۰ نفر
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۳

موفقیت کتاب هجو «ببین کی برگشته» درباره هیتلر موجب شد تا با گذشت سه سال از انتشار آن، سرانجام این کتاب به قفسه‌های کتابفروشی‌های آمریکا نیز راه یابد.

به گزارش خبرگزاري خبرآنلاين، «ببين كي برگشته» رماني هجو نوشته تيمور ورمس نويسنده آلماني است و بيدار شدن هيتلر در سال 2011 را در خيابان‌هاي شهر برلين تصور مي‌كند. او را به جاي يك بازيگر اشتباه مي‌گيرند و او در نهايت تبديل به مجري يكي از برنامه‌هاي شبانه و پديده‌اي در وبسايت يوتيوب مي شود.

اين كتاب از زمان انتشار خود در آلمان در سال 2012 بيش از دو ميليون نسخه در اين كشور فروش داشت و به مدت 20 هفته در صدر ليست پرفروش‌ترين‌ها قرار گرفت. اين كتاب به 42 زبان ترجمه شده و روز سه‌شنبه پنجم ماه مه در ايالات متحده منتشر مي‌شود. نسخه سينمايي آن قرار است فصل پاييز در آلمان اكران شود و آقاي ورمس مي‌گويد طرفداران آن خواستار نوشته‌شدن قسمت دوم هم هستند.

كتاب «ببين كي برگشته» از سوي رسانه‌هاي مردمي توجه بسيار كمي را دريافت كرد و موفق به كسب نقدهاي خيلي خوبی هم از سوي آن‌ها نشد، اما موفقيت آن بسياري را شگفت‌زده كرد كه از جمله اين افراد مي‌توان به خود نويسنده كتاب هم اشاره كرد. آقاي ورمس كه يگ گزارش‌گر سياسي سابق براي رسانه‌هاي آلماني بوده و به گفته خودش بعضي مواقع مسئوليت نوشتن رمان‌هاي شخصيت‌هاي محبوب كوچك را هم بر عهده داشته مي‌گويد: «اين مسئله مانند يك آزمايش اجتماعي مي‌ماند كه دو ميليون شركت‌كننده دارد».

مركز اسناد تاريخ ناسيونال سوسياليسم در محل مركز سابق حزب نازي تاسيس شده است. اين اتفاق بعد از دهه‌ها بي‌ميلي براي اشاره كردن به گذشته تيره اين شهر و به دنيا آمدن مسير حرفه‌اي سياسي هيتلر رخ داده است. به گفته آقاي ورمس،‌ بر خلاف برلين و شهر خود او يعني نورمبرگ، در مونيخ «آن‌ها توانسته‌اند راه‌هاي جالبي براي خلاص شدن از شهر يادبودهاي گذشته يا ساكت نگه داشتن آن‌ها» پيدا كنند. اما از نظر او، موفقيت كتاب «بيبن كي برگشته» نشان مي‌دهد كه با گذشت بيش از 70 سال از پايان جنگ جهاني دوم، تغييري دارد به وجود مي‌آيد كه به همراه آن برخوردي خلق شده كه فراتر از يادبودها مي‌رود از شوخ‌طبعي تيره براي اشاره به گذشته نازي‌ اشاره مي‌كند. آقاي ورمس مي‌گويد: «بايد همان داستان را تعريف كرد اما به شيوه‌اي جديد. از دهه 1990 تا به حال، بيشتر مردم ديگر از شنيدن همان داستان‌هاي شرم‌آور قديمي خسته شده بودند و با خود فكر كردند خيلي‌خب، مي‌توانيم ميان‌بر بزنيم. همان داستان را تعريف مي‌كنيم، اما درباره‌اش شوخي هم مي‌كنيم».

علاقه براي رويارويي با گذشته و بعد مسخره كردن و آن خنديدن درباره‌اش، و بعد از خود پرسيدن كه آيا واقعا بايد به آن خنديد يا نه، از طريق جلد هوشمندانه كتاب هم منتقل مي‌شود كه تنها يك تار موي سياه را در پس‌زمينه‌اي سفيد نشان مي‌دهد و عنوان كتاب شكل يك سبيل سياه كوچك را به تصوير مي‌كشد. اين طرح كه توسط يوهانس ويبل طراح گرافيك اهل مونيخ كشيده شده است، براي نسخه آمريكايي كتاب و بيشتر ترجمه‌هاي ديگر نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرد. به گفته خود آقاي ويبل، اين طرح به اين دليل عملي است كه نشان مي‌دهد «چطور مي‌توان بسياري از چيزها را كاهش داد، در حاليكه هنوز هم كاملا قابل شناسايي هستند».

سنتي ديرينه براي هجو هيتلري وجود دارد كه بيشتر خارج از خود آلمان شكل گرفته و از «ديكتاتور بزرگ» چارلي چاپلين تا «تهيه‌كنندگان» مل بروكس مي‌توان آن را مشاهده كرد. اما ورمس با رمان خود وارد حوزه‌اي جديد در آلمان مي‌شود كه در آن نويسندگان و هنرمندان نسبت به شوخي كردن با هيتلر دو دل بوده‌اند. او با رمان «ببين كي برگشته» تصور مي‌كند كه چطور هيتلر ممكن است به آلمان امروزي نگاه كند. از جمله ديد او درباره مجله بيلد كه نسبت به اتحاديه اروپا بي‌صبرانه برخورد مي‌كند و از آنگلا مركل هم دل خوشي ندارد.

اما آيا شوخي كردن با هيتلر و اعمال فجيع او ممكن نيست از اهميت مسايلي مانند هولوكاست و شركت كردن آلمان‌ها در گذشته نازي بكاهد؟ آقاي ورمس مي‌گويد خير. او مي‌گويد: «ما به هيتلر نمي‌خنديم، داريم با هيتلر مي‌خنديم و خودمان متوجه تفاوتش مي‌شويم. كه اين مسئله به ما يك نوع احساس عجيبي هم مي‌دهد. احساس مي‌كنم كتابم ثابت مي‌كند كه آلمان نيازمند يك گفتگوی جديد درباره گذشته است. با ناراحت كردن خوانندگان، با زير سوال بردن دانش آن‌ها، اين تجربه ممكن است بتواند بيشتر از اين به آن‌ها كمك كند تا اينكه براي بار صدم بشنوند كه نبايد يهودي‌ها را كشت!»

فيليكس رودولف ناشر كه اين كتاب را در آلمان منتشر كرده است مي‌گويد بسياري از خانه‌هاي نشر اصلي ايالات متحده از منتشر كردن آن سر باز زدند. اما در نهايت خانه نشر كوئركوس كه كمپاني صاحب مك‌لي‌هوز پرس، يعني ناشر بريتانيايي كتاب است مسئوليت انتشار آن را بر عهده گرفته است.  

منتقدان بريتانيايي در كل به اين كتاب نقدهاي مثبتي دادند. آقاي رودولف مي‌گويد «ببين كي‌ اومده»‌ در بريتانيا هم 100 هزار نسخه فروخته است. جَنِت ماسلين در نقد خود براي نيويورك تايمز نوشت: «اين كتاب نيش تيزي ندارد، اما بعد از اينكه شوخي‌هاي اوليه آن مي‌گذرند، مي‌تواند در عين حال هم بامزه باشد و هم متحول‌كننده».

اما رسانه‌هاي خبري آلمان خيلي مهربان نبودند. روزنامه دي تاگس‌زايتونگ اين كتاب را «شديدا خسته‌كننده» خواند و گفت به هيچ‌‌وجه بامزه نيست و اضافه كرد: «اين كتاب به جاي اينكه هجو باشد، كودتايي براي بازاريابي است. البته كه اجازه دارد خيلي كارها انجام دهد، چون ژانر هجو به این دلیل معروف است که اجازه انجام دادن بسياري از كارها را دارد. اما فقط به خاطر اينكه اجازه انجام كاري را داريد به اين معني نيست كه بايد آن را انجام دهيد - چه برسد به اينكه مي‌توانيد».

پی نوشت: این کتاب را مهشید میرمعزی به نام «او برگشته است»، به فارسی هم  ترجمه کرده و ناشرش انتشارات نگاه است.

منبع: نیویورک تایمز /  مترجم: مازیار معتمدی

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 414298

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =