در این همگرایی محتاط گونه میان ایران و طالبان، داعش نقش مهمی را بازی می کند،این خبر شگفت آوری به نظر می رسد. ایران که با افغانستان مرز طولانی دارد نگران است در غیاب تسلط دولت افغانستان بر این مناطق، مرزهای شرقی اش با همان مسائلی مواجه شود که در مرزهای غربی با آن روبروست.

هیات سیاسی طالبان به تهران آمدندو رفتند!خبری کوتاه ،زودگذر و شگفت انگیز.
اواخر ماه مه در میان بهت و ناباوری، پاره ایی  محافل سیاسی و خبری از سفر یک هیات سیاسی طالبان به تهران گزارش هایی منتشر کردند.علی رغم تایید مقامات امنیتی افغانستان واعلام رسمی ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان،سخنگوی وزارتخارجه ایران این خبر را تکذیب کرد. البته مشخص نیست این تکذیب به دلیل اهمیت مخفی نگه داشتن سفر صورت گرفته یا واقعا دولت ایران از آن بی اطلاع بوده واگر اینگونه است، سفر چگونه تدارک دیده شده است؟.اما اگراصل خبر درست باشد- که دلیلی ندارد فکر کنیم درست نیست - باید اذعان کرد نه تنها تحولی ویژه در سیاست های امنیتی ایران در منطقه رخ داده ،بلکه گرایشی از طالبان نه به مثابه یک گروه شبه نظامی، بلکه به عنوان یک نیروی سیاسی در حال تبدیل شدن به یک عنصر رسمی درمعادلات منطقه ایی ست.ترکیب هیات مذاکره کننده طالبان اعزامی به  ایران به اندازه کافی گویای اهمیت ادعاهای مطرح شده است.گفته شده ریاست این هیأت را"طیب آغا" رئیس کمیسیون سیاسی طالبان ویکی از نزدیکترین مشاوران ملا عمر، به همراه " قاری دین محمد حنیف" " شیرمحمد عباس استانکزی"و "عبدالسلام حنفی" به عهده داشته اند. این همان هیاتی ست که قبلا به ژاپن، فرانسه ، چین و ظاهرا ایالات متحده سفرهایی کرده بودند.یک دیپلمات ارشد پاکستانی مقیم دوحه پایتخت قطر به شرط عدم افشای نامش می گوید"سفر آنها به تهران یک شگفتی تمام عیار است.نه به خاطرخواست طالبان،بلکه بیشتر به دلیل پذیرش ایران. فکر میکنم مقامات تهران خطر را بیش از پیش احساس می کنند".
درهمین حال، هنگام حضور هیات طالبان در تهران پاره ایی منابع سیاسی در دوحه گفتند طالبان مترصدند مقامات ایران را به گشایش یک دفتر نمایندگی در این کشورمتقاعد کنند . پس ازگذشت یک ماه و تکذیب این خبر، روز 5 شنبه، روزنامه وال استریت ژورنال وخبر گزاری آناتولی ترکیه به نقل از منابع خود اعلام کردند ایران به درخواست " ملا مختار منصور" از مقامات سیاسی طالبان برای تاسیس دفتری سیاسی در تهران یا مشهد به منظور کمک به افغانستان جهت مبارزه با داعش و آنچه که وال استریت ژورنال،آنرا مبارزه با امریکا توصیف کرده پاسخ مثبت داده است".گرچه مشخص نیست مقامات ایران با این تقاضا موافقت کرده اند یانه؟ اما این موضوع در مجموع آنچه هم اکنون میان دو دشمن قسم خورده و خونی دیرینه می گذرد،از اهمیت درجه دومی برخوردار است. البته سفیر ایران در افغانستان روز گذشته گزارش وال استریت ژورنال را تکذیب کرده است.
بسیار خب!صرف نظر از تکذیب و یا تایید این گونه گزارش ها سوال اصلی این است"چرا اکنون ایران و طالبان؟".
این سوالی ساده نیست و در بر گیرنده بسیاری از ابهامات در خصوص تامین امنیت منطقه  و نقش ایران در آن است. آیا تهران به یک بازنگری درالزامات و ترتیبات امنیتی خود دست زده ؟ نمی توان گفت نه؛اما میتوان بر سر وسعت و عمق این تغییرات قابل مشاهده،به یک توافق ذهنی رسید.البته پاسخ به سوال بسته به اینکه از چه زاویه ایی به آن می نگریم  مهم ومتفاوت است. شاید تصور شود در شرایط کنونی، ایران به دلیل موضع ضد امریکایی طالبان(آنگونه که برخی مدعی شده اند) به یک اشتراک نظربا آنها رسیده و یا نگرانی دو طرف از قدرت گرفتن داعش در افغانستان موجب این نزدیکی شده است. شخصا که فکر نمی کنم دیدگاه اول یعنی مقابله با آمریکا خیلی نظریه قابل دفاعی باشد.به فرض درست بودن این دیدگاه اولا، چرا ایران در وضعیت کنونی باید جبهه جدیدی علیه خود باز کند .ثانیا معلوم نیست رویکرد سیاسی طالبان از نگاه ایالات متحده پنهان مانده باشد،اگر واشنگتن مشوق آن نباشند . اگر دولت افغانستان در یک پروسه صلح و مشارکت ملی بتواند با جبهه سیاسی طالبان به توافق برسد وعملا شکافی عمیق در سازمان سیاسی و ساختار نظامی آن ایجاد کند،آنگاه تهران و واشنگتن در یک مورد  اختلافات  دیگر خود به توافق خواهند رسید و این به نفع آنها و البته کابل است.
اما تا زمان این همگرایی محتاط گونه و تانگوی رفع کدورت ، به باورمن نقش داعش در تحولات منطقه است که به عامل اصلی نزدیکی ایران و طالبان تبدیل شده . ایران نگران است در غیاب تسلط دولت افغانستان بر مناطق قبایلی،مرز های شرقی اش با همان مسائلی مواجه شود که در مرزهای غربی با آن روبروست.
از طرفی تا آنجا که به طالبان  مر بوط می شود موقعیت خود خوانده ابوبکر بغدادی به عنوان خلیفه سرزمین های اسلامی موجب نگرانی است. نه صرفا به دلیل رقابت های ایدئولوژیک ،بلکه بیشتر به اعتبار از دست دادن موقعیت و سیادت سیاسی و جغرافیایی طالبان در افغانستان که گفته شده ظرف 3 ماه گذشته با بیعت گروه هایی از طالبان با ابوبکر بغدادی، تا حدی رو به زوال گذاشته است.ابوبکر بغدادی ، ملا عمر را یک جنگ سالار احمق، بی سواد و یک چشم توصیف کرده که سزاوار یک عنوان مذهبی نیست.
به هرحال فکر میکنم، ایران و جناح سیاسی طالبان نه با "خوشبینی و لبخند" بلکه با احتیاط تامل برانگیز"راهی برای عبور چشمکزن" از کناریکدیگرپیدا کرده اند. هریک بنا به دلایل خود،اما نگرانی از داعش مهمترین آنهاست. .matinmos@gmail.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 427518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 2
    در شرایطی که که هر روز منطقه شاهد جابجایی قدرت و دست به دست شدن سرزمین بین گروههای ترویستی از یکطرف و ارتشها و نیروهای مردمی از طرف دیگر هست گاهی شرایط ایجاب میکند دشمنان گذشته در مقابل دشمنی خطرناکتر با یکدیگر ائتلاف کنند نمونه آن ثمره 8 سال جنگ با عراق 300 هزارشهید برای کشورمان بود ولیکن امروز برای حفظ یکپارچگی و ثبات آن و دفع خطر داعش هر گونه هزینه ای را پرداخت میکنیم و سرداران ما که زمانی علیه تجاوز عراق میجنگیدند اکنون برای آزادسازی وجب به وجب از خاک آن از لوث وجود داعش جان خود را برکف دست گرفته و تعدادی نیز تاکنون به شهادت رسیده اند در این رهگذر آنچه که مهم است و بلا تغییر امنیت ملی و مصالح کشور است