از رادیکال‌های مجلس ششم تا تندروهای امروز بهارستان/ آب تندروی به کدام جوی می ریزد؟

در حوزه سیاست اصطلاحی رایج است که نشان از پیوند تندروهای دو جریان سیاسی به ظاهر روبه‌روی هم دارد، اصطلاحی که می‌گوید: «انتهای راست‌روی، چپ‌روی است» و این گویی حال و روز امروز بهارستان است.

محمدزاده:برخی رفتارهای امروز نمایندگان تندرو مجلس نهم، ناظران سیاسی را به یاد تندروی‌های جریان مقابل این گروه در مجلس ششم می‌اندازد که در نهایت به انزوای سیاسی این جریان منتهی شد. نگاهی به پیشینه تندروی در مجلس و مقایسه تندروهای دو جناح در مجالس ششم و نهم بتواند روشن کننده برخی از این اشتراکات باشد.

ساختارشکنی، مانیفست تندروها

تندروهای هر دو مجلس چه در دوره ششم و چه حالا در دوره نهم، گاهی حاضر به پذیرش سیاست‌هایی که نظام روی آنها اجماع کرده‌اند نبوده و با استفاده از تریبون مجلس تلاش کرده و می‌کنند صدای خود را بلندتر از صدای دیگران در فضای رسانه‌ای غالب کنند. در این زمینه، مصوبه مجلس ششم درباره پذیرش زودهنگام پروتکل الحالقی قابل قیاس با طرح سه فوریتی تندروهای امروز درباره توقف مذاکرات است. همچنین می‌شود به اصرار دولت بر بازگرداندن قانون مطبوعات به شرایط قبل از مجلس پنجم اشاره کرد که با حکم حکومتی رهبری از دستورکار خارج شد. همچنین نطق‌های جنجالی علیه نهادهای مختلف که در نهایت به تحصن اعتراضی به ردصلاحیت های مجلس هفتم منتهی شد، از دیگر نمونه‌های تلاش برای زیرسوال بردن ساختارها و چارچوب‌های پذیرفته‌شده سیاسی است که در نهایت به زیان مطرح کنندگان ان انجامید و البته کشور را هم دچار حاشیه کرد.

در مجلس نهم نیز با وجود تاکید جدی مقام معظم رهبری، فضای مجلس اغلب متشنج است، تندروها تحمل شنیدن صدای مخالف را ندارند و وقتی کسی نطقی مخالف‌ نظر آنها ارائه کند، آنقدر «دو، دو» می‌گویند که حتی اغلب خبرنگاران نیز صدای ناطق را به سختی می‌شنوند. به عنوان مثال این اتفاق تقریبا در تمامی نطق‌های علی مطهری اتفاق افتاده و حتی ماجرا تا آنجا پیش رفته که در سال گذشته، نماینده مردم تهران را از پشت تریبون هل دادند و مجلس دقایقی غیرعلنی شد. افزون بر این نمایندگان گاه طرح‌ها و مباحثی را مطرح می‌کنند که به‌نظر نمی‌رسد چندان هماهنگ با ساختارها و چارچوب‌‌های پذیرفته شده سیاسی در کشور باشد. اقداماتی که می‌تواند تنها با تحصن‌های ششمی‌ها مقایسه شود.

تنش در فضای سیاسی

حرکت برخلاف ساختارهای پذیرفته شده سیاسی، نه فقط مجلس که فضای عمومی سیاست در کشورمان را نیز دچار آشفتگی می‌کند. چه در مجلس ششم که در اختیار جریان اصلاح‌طلب بود و چه در مجلس نهم که تندروهای اصولگرا اقلیتی پرسروصدا دارند، هر دو گروه با اظهارنظرهای تند، یکطرفه و بعضا خارج از انصاف، فضای سیاسی را رادیکالیزه کرده و می‌کنند. نطق‌های تندروهای مجلس ششم درباره آزادی احزاب، گروه‌ها، مطبوعات، وضعیت دانشگاه‌ها و... شبیه نطق تندروهای امروز علیه دولت است. اگرچه تیپ شخصیتی کسانی که از این دو مجلس متاثر می‌شوند با یکدیگر متفاوت است اما ثمره کار هر دو مجلس، حضور کسانی است که تنها و تنها خود را برحق می‌دانند و صدای مخالف برایشان آزاردهنده است. این وضعیت فضای جامعه را رادیکالیزه کرده و چنانکه در دهه هفتاد، مطبوعات به اردوگاهی برای مبارزه سیاسی تبدیل شدند، امروز نیز برخی اقدامات، بیم تقابل‌های سیاسی در فضای حزبی و مطبوعاتی را افزایش می‌دهد.

هم تندروهای مجلس ششم و هم افراطیون مجلس نهم به دنبال مطرح شدن در فضای سیاسی بوده  و به جای طرح نقدهای خود به طور غیرعلنی یا دست‌کم غیرجنجالی، تلاش می‌کرده و می‌کنند موارد اختلافی را در رسانه‌ها بازتاب دهند که به ناآرامی افکار عمومی منتهی شده و هنوز می‌شود.

فراموش شدن وظایف پارلمانی

بر اساس قانون اساسی، دو وظیفه اصلی مجلس، تقنین قوانین و نظارت بر حسن اجرای قانونی است اما تندروها چنان درگیر حاشیه‌های سیاسی می‌شوند که در نهایت نه قانون کارآمدی را برای اصلاح امور تصویب می‌کنند و نه نظارت منصفانه و موثری انجام می‌دهند. در مجلس ششم بسیاری از مصوبات از سوی شورای نگهبان رد می‌شد و بسیاری از تحقیق و تفحص‌ها (مثلا از صداوسیما) در بایگانی می‌ماند، چون فاقد پشتوانه اعتماد سیاسی از سوی دستگاه قضایی بود و تندروها چنان درگیر حاشیه بودند که در عمل به وظایف خود بازمی‌ماندند.

امروز هم حجم بالای اظهارات تند درباره مسائل سیاسی روز نگرانی از بی‌توجهی به مسائل مهم کشور در مجلس را افزایش داده و به‌نظر نمی‌رسد تندروها چنان که در نقد دولت و میانه‌روهای سیاسی جدی هستند، در دنبال کردن قوانین موثر و نظارت‌های کارآمد پیگیر بوده باشند. می‌توان گفت رویه مجلس ششمی‌ها، در مجلس نهم نیز تغییر چندانی نکرده است. مصوبه حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر که وقت زیادی از مجلس نهم را به خود اختصاص داد اما شورای نگهبان چندین بار موادی از آن را مغایر قانون اساسی تشخیق داد، نشانه‌ای از شتاب‌زدگی در انجام وظایف پارلمانی است. این مجلس همچنین مصوبه‌ای داشت مبنی بر اینکه صلاحیت نمایندگانی فعلی برای دور بعدی انتخابات محرز است مگر اینکه شورای نگهبان بتواند خلافش را ثابت کند که البته شورای نگهبان یک روزه آن را باطل اعلام کرد. همه اینها نشان می‌دهد حاشیه‌های سیاسی چطور می‌تواند نمایندگان را در عمل به وظایف قانونی دچار انحراف کند.

موضع گیری علیه سایر نهادها

تندروهای مجلس ششم بارها علیه دستگاه قضایی، مجمع تشخیص، شورای نگهبان، صداوسیما، نهادهای نظامی و هر نهاد غیرهمسو از نظر سیاسی موضع گیری کرده و اصولا نگاهی اپوزسیونی به واقعیت‌های سیاسی روز داشتند. در نطق‌های این نمایندگان معمولا خط رسانه‌های غربی دیده می‌شد و همین امر باعث نگرانی نیروهای سیاسی شده بود، به‌خصوص اینکه این موضع‌گیری‌ها به‌سرعت توسط رسانه‌های همسو در جامعه پمپاژ می‌شد. همین روند موضع‌گیری‌ها از سوی تندروهای مجلس نهم نیز علیه دولت روحانی و نهادهای غیرهمسو حتی قوه قضائیه ادامه یافته و به‌نظر می‌رسد تندروهای اصولگرا امروز با ادامه همان روند تندروهای مجلس ششم - هرچند با ادعاها و ژست‌های متفاوت -  بیشتر از زاویه جناحی به کارکردهای نهادهای سیاسی می‌نگرند نه منافع ملی. از یاد نباید برد همراهی برخی از این تندروها با رئیس‌جمهور پیشین را که گاهی با طرح نظراتی درباره وضع زندان‌ها، عملکرد دستگاه قضا و... میان نهادهای حاکمیتی تقابل ایجاد می‌کرد. شاید برای همین است که می‌شود جوسازی‌ها علیه دستگاه قضایی در ارتباط با برخی پرونده‌ها را امروز با نطق‌های تندروهای دیروز مجلس علیه نهاد قضا مقایسه کرد.

غفلت از پیامدهای بین‌المللی کنش‌های پارلمانی

چه تندروهای مجلس ششم که با تحصن و نطق علیه نظام، رسانه‌های بیگانه را برای فضاسازی علیه نظام خوشحال کردند و چه تندروهای مجلس نهم که به تضعیف تیم مذاکره کننده کشورمان روی آوردند یا با تضعیف دولت، بهانه به دست دولت‌های خارجی می‌دهند، گویی متوجه بازتاب منفی رفتار خود نیستند و همین امر به جایگاه مجلس آسیب می‌زند.

مثلا پیامدهای منفی طرح سه فوریتی علیه مذاکرات آن هم با حاشیه‌های فراوان، چیزی به جز تضعیف پاسخ مجلس به مصوبه کنگره آمریکا نبود، همان‌طور که ورود مجلس ششم به طرح‌هایی چون الحاق ایران به کنوانسیون لغو تبعیض از زنان حاشیه‌ساز شده بود و نتوانست در راستای منافع ملی کشورمان تعبیر شود.

تخریب چهره‌های موثر و میانه رو مجلس

تندروها برای توجیه عملکرد خود، معمولا چهره‌های میانه‌روی مجلس را تخریب می‌کنند. هدف از این تخریب شاید ایجاد ارعاب و پنهان‌سازی افراط‌گری‌ها باشد.

اصلاح‌طلبان تندرو در مجلس ششم، رئیس مجلسی که آن دوره به نسبت تندروهای درون و بیرون مجلس میانه رو محسوب می شد را تخریب کرده و با دفاع از تز عبور از رئیس‌جمهور وقت، و حمایت از «خروج از نظام» و طرح خط‌مشی‌هایی همچون «فشار از پایین و چانه زنی از بالا» جایی برای میانه‌روها نمی‌گذاشتند. حالا هم در مجلس نهم تندروها با تخریب افرادی همچون علی لاریجانی مانع از شنیده شدن صدای میانه‌روها می‌شوند و تلاش می‌کنند صدای خود را صدای غالب پارلمان نشان دهند. آنها داوری رئیس مجلس نسبت به مسائل روز - مانند استیضاح وزیر علوم - را نمی‌پذیرند و با فراکسیون‌بندی‌های متعدد، مانع از عمل هماهنگ نمایندگان اصولگرا می‌شوند.

پیداست که نمایندگان مجلس به‌ویژه آنها که پا در راه تندروهای جناح مقابل در مجلس ششم نهاده‌اند، باید از گذشته درس گرفته و مانع از آن شوند که تندروی‌های آنها، جریان اصولگرا را با انزوایی روبرو سازد که اصلاح‌طلبان به‌دلیل افتادن در همین دام، دچار آن شدند.

29213

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 419344

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • يكي IR ۰۴:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
    66 8
    منظورتون اینه که رایدکالهای مجلس ششم به اندازه تندروهای امروز قدرت داشتن؟ شوخی میکنین دیگه؟
    • saeed IR ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
      14 4
      تا اونجایی که.من یادمه مجلس ششم رو هم اون اقلیت جناح مقابل به تشنج میکشید آبستراکسیون معروف هنگام رای گیری های مهم و.....
  • غدیر A1 ۰۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
    55 8
    نویسنده محترم که بیشترمجلس ششمی ها راکوبیده است