخوردار از حکمت غریزی عجیبی بود. مردی با کنشهای عظیم انسانی و هوش سرشار عاطفی که احساسات عمیق او انسانی چندوجهی همانند یک منشور از او ساخته بود که از هر زاویه ای تجسم خاصی از او ارائه میداد. چمران در زمان حیاتش برای بسیاری که او را میشناختند اسطوره بود، افسانه بود، مردی وصل به ازلیت و در پیوند با قدسیت و جهان فراطبیعت.
تاثیر او روی منابع انسانی پیرامونش آنگونه بود که میتوانست همه کس را در پرتو نیرویی از اعتدال، آرامش، باور و یقین قرار دهد و در مسیر نیکدلی چیزی از جنس قدسیت به حرکت درآورد.
مردی بود دین مدار ولی نواندیش، آزادی طلب و فرزانه. سراسر زندگی اش عقیده و تلاش، با مهارتهای مختلف علم، تخصص و هوشمندی وافر سیاسی و فرهنگی و در عین حال فراسیاسی و فراملی برخوردار از شهود و مکاشفههای فراوانی معنوی. چمران یک مهاجر راستین بود که از توقفگاهها و هر آنچه که انسان را ایستا و متوقف مینمود، عبور میکرد. انسانی بود که آرامشی که برای انسانهای عادی مهم بود برایش مطرح نبود فلذا پیوسته در حرکت بود. از این رو یک جا نماند و همه جا بود. همانند پروانه ای که حتی قلهها مکان نشستن او نیست و همیشه در پرواز است. توصیفهایی که پیوسته از چمران نموده اند خصوصا فرزانگان، اندیشمندان، بزرگان علم و ادب و هنر و سیاستمداران و عنوانهایی که در بزرگداشتها و همایشهای گوناگون در مورد او به کار برده اند بیانگر ادراک و شناخت ویژه ای است که در مورد چمران و جایگاه عظیم انسانی و اخلاقی و علمی و شخصیتی عرفانی مبارزاتی و... او وجود داشتند.
عکس: پدرام شعبانی
29213
نظر شما