خراب کردن نسخه خطی با کشیدن نقاشی روی آن!

خوب! گاهی این بنده خدا مجبور است برای نکته ای که می خواهد عرض کند، تیتر جذاب انتخاب کند. از این که گاهی توقع خواننده گرامی را با ارائه تیتری خاص، نمی تواند برآورده کند، پیشاپیش عذرخواه است. شما توجه بفرمایید که بنده از این بابت تا حدی معذورم، چون وظیفه من است که تا حد امکان مخاطبم را با میراث ملی آشنا کنم، طبعا هرچه بیشتر بهتر.

یکی از کارهای جالب در حوزه نسخه شناسی، بدست آوردن سرگذشت یک کتاب خطی است، این که چه زمانی تولید شده، دست چه کسانی بوده، چه بر سرش آمده و چگونه به دست ما رسیده است.

می دانیم که از قرن های دوم سوم هجری به بعد، بحث کتابخانه در تمدن اسلامی مطرح بوده و بیت الحکمه مامون یکی از قدیمی ترین کتابخانه هایی است که می شناسیم.

بعد از آن هم با کمک خلفا و امرا و وزیران و دبیران، کتابخانه هایی درست شده و نسخه های خطی در آنها گردآوری می شده است. اما فارغ از آن، بسیاری از علما، کتابخانه های شخصی داشته اند. برخی که فرزندان اهلی داشتند، کتابخانه شان ممکن بود حتی تا چند قرن بماند. اگر هم نداشتند که بسرعت پراکنده شده و هباء منثورا می شده است.

در این موارد، و برای فهم سرگذشت این نسخه ها، لازم است تا یادداشت های تملک و دیگر حواشی که بر روی یک نسخه خطی است بخوانیم و بر اساس آن ها تاریخچه نسخه را بدست آوریم.

بدون شک دانستن این بخش از کار شناسایی نسخ خطی، یکی از با ارزش ترین کارها برای شناخت تاریخ فرهنگ یک ملت است. صد البته که بسیاری از فهرست نویسان به این امور توجه دارند، اما فراوانند کسانی که به آنها توجهی نکرده و یا اگر یادداشت می کنند، آنچنان که باید و شاید روی آنها دقت نکرده و سرگذشت آن کتاب را به صورت یک گزارش تاریخی در نمی آورند.

همان طور که ممکن است روی یک نسخه، که دست بچه مکتبی ها افتاده، خرابکاری هایی صورت گرفته، و در حاشیه آن، مطالب بی ربطی نوشته شود، در برخی از اوقات عالمان بعدی حواشی سودمندی نوشته یا حتی برخی از درددل های خود را منعکس کرده یا اشاره به برخی از حوادث دردناک روزگار خود می کرده اند. البته معمولا حوادث بد را می نویسند نه رخدادهای خوب را! تصویر زیر کشیدن نقاشی روی یک نسخه قدیمی را نشان می دهد!

 رسول جعفریان


رسول جعفریان
 به نظرم، و به یقین به نظر بسیاری از متخصصان باید تمامی این یادداشت ها گردآوری شده و دو کار صورت گیرد.

یکی آن که همه اینها در یک مجموعه چند جلدی به صورت متن اولیه نوشته شود و با درآوردن فهرست دقیق اعلام و امکنه و راهنما عرضه شود.

دوم آن که این یادداشت ها ضمن نگارش مقالات و کتابها، تحلیل و تدقیق شده و در تاریخ کتاب و ادبیات و فرهنگ و مذهب مورد استفاده قرار گیرد.

در اینجا نمی توان فواید این کار را در چند نکته محدود کرد، چرا که هر یادداشتی می تواند نقطه ای را روشن کند که از الان نمی توان حدس زد. مثلا این که یک کتاب به چند شهر سفر کرده است، دست چه کسانی بوده است. گاه با چه قیمت هایی خریداری شده. چه نوع یادداشت هایی روی آنها نوشته می شده و مسائل بسیار بسیار فراوان.

به نظرم، اگر حتی موسسه ای برای این کار ایجاد شود که وظیفه اش گردآوری تمامی یادداشت های پشت جلدی و متفرق در روی نسخ خطی باشد، ارزش آن را از نظر تقویت تاریخ ملی و مذهبی ما داشت.

جالب است که گاه این یادداشت ها با خط هایی از علمایی همراه است که ما هیچ نشانی جز این خطوط از آنها نداریم. علاوه کنید که برخی از اینها با چنان خط زیبایی نوشته شده که ارزش تبدیل شدن به یک ماده علمی برای تاریخ خطاطی را هم دارد.

 در اینجا به یک نمونه توجه می کنیم که یکی از صدها هزار است.

نسخه ای از کتاب انتصار سید مرتضی علم الهدی (م 436) در سال 977 کتابت شده است. تاریخ اتمام 20 رجب آن سال است.

کاتب این نسخه میرزا علی بن علی الفتحانی است که به احتمال از خاندان فتحان است که در کاشان و قم ساکن بودند و طی سه قرن هشتم تا دهم رد پای فراوانی از آنها هست که استاد حسین مدرسی رساله ای با ارزش تحت عنوان خاندان فتحان در باره آنان نوشته است.

اما روی صفحه نخست، اولا عنوان کتاب و نویسنده با خط بسیار زیبایی آمده که بسیار بسیار چشم نواز است و آدمی از دیدن آن بسی لذت می برد.

از نظر تاریخ تحول این کتاب که دست چه کسانی بوده است، نخستین تاریخ از 1160 است با نام اسماعیل الکرمانی المجاور النجف الاشرف 1160.

سپس نام شیخ علی بن ملا محمد فراهی (منسوب به فراه در افغانستان) است که هم در صفحه پایانی کتاب آمده و هم روی صفحه نخست. در ضمن گفته شده است که ایشان مجاور در نجف بوده است. تاریخ تملک وی 1177 است با این عبارت:‌فی ملک الشیخ علی بن ملامحمد الفراهی سنة‌ 1177

یادداشت دیگر تملک مربوط به محمد شریف بن محمد رضا لاهیجی است که می گوید با بیع صحیح شرعی این کتاب به او منتقل شده است: انتقل بالبیع الصحیح الشرعی الی العبد الفقیر الجانی محمد شریف بن محمد رضا لاهیجی. این یادداشت متاسفانه تاریخ ندارد.

تملک دیگر مربوط به سال 1221 است که کتاب در ملک شخصی با نام محمد رضا بن حاج حمزه کاظمی منتقل شده است: فی ملکی و انا الاقل الاذل محمد رضا ابن حاج حمزه الکاظمی 1221.

یادداشت بعدی از تاریخ ربیع الثانی 1288 است با این نوشته: من متملکات مملوک الائمة الطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین ابن ... الدولة العلیة‌ العالیة جلال الدین غفر له شهر ربیع الثانی 1288.

یادداشت دیگر از سال 1318 است که از اعقاب همان حمزه کاظمی پیش گفته است: تملکه مملوک مالک الملوک محمد نجل الحاج حمزة الکاظمی فی سنة 1318.

این کتاب سپس به کتابخانه ابوعبدالله الحسین بن ابی تراب الحسن بن صاحب الحسینی منتقل شده و این مطلب با خطی زیبا و عبارتی که یکسره ستایش این چند نفر است آمده است. این قبیل موارد، مربوط به سلسله ای از کتابهای یک نفر می تواند باشد که با عبارتی مشابه و تعریف شده، روی نسخه های کتابخانه های آن شخص می توانسته درج شود.

یک یادداشت دیگر هم که تاریخ آن و شاید مهر پاک شده این است که قد دخل فی ملک ... العبد العاصی محمد حسن بن المرحوم الشیخ محمد باقر....

یادداشت دیگری با رنگ قلم بنفش از سال 1355 ق هست که امضاء دارد ولی نامش....

روی این صفحه، دست کم پنج مهمر وجود دارد که مربوط به همین اشخاص است.

حالا تصدیق می فرمایید که روی یک صفحه تا چه حد یادداشت های سودمند وجود دارد، و البته همه نسخه ها چنین نیست و گاه ارزش یادداشت ها بسیار بسیار بیش از این است.

 رسول جعفریان

 رسول جعفریان

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 418661

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۶:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
    5 0
    کاملا درسته. این کتابها تاریخ فکر و ایده است و نباید به آن خدشه وارد شود. دست هر کسی هم نباید داده شود و باید از آنها بیشتر محافظت شود.
    • بی نام A1 ۱۱:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
      2 4
      بعضی ها شونم فقط بدرد نقاشی کشیدن میخوره.
  • بلال IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
    0 8
    در این دوره زمانه آخه به چه درد میخوره واقعا که بیکاریم ما ایرانیا تا کی میخوایم مهندسی اموات بخوانیم
    • بی نام A1 ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
      0 1
      هر مهندسی شما بخونید وضعیت همینه. علم و فرهنگ چه میداند این مملکت
    • بی نام IR ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
      7 0
      اگر وزن و سنگینی اندیشه اجداد و پیشیانت رو با مظالعه بیشتر درک میکردی، الان اینگونه کم وزن و سبک سخن نمیگفتی