قائم مقام شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی می گوید:امام در روند جریان سیاسی و اداره حکومت و دوران رهبری خود نه افراط داشتند نه تفریط و حتی باید بگویم ایشان نه راست بودند و نه چپ و تنها در یک خط مستقیم و ثابت بودند

سوگل نورمحمد: امروزه  در فضای سیاسی كشور مفهوم اعتدال همه گیر شده است ، ضروری به نظر می رسد با توجه به سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی رحمته الله علیه،  با رجوع به این مفهوم، در آراء و اندیشه های امام خمینی (ره) ، معنای این مفهوم نزد ایشان و نسبتش با آراء ایشان روشن تر گردد. اسدالله بادامچیان،قائم مقام شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفت و گو با خبر آنلاین از اعتدال مد نظر امام و منش عدالت گرایانه ایشان در دوران رهبری ایشان می گوید که مشروح آن را می خوانیم :

اعتدال سیاسی مورد نظر امام خمینی در دروان حکومت و رهبری ایشان به چه نحو و چگونه بود؟

با طلب علو درجات برای امام راحل و همه شهدا  و همچنین تبریک میلاد حضرت صاحب الزمان باید عرض کنم که، این بحث هایی که ما از اعتدال می کنیم ،با اعتدال مد نظر  امام رحمته الله علیه و اعتدال حضرت علی بسیار تفاوت دارد. ما هیچ گاه با نگاه اعتدالی لیبرالی غرب زده یا با نگاه خشن اعتدال مارکسیستی نمی توانیم اعتدال واقعی را تعریف کنیم .این نکته مهمی است که ،تنها شخصیت بارز اعتدال در اسلام حضرت علی می باشد.آنجایی که لازم است شمشیر می کشد و خوارج را می کشد. در نهایت می خواهم عرض کنم که در مورد حضرت امام هم اینگونه صدق می کند،  امام در طول زندگی خود در مواردی که لازم بود مدارا و آسان گیری می کردند. اعتدال نباید به گونه ای با نوعی محافظه کاری و لیبرال همراه شود ،در صورتی که امام خمینی در همه عمرشان در برخورد ها و قضایا اعتدال داشتند  و آن تیپ خشونت هایی که سازمان مجاهدین خلق و .. را داشتند هرگز نداشتند.  امام در روند جریان سیاسی و اداره حکومت و دوران رهبری خود نه افراط داشتند نه تفریط و حتی باید بگویم  ایشان نه راست بودند و نه چپ و تنها در یک خط مستقیم و ثابت بودند که همراه با اعتدال اسلامی بود نه اعتدال غربی.در حقیقت امام هم انقلاب گرا بودند وهم اعتدالگرا.

خاطره ای از امام دارید که مناسب حال این روزها باشد؟

 درچنین شرایطی که مصادف با ولادت حضرت صاحب الزمان هم می باشد، به نظر می رسد بهتر است که بنده خاطره ای را از امام در رابطه با امام زمان عرض کنم.در اواخر سال 1341 وقتی دوستان در روز جمعه در خدمت امام بودند. امام فرمودند:" که امروز روز جمعه است. همه ما همیشه دور هم جمع می شویم یادی از مولا می کنیم و به او سلامی می دهیم و زیارت می کنیم. دعا می کنیم که زودتر خداوند فرج ایشان را برساند، ندبه می خوانیم و عجل علی ظهورک را مدام زمزمه می کنیم. همه این ها خوب است هر نوع ارتباطی با مولایمان بسیار مفید است، اما آنچه مهم است این است که ما باید منتظر باشیم و منتظر یعنی دیده به ره.کسی که انتظار می کشد که عزیزش و محبوبش از سفر بیاید برایش همه زمینه ها را آماده می کند. ما می گوییم منتظر هستیم، اما وقتی که روز جمعه تمام می شود همه چی در نظر ما فراموش می شود و یادمان می رود که منتظر هستیم در حالی که منتظر باید همیشه در حال کار باشد، زمینه های مقدمات مهمان اش را فراهم کند."وامام در ادامه فرمودند: "  آیا شما فکر می کنید با میلیون ها منتظر، بدون تشکیلات و بدون هیچ انسجامی  امام زمان ظهور خواهد کرد؟ای منتظران جمع شوید همه همه باهم کار کنید و زمینه مقدمات ظهور را از نظر جهانی آماده کنید و در محضر مولایتان بگویید، که زمان برای تشریف فرمایی شما آمده است پس عجل علی ظهورک .

نگاه امام را  در این خاطره در همه مسائل و نسبت به امام زمان  می توان دید. نشان می دهد که امام زمان به این شکل فعلی ظهور نخواهند کرد. باید مردم منتظر، برای ایجاد زمینه های یک حکومت عدل جهانی آن هم با شیوه امامت باید کار کنند تا ایشان ظهورشان نزدیک شود.این مطالب و بینش امام برای سال 1341 می باشد.

مفهوم اعتدال در اندیشه امام چه جایگاهی دارد؟
اندیشه یک  لغت فرهنگی می باشد. که حکایت از دانش و تجربه و اطلاعات کافی که همه این ها به یک ذهنیت منسجم منجر شده باشد وباید مطبق با واقع باشد.  به  صورتی که بتواند بر مسائل اظهار نظر اندیشمندانه بکند. لذا اندیشمند فلسفی غیر از عالم فلسفی می باشد،دانشمند سیاسی هم غیر از اندیشمند سیاسی می باشد. اندیشمند سیاسی مانند امام خمینی کسی هست که دارای اندیشه است.بنابراین امام رحمته الله علیه در عین این که یک دانشمند سیاسی بود ولی فراتر از آن و بالاتر از آن یک اندیشمند سیاسی اسلامی بودند. در واقع مسئله اندیشه ایشان هم در بحث سیاست بود و هم در بحث اسلام.  یعنی بر هر دو محور تاکید داشتند و تنها به اندیشه سیاسی بدون دین اکتفا نمی کردند . در دنیای عرف غرب اندیشه ها بسیار محدود هستند  و انسان هایی که در جهت علم و دانش و فهم جامعه با استفاده از تجربیات کار می کنند ، باز هم محدود به دانش گذشته می باشند واز حال و  آینده دنیا هیچ اطلاعاتی ندارند. اما اسلام که این بحث را انجام می دهد و عقل،علم،سنت،اجماع و تجربه را قبول دارد، علاوه بر این ها وحی را هم که از طرف خداوند هست به این هم متکی می باشد. بنابراین اندیشه های امام در زمینه های سیاسی،مذهبی و عرفانی یک اندیشه بسیار ویژه بود و این اندیشه ایشان بر محور عدالت و قسط اسلامی بود.

متاسفانه عدل و عدالت که یکی از اصول دین و مذهب ما می باشد بسیار مظلوم واقع شده،عدالتی که غرب در نظام سرمایه داری تعریف می کند، اسمش دیگر عدالت نیست ظلم است. چرا که یک طرف قشر سرمایه دار هستند یک طرف هم قشر فقر و بی سرمایه و رابطه این دو را سرمایه تعریف می کند. آن کسی که سرمایه دارد، دارای امکانات و حقوق بیشتری  می باشد .آن کسی هم که فقیر است از این امکانات محروم می باشد. در نتیجه نظام لیبرال و رادیکال غرب به دور از هر گونه عدالتی می باشد.بنابر این اگر بخواهیم عدالت و آن منش عدالت گرایانه را از منظر امام تعریف کنیم، باید بگوییم عدل اسلامی همان عدل و عدالتی که حضرت علی در همه موارد واعمالشان آن را مد نظر داشتند.مبنای عدالت در اسلام یک معنای عظیمی دارد. اندیشمندی مثل امام را که خودشان ولی فقیه عادل هستند و می خواستند عدالت را در همه انقلاب اسلامی در دوران حکومتش به کار ببرند .بینش سیاسی امام رحمته الله علیه همواره در زندگیشان این بود که بتوانند عدالت را در کشور و در نهایت در جهان تا زمان تشریف فرمایی امام زمان پایه گذاریی کنند.

29215

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 422254

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =