یک دوچرخه سواری بی موقع

نگرانی از تاثیر سانحه دوچرخه سواری جان کری عمدتا از آنجا ناشی می شود که او بیش از یک وزیر خارجه ، برای آقای اوباما اهمیتی به شدت نمادین دارد. چراکه آقای رییس جمهور درست یا غلط، تمام اعتبار سیاسی خود را نه تنها در سیاست خارجی و مشخصا پرونده اتمی ایران ،بلکه در امور داخلی به وزیر خارجه اکنون بیمارش گره زده است.

درست 1 روز پس ازابراز امیدواری محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران مبنی بر ضرورت و اهمیت حضور بیشتر جان کری وزیر خارجه آمریکا در مذاکرات روبه پایان هسته ایی،در میان تعجب بسیاری در روزهای پایانی هفته گذشته اعلام شد آقای کری هنگام دوچرخه سواری نزدیک شهر سیون زیه سوییس به زمین خورده و از ناحیه پا دچار آسیب جدی شده است.اواکنون در بیمارستانی در شهر بوستون ماساچوست بستری ست، اما تاکنون در انظار عمومی ظاهر نشده.
بروز حوادث غیر مترقبه برای سیاستمداران به خودی خود امر تعجب آوری نیست و اگر آقای کری در موقعیت دیپلماتیک عادی تری بسر می برد، موضوع چندان اهمیتی پیدا نمی کرد.کما اینکه شکستگی پای خانم مرکل صدر اعظم آلمان در سال گذشته و یا شکستگی دست رابرت گیتس وزیر دفاع وقت ایالات متحده در سال 2011 بیش از یک امر جدی و تاثیر گذار سیاسی به اسباب شوخی با آنها تبدیل شد. اما موقعیت بسیار حساس آقای کری در نزد آقای رییس جمهور،موضوع شکستگی پای او با توجه به کهولت سنی که دارد،تا حدی به این نگرانی حداقل از سوی کاخ سفید دامن زده "آیا نماینده آخرین نسل وفادار به سیاست های آقای اوباما، ناخواسته در حال ترک دولت و تنها گذاشتن رئیس جمهور میان گرگ های خاکستری خیابان پنسیلوانیاست؟.
این نگرانی عمدتا از آنجا ناشی می شود که جان کری بیش از یک وزیر خارجه ، برای آقای اوباما اهمیتی به شدت نمادین دارد. چراکه آقای رییس جمهور درست یا غلط، تمام اعتبار سیاسی خود را نه تنها در سیاست خارجی و مشخصا پرونده اتمی ایران، بلکه در امور داخلی کشور به وزیر خارجه اکنون بیمارش گره زده است. به همین دلیل صرف نظر از گرفتاری های داخلی، آقای اوباما بیشتر تحت تاثیرشرایط کنونی مذاکرات اتمی ایران که در مرحله فوق العاده ایی قرار دارد و نماد موفقیت یا شکست سیاست خارجی او تلقی می شود،بیش از دیگران سانحه  دوچرخه سواری کری، اورا به فکر فرو برده است. یک دیپلمات اروپایی مقیم واشنگتن می گوید"آقای اوباما مشکل بتواند کسی را پیدا کند که مانند کری همسوبوده وبه او وفادارباشد".به هر حال باید این سانحه بی موقع را همچون سایر واقعیات ناخواسته سیاسی پذیرفت.اما این به آن معناست که لحظه بیگ بینگ پرونده اتمی ایران به عقب خواهد افتاد؟ و یا هنگام لحظه وقوع، یکی از اصلی ترین معمارهای مذاکره و دیپلماسی با ایران،در آن حضور نخواهد نداشت؟.ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه و جاناتان فینر رئیس دفتر آقای کری گفته اند "او مذاکرات را از نزدیک دنبال خواهد کرد".اما حتی اگر این اظهارات از روی خوشبینی بیان شده باشد، نشان میدهد چارچوبه مذاکرات هسته ایی تا چه میزان به شخص آقای کری و احتمالا باورهای او متکی بوده که اکنون مسئولان وزارت خارجه تلاش می کنند عدم حضور رئیسشان را بی تاثیر بر مذاکرات جلوه دهند و بگویند"نه!نگران نباشید ؛او بر همه چیز مسلط است".تناقضی آزار دهنده به نظر میرسد،اما اکنون در برابر ما قرار دارد.
در این میان آنچه طی 2 سال اخیر توانست مذاکرات هسته ایی ایران با قدرت های جهانی و بی تعارف ایالات متحده را از بن بست خارج کند،جدای از اراده و خواست سیاسی طرفین،تا حدی متاثر از شکل گیری مناسباتی نه چندان معمول و متعارف میان دیپلمات های ایرانی و امریکایی بوده است.حداقل در رابطه با ایران و آمریکا می تواند یک تصور تعجب برانگیزعمومی باشد، اما وجود مناسباتی غیر متعارف همواره تاثیرشگفت انگیز خود را بر عرصه خشک دیپلماسی گذاشته؛هرچندمیان ایران و ایالات متحده کمتر اینگونه مناسبات بروز کرده. 2 نمونه قدیمی ماجرای ایران کنترا در سال 1986 و جدیدا حضوربی سابقه آقای کری در محل اقامت شخصی نماینده ایران در سازمان ملل برای دیدار با آقای ظریف ،البته به اندازه کافی دلایلی برابر ما قرار نمی دهد که باور کنیم دو کشور واقعا امکان بهر گیری از چنین ظرفیت هایی رادارند .اما مستقلا ثابت میکند ظرفیت و اهمیت دیپلماسی(صرف نظر از نگاه تهران - واشنگتن به یکدیگر) الزاما در ظاهر پر سر و صدا و مستقیم آن نیست . آنچنانکه راه مستقیم یک اتوبان پر تردد و زیر نظر دوربین ها، الزاما تنها راه رسیدن به مقصد نیست. به قول ویلی برانت صدر اعظم اسبق آلمان فدرال دوران جنگ سرد؛"گاهی مسیر دورتراما فرعی،انسان را زودتر به مقصد می رساند".
شاید یک چنین ویژگی ها در شخصیتی  چون کری، این امکان را به او داده که با درپیش گرفتن راه دورتر غیر متعارف، وزیر خارجه ایی متفاوت حداقل در برخورد با پرونده اتمی ایران باشد.به همین دلیل عدم حضور وی آنهم در چنین برهه حساسی از مذاکرات اتمی توجه زیادی را به سوی خود جلب کرده است. متقابلا کم نیستند کسانی که موضوع را از زاویه دیگری هم می نگرند. فارن پالیسی این سوال را مطرح کرده"در حالی که طرف آمریکایی احساس می‌کند نباید در مورد ضرب‌الاجل30 ژوئن بیش از حد پافشاری کند، مصدومیت کری بر اثر دوچرخه‌سواری توجیهی مناسب به واشنگتن می‌دهد تا بتواند فرآیند مذاکرات هسته‌ای را کند کرده و زمان مورد نیاز برای بررسی بیشتر را تأمین کند؟.این تصور که برای کامل کردن چنین توافق حساسی در عجله به سر می‌بریم، اصلا چیز خوبی نیست".
خب؛ اینهم یک نوع نگاه به موضوع است.اما هر چه هست، این دیدگاه مشترک وجود دارد که سانحه دوچرخه سواری آقای کری تاثیر خود را بر مذاکرات خواهد گذاشت. شاید قدری مضحک به نظر می رسد اما می توانیم بگوییم" مقصر اصلی آن دوچرخه لعنتی ست!".matinmis@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 423985

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۹
    9 1
    از شما چه پنهان که منم مشکوکم اما مدام به خودم نهیب می زنم که تفکر دایی جان ناپلئونی نداشته باشم. زمان همه چیز را برملا خواهد کرد.
  • بی نام A1 ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۹
    1 14
    مسلم جان. من به شما قول می دم این کری پاش نشکسته. الان چه مدته میگن این در حین دوچرخه سواری پاش شکسته؟ شما یه عکس از این آدم در بیمارستان دیدین؟میشه یه همچین اتفاق بیفته و یه عکس در اینترنت نباشه؟ شکستگی پای ایشون هم مثل اون قصه بی هوش شدن و لخته خون در پای خانم کلینتون هست که برای در رفتن از پاسخگویی برای حمله القاعده به سفارتشون در بنغازی بهانه کرده بود. ارتشبد ازهاری هم وقتی دید نمی تونه مملکت رو اداره کنه گفت آخ قلبم. مرحوم دکتر مصدق هم وقتی نماینده مجلس می رفت دیدنش می رفت زیر پتو که یعنی مریضم. سفیر آمریکا هندرسون که میومد ایشون لباس رسمی می پوشید و دیگه از پتو و تخت خبری نبود. این شکستگی پای کری را بهش میگن مرض سیاستمداران. حالا به چه دلیل خودش رو گم و گور کرده بماند
    • داود RU ۰۸:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۰
      3 0
      کار به این دستانایی که گفتی ندارم ولی فکرش و بکن مصدق بدون ارتباط با مجلس و سیاستمداران داخلی نفت ملی کرد طبق گفته ی خودت